نظر زنان در مورد ازدواج

نظر زنان در مورد ازدواج
نظر زنان در مورد ازدواج

شاید بار ها از خودتان پرسیده باشید که زن مناسب ازدواج با شما چه کسی است و باید چه ویژگی هایی داشته باشد ؟ اگر شما به تازگی به شخصی علاقه پیدا کرده اید ، قبل از هر چیز باید بدانید او مناسب زندگی با شما هست یا نه. عشق نقش بسیار مهمی در انتخاب همسر ایفا می کند اما باید دانست بالا و پایین های زیادی در زندگی مشترک وجود دارد.

این که زن انتخابی شما زیبایی ظاهری داشته باشد یا شما به او علاقه مند باشید بسیار مهم است . در واقع عشق ، علاقه ، تعهد و صمیمیت از لازمه های شروع زندگی مشترک است و اینها جزئی از معیار ها برای انتخاب شخص مقابل می باشند اما تا وقتی شناخت صورت نگرفته ، کافی نیستند.

در ادامه برخی ویژگی هایی را که زن مناسب برای ازدواج باید داشته باشد و برخی خصوصیاتی که نباید داشته باشد را  برای کمک به شناخت شما از طرف مقابل بررسی می کنیم تا شما انتخاب درستی داشته باشید و در زندگی مشترک با مشکلات کمتری رو به رو شوید.

 

مهم ترین مسئله ای که شما باید در ابتدای مسیر انتخاب دختر مناسب برای ازدواج با آن رو به رو هستید خودشناسی است. در واقع قبل از هر چیزی شما باید به شناخت کافی از خود برسید. نیاز ها و خواسته های خود از زندگی و همسر را درک کنید و پس از آن معیار های خود برای ازدواج و انتخاب همسر را تعیین و اولویت بندی کنید.نظر زنان در مورد ازدواج

در راه ازدواج ، امید ، انگیزه و اراده ، شایستگی ، وفاداری و هدفمندی مسائلی اساسی هستند که هم شما و هم زن شما باید آن ها را داشته باشید و پس از این مسائل برخی ویژگی های جزئی تر به میان می آیند که باید آن ها را به درستی بسنجید و طبق آن ها شخص مقابلتان را مورد ارزیابی قرار دهید.

ممکن است شما معیار هایی در نظر گرفته باشید اما علاوه بر آن ، معیار های زن خوب برای ازدواج و آغاز زندگی مشترک باید بسیار مهم هستند . در واقع ممکن است شما در انتخاب معیار ها آینده نگر نبوده باشید و ما برخی ویژگی های مهم و اساسی زن خوب برای ازدواج را برایتان نام میبریم تا دچار اشتباه نشوید. و بهتر است از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید.

زن مناسب ازدواج برای شما کسی است که شما به او علاقمندید و او نیز به شما علاقه دارد. در واقع عشق و علاقه اولین و مهم ترین معیاری است که برای ازدواج باید بین دو نفر وجود داشته باشد و باید بدانید که عدم علاقه به یکدیگر در آینده می تواند منجر به مشکلاتی در زندگی مشترک مانند خیانت و جدایی شود.

داشتن تفاهم بدین معنا نیست که شما باید در تمامی زمینه ها هم نظر باشید و تمام علایق و عقایدتان مشترک باشد، بلکه کافیست در زمینه های اساسی و پایه ای زندگی عقاید شبیه به هم داشته ، همدیگر را درک کرده و به نظرات و علایق هم احترام بگذارید.

صداقت یکی از ارکان مهم زندگی مشترک است. هم شما و هم زن شما باید با یکدیگر صادق باشید تا به خوبی زندگی کنید و به یکدیگر اعتماد داشته باشید. پنهان کاری و دورغ تنها اعتماد طرفین را از بین میبرد.از طرفی در زندگی مشترکی که زوجین به یکدیگر اعتماد ندارند مشکلات زیا دی وجود دارد که غالبا منجر به جدایی می شوند.

قطعا شما هم مانند هر مرد دیگری دوست دارید همسر شما فقط به شما تعهد داشته باشد و از خیانت بیزارید. وفاداری یکی از مهم ترین معیار های زن مناسب ازدواج می باشد. پس قبل از ازدواج حتما از وفاداری طرف مقابل به خودتان اطمینان حاصل کنید و مطمئن شوید او شخصی متعهد به کار ها ، قول ها و وظایفش در زندگی است .

اخلاق یکی دیگر از مسائل مهم برای انتخاب همسر است. زن مناسب برای ازدواج با شما باید اخلاقی متناسب با  معیار های شما داشته باشد. زنی که عصبانی یا پرخاشگر است یا نوسانات خلق و خو دارد علاوه بر مشکلاتی که برای شما و زندگیتان رقم خواهد زد، نمی تواند مادر مناسبی برای فرزندان باشد.

از بدو خلقت تا کنون روحیه ی زن ها بسیار لطیف تر از مرد ها بوده و محبتشان هم بیشتر و این یکی از لازمه زندگی است که زن از محبت و مهربانی و خوش قلبی برخوردار باشد.

مرد ها هم مانند زن ها نیاز به شخصی دارند تا در بروز مشکلات در کنار آن ها باشد و بتواند به او در حل مشکلات کمک کند. زن مناسب شما باید شخصی عاقل و باهوش باشد تا بتواند مسائل را به خوبی مدیریت کند و در صورت لزوم تکیه گاه و یاورشما باشد.

خانواده در تربیت فرزند نقش به سزایی دارد و می توان گفت خانواده های خوب فرزندان خوبی هم تربیت می کنند پس هنگام انتخاب همسر به خانواده ی او هم دقت کنین و علاوه بر این موضوع رفتار طرف مقابل با خانواده اش را هم مورد ارزیابی قرار دهید. زنی که به خانواده ی خود اهمیت ندهد و احترام نگذارد چطور می تواند به شما اهمیت دهد؟

اگر زن شما بیش از اندازه به شما وابسته باشد شما را خسته و دلزده می کند. زنان وابسته حتی در حل مشکلات خود هم به مشکل بر می خورند و نیاز به کمک اطرافیان دارند. پس چگونه می توانند یک زندگی را مدیریت کنند؟ بهتر است به سراغ زنی بروید که از استقلال کافی ، شخصیتی قوی و مستحکم برخوردار است.

تمامی افراد نیازمند آرامش در زندگی هستند و همسر نقش بسیار مهمی در این آرامش ایفا می کند. در نتیجه بهتر است زنی را انتخاب کنید که خود بتواند آرامش خود را حفظ کرده و در عصبانیت خشم خود را کنترل کند زیرا خشم کنترل نشده می تواند به دعوا و پشیمانی ختم شود.

زن مناسب برای ازدواج باید از خودش ، اهدافش و خواسته هایش در زندگی شناخت کافی را داشته باشد ، خطاهای خود را بپذیرد و برای رسیدن به اهداف و آرزوهایش تلاش کند و زندگی خوبی را برای خودش بسازد. افراد بی هدف هم خودشان و هم شما را دچار سر در گمی می کنند.

کسی که خدا ترس است بسیاری از گناهان و کار های اشتباه را انجام نمی دهد و سعی می کند انسانی رفتار کند. این چنین زنی برای ازدواج بسیار مناسب است و میتوانید به او اعتماد کنید.

بهتر است از سلامت روحی و جسمی طرف مقابلتان آگاه باشید . درست است که بسیاری از مشکلات جسمی و روحی قابل درمان هستند اما شما باید از آن ها آگاهی داشته باشید و با اشراف به این موضوع تصمیم بگیرید .

مسئولیت پذیری در زندگی برای هر فردی لازم است و همسر شما هم باید کسی باشد که از مسئولیت ها و وظایف خود در زندگی آگاه است و به درستی به آن ها عمل می کند .

زن مناسب برای ازدواج با شما زنی است که از شما و تصمیم های درستتان حمایت کند و به شما کمک کند تا بهترین خودتان باشید . هم چنین او با مثبت اندیشی و تقویت روحیه ی شما در رسیدن به اهدافتان به شما کمک می کند .

زندگی همواره روی خوش خود را به شما نشان نمی دهد و سختی های بسیاری برای شما رقم می زند در نتیجه زن مناسب کسی است که بتواند در هنگام سختی نیز کنار شما باشد و به شما کمک کند تا به خوبی مشکلات را پشت سر بگذارید و گاهی هم نیاز است با برخی مسائل سازش به خرج داده و با وجود آن ها کنار بیاید.

باید بدانید زندگی مشترک چارچوبی بین شما و همسرتان است و اتفاقات و مسائل آن تنها به شما و همسرتان ارتباط دارد در نتیجه هم شما و هم زن شما باید برای خود و زندگیتان حریم شخصی قائل باشید و راز های زندگی را فاش نکنید تا با مشکل مواجه نشوید پس رازداری و امنتداری فاکتوری است که هردوی شما باید آن را داشته باشید.

درست است که تمام ارزش زندگی به مادیات نیست اما امروزه بدون توجه به آن نمی توان تشکیل زندگی داد در نتیجه بهتر است همسر شما هم به قدر کافی به مسائل مادی اهمیت دهد و نظم و برنامه ریزی مناسب داشته باشد تا امنیت مالی زندگی مشترک به خطر نیفتد.

زن مناسب برای ازدواج با شما باید از لحاظ تحصیلی ، مالی ، فرهنگی ، آداب و رسوم و … تا حدی هم سطح شما باشد تا هیچ کدام خود را برتر از دیگری ندانید و دیگری را تحقیر نکنید و حتی اگر در برخی مسائل اختلافی هم وجود دارد ، هر دوی شما باید آن اختلاف را پذیرفته و با آگاهی کامل تصمیم به ازدواج بگیرید.

زیبایی و جذابیت برای مردان بسیار مهم است پس باید دقت داشته باشید که زن شما باید از نظر شما فوق العاده باشد تا درگذر زمان به مشکل نخوید. او باید از لحاظ جنسی هم کشش لازم را در شما ایجاد کند زیرا مسائل جنسی و زناشویی هم تاثیر به سزایی در ارتباط زوجین دارند.

از ویژگی های مثبت زنان خوب و مناسب گفتیم حال بهتر است دقت کنید که یک سری نکات منفی هم وجود دارند که بهتر است همسر آینده ی شما این نکات را نداشته باشد. وجود این نکات می تواند در طول زمان خسته کننده یا آزاردهنده شود و به رابطه شما آسیب زند. برخی از این ویژگی های منفی را برایتان نام می بریم :

برای شناخت بهتر طرف مقابل و انتخاب مناسب بهتر است مدت زمان مناسبی را با هم بگذرانید و از تمامی خلق و خو های رفتاری یکدیگر آگاه شوید. علاوه بر این شما باید از همسایه ها ، اقوام ، همکاران و دوستان نزدیک همسرتان هم پرس و جو کنید و تحقیقات لازم را انجام دهید تا با اطمینان بیشتری تصمیم بگیرید.

علاوه بر موارد موارد ذکر شده مراجعه به مشاور قبل از ازدواج می تواند بسیار مفید باشد زیرا به شناخت خودتان و نیاز هایتان کمک کرده و همچنین باعث می شود با ابعاد مختلف شخصیت طرف مقابلتان هم آشنا شوید در نتیجه بهتر است برای انتخاب زن مناسب برای ازدواج از راهنمایی های مشاوران با تجربه هم استفاده کنید.

بسیار عالی بود خانم دکتر اما یک مسأله هست نگفتید که دوست و رفیق دختر چه کسانی هستند و با چه کسانی امدو رفت یا نشست و برخورد دارد

اینطور که تو گفتی باید توی آسمون پیداش کنیم عمو

Save my name, email, and website in this browser for the next time I comment.

