
تبلیغات رسانه¬ای یکی از عوامل اجتماعی و فرهنگی است که در دوره¬ خردسالی و نوجوانی، طرح اندامی باریک را برای دختران و اندامی عضلانی را برای پسران ترویج می¬کند.
از طرفی دیگر تصویر زنان و اندامشان، سبب فروش هر چیزی از غذا تا ماشین می¬شود. بازیگران مشهور سینما و تلویزیون روز به روز جوان¬تر، بلندتر و لاغرتر می¬شوند. بعضی¬ها حتی به این مشهورند که از شدت کمغذایی بر روی صحنه از هوش رفته¬اند. مجلات زنان پر از مقالاتی است که به آن¬ها می¬گوید اگر فقط یک کیلوگرم دیگر از وزن خود کم کنند، به همه چیز خواهند رسید؛ ازدواج عالی، بچه¬های دوستداشتنی، رابطه خوب جنسی و شغلی پر در¬آمد.
چرا استاندارد¬های زیبایی در حالی بر زنانی تحمیل می¬شود که اکثریت آنان به طور طبیعی دارای سایز بزرگ¬تر و یا سن و سال بالاتر از هر کدام از این مدل¬ها هستند؟ برخی تحلیلگران معتقدند این موضوع ریشه¬ اقتصادی دارد. با نمایش الگوی مطلوبی که دستیابی به آن و حفظش مشکل است، صنایع تولید مواد آرایشی و لاغری از رشد و سودآوری خود مطمئن خواهند بود. به هیچ وجه تصادفی نیست که به طور فزاینده¬ای، معیار جوانی در کنار لاغری به عنوان شاخص ضروری برای زیبایی ترویج میشود. اقدام شبکه¬ کبک برای سلامت زنان در گزارش سال 2001 خود با عنوان تغییرات اجتماعی درباره¬ انواع مختلف تصاویر بدنی اینگونه می¬گوید: «اگر همه¬ زنان هم نیاز به کاهش وزن نداشته باشند، اما مطمئناً همه آن¬ها پیر می¬شوند لذا در این صنعت، افزایش سن، مؤلفهای است که باید به¬نحوی مورد رسیدگی قرار گیرد.
عوامل زیادی در این تجارت نقش دارند. از طرفی زنانی که نسبت به اندامشان احساس اطمینان ندارند، به احتمال زیاد محصولات زیبایی، لباس¬های جدید و مکمل¬های رژیمی را می¬خرند. برآورد شده است که محصولات مرتبط با لاغری در سال، حدود 40 تا 100 میلیارد دلار آمریکا، برای کاهش موقت وزن فروش دارند (پس از مصرف محصول در 90 تا 95 درصد موارد، وزن فرد دوباره بازمی¬گردد) . از طرف دیگر، پژوهش¬ها نشان می¬دهد که نمایش تصاویر زنان لاغراندام، جوان و دستکاری شده بدنهای زنان، با افسردگی، کاهش عزت نفس و افزایش عادات غذایی ناسالم در زنان و دختران مرتبط است.
گروه پژوهش مؤسسه بیاشتهایی عصبی و اختلالات تغذیه¬ای در آمریکا اینگونه اعلام میدارد که از میان 4 زن، حداقل یک نفر در سن دانشگاه از روش¬های نادرست کنترل وزن استفاده می¬کند؛ مانند پرهیز خوراکی، حذف وعدههای غذایی، ورزش افراطی، استفاده از مسهل، و استفراغ عمدی.
فشار برای لاغر بودن بر دختران جوان تأثیر می¬گذارد: شبکه بهداشت زنان کانادایی هشدار می¬دهد که معیارهای کنترل وزن را حتی دختران خردسال 5 و 6 ساله نیز در نظر می¬گیرند. آمارهای آمریکا نیز همینگونه است. چندین مطالعه؛ مانند تحقیقات ماریکا تیگمن و لوینا کلارک در سال 2006 تحت عنوان «فرهنگ ظاهر در دختران نه تا دوازده ساله: رسانه و تاثیر همسالان بر نارضایتی جسمی» انجام شد این تحقیقات نشان دادند که تقریباً نیمی از همه¬ دختران در سنین پیش از نوجوانی میخواهند لاغرتر باشند و در نتیجه رژیم غذایی گرفته¬اند و از مفهوم رژیم گرفتن آگاهی دارند. در سال 2003، مجله تین گزارش داد که 35 درصد دختران 6 تا 12 ساله حداقل یک بار رژیم گرفته¬اند، و 50 تا 70 درصد دختران با وزن طبیعی معتقد هستند که اضافه وزن دارند. پژوهش کلی نشان میدهد که 90 درصد زنان به دلایلی از ظاهر خود ناراضی هستند.