روانشناس و مشاور عضو انجمن روانشناسی آمریکا

نشانه های آمادگی زنان برای ازدواج در افراد مختلف به شکل یکسانی نمایان نمی شود. زیرا از دید افراد ازدواج و زندگی مشترک تعاریف گوناگونی دارد. اما در حالت کلی می توان نشانه هایی را که بیشترین عمومیت را در بین زنان دارند به عنوان نشانه های آمادگی زنان برای ازدواج در نظر گرفت. شناخت این نشانه ها از جهت انتخاب درست همسر، برای مردان می تواند کمک کننده باشد. بسیاری از زنان از خود تصور اشتباهی دارند. در حالیکه از لحاظ بلوغ عاطفی و فکری به ثبات نسبی نرسیده اند ویا معیارهای کودکانه و غیر منطقی برای ازدواج دارند، خود را کاملا آماده ازدواج می دانند و وارد زندگی مشترک می شوند. اما پس از گذشت مدت کمی برای خود و شریک زندگی شان مسجل می شود که هیچ آمادگی روحی و روانی و عاطفی و حتی فکری نسبت به مقوله ازدواج نداشته اند. به همین منظور لازم است افراد قبل از اقدام برای ازدواج با مشاوره قبل از ازدواج و مشاوره خانواده به معیارهای درستی از زندگی مشترک برسند. برای دریافت اطلاعات تکمیلی در خصوص مشاوره خانواده کلیک کنید.

برای داشتن یک ازدواج مــوفق و ماندگار وجود یک سری ویژگی‌ها و شرایط برای هر دو طرف لازم است. آقایان برای داشتن انتخاب درست و خانم‌ها برای دانستن زمان مناسب برای ازدواج و خودشناسی باید این نشانه‌ها را بشناسند. توجه به این نشانه‌ها در ابتدای امر تضمین سلامت رابطه شما می‌باشد و کیفیت زندگی را بالاتر می‌برد. پیشنهاد می کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله تاثیر خودشناسی در ازدواج را مطالعه فرمایید.

 

 

بعضی از این نشانه‌ها که مربوط به سیستم بدنی و جنسی دختران است به طور طبیعی با افزایش سن و رشد در آن ها بروز پیدا می‌کند. اما یک سری از این نشانه‌ها به صورت بلوغ عاطفی است که پیدایش آن‌ها بستگی به رشد عقلی و محیطی که در آن رشد یافته دارد. در واقع هیچ یک از مشاورین و محققان روانشناس در رابطه با سن ازدواج به طور قطع نظریه ای ندارند. زیرا سن تعیین کننده میزان بلوغ فکری و عاطفی افراد نمی باشد.نظر زنان در مورد ازدواج

فرد تمام تلاشش را می‌کند تا رابطه‌ای که شروع کرده را به سرانجام برساند. او اجازه نمی‌دهد که زمان بیهوده سپری شود. می‌داند که باید ارتباطش را به کدام سمت‌وسو بکشد. ارتباطی که باید مسیر ازدواج را طی کند یا همه چیز باید همان جا تمام شود. زنانی که به بلوغ فکری برای تشکیل خانواده رسیده اند به روابط سطحی و گذرا علاقه ای ندارند و ممکن است در رابطه ای که از نظر آن ها صلاحیت مورد نظر را دارد به صراحت آمادگی برای ازدواج خود را بیان کنند.

برای خودش یک سری محدودیت‌هایی دارد و به شخص مقابل اجازه نمی‌دهد که هر کاری دوست دارد انجام دهد. اگر او برای خود و طرف مقابلش قانونی نمی‌گذارد و برنامه‌ای ندارد شک نداشته باشید که در مورد ازدواج و زندگی مشترک نیز همین گونه است و برنامه و هدف خاصی ندارد.

یک دختر تا به خودش اهمیت ندهد نمی‌تواند به زندگی مشترک و اطرافیانش اهمیت دهد. کسی که برای خودش ارزش قائل است، می‌تواند به درستی یک زندگی را اداره کند و به بقیه اعضای خانواده نیز توجه کند. در واقع یکی از ویژگی زنان موفق، مراقبت از خود است. اگر دختری چنین ویژگی داشته باشد می تواند سبب موفقیت همسر و خانواده خود شود. اصولا چنین افرادی واقع گرا بوده و ازدواج را به عنوان یکی از مراحل تکاملی زندگی خود می دانند و به آن پایبند هستند.

او به وضعیت مالی مرد توجه می‌کند و در این فکر است که آیا او می‌تواند تکیه گاه مناسبی برای ساختن یک زندگی با آرامش باشد یا نه. روح یک زن همیشه به سمت مادر بودن کشش دارد و حتی اگر مادر نیز نباشد بررسی می‌کند که کودکش می‌تواند با این خانواده شرایطی مناسب برای رشد داشته باشد. زنانی که به ازدواج فکر نمی‌کنند و به بلوغی برای ازدواج نرسیده‌اند اصلا به وضع مالی طرف مقابل توجه نمی‌کنند. در واقع زنانی که به ازدواج به طور جدی و واقعی و به دور از رویاهای کودکانه نگاه می کنند، از تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده به خوبی آگاه هستند. به همین دلیل یکی از معیارهای ازدواج خود را تمکن نسبی مالی مرد عنوان می کنند.

کارهای خانه و آشپزی کردن جزء وظیفه اصلی یک زن نیست. با این حال زنان دوست دارند که این کار را برای خانواده انجام دهند و رفاه را برای اعضای خانواده به حداکثر برسانند. پس او می‌داند چگونه کارهای خانه را انجام دهد و آشپزی کند. به طور معمول زنی که قصد ازدواج داشته باشد برای اینکه در زمره زنان خانه دار موفق قرار بگیرد، مهارت های خانه داری خود را پرورش داده و سعی در یادگیری بیشتر دارد. اگر او این کارها را بلد نباشد یا حتی تلاشی برای یاد گرفتن آن نمی‌کند، می توان چنین نتیجه گرفت که او اهمیتی به خانه و خانواده نمی‌دهد.

او زن بــودن را به هیچ وجه مانعی برای رسیدن به آرزوهایش نمی‌داند و با وجود این برای رسیدن به خواسته‌هایش تلاش می‌کند. او جنسیت خود را پذیرفته و به مراحل خیلی خوبی از زندگی می‌رسد.

بدون شک یکی از انگیزه های زنان برای ازدواج مادر شدن است. زنی که به ازدواج و تشکیل خانواده تمایل داشته باشد، علاقه دارد که با کودکان همراه شود، با آن‌ها صحبت کند، با آن‌ها سرگرم شود و وقت خود را با آن‌ها بگذراند. اگر زنی را دیدید که اصلا دلش نمی‌خواست با کودکان زمانش را سپری کند و نسبت به کودکان بی‌حوصله و بی‌توجه است پس مطمئن باشید که هنوز برای ازدواج آمادگی ندارد .

رابـطه جنسی یکی از عوامل بسیار مهم در ازدواج است و به هیچ وجه نمی‌توان آن را نادیده گرفت. توانایی داشتن رابطه جنسی فقط از لحاظ جسمی و رسیدن به سن بلوغ نیست، بلکه شخص از لحاظ روحی و عقلی هم باید به این مسئله کنار آمده باشد. بینش درست از رابطه جنسی مسئله ای است که موجب افزایش کیفیت رابطه جنسی شده و موجب گرم تر شدن روابط عاطفی زوجین می شود.

اگر زنی در دوران مجردی شاد و سرزنده باشد می‌تواند زندگی را بسازد که غم و ناراحتی هیچ جایی در آن ندارد. به راحتی می‌تواند همه چیز را در آرامش و شادی نگه دارد. اما شخصی که در دوران مجردی همیشه ناراحت و افسرده است و شخصیت منفی دارد نمی‌تواند زندگی مشترکی را شروع کند که همه اعضای خانواده از نظر روحی به رضایت برسند. مسلما ازدواج با فرد افسرده چالش های خاصی پیش روی همسر او ایجاد خواهد کرد.

دختری که به خانواده‌اش وابسته است به راحتی اجازه دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی خود را به آن ها خواهد داد. در واقع او می‌خواهد که همیشه و همه جا با آن‌ها باشید و اصلا حاضر نیست که در هیچ کجا از زندگی لحظه‌ای از آن‌ها دور شود. دخترانی که آمادگی برای ازدواج دارند معمولا وابستگی کمتری به خانواده به مرور زمان پیدا می‌کنند. سخن آخرمعمولا شناخت رفتار زنانی که آمادگی برای ازدواج دارند برای عموم مردم کمی دشوار است. زنان اصولا رفتارهای پیچیده ای دارند و مانند مردان به وضوح و مستقیم احساسات خود را ابراز نمی کنند. این عامل، سختی تشخیص آمادگی آن ها برای ازدواج را مضاعف می کند. در چنین شرایطی می توان با مشورت با مشاورین و متخصصان حوزه روانشناسی خانواده به راهکارهای مفید و اساسی دست یافت و با اطمینان بیشتر قدم در مسیر ازدواج و زندگی مشترک گذاشت. مرکز مشاوره حامی هنر زندگی با متخصصان مجرب می تواند در این زمینه یاریگر شما باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مشاوره روانشناسی کلیک کنید.

 

ثبت دیدگاه فقط برای اعضای سایت امکانپذیر است. لطفا
ثبت نام کنید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

هدف بخش

«سایت‌خوان دنیای اقتصاد»

گسترش اطلاع‌رسانی است و انتشار این مطلب به معنی تأیید محتوای آن نیست.

خطاهایی وجود دارد که دختر خانم‌ها را در همان شروع انتخاب و تصمیم‌گیری برای ازدواج به اشتباه می‌اندازد. به عبارت دیگر، باید برای انتخاب همسر از این ۱۲ خطا دوری کنید.

گاهی بعضی دختر خانم‌ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فکر می‌کنند پر از اشکال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی‌گیرند، در حالی که اگر به نکات مثبت خودشان توجه کنند، از خیلی‌ها بهتر به نظر می‌رسند.

در مواردی، دختر خانم‌ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده‌شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمی‌افتد، فورا دلسرد شده، عقب می‌کشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یک رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یک پرچم قرمز بزرگ نگه داشته‌اید. با این کار واقع‌بینی را کنار گذاشته‌اید، در حالی که دنیای ما کاملا واقعی است.

مرد ایده‌آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده‌آل فیلم‌ها کاملا فرق می‌کند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم‌ها تعلق دارند.نظر زنان در مورد ازدواج

گاهی دخترها سراغ فردی می‌روند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یک دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یک خصوصیت نمی‌توان زندگی کرد.

تمرکز روی نکات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما ‌وجود داشته، آنها را کنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.

بعضی دختر خانم‌ها که تحصیل و شغل مناسبی دارند، فکر می‌کنند به دلیل رفع نیاز مالی می‌توانند از موضع بالا صحبت کنند و به کمک یک مرد احتیاج ندارند. این دختر خانم‌ها با این طرز تفکر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد می‌کنند و نمی‌توانند درست انتخاب کنند، چون مدام دیگران را از خود می‌رنجانند.

ایثار و فداکاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فکر کردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است که بعضی دخترها مرتکب می‌شوند. اگر به هر دلیل بار مسئولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی‌تان فکر کنید و موقعیت‌ها را از دست ندهید.

تهیه یک فهرست بلند بالا از خصوصیات همسر مورد نظر با تمام جزئیات و ریزه‌ کاری‌ها اشتباه است. درست است که باید فردی را انتخاب کنید که خصوصیات او به نظرات شما شبیه‌تر باشد اما اگر زیاده از حد محافظه‌کارانه عمل کنید و تمام زیر و بم او را مورد قضاوت قرار دهید، بالاخره مواردی پیش می‌آید که با فهرست شما همخوانی ندارد و همین موضوع باعث می‌شود به دلیل مسائل جزئی، فرد مورد نظر را قبول نکنید.

اگر تا یک سنی ازدواج نکرده‌اید و حالا فکر می‌کنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذره‌بین قرار داده‌اند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یک خواستگار بله می‌گویید، اشتباه می‌کنید.

مقایسه همیشه کار را خراب می‌کند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی که اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته‌اند، مقایسه ‌کنید، مطمئنا نمی‌توانید تصمیم درستی بگیرید.

اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید که دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیده‌اید، اشتباه می‌کنید. اگر به هر دلیل موقعیت‌هایی را در گذشته از دست داده‌اید، دیگر به آن فکر نکنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده کنید.

بعضی‌ها به خودشان اجازه نمی‌دهند کسی را دوست داشته باشند و این مساله برایشان مشکل ایجاد می‌کند. مثلا ممکن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث‌ بی‌منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی‌ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتکب شده‌اید.

گروه نشریات دنیای اقتصاد

درباره ما

کليه حقوق اين سايت متعلق به روزنامه دنيای اقتصاد بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مشاوره تلفنی خانواده، ازدواج، روانشناسی و عشق

برای دسترسی آسانتر به مطالب سایت به کانال تلگرام روانشناسی آویژه بپیوندید (کلیک کنید).

مطالب ما را در اینستاگرام دنبال کنید ( کلیک کنید)


نظر زنان در مورد ازدواج

 بدیهی است که معیارهای هر کسی با دیگری متفاوت است اما مشاوران خانواده همیشه توصیه هایی برای انتخاب بهترین زن برای ازدواج دارند. ما هم در اینجا سعی کرده ایم که تعدادی از مشخصات زنان نامناسب برای ازدواج را به شما معرفی کنیم تا با در نظر گرفتن این نکات انتخاب عاقلانه تری داشته باشید.

دروغ همواره یک خصلت بد و ناپسند است که میتون آن را به عنوان خصوصیات زن بد هم در نظر گرفت. گاهی دروغگویی، قدرت فروپاشی یک زندگی را خواهد داشت. درواقع ریشه بسیاری از مشکلات در زندگی زناشویی دروغ است. چه بسیار زندگی ها که به خاطر دروغ گویی یکی از طرفین از هم نپاشیده است. پس اگر دوست دختر یا نامزد شما، دائما در حال دروغ گفتن یا پنهان کاری است، بیشتر درباره ازدواج خود فکر کنید و توصیه میکنم هرگز با این زنان ازدواج نکنید. زیرا مطمئنا شما نمیخواهید در یک رابطه ای باشید که مدام به شما دروغ میگویند.

دوست داشتن مادیات به خودی خود چیز بدی نیست و این یک امر طبیعی در وجود انسان است. اما با این حال اگر دختری فقط و فقط به دلیل پول و وضعیت مالی شما، با شما مانده است، بهتر است درباره رابطه خود بیشتر فکر کنید. ببینید دوست دارید این رابطه تا کجا پیش برود. اگر فرد مورد نظر شما توقع دارد دائما برایش هدیه بگیرید، خرید کنید و یا او را به رستوران های مجلل ببرید، به شما هشدار میدهم که با این دخترها ازدواج نکنید. زیرا برآورده کردن توقعات این افراد در زندگی کار سختی است که میتواند سرآغاز مشکلات زناشویی و حتی طلاق باشد. برای مطالعه مقاله تشخیص دختر خوب برای ازدواج کلیک کنید.

از جمله دخترهایی که نباید با آنها ازدواج کنید، میتوان به افرادی اشاره کرد که به دیگران بی احترامی میکنند. برای تشخیص این موضوع مثلا میتوانید، وقتی با نامزدتان برای شام بیرون رفتید، او را زیر نظر بگیرید. به رفتار او با مردم، کارمندان رستوران و… توجه کنید. اگر او به انها احترام نگذارد در آینده به شما نیز احترام نمیگذارد. آیا دوست ندارید با کسی ازدواج کنید که به شما، خانواده و دوستانتان احترام بگذارد. پس حتما این نکته را در نظر داشته باشید.

یک زن شکاک میتواند به معنای واقعی کلمه زندگی شما را به جهنم تبدیل کند. چنین زن هایی موضوعات کوچک و بی اهمیت را بزرگ و پیچیده جلوه میدهند. دائما شما را چک میکنند تا از وضعیت شما با خبر شوند. یک زن شکاک روی تمام روابط شما حساس است و بزرگترین دردسر زمانی است که دوستان یا همکاران زن داشته باشید. زندگی مشترک با چنین افرادی بسیار متزلزل و آسیب پذیر است. پس هرگز با این زنان ازدواج نکنید. حال باید بدانید به چه مردانی نباید وارد رابطه شد، برای مطالعه مقاله مردان خطرناک برای ازدواج کلیک کنید.

بسیاری افراد فکر میکنند که این تنها زنان هستند که از هدف سو استفاده مردان قرار میگیرند. اما زنان بسیاری هم هستند که تنها دلیلشان از بودن با شما، سو استفاده از موقعیت است. در واقع مردان قربانیان نامرئی سوء استفاده در روابط هستند و کمتر دیده میشوند. این سوء استفاده میتواند مالی، عاطفی، جسمی و… باشد. توصیه میکنیم به سرعت از فردی که به شما آسیب میزند دوری کنید. چنین افرادی در زمره زنان خطرناک برای ازدواج هستند. چون در زندگی مشترک هم تنها به دنبال رفع نیازها و خواسته های خود هستند. برای کسب اطلاعات در مورد تست تفاهم قبل از ازدواج لطفا کلیک کنید.

از دیگر دختران نامناسب برای ازدواج میتوان به دختران سلطه گر اشاره کرد. چنین زنانی میخواهند که همیشه همه چیز را در کنترل داشته باشند. تمام اتفاق خانه باید تحت نظارت ای افراد باشد. زنان سلطه گر اگر با مخالفت همسر مواجه شوند، معمولا او را به طلاق تهدید میکنند. زندگی با چنین زنی مثل یک کابوس است چون جایی برای نظرات و عقاید شخصی شما باقی نمیماند. همیشه یک نفر هست که به شما بگوید چه کاری را انجام بده و چه کاری را انجام نده.

اگر شریک زندگی شما قبل از ازدواج نمیتواند عصبانیت خود را کنترل کند، مطمئن باشید بعد از ازدواج هم این کار را نخواهد کرد. حتی در بیشتر موارد رفتار او بدتر هم میشود. شما هرچدر هم شخصیت آرام و صبوری داشته باشد، تحمل سخنان ظالمانه و عصبانیت همیشگی همسرتان برایتان سخت است. پس وقت بگذارید و ببینید که نامزدتان در موقعیت های مختلف، چه عکس العملی نشان میدهد. اگر این بداخلاقی و عصبانیت بخشی از رفتار او است، نمیتوان گفت که او یک دختر آماده برای ازدواج است.

شاید بدیهی ترین پاسخ برای افرادی که میپرسند با چه زنانی نباید ازدواج کرد؟ زنان معتاد است. در زمان انتخاب همسر این نکته را در یاد داشته باشید که همسر شما باید کسی باشد که صلاحیت اداره زندگی شما را داشته باشد. همچنین او باید فرزندان شما را پرورش دهد. پس تنها بر اساس احساسات تصمیم گیری نکنید. زنان معتاد به مشروبات الکلی، مواد مخدر، عادات مخرب جنسی و… مشکلات بزرگی را در زندگی شما ایجاد میکنند.

رهایی از اینها که از ویژگی زنان خراب است کار آسانی نیست. تشخیص زن خراب، کار راحتی نیست چون  ممکن است در ابتدا طوری به نظر برسد که رابطه عاطفی با شما او را در مسیر درست قرار میدهد، اما فریب نخورید. یادتان باشد شما نمیتوانید به تنهایی او را از اسارت مواد مخدر یا رفتارهای جنسی پرخطر آزاد کنید. پس بهتر است هرگز با این زنان ازدواج نکنید.

زنان خودشیفته هرگز گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند. مهم نیست که چقدر جذاب و زیبا و با استعداد به نظر برسند، ازدواج بر پایه ی همراهی و یگانگی دو نفر شکل میگیرد. و قرار نیست فقط حول اهداف یک نفر باشد. اگر رابطه قبل از ازدواج شما تنها در مسیر اهداف و خواسته های او میچرخد، قرار است درگیر یک  مبارزه سخت شوید. به طور کلی زنان خودشیفته، خواستار مرکز توجه و تمرکز هزینه ها و احساسات روی خودشان هستند. درحالیکه برای تشخیص دختر خوب برای ازدواج باید دنبال ویژگی هایی همچون شفقت، عشق و احترام باشید. برای خواندن مقاله عوامل ازدواج موفق از نظر روانشناسی کلیک کنید.

با چه دخترانی نباید ازدواج کرد؟

زنان دروغگو، مادی گرا، سلطه گر، معتاد و… از جمله زنانی هستند که هرگز نباید به ازدواج با آنها فکر کنید.

چگونه یک دختر خوب برای ازدواج پیدا کنیم؟

برای پیدا کردن یک دختر خوب و قابل اعتماد کافیست فرد مورد نظرتان را قبل از ازدواج با چشمان بازتری زیر نظر داشته باشید.

ازدواج با زنان خودشیفته چگونه است؟

 اگر رابطه قبل از ازدواج شما تنها در مسیر اهداف و خواسته های او میچرخد، قرار است درگیر یک  مبارزه سخت شوید. به طور کلی زنان خودشیفته، خواستار مرکز توجه و تمرکز هزینه ها و احساسات روی خودشان هستند.

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره ازدواج به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد.

براي مشاوره در زمينه زنان خطرناک برای ازدواج | با این دختران ازدواج نکنید!

از مشاورين مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه
از سراسر کشور

با 09353000102 تماس بگيريد

همه روزه از ساعت 8 صبح تا 1:00 شب 

حتي ايام تعطيل

مطالب مرتبط با این نوشته:

چگونه یک مرد را به سمت ازدواج بکشانیم؟ 3 روش کارآمد برای ترغیب به ازدواج

چه رابطه هایی به ازدواج ختم نمی شود؟

راه های جذب خواستگار | چگونه خواستگار زیاد داشته باشیم؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه *

نام

ایمیل

وب‌ سایت

نظر زنان در مورد ازدواج

avijeee@ 

info@avije.org  

براي تماس با مشاور کليک کنيد!

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه در راستای گسترش خدمات مشاوره دسترسی تمامی هم وطنان به خدمات مشاوره و همچنین بهبود خدمات مشاوره تلفنی، اقدام به ارائه خدمات مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی کرده است. به لطف خداوند متعال مرکز مشاوره تلفنی آویژه در نظر دارد با گسترش کار خود در زمینه مشاوره تلفنی و در راستای آسان تر و ارزان تر شدن خدمات مشاوره، با گسترش خدمات مشاوره تلفنی خود، در حوزه مشاوره حضوری و مشاوره آنلاین با هم میهنان گرامی، وارد شود. در حال حاضر در مرکز مشاوره تلفنی آویژه، شما می توانید از مشاوران زبده در حوزه های مختلف مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی بهره مند شوید.ان شاءالله شما کاربران گرامی از خدمات مشاوره تلفنی آویژه کمال رضایت و استفاده را داشته باشید.

برای مشاوره تلفنی کودک، تربیت کودک، اختلالات کودک، روانشناسی کودک و … می توانید از خدمات مرکز مشاوره کودک آویژه بهره مند شوید.

برای مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره ازدواج دانشجویی، مشاوره ازدواج فامیلی، مشاوره ازدواج اسلامی ایرانی، مشاوره ازدواج موفق، مشاوره در زمینه خواستگاری، مشاوره ، معیار های ازدواج و … با مرکز مشاوره ازدواج آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره نوجوان، مشاوره جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و زندگی مشترک، مشاوره زنان و خانواده، مشاوره خیانت، مشاوره طلاق، مشاوره مرگ عزیزان و … با مشاوران خانواده مرکز مشاوره در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی روانشناسی، مشاوره اختلالات شخصیت، مشاوره اختلالات یادگیری، مشاوره افسردگی، مشاوره اعتیاد، مشاوره ترس و فوبیا، مشاوره اختلالات خواب و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه عشق، عشق به همسر، عشق حقیقی و واقعی، عشق مجازی و دروغی، ابراز عشق، عشق به خانواده، عشق به و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه مهارت های زندگی، اعتماد به نفس و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.


تهران – تهران – میرداماد

021-62999066 (سراسری) – مشاوره تلفنی

تماس فقط برای تعیین وقت مشاوره حضوری

مشاهده

برای طرح سوالات خود ما را در اینستاگرام دنبال کنید

شروع گفتگو

مشاوره برای هموطنان خارج از کشور

نظرات در مورد ازدواج متفاوت است. برخی فکر می کنند که با ازدواج می توانند تمام آرزوهایشان را برآورده کنند؟ ازدواج در ذهن بعضی از افراد به عنوان موفقیت تلقی می شود این افراد فکر می کنند ازدواج مانند پلی به خوشبختی آن ها است و به آن ها ارزش می دهد.