تأثیر رسانه¬ها بر تصویر بدنی
رسانه¬های عمومی (تلویزیون، سینما، مجلات و غیره) پس از جنگ جهانی دوم به نحو فزاینده¬ای طرح بدنی لاغر و لاغرتر (و اکنون حتی با تناسب جسمی بیشتر) را به عنوان الگوی مطلوب زنان معرفی کرده¬اند. اندام مطلوب برای مرد نیز متناسب؛ اما عضلانی معرفی می¬شود.
– «رامبل»، «کش»، و «نشویل» نشان دادهاند که رابطه¬ای کلی میان جذابیت و لاغری در بیش از صد کاراکتر زن در 23 فیلم انیمیشنی «والت دیسنی» (کارتون های سنتی) در سراسر دوره¬ زمانی شصت سال گذشته وجود داشته است.
– از دهه هشتاد به بعد مجلات روز به روز بیشتر بدن مردانه را در وضعیتی از برهنگی جسمی تصویر کرده¬اند. طوری که با اولین نگاه دوربین و بیننده، عضلانی بودن فرد به وضوح دیده میشود.
– فیلد و دیگران گزارش دادند که اکثریت تقریبی 550 دختر نوجوان در طبقه¬ کارگر از وزن و اندام خود ناراضی بودند. تقریباً هفتاد درصد افراد نمونه می¬گفتند که تصاویر موجود در مجلات بر برداشت آنها نسبت به اندام بدنی «عالی» تأثیر گذاشته است و بیش از 45 درصد اعلام میکردند که تصاویر مزبور، آن¬ها را ترغیب به کاهش وزن کرده است. علاوه بر این، دختران نوجوانی که مجلات زنان را بیشتر می¬خواندند، به میزان بیشتر، تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته بودند که باید در مورد اندام خود فکر کنند، از ظاهر فعلی¬شان ناراضی باشند، تمایل به کمکردن وزن داشته باشند و رژیم بگیرند.
– آگهی¬های تجاری که در آن¬ها نوجوانان، زنانی با زیبایی و لاغری غیرواقعی را به عنوان الگوی مطلوب می¬دیدند، باعث می¬شد که دختران نوجوان احساس اعتماد به نفس کمتر، خشم و نارضایتی بیشتری در مورد وزن و ظاهرشان پیدا کنند.
– در مطالعه¬ای روی کلاس پنجمی¬ها، دختران و پسران ده ساله به پژوهشگران گفتند که آن¬ها بعد از تماشای ویدئوی موسیقی از بریتنی اسپرز یا کلیپی از نمایش تلویزیونی «فرندز» از اندام خود احساس نارضایتی می¬کردند.
– دو پژوهشگر در مطالعه¬ای جدید درباره¬ تأثیر رسانه بر عدم رضایت بدنی نوجوانان دریافتند که:
1. نوجوانانی که نمایشها و سریال¬های تلویزیونی را که بر نوعی اندام مطلوب تأکید داشت تماشا می¬کردند، احساس ناخشنودی جسمی بیشتری را گزارش می¬دادند. این مسئله در مورد دخترانی که ویدئوهای موسیقی را تماشا می¬کردند نیز صدق میکرد.
2. خواندن مجلات توسط دختران نوجوان یا زنان با نارضایتی بدنی آنان ارتباط مستقیم داشت.
3. همذاتپنداری با ستاره¬های تلویزیونی (برای دختران و پسران)، مدل¬های زیبایی (دختران) یا ورزشکاران (پسران) با ناخشنودی بدنی مرتبط بود.