این احساس در زنان بیش تر از مردان وجود دارد اصطلاح مرد مجرد به نظر بد نمی آید ولی برای دختران کلمات پیر دختر یا ترشیده به کار می رود که بسیار ناپسند و توهین آمیز است. 

با وجود این بعضی از مردها هم فکر می کنند که اگر با دختر آرزوهای خود ازدواج کنند تمام مشکلات آن ها حل می شود و دیگر نگرانی و مشکل ندارند.

 با وجود پیشرفت هایی که جامعه به سمت برابری حقوق زنان و مردان داشته است به نظر می رسد که والدین هنوز هم بیش تر نگران ازدواج کردن دختر خود هستند تا پسرشان.

یکی از دوستان صمیمی من سارا به دلیل مجرد بودن خودش را یک بازنده می دانست. او پس از طلاق از همسر قبلی خود دیگر مرد مناسبی را در زندگی خود پیدا نکرده بود او سی و نه سال سن داشت و در کار خود بسیار موفق و محترم بود، موقعیتی که زنان و مردان کمی از آن برخوردار بودند. اما او موفقیت های خودش را نمی دید و خودش را بخاطر شکست در ازدواج قبلی اش سرزنش می کرد.نظر زنان در مورد ازدواج

یکی دیگر از دوستانم نرگس هم همین مشکل عزت نفس پایین را داشت اما برعکس سارا ازدواج کرده بود و بچه داشت، او می گفت که تمام زندگی خود را صرف همسر و مادر بودن کرده است حتی قبل از ازدواج هم همیشه به فکر آشپزی و خیاطی بوده و به دانشگاه رفته است که وجه اجتماعی پیدا کند تا بتواند یک همسر خوب پیدا کند. بالاخره هم این اتفاق افتاد و پس از فارغ التحصیلی ازدواج کردند. او به تمام چیز هایی که می خواست رسید فرزند، شوهر و یک خانه خوب. اما او می گفت که پس از مدتی به این نتیجه رسیده که آیا همه زندگی این بود؟

دوست دیگرم سیما هم دقیقا به این مشکل مبتلا شد البته همسر او با منشی اش به او خیانت کرده بود. سیما می گفت که نمی تواند کار دیگری انجام بدهد زیرا فقط بلد است که همسر باشد و هنگام ازدواج هم بسیار خوشحال بوده که ازدواج می کند. ولی ازدواج او را خوشبخت نکرده بود.

هر سه این مثال ها نمونه ای از شرایطی است که در آن افراد فکر می کنند ازدواج همه چیز است و با آن می توان خوشبخت شد. 

تنها راه کمک به این افراد این است که سعی کنیم دیدگاه آن ها را نسبت به این قضیه تغییر دهیم تا بفهمند که ازدواج می تواند یکی از مراحل زندگی شاد باشد ولی وجود آن الزامی نیست.

این موضوع باید آموزش داده شود که مهارت های بین فردی می تواند به افراد کمک کنند تا سازگاری لازم را به دست بیاورند و دلسوزی و توانایی دوست داشتن برای داشتن روبط مثبت واجب است.

تا به حال کسانی را دیده اید که پس از ازدواج ناگهان چاق شده اند یا زیبایی خود را از دست داده اند؟

آن ها تمام تلاششان را می کنند تا ازدواج کنند و بعد از آن دیگر برای آن ها اهمیتی ندارد چگونه به نظر می رسند و این موضوع به شدت تاسف بار است.

بسیاری از ازدواج ها پایدار می مانند ولی دلیل این پایداری ترس است. افراد می ترسند یکدیگر را از دست بدهند زیرا احساس می کنند نمی توانند بدون همسرشان زندگی کنند.

 این افراد به همسرشان می گویند که تو همه دنیای من هستی و واقعا هم اینطور فکر می کنند.

پیشنهاد مشاور در مورد باورهای مخرب: اصلاح رفتار بد همسر با بچه دار شدن امکان پذیری است.

عشق واقعی هیچ وقت طرف دیگر را به اکسیژن احساسی تبدیل نمی کند. فرد بالغ در یک رابطه سالم احساس می کند که می تواند بدون همسرش زنده بماند و زندگی کند اما چون او را دوست دارد ترجیح می دهد که با او زندگی کند و امیدوار است همسرش هم همین حس را به او داشته باشد.

وابستگی نادرست باعث می شود که فرد فکر کند که شخص متعلق به او است این نوع تفکر بسیار رایج است.

 بسیاری از افراد اعتقاد دارند که رابطه خود را باید به هر شیوه ای که شده حفظ کنند. در این ازدواج ها کمبود شادی و لذت به شدت احساس می شود.

پیشنهاد مشاور: آیا در ازدواج باید اعتماد کامل داشته باشیم؟

درست است که ازدواج موفق می تواند زندگی را زیباتر کند ولی یک امر ضروری محسوب نمی شود. این که ازدواج را همه چیز بدانید باعث ضرر و آسیب به هر دو طرف می شود. 

باورهای غلط در جامعه نباید باعث شوند که افراد فکر کنند مجرد ماندن ننگ محسوب می شود. امروزه تعداد زنان شاغل افزایش یافته است و زنان از موفقیت بیش تری برخوردار هستند.

اگر افراد نسبت به ازدواج آگاهی لازم را به دست بیاورند، آمار طلاق و جدایی کاهش پیدا می کند. در حقیقت ازدواج به دلیل فشار خانواده و اطرافیان اصلا کار درستی نیست و ممکن است زندگی را سخت و مشکل سازد. 

شما می توانید برای راهنمایی تخصصی نظرات در مورد ازدواج با مراکز برتر مشاوره ازدواج همچون “مرکز مشاوره ستاره زندگی” تماس حاصل کنید، رزرو وقت: 02122354282 و 02122247100 و  09035673050 و 09108347597 

دمت گرم آفرین خیلی عالی بود جملات زیبا در مورد یک رابطه خوب


عالی بود.مفیدوآموزنده متشکرم.

از طرفی افزایش پیچیدگی های زندگی و مسئولیت پسران و از سوی دیگر خواسته های زنان از عوامل کاهش دهنده امار ازدواج در ایران محسوب می شود حال انکه معیار دختران برای پذیرفتن یک مرد ایده آل برای زندگی مشترک چیست می تواند ابعاد گوناگونی را در برگیرد .مدت هاست مسئولان خبر از کاهش آمار ازدواج می دهند و عده ای این کاهش را دلیل تغییر اهداف زندگی دختران و معیارهای آن ها برای ازدواج می دانند و با اصطلاح سخت گرفتن در مورد این معیارها صحبت می کنند. این گروه عموماً بر این اعتقادند که گرایش دختران به دانشگاه و حضور اجتماعی آن ها باعث بروز هویتی شده که امکان پذیرش هر مردی را در زندگی خود ندارند و همواره به دنبال فردی در سطح خود یا حتی بالاتر هستند و به دلیل پیچیدگی های راه پیشرفت پسران از جمله تحصیلات، سربازی، اشتغال و درآمد مناسب، دختران با داشتن جایگاه مناسب نمی توانند با همتایان خود ازدواج کنند. حال سؤال اینجاست که مرد ایده آل و مرد مناسب ازدواج از نظر دختران چه ویژگی هایی دارد؟ 

مردان نیز برای زنان ابژه جنسی شده اند 

از طرفی عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی معتقد است که امروزه زنان هم فاعلیت شان زیاد شده است. البته تاحدی هم فرهنگ جهانی به این سو حرکت کرده است. فیلم ها یا تبلیغات بازرگانی را که نگاه کنیم، برخلاف دهه های گذشته که صرفاً زن در مقام ابژه جنسی قرار می گرفت، مرد هم در مقام ابژه جنسی قرار می گیرد. این امر نشان می دهد که زنان هم در حوزه عمومی هر چه بیشتر به مردان به عنوان یک ابژه جنسی نگاه می کنند. همین نگاه باعث شده مردان هم سعی داشته باشند ابژه های جنسی خوبی برای زنان باشند. مثلاً بخشی از اقبال گسترده پسرهای ایرانی به بدن سازی ناشی از همین نگاه جنسی زنان به مردان است.

شکل گیری ارزش های مادی برای ازدواجهمسر ایده آل به معنای تصوری که جوانان از ویژگی های فرد موردنظرشان جهت ازدواج در ذهن خود می سازند، به کار می رود. در واقع وقتی از معیارهای ازدواج صحبت می کنیم، منظور همان تصورات ذهنی فرد از همسر مطلوبش است. دکتر احمدنیا؛ جامعه شناس و عضو هیأت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران در مورد تحقیقی در سطح تهران در رابطه با معیار ازدواج جوانان تصریح کرد که هم دختران و هم پسران ظاهر و ثروت را در اولویت ها مطرح می کردند. ارزش های مادی در هر دو جنسیت شکل گرفته است. در این پژوهش معیارهای ایده آل برای ازدواج را پرسیدم و همه افراد ابعاد معنوی، صداقت، ایمان و پاکدامنی را بیان کردند، اما در عمل برای پسران در درجه اول زیبایی ظاهری و در رتبه های بعدی ثروت دختر اهمیت داشت و دختران ثروت را در اولویت قرار می دادند و ظاهر را در اولویت دوم می گذاشتند.اخلاق، مهم ترین معیار دخترانهمانطور که نتایج تحقیقات احمدنیا نشان می داد، زمانی که معیارهای ازدواج پرسیده می شود همه افراد ابعاد معنوی را بیان می کنند اما بسیاری از دختران معقدند این معیارها صرفاً برای همسر مناسب بیان می شود و طبیعتاً مرد ایده آل ویژگی های بسیار برتری دارد.نظر زنان در مورد ازدواج

منصوره، 33 ساله و دارای مدرک کارشناسی ریاضی محض است. او در مورد ویژگی های مورد نظرش برای انتخاب همسر مناسب می گوید:«مهربون، صمیمی، محکم (طوری که بشه بهش تکیه کرد)، خوش رو، شوخ، اهل مدارا، صبور و هرچه خوبی را داشته باشد. از نظر ظاهر تا حد معمول باشد که به دل بشیند».

ترلان، 22 ساله، معلم و دانشجوی ژنتیک معتقد است:«از نظر خلقیات آدمیزاد ناخودآگاه تمام حسن های رفتاری را دوست دارد؛ مهر و محبت، ادب و نزاکت، صبر و شکیبایی (دیر عصبانی شدن) مخصوصاً این که پدر من به خاطر دیابت زود عصبانی می شود و این قضیه در ذهنم پررنگه، تعادل روانی، صداقت، انجام دادن واجبات مثل خودم نه کمتر نه خیلی بیشتر و جدی تر (در حد نماز و روزه)».

در زمینه خلقیات تأکید بسیاری از دختران روی عصبی نبودن مرد است. سونا، 32 ساله، دارای مدرک کارشناسی ارشد آموزش زبان آلمانی می گوید:«مرد باید تا حدی مهربون و صبور باشد. مرد عصبی به هیچ دردی نمی خورد. در هر شرایطی آداب معاشرت را رعایت کند».

فائزه 21 ساله هم معتقد است:«مرد باید صبور، مسئولیت پذیر، شجاع و انتقادپذیر باشه. عجول و لوس نباشه. صادق باشه؛ این که قبل از ازدواج چی بوده مهم نیست، ولی بعدش حتماً باید با هم صادق باشیم. متعهد باشه یعنی وقتی قولی داد، پاش بایسته، مثلاً همسرت قول می ده در سخت ترین لحظه ها کنارت باشه، ولی نباشع یعنی متعهد نبوده».مردی که خیانت نکنداهمیت موضوع خیانت نیز در صحبت های دختران شنیده می شود؛ به طوری که بهدخت 21 ساله و دانشجوی مهندسی عمران اهمیت ویژه ای برای تعهد قائل شده و می گوید:«در روزهایی که خیانت یک مسأله فراگیر شده این موضوع برایم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تا زمانی که مطمئن نشوم که به اصول اخلاقی پایبند نیست نمی توانم با مردی ازدواج کنم. بقیه موارد مثل شغل و درآمد و تحصیلات و خانواده در حد متوسط برایم قابل قبول است، فقط و فقط تعهد و پایبندی به مسائل اخلاقی اش برایم خاص و ویژه است». 