زیبایی دستنیافتنی
شاید آزاردهنده¬ترین مسئله، این حقیقت باشد که تصاویر رسانه¬ای از زیبایی زنان برای همه و به جز تعداد بسیار اندکی از زنان غیرقابل دستیابی است. برای مثال پژوهشگران با تولید مدل کامپیوتری از عروسک باربی دریافتند که کمر عروسک آن قدر باریک است که قادر به حفظ وزن بالاتنه¬اش نیست و بدنش آن قدر کوچک است که نمی¬تواند بیش از نیمی از کبد و چند سانتیمتر از روده را در خود جای دهد. زن واقعی که به این ترتیب ساخته شود از اسهال مزمن رنج می¬برد و سرانجام از سوءتغذیه خواهد مرد. «جیل باراد» مدیر عامل شرکت «ماتل» (که عروسک باربی را تولید می¬کند) برآورد کرد 99 درصد دختران در سن سه تا ده سالگی¬شان حداقل صاحب یک عروسک باربی بوده¬اند.
اما هنوز زنان و دخترانی وجود دارند که در زندگی واقعی به دنبال بدنی کموزن مشابه عروسک باربی هستند و آن¬ها هم به همان اندازه می¬توانند دچار پیامدهای کاهش وزنی شوند که سلامت¬شان را تهدید می¬کند. در سال 2006 تخمین زده شد که بیش از 450 هزار زن کانادایی مبتلا به اختلالات تغذیه¬ای هستند.
فرهنگ لاغری
پژوهشگران گزارش می¬دهند که مجلات زنان 5/10 برابر مجلات مردان آگهی¬ها و مقالاتی دارند که تبلیغی برای کاهش وزن به شمار می¬رود و بیش از سه چهارم مجلات حاوی حداقل یک پیغام درباره¬ نحوه تغییر ظاهری بدن زن، از طریق رژیم، ورزش یا جراحی زیبایی، است.
تلویزیون و سینما نیز اهمیت اندام لاغر را به عنوان معیاری برای ارزشمندی زنان برجسته می¬کنند. پژوهشگر کانادایی گرگوری فوتس گزارش می¬دهد که بیش از سهچهارم شخصیت¬های زن در کمدیهای تلویزیون کمبود وزن دارند و فقط یکی از بیست نفر بالای سایز متوسط است. بازیگران زن سنگینتر اظهارنظرهای ناخوشایندی از سوی کاراکترهای مرد، درباره اندام¬شان دریافت می¬کنند («چه طوره که به جای لباس یک کیسه بپوشی؟») و هشتاد درصد این اظهارنظرهای منفی شلیک خنده تماشاگران را به دنبال دارند.
تلاش¬هایی در حوزه¬ مجلات وجود داشته است تا این گرایش¬ها را اصلاح کند. برای چندین سال متوالی مجله «کوپ دو پوس» در کبک، در صفحات مد خود تصویر زنانی با اندام طبیعی را چاپ میکرد و شاتلین قول داده است که عکس¬ها را دستکاری نکند و از مدل¬های زیر 25 سال استفاده نماید. در مادرید، یکی از بزرگترین پایتخت¬های مد جهان، مدل¬های فوق باریک از حضور در باند پرواز سال 2006 منع شدند. علاوه بر این اسپانیا اخیراً پروژه¬ای با این هدف که اندازه لباس¬ها را با استفاده از فرایند یکسانی استاندارد کند داشته است که در آن اشعه لیزر برای اندازه¬گیری بدنهای زنان واقعی استفاده می¬شود تا درست¬ترین معیار برای افراد مشخص شود.
ولی همچنان قوانین تبلیغات در بازار و آگهی¬های لاغری جریان دارند. بیست سال پیش، وزن متوسط مدل¬ها هشت درصد کمتر از میانگین وزن زنان بود- اما مدل¬های امروز 23 درصد وزن کمتری دارند. آگهیدهندگان معتقدند که مدل¬های لاغر باعث فروش محصولات می¬شوند. وقتی مجله استرالیایی «نیوومن» اخیراً تصویری از یک مدل درشت هیکل را روی جلدش قرار داد، انبوه نامه¬های سپاسگزاری را از خوانندگانی دریافت کرد که این اقدام را می¬ستودند. اما آگهیدهندگان اعتراض کردند و مجله به همان مدل¬های لاغر و استخوانی سابق بازگشت. ژورنال «ادورتایزینگ ایج اینترنشنال» نتیجه گرفت که این رویداد «نقش قدرتمند آگهی دهندگانی را نشان داد که همچنان گمان می¬کنند که فقط مدل¬های لاغر باعث فروش محصولات زیبایی می¬شوند.»
مسئله¬ دیگر نمایش نژادگونه¬ زنان مختلف در رسانه¬هاست. مطالعه¬ای که در سال 2008 توسط «ژانیتاکاورت» و «تراویس دیکسون» با عنوان نگاه متغیر؛ نمایش و تأثیرات تصویر زنان رنگین پوست در جریان غالب مجلات زنان انجام شد و به این نتیجه رسید که گر چه افزایشی در نمایش زنان رنگین پوست وجود داشته است، اما به طور کلی زنان سفید پوست از سال 1999 تا 2004 در روند غالب مجلات زنان بیش از دیگران به تصویر درآمده¬اند.
اصلاح یا نابودی خویشتن
سیل پیام¬ها درباره لاغری، رژیم و زیبایی به ما می¬گویند که زنان «معمولی» همیشه لازم است اصلاح شوند و بدن زنانه شیئی است که باید کامل شود.
«جین کیلبورن» می¬گوید که حضور اغراقآمیز تصاویر زنان بسیار لاغر در رسانه¬ها بدین معناست که بدن¬های زنان واقعی در رسانه¬های جمعی نامریی شده¬ است. «کیلبورن» نتیجه می¬گیرد که تراژدی حقیقی این است که اکثر زنان چنین کلیشه¬هایی را درونی کردهاند و خودشان را بر مبنای استانداردهای صنعت زیبایی مورد قضاوت قرار میدهند. زنان یاد می¬گیرند که خودشان را با زنان دیگر مقایسه کنند و برای جلب توجه مردان با یکدیگر رقابت داشته باشند. این تمرکز بر زیبایی و مطلوبیت، در واقع هر آگاهی و عملی را ویران می¬کند که ممکن است به تغییر این شرایط کمک نماید.»
بازگشت
مفهوم بدن و زیبایی در حوزهی علوم اجتماعی و انسانی، از دهههای پایانی قرن بیستم، توجه ویژهی بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است؛ از جمله جامعهشناسان، انسانشناسان، پژوهشگران مطالعات فرهنگی، ارتباطات، اقتصاد و بازاریابی از زوایای گوناگون به مطالعه، کنکاش و بررسی پرداختهاند.
«بخشی از این توجه دانشگاهی، ناشی از وقوع تحولات اساسی در جوامع غربی، در اواخر قرن بیستم (یعنی شکلگیری سرمایهداری مصرفی و اشاعه آن به دیگر جوامع) است. در عصر مدرنیته متاخر و بهویژه پسامدرن، شاهد تغییری اساسی در رابطهی افراد و نگرش آن ها به بدن هستیم. مدرنیته از جمله به معنای مادیانگاشتن بدن و مدیریت علمی آن تعریف شد. پیشرفت در علوم بیوشیمی، ژنتیک، تغذیه و رژیم غذایی این تصور را در اذهان عمومی ایجاد کرد که بدن به لحاظ علمی قابل کنترل است. اما عامل مهم دیگری که باعث توجه به بدن شد، قرار گرفتن اوقات فراغت افراد در معرض فشارهای جامعهی مصرفی بود. تملک کالاهای مصرفی تحت تاثیر تبلیغات بازرگانی، افراد را مقهور قوانین مصرفی جامعه صنعتی کرد.» (شهابی، 11:1389)
موضوع بدن با اقتصاد، سرمایه و مصرف، گره خورده است، اما فرهنگ مصرف را رسانهها ایجاد میکنند. در این زمینه، ارتباطات رسانهای تصویری، بهویژه شبکههای تلویزیونی، نقشی جدی و چشمگیر بر عهده دارند. در گذشته این نقش، عمدتا بر عهدهی مجلات مد و بهطور کلی، رسانههای مکتوب بود و به تدریج، تلویزیون جایگزین آن شد، اما نقش بسیار پررنگ تلویزیون، به عنوان عامهپسندترین رسانه مورد اقبال در قرن بیستم نیز به تدریج افول خواهد کرد و اینترنت، رسانه جایگزین خواهد بود.