 عدم دخالت خانواده مرد، معیاری قابل تأمل بسیاری از دختران بر اهمیت ویژگی های خانواده مرد در انتخاب همسر تأکید دارند و معتقدند دو خانواده باید با هم تناسب داشته باشند اما عموماً ترجیح می دهند خانواده در زندگی شان دخالتی نداشته باشد. فائزه 21 ساله می گوید:«خانواده فرد باید به شکلی باشند که در مسائل زناشویی دخالت نکنند و نظر ندهند. خلافکار نباشند. معتاد نباشند. از پسرشان حمایت مالی بکنند. عروس را واقعاً دوست داشته باشند نه ظاهری. بیشتر از وظیفه ام از من توقع نداشته باشند. مثلاً وظیفه ندارم در خانه شان کار کنم. وظیفه من همان وظایف شوهرم است».

ترلان، 22 ساله هم معتقد است:«خانواده همسرم از نظر تحصیلات و فرهنگ باید تقریباً هم کفه خانواده خودم باشند؛ مثلا اگر در خانواده ما مردسالاری است (نه به شکل زننده) مثل خانواده های سنتی، آنجا هم همین باشد. چون من یاد نگرفتم امور خانه را در دستم بگیرم و همیشه به عهده پدرم بوده و من تقریباً به سبک مادرم بزرگ شدم. خانواده منطقی و پرمحبتی داشته باشند. از نظر مذهبی هم به نظرم باید کاملاً مشابه باشیم یا حداقل تفاوت ها خیلی جزئی باشد». 

تعاریف مختلف از وضعیت مالی متوسطبراساس پژوهش احمدنیا ثروت مهم ترین معیار ازدواج دختران در تهران شناخته شده است. در این رابطه بسیاری از دختران معتقدند وضعیت مالی و درآمدی مرد باید در حد متوسط باشد اما در بررسی های جدی تر تعریف متوسط از دید هرکدام متفاوت است.

ترلان، 22 ساله می گوید:«به نظرم اگر دختر در سطح متوسط مالی بزرگ شده پسر هم نباید از او کمتر باشد چون بعداً در زندگی توقعاتی در حد معمول دارد که اگر برآورده نشود، ناخودآگاه تأثیر منفی می گذارد. ایده آل از نظر مالی برای من در همین حد است».

حوریه، 25 ساله و شاغل نیز معتقد است:«مرد باید از شرایط کاری متعادل و بیمه برخوردار باشد و ظاهری متناسب داشته باشد. چون الان در جامعه این موارد همه گیر شده و معمولاً کار و ظاهر را در کنار هم قبول می کنند».

سونا 32 ساله با تأکید بر این که بسیاری از زوج ها در ابتدای ازدواج ناخواسته صاحب فرزند می شوند، می گوید:«وضعیت مالی حداقل طوری باشد که بتواند زندگی خودش، همسرش و یک بچه را تأمین کند. مردی که نتواند خرج خودش و همسرش را بدهد، چطور می تواند بچه دار شود؟!»تعریف زیبایی ظاهر از نظر دخترانترلان 22 ساله ظاهر را جزو معیارهای ایده آل خود قرار نمی دهد. او می گوید:«از نظر ظاهر فکر می کنم جنس مذکر همین که به دل بشیند کافیست یا کمی جذابیت داشته باشد. به هر حال در ایده آل هایم هیچ وقت به جزئیات ظاهر توجه نکردم. بیشتر به خوش پوشی و مرتب بودن دقت کردم». اما سونا، 32 ساله خوش لباس و خوشتیپ بودن را برای ظاهر مرد مناسب می داند.

طاهره 26 ساله و کارمند بانک از ظاهر همسرش تنها قد بلند برایش ملاک است و می گوید:«هیچ وقت ظاهر برام مهم نبوده. چون خودم قد بلندی دارم تنها به قد بلند خواستگارانم توجه می کردم».

 بر اساس معیارهای تضمین کننده سلامت ازدواج کنیدشیرین احمدنیا معتقد است که نسل جوان انتخاب گرتر و فعالانه تر در مسیر زندگی خود تأثیرگذاری می کنند و در همسرگزینی دامنه انتخاب شان وسیع تر شده است. سطح سواد در جامعه ما در چند دهه اخیر برای هر دو جنس افزایش پیدا کرده، اما برای دختران شتاب بیشتری داشته است. از طرفی با ورود دختران به عرصه تحصیلات تکمیلی مواجه هستیم که به دلیل گسترش حضور دختران، حتی در برخی رشته ها مانند پزشکی سهمیه بندی قایل شده اند. بنابراین با نسل جدیدی از دختران مواجه هستیم که تحصیل کرده هستند و در نتیجه ایده آل های شان تغییر کرده است.

این جامعه شناس به توصیه در خصوص معیارهای صحیح ازدواج پرداخت و تصریح کرد که توصیه ما به ازدواج با شریک زندگی مناسب بر اساس معیارهای تضمین کننده سلامت افراد است. از هر کسی بپرسید که بهترین معیارهای ازدواج چیست، همه را به جز سلامت مطرح می کند. در حال حاضر باید نگران سلامت افرادی باشیم که در تجرد می مانند یا وارد رابطه های کاذب می شوند. نتایج پژوهش ها نشان داده است که افراد متأهل نسبت به افراد مجرد سالم تر هستند؛ زیرا انواع مکانیسم ها به سلامت کمک می کنند؛ البته در شرایطی که انتخاب درستی صورت گرفته باشد. باید کمک کنیم ازدواج ها با مبانی درستی انجام شود. در جامعه شناسی بر عوامل افزایش دهنده شانس موفقیت در ازدواج تأکید می کنیم تا با این روش آمار طلاق کاهش یابد. اگر می خواهیم با مسأله نسبت های فزآینده تجرد ناخواسته مقابله کنیم، باید فکر کنیم که چرا فرد تمایل به ازدواج ندارد و باید تلاش کنیم نگرش ها نسبت به ازدواج تغییر مثبت کند و ترس ها و نگرانی های فعلی از بین برود.

ویژگی های دختر خوب برای ازدواج

آیا می دانید ویژگی های دختر خوب برای ازدواج چیست؟ امروزه شاهد ازدواج هایی هستیم که پس از مدتی به دلیل نداشتن تفاهم و ویژگی های مد نظر از یکدیگر جدا می شوند به نظر شما علت ناموفق بودن اینگونه ازدواج ها در کجاست؟ در کنار ازدواج های ناموفق شاهد مرد هایی هستیم که با توجه به معیار ها و ویژگی هایی اقدام به ازدواج می کنند که همگی شاهد ازدواج های موفقی می شوند به نظر شما علت موفق بودن اینگونه ازدواج ها چیست؟ برای جواب سوالتان کافیست ما را دنبال کنید.

در ازدواج های موفق مرد و زن به دلیل توجه به معیار ها و ویژگی های مرد و زن خوب شاهد ازدواج های موفق می باشند. اما ویژگی های دختر خوب برای ازدواج یا بلعکس از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است اما چیزی که باعث موفق بودن یک ازدواج می شود کلیت این ویژگی ها هستند زیرا یک سری از ویژگی ها در تمام دختران مشترک است. به همین علت ما در ادامه قصد داریم به طور کلی به بررسی ویژگی های دختر خوب برای ازدواج بپردازیم تا افرادی که قصد ازدواج دارند با بهره گیری از ویژگی های گفته شده شاهد موفق شدن ازدواج خود باشند.

مرحله اول مناسب بودن یک دختر برای ازدواج دوست داشتن شما می باشد. اما در قدم ها و مرحله های بعدی باید شناخت دقیقی در مورد دختر محبوبتان داشته باشید تا لایق یک ازدواج موفق باشید. در حقیقت هر کسی ممکن است افراد نامناسبی را برای ازدواج و همسری انتخاب کند اما با تعیین معیار های مناسب در انتخاب همسر آینده خود آینده ای لذت بخش خواهید داشت. به همین دلیل در ادامه به تعدادی از مهم ترین ویژگی های دختر خوب برای ازدواج پرداخته ایم :

خصوصیات یک دختر خوب برای ازدواج

نظر زنان در مورد ازدواج

اولین ویژگی های دختر خوب برای ازدواج شناخت می باشد. به عبارتی صریح تر درباره دختر مورد نظرتان باید بدانید از ازدواج با شما چه می خواهد و معیار های او در مورد زندگی چیست. یعنی یک دختر خوب برای ازدواج باید خودش، بدنش، جنسیتش و … را بپذیرد و بداند به دنبال چه مکملی برای ادامه زندگی است.

یکی دیگر از ویژگی های دختر خوب برای ازدواج تفاهم داشتن می باشد. در اصل یک مرد باید بداند زن انتخابی اش به او می خورد یا نه؟ زیرا یک زن و شوهر باید در سلیقه و علاقه های خود در اول راه به تفاهم برسند تا بتوانند در آینده به هم احترام بگذارند. زیرا در بلند مدت عدم شباهت در سلیقه های زوجین می ‌تواند زمینه درگیری و ناراحتی ‌های زیادی را فراهم کند. همچنین تفاهم در تیپ و ویژگی‌ های شخصیتی موضوعی است که باید دختر و پسر قبل از ازدواج حتما در مورد آن صحبت کنند.

قصد ازدواج داشتن نیز یکی از ویژگی های دختر خوب برای ازدواج می باشد. زیرا دختری که قصد ازدواج داشته باشد در همان ابتدا قصد جدی خود را ابراز می کند و به دنبال دوستی نیست و عمر خود را پای رابطه های الکی هدر نمی دهد. یک دختر خوب برای ازدواج همواره با شما رو راست است و اگر قصد ازدواج نداشته باشد رابطه را به هیچ وجه ادامه نمی دهد. یک دختر خوب برای ازدواج از حرف ازدواج و رویا پردازی ‌هایش لذت می ‌برد. دختری که قصد ازدواج نداشته باشد هیچ شرایط و محدودیتی برای طرف مقابلش قائل نمی ‌شود و هیچ انتظاری از او ندارد.

نشانه های عاشق شدن یک دختر

وقتی که به دنبال دختر رویاهایتان برای تشکیل خانواده هستید باید از راه های مختلف مطمئن شوید که او باهوش است و حتی باهوش تر از شما. زیرا علاوه بر اینکه باهوش بودن جزو ویژگی های دختر خوب برای ازدواج می باشد باعث می شود همواره جزئیات زندگی شما را زیر نظر داشته باشد و در آینده نیز شما را از زوال عقل نجات می دهد.

دختری که قصد ازدواج کردن با یک مرد فوق العاده را دارد همواره می داند که باید تفاوت هایی را در زندگی اش به وجود بیاورد که در گذشته هیچ یک از آن ها در زندگی اش وجود نداشته است. یک دختر خوب برای ازدواج برای رابطه دوستی خودش با شما مشورت می‌ کند و تمایل دارد که به یک نقطه مشترک برسید. از طرفی دیگر یک دختر خوب رفتارش در میان عموم محترمانه و در کنار شما صمیمی و مهربان است و خود واقعی ‌اش را در هر شرایطی به نمایش می ‌گذارد.

اگر به دنبال بررسی ویژگی های دختر خوب برای ازدواج هستید باید به این نکته توجه کنید که یک دختر بد دهن، بی ‌ادب و بداخلاق اصلا برای ازدواج مناسب نیست چون که زن شما در آینده مادر فرزندان خواهد شد. از طرفی دیگر اگر او بداخلاق و بد دهن باشد هرگز نمی‌ تواند فرزند خود را به خوبی تربیت کند.

در بررسی ویژگی های دختر خوب برای ازدواج باید دختر انتخابی تان از نظر شما فوق العاده باشد. در حقیقت باید آن را انقدر دوست داشته باشید که نتوانید بدون او زندگی کنید. دختر خوب برای ازدواج با شما باید از نظر شما جذاب، زیبا و دوست داشتنی باشد به طوری که حاضر نباشید او را با هیچکس در دنیا عوض کنید.