در حقیقت، اکنون رسانهها به اندازهای در ابعاد مختلف زندگی حضور پررنگ و چشمگیر یافتهاند که به سختی میتوان زندگی بدون رسانه را تصور کرد و این رسانهها هستند که تعیین میکنند چه بدنی زیباست و چه بدنی از معیارهای زیباشناختی برخوردار نیست و چه سبکی از پوشش بدن، سبک مطلوب و ایدهآل است و چه سبکی از دور یا مد خارج شده است و باید کنار گذاشت. رسانهها در دل کارکردهای گوناگون خود همچون خبررسانی، آموزش، سرگرمسازی و… به نوعی در حال ارائهی الگوهای بسیار عملیاتی برای جزءجزء زندگی، از جمله سبک پرداختن به بدن خود هستند. تغییر در نگرش افراد در خصوص مولفههای گوناگون مربوط به زیبایی بدن، تعیین کننده مصرف انواع کالاهای آرایشی، نحوهی پوشش، شیوهی ظاهرآرایی، و… است و بخش مهمی از این تغییر نگرش در دنیای امروز تحت تاثیر رسانهها و بدنهای رسانهای صورت میگیرد؛ بدنهایی که در دل محصولات رسانهای گوناگون عامهپسند به مخاطبان ارائه میشود. در واقع، موضوع سبکِ زندگی که شامل سبک مدیریت بدن نیز میشود، در دنیای امروز از یکسو با مصرف و از سوی دیگر با ارتباطات گروه خورده است؛ «اگرچه «خود» ارتباطات نیز به مثابه بخشی از «سبک زندگی» است، در این معنا، «سبک مصرف رسانهای»، خود بخشی از رفتارها و فعالیتهای روزمرهی زندگی تلقی میشود. به عبارت دیگر، فرهنگ روزمره شامل فرهنگ رسانهای نیز میشود. در این چارچوب، سبک مصرف رسانهای به مجموعهای از علایق و نیازها و الگوهای مخاطبان و مردم برای استفاده از رسانههای ارتباط جمعی گفته میشود.
نظر پژوهشگران ایرانی درباره کلیشه بدن
از سوی دیگر به دلیل کارکردهای اجتماعی رسانههای جمعی (و سایر شیوههای ارتباطی)، نقش رسانهها در نشان دادن و به تصویر کشیدن سبک زندگی بر همگان آشکار و واضح است و تأثیرگذاری رسانههای جمعی بر عقاید، ارزشها و رفتارها، موضوع بسیاری از تحقیقات ارتباطی در نیم قرن اخیر بوده است. بدینترتیب میتوان سبک زندگی و سبک مصرف رسانهای را نسبت به هم دارای تعامل دانست. بدین معنا که اگر چه سبک مصرف رسانهای به عنوان بخشی از سبک (کلی) زندگی، از آن تأثیر میپذیرد اما احتمالا خود به عنوان یک متغیر مستقل میتواند بر تمایلات سبک زندگی تأثیرگذار باشد.» (رضویزاده، 31:1386)
از اینرو، در جوامعی که رسانهها گفتمان غالب جامعه را شکل میدهند، سبک زندگی غالب نیز تحت تاثیر آنهاست؛ به ویژه تجربهی قرن بیستم نشان داده است که در میان رسانهها، تلویزیون در بسیاری از جوامع چنین نقشی را به عهده گرفته است و سبک رایج مدیریت بدن، نیز تحت تاثیر این رسانه بوده است. از جمله تاثیرات بدنهای تصویری شده (بازنمایی شده در رسانههای تصویری) بر فرهنگ مصرف در زمینهی بدن، موضوع جراحیهای زیبایی است که متاثر از مشاهیر بهویژه خوانندگان و بازیگران سینما و تلویزیون، در میان جوامع گوناگون از جمله در ایران رایج شده است. از بوتاکس گرفته تا انواع لیپوساکشن، فروبردن شکم، کشیدن پوستِ صورت، و… تحت تاثیر زیبایی بدنهای مشاهیر رواج گستردهای پیدا کرده است. «برآورد شده است که درآمد سالیانه صنعت جراحی زیبایی، بیش از 15 میلیارد دلار است. در حقیقت، در جوامعی که مشاهیر، افرادی مورد تمجید و تقدیس هستند و حاکمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات، پیوسته رو به گسترش است، جراحیهای زیبایی هم به عنوان هنجار شناخته میشوند.» (Elliot, 2010: 464)
رسانهها و کلیشهسازی از بدن
رسانهها بهویژه تلویزیون، پیوسته کلیشهها و تصاویری قالبی را از بدنهای مردان و زنان به مخاطبان خود ارائه میکنند. برای مثال، مطالعات و بررسیهای گوناگون در زمینه تصاویر ارائه شده در فیلمهای هالیوود و در انیمیشنهای والت دیزنی حاکی از این است که همواره بهگونهای، نوعی تفاوتهای جنسیتی در بازنمایی بدنهای مردان و زنان، جلوه بیشتری پیدا کرده است. اغلب، مردان، افرادی تنومند، دارای بدنهای عضلانی، و قدرت فیزیکی بالا به تصویر در میآیند و زنان، به شکل ملکههایی زیبا، دخترانی تندرست، پریهای لاغر اندام و فریبا و همچنان بدن زنان، کارکرد یک شیء جنسی را ایفا میکند. تکرار گستردهی این گونه تصاویر از زنان این برداشت را ایجاد کرده است که زنان، در اینگونه محصولات رسانهای، در درجه اول به جهت بهرهگیری از جاذبهی بدنشان، برای مردان تعریف میشوند. در عرصهی ورزش نیز، پوشش زنان قهرمان ورزشی بیشتر بر روی جذابیت و ظاهر آن ها متمرکز است تا ویژگیهای مرتبط با ورزش که برای قهرمانان ورزشی مرد نشان داده میشود (مانند زور، استقامت و…).
نتایج تحقیقات «موسسهی مطالعات جنسیت و کودکان در رسانهها» در آمریکا نشان میدهـد کـه در رسـانههای تصویری آمریکا هنگام نمایش شخصیتهای مونث، این کاراکترها بسیار سـکسـی ارائــه میشوند. هنگامی که زنان در فیلمهای ردهی کودکان ظاهر میشوند، با احتمال بیشتری از خود رفتارهایی محرک نشان میدهند، اغوا میشوند یا اقدامات رمانتیک از خود بروز میدهند. زنـان در این آثـار بـه گونهای اغواگرایانه، سه برابر مردان، بدنهای موزون و متناسب دارند و بدین ترتیب الگوی یک بدن کشیده، لاغر و ترکهای را از اولین سالهای عمر به کودکان ما تحمیل میکنند. (ورهیس، 07 :1388)
لورا مالوِی در مقاله مشهورش در سال 1975 با عنوان «لذت بصری و سینمای روایی» متذکر میگردد که «زنان در فیلمهای عامهپسند، تحت استثمار و ستم قرار دارند زیرا دستمایهی (منفعل) نگاه خیرهی مرداناند. به اعتقاد او به منظور رهایی زنان از این استثمار و ستم، لذتهای سینمایی عامهپسند میبایست زایل شوند. (استوری، 165 :1389)
فیلمهای پورنوگرافی نیز کارکردی مشابه دارند و اغلب از بدنهای زنان و مردان برای برانگیختن لذت استفاده میشود؛ این موضوع با گسترش فضای مجازی و افزایش بسترهای فناورانه برای ارائه گستردهتر تصاویر هرزهنگارانه از بدن، بسیار تشدید شده است. «اکنون سیزده هزار فیلم پورنو هر سال در آمریکا تولید میشود. بر پایهی گزارش سایت اینترنتی فیلتر ویو2، درآمد پورنو در کل جهان شامل پخش فیلم در هتلها، کلوپهای سکس و صنعت رو به گسترش سکس الکترونیک، در سال 2006 بیش از 97 میلیارد دلار بوده است. این عایدی با درآمد شرکتهای پیشرو در زمینهی فناوری اطلاعات مثل «مایکروسافت»، «گوگل»، «آمازون»، «آی بی»، «یاهو»، «اپل»، «نت فلیکس» و «ارث لینک» برابری میکند.