اگر یک دختر خوب خارج از زندگی اش با شما از زندگی خود راضی باشد و همواره زندگی اش را دوست داشته باشد بی شک شما و زندگی اش با شما را نیز دوست دارد. از طرفی دختری که فقط به شما و احساستان نیاز داشته باشد برای ازدواج مناسب نیست بلکه او با عزت نفس کامل از شما می ‌خواهد عاشقش باشید و به او توجه کنید.

یکی از مهم‌ ترین ویژگی‌ های دختر خوب و مناسب برای ازدواج کردن داشتن صداقت است. زیرا هیچ چیزی مانند دروغ گفتن و پنهان کاری نمی ‌تواند باعث از هم پاشیدن بنای یک زندگی شود. پس از این مورد مطمئن شوید و شما هم سعی کنید با صداقت خود اهمیت این ویژگی را برای همسر آینده خود روشن کنید.

یکی از ویژگی های دختر خوب برای ازدواچ چشم انداز یا همان آینده نگری او می باشد. چون که یک دختر خوب و مناسب زندگی نسبت به آینده و پیشرفت همواره خوش بین می باشد. این دختر همواره از هدف های شما حمایت می ‌کند و نگران آینده است. برای پیشرفت شما و خودش تلاش می ‌کند و به شما نیز کمک می ‌کند تا تمام پتانسیل ‌های خود را ارائه دهید و بهترین خود باشید.

یکی از ویژگی های دختر خوب برای ازدواج توانایی سازگاری او حتی در بی پولی می باشد. در حقیقت دختری که برای ازدواج آمادگی دارد لج باز و یک دنده نیست. او قادر است در شرایط بحرانی برای بهبود زندگی از برخی تمایلات خود بگذرد و با شرایط متفاوت کنار بیاید. یک دختر خوب برای ازدواج اگر به اجبار از چیزی که دوست دارد محروم شود زمین و زمان را به هم نمی ‌دوزد و سعی می‌ کند با موقعیت جدید شما کنار بیاید.

دختری که آمادگی ازدواج دارد همواره بخشنده و مهربان است. این دختر به نیاز های دیگران اهمیت داده و نفع جمعی برایش مهم تر از خودش است. یک دختر خوب برای زندگی نیاز های زندگی خود را می ‌داند و می ‌تواند شرایط مناسب را برای کار های خیر و … تشخیص دهد. چون که این دختر خسیس و خود خواه نیست و به درد هم نوعان خود اهمیت می ‌دهد.

یکی دیگر از ویژگی های دختر خوب برای ازدواج پذیرفتن عیب های شما می باشد. در اصل دختر خوب و مناسب برای ازدواج شما را با تمام معایب و ناتوانی ‌هایتان می ‌پذیرد و در صورت امکان برای اصلاح آن ‌ها نیز تلاش می ‌کند. در این مورد لازم است مرد نیز معایب خود را بپذیرد و در این مسیر رو به روی همسر خود قرار نگیرد. برای یک دختر خوب اصلاح خصلت‌ های بد شما و بهبود روابط زناشویی مهم است و هیچوقت تسلیم نمی ‌شود. از طرفی باید بدانید کسی که برای بهتر شدن شما تلاش می ‌کند یقینا شما را دوست دارد.

یکی دیگر از ویژگی های دختر خوب برای ازدواج حفظ خونسردی او در دعواها و بحث ها می باشد. زیرا دختری که برای ازدواج آماده باشد می ‌تواند در هنگام بحث ها آرامش خود را حفظ کند و برای یافتن آرامش شما نیز تلاش کند. یک دختر خوب و اماده زدواج اگر عصبانی هم شود خشم خود را کنترل می ‌کند و هنگام عصبانیت تان شما را همراهی نمی ‌کند. از طرفی این دختر در تمامی شرایط سعی می‌ کند آرامش را به محیط برگرداند.

دختری که به وضعیت مالی شما اهمیت نمی ‌دهد و هیچ انتظار مالی از شما ندارد به احتمال زیاد به شما علاقه ای ندارد. چون که یکی از ویژگی های دختر خوب برای ازدواج مهم بودن امنیت مالی برای او می باشد. یک دختر خوب برای ازدواج باید نسبت به پیشرفت مالی شما حساس باشد و از شما بخواهد تا درآمد خود را افزایش دهید و همچنین توانایی مدیریت مالی خودش و شما را داشته باشد.

دختری که می خواهید با او ازدواج کنید باید کاملا مورد اعتماد شما و حتی خانواده تان باشد. از طرفی اگر به دختر مورد نظرتان که می خواهید با او ازدواج کنید شک دارید باید ابتدا شک خود را برطرف کنید و به یک اعتماد متقابل برسید. چونه که هیچ رابطه‌ ای با شک و بی ‌اعتمادی پایدار نخواهد بود.

یک دختر به دلیل طبیعت فیزیکی و توانایی خود در فرزند آوری باید از نظر جسمانی در وضعیت مناسبی باشد و نسبت به سلامت خود و شما بسیار حساس باشد. یک دختر خوب برای ازدواج باید به بهداشت و تناسب اندام خود همواره اهمیت دهد. همچنین این دختر باید از نظر روانی در وضعیت مناسبی به دور از افسردگی، اضطراب یا وسواس و … باشد تا بتواند امور زندگی را به درستی مدیریت کند.

دختر خوب و مناسب ازدواج به خانواده خود احترام می‌گذارد و نسبت به آن‌ها عاطفه و تعلق خاطر دارد. زنی که بتواند از خانواده‌اش دست بکشد، حتی بخاطر شما، او نسبت به بنیان خانواده تعلقی ندارد و ممکن است در آینده با شما نیز به مشکلات متعددی بر بخورد.

یکی دیگر از ویژگی های دختر خوب برای ازدواج علاقه او به بچه ها می باشد. زیرا اگر دختر انتخابی تان رابطه خوبی با بچه ها نداشته باشد در آینده با فرزند تان به مشکل بر می خورید. یک دختر آماده ازدواج باید با بچه ها خوش رفتاری ‌کند. البته قبل از آن باید در مورد داشتن فرزند و حتی تعداد آن با طرف مقابل خود به توافق برسید و در صورت عدم تفاهم درباره ازدواج جدی ‌تر فکر کنید.

داشتن رابطه زناشویی در دوران نامزدی باید چگونه باشد؟

یکی از اصلی ترین دلیل های طلاق در زوجین نارضایتی و عدم تفاهم آن ها در روابط جنسی و توانایی ‌های جنسی همسر شان می باشد. به همین دلیل با دختر مورد علاقه تان در همان ابتدای راه باید در مورد مسائل جنسی به تفاهم برسید تا در آینده شما هم به طلاق دچار نشوید.

در مورد این ویژگی دختر خوب برای ازدواج باید بیشتر از ویژگی های قبل به آن توجه کنید. زیرا هدف شما از تشکیل خانواده احساس ارامش کردن و داشتن یک زندگی سالم است. همچنین یک دختر خوب و درست کار زندگی را برایتان بهشت می کند.

در جمع بندی نهایی این مقاله به طور کلی با تمامی ویژگی های دختر خوب برای ازدواج آشنا شدید. همچنین دریافتید که برای یک ازدواج موفق نباید عجله کنید و با بررسی های ویژگی های دختر خوب برای ازدواج می توانید یک ازدواج موفق را برای خودتان رقم بزنید. در پایان امیدوار هستیم مطالب فوق برایتان مفید بوده باشد و با بهره گرفتن از آن نهایت لذت را از زندگی در کنار دختر مورد علاقه تان ببرید.

معیار های انتخاب همسر مناسب

ویژگی های پسر خوب برای ازدواج

نکات بهداشتی قبل از ازدواج

سوالی داری همین حالا بپرس

کلید واژه ها:
خانواده زن ازدواج زناشویی مرد همسرگزینی زوجیت پیوند مقدس تشکیل خانواده