فروش سالانهی صنعت پورنوگرافی در آمریکا حدود ده میلیارد دلار یا حتی بالاتر تخمین زده میشود. … بسیاری از سایتهای سکسی در اینترنت که به علت مجانیبودن بسیاری از محصولات، سود خود را از طریق فروش مجلات و دیویدی در حال کاهش میبینند، کاربرانی بین دوازده تا هفده ساله دارند. تولیدکنندگان محصولات پورنو هم میدانند که سن مشتریانشان به طور فزایندهای پایین میآید. «استیو آنست»، مدیر تولید «بلوبرد فیلمز» میگوید: سن استفاده از سایتهای پورنو در حال کاهش است، بهویژه در آمریکا و انگلیس. وی میافزاید: پورنو هماکنون تبدیل به یک «راک اند رول» جدید شده است. جوانان و زنان خواهان و خریدار صنعت پورنواند. پورنوگرافی، نوجوانان، جوانان و سنین بالاتر را هدف گرفته است.» (هجز، 71-70 :1388)
تمرکز تبلیغات تجاری بر بدن
با نگاهی به کالاهایی که از بسیاری از شبکههای تلویزیونی جهان تبلیغ میشود، بهراحتی میتوان دریافت که عمدتا زنان، بهویژه زنان خانهدار و دختران به عنوان بازار هدف کالاهای گوناگون مربوط به مدیریت بدن در نظر گرفته شدهاند و بازاریابی این کالاها معطوف به دو قشر یاد شده است. تبلیغ انواع وسایل آرایش و داروها و دستگاههای لاغری، به وضوح نشان میدهد که عمده تلاش این شبکهها در تبلیغ این کالاها ترغیب زنان و دختران به مصرف آنهاست. این موضوع در شبکههای تلویزیونی ماهوارهای فارسی زبان، بسیار رایجتر و بارزتر است و به گونهای ارگانیک با محتوا و برنامههای شبکههای ماهوارهای گره خورده است؛ به عبارت دقیقتر چون شبکههای ماهوارهای فارسیزبان عمدتا برنامههایی مانند سریالهای عامهپسند3 (خانوادگی) پخش میکنند و عمدهی مخاطبان این سریالها را زنان و دختران تشکیل میدهند، در نتیجه در تبلیغات تجاری هم بر این دسته از مخاطبان متمرکز هستند.
پی نوشت:
1- مدیر گروه سینما و تلویزیون پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
2- Internet Filter View
3- soap opera
منــابع:
1- استوری، جان، مطالعات فرهنگی دربارهی فرهنگ عامه، ترجمهی حسین پاینده، نشر آگه، 1389.
2- رضویزاده، سید نورالدین، بررسی تاثیر مصرف رسانهها بر سبک زندگی ساکنان تهران، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات (1386)
3- شهابی، محمود، صنعت-فرهنگ ظاهرآرایی و زیباسازی بدن در ایران، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1389
4- هجز، کریس، پورنوگرافی غیرعادی؛ آخرین نشانهی آخرالزمانی فرهنگ آمریکایی، ماهنامهی موعود، شماره 108، بهمن 1388
5- ورهیس، سارا، پارادایمهای نامتوازن از زنان و دختران در فیلمها و انیمیشنهای ویژهی کودکان، ماهنامهی موعود، اسفند 1388.
6- Elliot, Anthony (2010). I Want to Look Likre that: Cosmetic Surgery and Celebrity Culture, Cultural Sociology.
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
ظاهر تمدن، تجلی آنچه تمدن در باطن دارد و مرئیترین وجه آن است.
سبک زندگی را در میان خود گرفته است و بر اساس مبنا، غایت و ساختار آن، شیوه زندگی رقم میخورد
ساختوساز، تفصیل و ساماندادن به عینیت را بر عهده دارد، لذا زیربنای نظاماجتماعی را شکل میدهد.نظر پژوهشگران ایرانی درباره کلیشه بدن
امکانهای گوناگون را در اختیار نظریه و عمل میگذارد و باطنیترین حوزهی نظری است.