ازدواج پیوند طبیعت با همه سادگی و عینیت آن و فرهنگ با همه پیچیدگی و ذهنیتش می‌باشد. ازدواج زن و مرد، منشاء تشکیل خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی است و در واقع یکی از پیچیده‌ترین روابط اجتماعی میان دو جنس مخالف در جهان طبیعت می‌باشد که دارای ابعاد و پیامدهای زیستی، روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی است و از منظر علوم مختلف نظیر روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، جمعیت‌شناسی و … قابل مطالعه و بررسی می‌باشد. ازدواج آثار مستقیم و غیر مستقیمی را بر زندگی فردی و اجتماعی افراد بر جای می‌گذارد؛ هرچند که پدیده ازدواج نیز متقابلاً بر جامعه و فرد تأثیرگذار است.
ازدواج از جنبه جامعه‌شناختی، دارای ساختار، ماهیت، کارکرد و پیامدهای اجتماعی پیش‌بینی شده و پیش‌بینی نشدة مثبت یا منفی، آسیب‌زدا یا آسیب‌زا است که کنش و واکنش اجتماعی اعضای جامعه و ساختارهای اجتماعی را متأثر می‌سازد، خصوصاً پیامدهای نامطلوب ازدواج‌های غیراصولی، از یک سو ساختار، ماهیت و کارکردهای خانواده را در طول زمان دچار تغییر و تحول می‌سازد و از سوی دیگر ارزش‌های محوری جامعه به ویژه امنیت اجتماعی و اخلاقی را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
نگرش و دیدگاه نسبت به «ازدواج» به عنوان یک «واقعیت اجتماعی»، تحت تاثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که در آن به سر می‌بریم. طبق بینش جامعه‌شناختی «واقعیت هرگز به ما نمی‌گوید که چیست، بلکه انسان‌ها باید واقعیت را آن گونه که هست، تفسیر کنند و آن تفسیر با فرهنگی که ما برای راهنمایی خود به کار می‌بریم آغاز می‌گردد. هرچند فرهنگ نیز به نوبه خود از گروه‌های ما و از جامعه ما ناشی می‌شود». (شارون، 1379: ص139) بنابراین دیدگاه فرد نسبت به ازدواج تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد، همچنین ملهم از موضع و جایگاه فرد در جامعه است. به عبارت دیگر برخی باورهای فرد، ناشی از تأثیر فرهنگ و جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند، مانند نقش مرد یا زن بودن، مثلاً واقعیتی به نام زن بودن به مفهوم یاد گرفتن «اندیشیدن مانند یک زن» است، یعنی اعتقاد به اینکه عاطفه، حیا، صبر، بردباری، گذشت، خانه‌داری، بچه‌داری و مادری، کنش‌های ضروری برای یک زندگی خوب و رضایت‌بخش است و مرد بودن نیز به مفهوم یاد گرفتن «اندیشیدن مانند یک مرد» است، یعنی باور داشتن به اینکه نان‌آوری، سرپرستی خانواده، احساسی نبودن، تلاش برای کسب معاش، اعتبار اجتماعی، لازمة یک زندگی خوب و سعادتمندانه است.
تعریف مفاهیم کلیدی
ـ ازدواج
در فرهنگ معین[1] «ازدواج رابطه‌ای حقوقی است که برای همیشه یا مدتی معین، به وسیله عقد مخصوص بین زن و مرد حاصل شده و به آنها حق می‌دهد که از یکدیگر تمتع جنسی ببرند». در تعریفی دیگر «ازدواج و زندگی زناشویی یک پدیده طبیعی قراردادی است». (شهید مطهری، 1357) همچنین برخی ازدواج را فرآیندی از کنش متقابل بین یک مرد و یک زن؛ برخوردی دراماتیک بین فرهنگ (قواعد اجتماعی) و طبیعت (کشش جنسی) و پیوندی دائمی میان دو جنس مخالف می‌دانند که در یک چارچوب رسمی و قانونی مجاز به برقراری مناسبات جنسی می‌شوند. (رضوی و دیگران، 1381: ص8)
در تعریف دیگر، ازدواج به عنوان یک نهاد و کانون اجتماعی ملهم از سه منبع قانون، عقاید اجتماعی و اعتقادات مذهبی بوده و مبتنی بر شش نکته است:
1- ازدواج یک انتخاب شخصی آزاد است که بر پایة عشق استوار می‌گردد؛
2- بلوغ و استقلال یک نیاز مسلم برای اقدام به ازدواج است؛
3- ازدواج، ارتباطی بین دو جنس مخالف است؛
4- در یک زندگی مشترک، مرد سرپرست بوده، تأمین معاش و محافظت از خانواده را بر عهده دارد؛
5- وفاداری جنسی و تک همسری، انتظارات یک ازدواج می‌باشند؛
6- ازدواج به طور طبیعی با تولد فرزندان همراه است. (ناک، 1382: ص14)
ازدواج بر حسب فرهنگ و اقوام مختلف دارای انواع گوناگونی است از جمله: ازدواج خارجی، داخلی، تعدد زوجات، وحدت زوجه، تعدد شوهران، ازدواج رسمی، ازدواج خصوصی، ازدواج تولیدی، ازدواج موقت، ازدواج دائم، ازدواج آزمایشی، ازدواج خانوادگی، ازدواج دوشیزه‌ای، ازدواج شبیه، ازدواج تصرفی، ازدواج تطبیقی، ازدواج استبدال، ازدواج شغار (رضوی و دیگران، 1381: ص9)، ازدواج میراثی، ازدواج تشریفاتی و تصنعی، ازدواج سه ربعی، ازدواج روزانه، ازدواج قبرستانی، ازدواج تطلیقی (مصلحتی، 1379: ص42) هر کدام از انواع ازدواج‌های مذکور دارای تعریف خاص خود است.[2] در این مطالعه، ازدواج دائمی و رسمی که به تشکیل خانواده زن و شوهری منجر می‌گردد، مد نظر می‌باشد.
ـ خانواده
خانواده یک گروه خویشاوندی است که مسئولیت اصلی در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی از نیازهای بنیادی دیگر جامعه را به عهده دارد. خانواده شامل گروهی از افراد است که از راه خونی، زناشویی یا فرزندپذیری با یکدیگر ارتباط می‌یابند و طی یک دورة زمانی نامشخص، با هم زندگی می‌کنند.(کوئن،1372: ص127)
خانواده بر حسب فرهنگ و تاریخ، شرایط اقتصادی و اجتماعی اقوام و جوامع مختلف، به شکل تک همسری، چند همسری، پدرتبار، مادرتبار، دوسوتبار، پدرسالار، مادرسالار، مادرمکان، پدرمکان، نومکان و … بوده است، اما به طور کلی در طول تاریخ، خانواده برحسب رابطه خونی یا سببی، به دو شکل تکوین یافته است:
1- خانواده گسترده که مبتنی بر رابطه خونی است و تعدادی از افراد شامل والدین، فرزندان، پدربزرگ‌ها، عمه‌ها، دایی‌ها، عموها، خاله‌ها، عموزاده‌ها، خاله‌زاده‌ها، عمه‌زاده‌ها و دایی‌زاده‌ها را دربرمی‌گیرد. این نوع خانواده را «خانواده همخون» نیز می‌نامند. (همان، ص128) البته علاوه بر پیوند خونی، نوعی اتحاد خانوادگی نیز در این نوع خانواده وجود داشته که بیشتر در دوران ماقبل صنعتی بوده و وظایف اعضای خانواده، از وظایف خانواده امروزی متفاوت بوده است که در ریشه‌یابی کلمه خانواده، این نکته محرز می‌باشد.[3]
2- خانواده هسته‌ای که بر حسب رابطه سببی و پیوند ازدواج و زناشویی حاصل می‌شود و به یک واحد خانوادگی بنیادی مرکب از همسر، شوهر و فرزندانشان اطلاق می‌گردد که گاه آن را «خانواده زن و شوهری» نیز می‌نامند. (همان) خانواده‌هایی که بر حسب رابطه سببی تشکیل می‌شوند، بر اساس شکل و نوع ازدواج دارای اشکال متعددی نظیر تک همسری، چند همسری، چندزنی و گروهی است. در این مطالعه، خانواده تک همسری مورد نظر است که حاصل ازدواج یک زن و یک مرد می‌باشد و شکل رایج و متعارف خانواده هسته‌ای است و بعد از انقلاب صنعتی و تا کنون فراوان‌ترین شکل زناشویی در جوامع بشری بوده است.
نظریات خانواده در دوران نوین
نهاد خانواده معطوف به ازدواج زن و مرد، یکی از نهادهای اجتماعی است که سابقه‌ای دیرینه دارد و از همان ابتدای زندگی اجتماعی، نیاز به جنس مخالف و امنیت مبنای تکوین آن به شمار می‌رود، به طوری که پیدا شدن انسان بر روی زمین با تشکیل خانواده همزمان بوده و بی‌تردید دفاع از حریم انسان در برابر جانوران درنده و حوادث طبیعی، زندگی جمعی را برای انسان اجاد کرده است. (حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران، 1369، ص21)
بنابراین علاوه بر نیاز جنسی، نیاز به داشتن حس نظم و احساس امنیت، در واقع از عوامل مؤثر بر تکوین و استمرار اجتماع محسوب می‌گردد که خانواده به عنوان هسته بنیادین اجتماع، از همان آغاز نقش اساسی در ایجاب و تقویت احساس نظم و امنیت هستی‌شناختی در زندگی اجتماعی افراد داشته است.
در جامعه‌شناسی دو دیدگاه در مورد خانواده مطرح است. دیدگاه اول بر مطلوبیت خانواده تأکید کرده و آن را به صورت گروهی خاص و ویژه در نظر می‌گیرد. مطابق این دیدگاه، خانواده، برتر از جامعه یا در برابر جامعه قرار می‌گیرد و بدون توجه به مشکلات واقعی موجود در خانواده، به صورت ایده‌آل توصیف می‌شود.[4] دیدگاه دوم بر ارتباط متقابل جامعه و خانواده تأکید کرده و بازتاب شرایط تعارضی جامعه در خانواده را حائز اهمیت می‌داند، زیرا خانواده به صورت «طبیعی» وجود ندارد، بلکه در هر زمان، بازتابی از شرایط اجتماعی است، لذا خانواده را باید با توجه به قشری که در آن قرار دارد، مورد بررسی قرار داد.
رنه کونیگ معتقد است که بر طبق تقسیم‌بندی جامعه‌شناسی کلان و جامعه‌شناسی خرد، دو نوع بررسی از پدیده خانواده ضروری است. اول نگرش به خانواده در ارتباط با کل جامعه، با در نظر گرفتن مناسبات کلی جامعه و همچنین بررسی رابطه نظام خانواده با پاره نظام‌های دیگر و دوم نگرش به خانواده به عنوان نظامی خاص، یعنی گروه کوچک با ساختار و کارکرد خاص خود. مطابق این دیدگاه، خانواده به عنوان یک گروه اجتماعی با ویژگی‌های متفاوت از سایر گروهها مورد بررسی قرار می‌گیرد. (اعزازی، 1382: ص72)
بررسی‌های جامعه‌شناسانه در مورد خانواده، در قرن نوزدهم توسط دو متفکر اجتماعی به نام فردریک لوپلی[5] فرانسوی و ویلهلم هانریش ریل[6] آلمانی شروع شد که بعدها به عنوان «پدران جامعه‌شناسی خانواده» محسوب شدند. آنان در آن زمان، در اوج انقلاب صنعتی اروپا و در دوران گذار، شاهد فروپاشی خانواده گسترده و تبدیل آن به خانواده هسته‌ای بودند و هر دو در نظریه‌های خود، خانواده گسترده را مطلوب دانسته و از دولت‌ها تقاضا می‌کردند که با ایجاد محدودیت‌هایی در «حقوق فردی»، افراد را به زندگی در خانواده گسترده وادار کنند. نظرات آنها تا مدتی طولانی در اروپا حاکم بود تا اینکه در اوایل قرن بیستم با نفوذ افکار جامعه‌شناسانة دورکیم، بررسی‌های جامعه‌شناختی خانواده و تغییر و دگرگونی آن بدون تأکید بر مطلوبیت شکل خاصی از زندگی خانوادگی آغاز شد. در این زمان خانواده هسته‌ای، یعنی خانواده‌ای که شامل زن، شوهر و فرزندان است، عمومیت یافته و به عنوان واقعیتی اجتماعی تلقی می‌شد.
بعدها پارسونز جامعه‌شناس آمریکایی به تفکیک نقش‌های خویشاوندی و شغلی تأکید می‌کند و خانواده را واحد زن و شوهری می‌داند. (پارسونز، 1363: صص 719-718)
پارسونز خانواده را به دو نوع تقسیم می‌کند: خانواده جهت‌یاب[7] (خلفی یا سلفی) یعنی خانواده‌ای که فرد در آن رشد می‌کند و خانواده فرزندیاب[8] که منظور همان خانواده هسته‌ای است و فرد خود تشکیل می‌دهد و شامل همسر و فرزندان اوست، نومکان است، یعنی دور از خانه والدین زن یا شوهر زندگی می‌کند و از لحاظ اقتصادی مستقل از خانواده جهت یاب است و پایگاه اجتماعی خانواده نیز تنها از طریق «شغل شوهر» که مستقل از روابط خویشاوندی است، به دست می‌آید. این نوع خانواده به عنوان یک واحد مشترک‌المنافع تلقی می‌شود که دوام آن مستلزم برآورده ساختن انتظارات و توقعات متقابل زن و شوهر است که مهمترین آن «عشق ورزیدن» به یکدیگر و نیز مستلزم داشتن حق انتخاب ازدواج و همسرگزینی است. (اعزازی، 1382: صص 71-65) بنابراین در خانواده هسته‌ای پارسونز، عشق هم مبنا و هم پیامد است؛ مبنا است از این جهت که فرد برای انتخاب همسر خود آزاد است و زن و مرد بر اساس عشق و علاقه با یکدیگر ازدواج می‌کنند، از سوی دیگر به نوعی پیامد است، از این جهت که زن و شوهر در خانواده متعهد و موظف هستند که عاشقانه همدیگر را دوست بدارند، زیرا بدون عشق، خانواده‌شان از هم می‌گسلد. مهم‌ترین پیامد اجتماعی مطلوب این ازدواج عاشقانه، اجتماعی کردن کودکان و جامعه‌پذیری آنان برای ایفای نقش سازنده در آینده و جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی و بزهکاری کودکان، نوجوانان و جوانان است.