تفکر رهین ذکر و عرفان است و باطنیترین وجه تمدن (عرفان) در هنر تجلی مییابد.
تمام ساحات فوق را به شیوهای تحلیلی تطبیقی در طول زمان مورد بررسی قرار خواهد داد.
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
بـيـشـتــر
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.
خبــر انـتـشــار شـمــاره 21
برچسبها:اصل مقاله 208.51 K – زن در توسعه و سیاست, اصل مقاله 311.28 K, انشا ناخن با مقدمه نتيجه | دانلود رایگان, بدن و کلیشه های جنسیتی – انسان شناسی و فرهنگ | انسان …, بررسی کتاب «تفکر و سواد رسانهای»؛ گزارش کامل نقدها و …, بررسی کنید دیدگاه برخی از محققان صاحب نظران درباره …, تاملی در بازنمایی بدن در رسانهها – سوره اندیشه, تفکّر و سواد رسانه ای – پایگاه کتاب های درسی, تفکّروسوادرسانهای – پایگاه کتاب های درسی, دانلود فايل – سازمان بازرسی, درسنامه آموزشی تفکر و سواد رسانهای کلاس دهم درس 13: مخاطب …, دیدگاه برخی از محققان صاحب نظران در باره کلیشه بدن چیست – …, دیدگاه برخی از محققان صاحب نظران درباره کلیشه بدن چیست – …, دیدگاه برخی از محققان و صاحب نظران درباره کلیشه بدن چیست …, دیدگاه پژوهشگران وصاحب نظران ایرانى درباره کلیشه ى بدن …, دیدگاه پژوهشگران وصاحب نظران کشورایران درباره کلیشه بدن, دیدگاه محققان در مورد کلیشه بدن چیست | میم پلاس, دیدگاه محققان صاحب نظران درباره کلیشه بدن – fitone, دین و سیاست فرهنگی – شورای عالی انقلاب فرهنگی, زیبایی و تصویر بدن در رسانه, کتاب مقالات برتر همایش ملی سواد رسانه ای و مسئولیت …, کلیشه – ویکیپدیا دانشنامهٔ آزاد, متن کتاب | گروه تاريخ و انديشه معاصر موسسه امام (…)
تفکّروسوادرسانهای – پایگاه کتاب های درسی
تفکر و سواد رسانه ای – پایگاه کتاب های درسی
دین و سیاست فرهنگی – شورای عالی انقلاب فرهنگی
کتاب مقالات برتر همایش ملی سواد رسانه ای و مسئولیت …
اصل مقاله 208.51 K – زن در توسعه و سیاست
نتایج جستجو برای عبارت :
بررسی خودارضایینقطه نظر علمی مردمان نطرات داوطلبان کنکور دکتری دانشگاه آزاد درباره مصاحبه ها انواع روشهای تدریس مقایسه تدریس در مدارس ایران آمریکا ژاپن rava20 پرسشنامه استانداردتحلیل داده دانلود متن کامل مقالات در رشته های مختلف بصورت رایگان – نظر پژوهشگران ایرانی درباره کلیشه بدن.
( نظر پژوهشگران ایرانی درباره کلیشه بدن ) در این مطلب بصورت کامل با مضرات و خطرات خودارضایی بر اساس تحقیقات علمی آشنا می شوید داوطلبان کنکور دکتری دانشگاه آزاد می توانند نظرات خود را درباره مصاحبه ها از طریق بخش روشهای تدریس شیوه های نوین تدریس تجربیاتی از تدریس موفق روش تدریس معلمان در کلاس پرسشنامه استاندارد و تجزیه و تحلیل داده های آماری با spss دانلود متن کامل مقالات در رشته های مختلف بصورت رایگان از دانشگاه فردوسی مشهد2 [ نظر پژوهشگران ایرانی درباره کلیشه بدن ]
تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست. لطفا محتوا رو با مسئولیت خودتان پیگیری نمایید
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com
مشاهده
نتایج جستجو برای عبارت :
داÙÙÙØ¯ کتاب عÙÙÙ
ÙÙÛ٠در Ø§Ø³ÙØ§Ù
pdf
نی نی سایت
دیدگاهتان را بنویسید