ویلیام جی گود، نظریه همگرایی[9] را در مورد خانواده مطرح می‌کند که بر اساس آن، دگرگـونی‌های نـظام خویشـاوندی، نتیجـة اجتنـاب‌ناپذیر دگرگـونی‌های سـاختاری و همچنین دگرگونی‌های ایدئولوژیکی است. بدین ترتیب که با دگرگونی‌های ساختاری در سـطح کلان ماننـد صنعتی شـدن، شـهرنشینی، پـرولتاریـزه شـدن و نظایـر آن، دگرگونی‌های ایدئولوژیکی نیز در سطح کلان رخ می‌دهد و در نتیجه، سازمان‌های سطوح خرد (نظیر خانواده) اجباراً خود را با دگرگونی‌های سطح کلان انطباق داده و در جوامع صنعتی نظام خانوادگی به شکل خانوادة زن و شوهری (یا هسته‌ای) خواهد بود. (همان، ص 17)
رنه کونیگ نیز مسأله کاهش کارکردهای خانواده را مورد بررسی قرار می‌دهد. وی ویژگی خانواده را به عنوان یک گروه این‌گونه تعریف می‌کند: «صمیمیت مشخصه اساسی و غیر قابل تفکیک خانواده است و همین صفت آن را از سایر گروه‌های اجتماعی متمایز می‌سازد» (همان، ص 72) چرا که همین «صمیمیت» است که می‌تواند شخصیت کودکان را شکل دهد. بـه زعم کونیـگ در اثـر صنعتی شـدن، کارکردهای عمـده خانـواده ماننـد کارکرد اقتصادی، آموزشی، بهداشتی، نگهداری از سالخوردگان و حتی گذران اوقات فراغت به سازمان‌های دولتی واگذار شده است و خانواده در دوران نوین قادر گشته است که به کارکرد اصلی و اولیة خود یعنی رشد شخصیت اجتماعی- فرهنگی کودکان بپردازد. (همان، ص17)
هلموت شلسکی، جامعه‌شناس آلمانی نیز که نظریه خود را بعد از جنگ جهانی دوم و در دوران بی‌ثباتی اجتماعی ناشی از جنگ مطرح کرد، خانواده را به عنوان یک نهاد اجتماعی و به منزلة «تنها باقیماندة ثبات اجتماعی»[10] تلقی می‌کند. وی برخلاف دیگران که معتقدند خانواده الزاماً باید خود را با دگرگونی‌های اقتصادی و سیاسی جامعه وفق دهد و در صورت عدم انطباق، به معنای «تأخر فرهنگی» این نهاد است؛ نکته جدید و قابل ملاحظه‌ای را مطرح می‌کند. شلسکی مطرح می‌کند که آیا این دگرگونی‌های موجود جامعه الزاماً پیشرفت هستند؟ یا اینکه باید ادعا کرد که پیشرفت در اقتصاد مدرن، همزمان نوعی پیشرفت در جهت فروپاشی است. شلسکی با قبول فرض فوق، انطباق خانواده با نظام مدرن در حال فروپاشی را به معنای حرکت خانواده در جهت زوال و اضمحلال می‌داند، لذا خانواده را تنها باقیمانده ثبات اجتماعی تلقی می‌کند و معتقد است که شرایط مادی- اقتصادی جامعه باید خود را با خانواده انطباق دهد، زیرا در جوامع مدرن امروزی که انسان به صورت موجودی منفعل در برابر ساختارهای جامعه قرار گرفته است، تنها راه رهایی او، تحکیم مناسبات خانوادگی است. (همان، ص18)
شلسکی ساختار و روابط موجود در خانواده را ساختاری طبیعی دانسته و ریاست مرد بر زن و فرزندان را ضامن کارکردهای سنتی خانواده می‌داند. وی با اشتغال زنان در بیرون از خانه مخالف است، چرا که به زعم او در اثر اشتغال زنان، امنیت و موجودیت خانواده به خطر افتاده و سبب نابسامانی‌هایی در روابط اجتماعی درون خانواده می‌گردد و از این طریق «کارایی منحصر به فرد خانواده را که تربیت فرزندان در محیطی سرشار از اعتماد و مراقبت است، در معرض مخاطره قرار می‌دهد». (روزن بام، 1363: ص 33)
برخی آثار سازنده ازدواج بر فرد
ازدواج را می‌توان همانند یک سرمایه اجتماعی تلقی نمود که زن و مرد بر پایه یک سلسله باورها، ارزش‌ها و روابط اجتماعی به طور مشترک سرمایه‌گذاری می‌کنند، هرچقدر که قدرت ریسک و خطرپذیری این سرمایه‌گذاری کمتر باشد، پیامدهای آن قابل پیش‌بینی و احتمالاً مطلوب است و برعکس هرچه قدرت خطرپذیری آن افزایش یابد، پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی زنان و مردان، غیر قابل پیش‌بینی و احتمالاً ‌نامطلوب است. ازدواجی که در بستر و شرایط مناسب اجتماعی، بر پایة عشق، ایمان، اعتماد و تعهدات متقابل اسـتوار گشـته و مبتنی بـر سیستم پیچیـده‌ای از وابستگی‌های دو جانبه است، پیامدهای اجتماعی آن نیز قابل پیش‌بینی و مطلوب خواهد بود، لذا خطرپذیری آن نیز کاهش می‌یابد.
ازدواج، اولین گام یک فرد، برای ایجاد و تکوین زندگی مشترک با فردی از جنس مخالف است. چنانچه این گام در زمان مناسب و به شکل صحیح و سنجیده برداشته شود، کارکردهای مناسب آن در طول زندگی مشترک هویدا خواهد شد. هر چه کارکردهای مناسب ازدواج در زندگی زنان و مردان بیشتر باشد، خانواده‌های معطوف به این گونه ازدواج‌ها، سالم‌تر و مستحکم‌تر بوده و در نتیجه جامعه مشتمل بر این گونه خانواده‌ها نیز دارای انسجام و همبستگی زیاد و نظم اجتماعی مطلوب خواهد بود.
مرحوم علامه محمد تقی جعفری (ره) در جواب فیلسوف شهیر اروپایی، برتراند راسل که سؤال کرده بود چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده است، می‌نویسد: «اسلام با ازدواج می‌خواهد انسان به وجود آید، مسأله انسان مطرح است». در فرهنگ اسلامی، ازدواج، پیوندی مقدس و میثاقی محکم[11]، بنایی محبوب نزد خداوند[12]، عاملی مؤثر در حفظ دین[13]، پذیرش عبادت انسان[14] و تکوین مودّت و رحمت[15] است. ازدواج همچنین شیوة پاسداری از حریم عفّت[16] و پاکدامنی، تضمین رزق و روزی[17] و تعظیم سنت نبوی[18] است. ازدواج آرامش‌بخش روح‌های سرگشته و سرگردان، حیات بخش دل‌های افسرده و نگران و هدایتگر افکار گسسته و پریشان است. در مکتب متعالی اسلام، ازدواج وسیله‌ای برای رشد و کمال، تأمین سلامت جامعه و بقای نسل است. از این رو پیامبر گرامی اسلام (ص) پیروان خود را به تسریع در ازدواج و ترک عزوبت[19] دعوت می‌کند. در فرهنگ اسلام، خانواده حاصل ازدواج مشروع زن و مرد، وسیله‌ای برای اقناع و ارضای مشروع سائقه‌های جنسی، تولید و تربیت نسل، ایجاد صمیمیت و تفاهم، تعاون و تعاضد، تکمیل و تکامل و آرامش روحی و روانی انسان است (آزرمی سه سارمی، 1379، صص 8-7) که در ادامه برخی از این پیامدهای مثبت تأملی کوتاه می‌شود.
ـ تکمیل
هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش می‌کند. جوان در پی رسیدن به استقلال فکری است؛ برای جبران نواقص و تأمین نیازهای بی‌شمار خود به سوی ازدواج سوق داده می‌شود و با گزینش همسری مناسب و شایسته، موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم می‌کند و با احساس مسئولیت اجتماعی، تمام هوش، ابتکار و استعدادهای خویش را بکار گرفته و بسیاری از شایستگی‌ها و توانمندی‌های نهفته در درونش را شکوفا می‌سازد. بنابراین می‌توان رشد و کمال انسان را از پیامدهای مطلوب عمده ازدواج موفق و اصولی دانست، زیرا زن و مرد از نظر روحی و جسمی به هم وابسته‌اند و با قرار گرفتن در کنار هم، یکدیگر را تکمیل می‌کنند.
ـ تسکین
مهم‌ترین نیازی که بر اثر ازدواج تأمین می‌شود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگی است. این نیاز که در سرشت آدمی ریشه دارد، چنان مهم است که خداوند در بیان فلسفه ازدواج می‌فرماید: «از آیات و نشانه‌های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان، همسرانی قرار دادیم، تا در کنار آنان آرامش یابید.» بنابراین، همسر موجب آرامش و امنیت خاطر و محیط خانه، وسیله آرامش روحی زن و مرد قرار داده شده است. در اوایـل جـوانی احساس تنـهایی، بیهودگی و نـداشتن پنـاهگاه، انسـان را فـرا می‌گیـرد و ازدواج با همسری شایسته، این احساس را از بین می‌برد و فرد را به آرامش روحی می‌رساند. اتکای زوجین به یکدیگر در مقابل فشار امواج و گرفتاری‌های ناشی از عوارض حیات اجتماعی، موجب سکون و آرامش آنها می‌شود. آنها در جهت برطرف کردن موانع سر راه پیشبرد زندگی و رسیدن به اهداف مشترک خود، با یاری و همفکری یکدیگر می‌توانند در مقابل مسائل و مشکلات ایستادگی کنند. همچنین به واسطه ازدواج، غریزه جنسی در چارچوب پسندیده و مشروع ارضا می‌شود و فرد در سایه آن به آرامش می‌رسد و به جهت ارتباط تأمین این نیاز با سایر جنبه‌های وجودی انسان، موجبات رشد و شکوفایی فرد فراهم می‌شود.
ـ تولید نسل
از ثمرات اصلی ازدواج، وجود فرزندان و بقای نسل آدمی است که مطابق با هدف آفـرینش اسـت و زوج‌ها از طریق فـرزندان خـود رشته پیوند میان اعضای یک نسل را بـه وجـود می‌آورند و بـا تـربیت و اجتماعی کردن کودکان، زیربنای یک جامعه سالم و امن را پی‌ریزی می‌کنند.
ـ احساس شادکامی
به نظر می‌رسد ازدواج و تشکیل خانواده اثر مثبتی روی شادکامی داشته باشد. تعدادی از مطالعات، گزارش می‌دهند افرادی که ازدواج کرده‌اند، نسبت به افراد مجرد شادکامی بالاتری نشان می‌دهند. تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که وقایع خوشایند زندگی خانوادگی، مستقیماً به شادکامی فرد منجر می‌شود.
ـ کاهش ارتکاب جرم
بر حسب بسیاری از مطالعات، کاهش بزهکاری و ارتکاب جرم از جمله پیامدهای اجتماعی ازدواج است. تازه‌ترین تحقیق صورت گرفته از سوی یک محقق انگلیسی، حاکی از آن است که عشق به همسر و زندگی خانوادگی از جمله مواردی است که موجب کاهش جدی ارتکاب جرایم توسط مردان می‌شود. این تحقیق که توسط پروفسور «جان لاب» یک کارشناس جرم‌شناسی در انگلیس صورت گرفت، نشان می‌دهد اشخاصی که در مراحل جوانی ازدواج کرده و تشکیل خانواده می‌دهند، کمتر ممکن است به انجام امور مجرمانه و خلاف قانون روی بیاورند. بر اساس این پژوهش، ایجاد تغییر در شرایط اجتماعی از قبیل ازدواج، تشکیل خانواده و یافتن یک جایگاه مناسب اجتماعی نیز قادر است تا حد زیادی شرایط و سرنوشت بسیاری از بزهکاران را تغییر داده و آنها را در مسیر سالمی قرار دهد. نتایج تحقیق این جرم‌شناس انگلیسی تا حد زیادی با آموزه‌های پیشین جرم‌شناسی در مورد اولویت تأثیر رفتار و شرایط دوران کودکی و پس زمینه‌های خانوادگی در بروز رفتارهای خلاف قانون در سنین جوانی و میانسالی ناسازگار است. پروفسور جان لاب تحقیق خود را بر روی 500 نمونه از جوانان بزهکاری که در دهه‌های 1920 و 1930 به مرکز بزهکاران جوان فرستاده شدند، انجام داده است. وی به این نتیجه رسید که از این افراد، کسانی که بعد از آزادی از مرکز بزهکاری، ازدواج کرده و دارای همسر و خانواده شدند، به شدت کمتر از افرادی که مجرد باقی ماندند، مجدداً به بزهکاری روی آورده‌اند. تحقیق پروفسور لاب نشان می‌دهد 80 درصد از بزهکاران جوانی که در سنین رشد، اعمال خلاف را کنار گذاشتند، کسانی بودند که پس از طی دوران بزهکاری دارای همسر و فرزند شده و به این جهت از گذشته خود روگردان شـدند. لاب، اعلام کـرد کـه بیشتر مردان بزهکار پس از ازدواج مجبور بـه داشـتن یک زندگی آرام، منظم و با برنامه برای کسب درآمد شده و معمولاً به دلیل سختگیری‌های همسرشان مجبور می‌شوند تا دایره ارتباطات خود را محدود و کنترل کرده و دست از ماجراجویی بردارند.
ـ تقویت جنس و جنسیت
عبور از مرحله کودکی به بزرگسالی، نیازمند دستیابی به هویت جنسی و نقش جنسیتی، به دست آوردن مفهوم روشنی از «خود» و رشد و استحکام آن و ارزش گذاشتن به «خود» (یا برخورداری از عزت نفس) است. مرد بودن یا زن بودن (نرینگی[20] و مادینگی[21]) به کیفیت‌هایی از شخصیت ارتباط دارد که ویژگی‌های یک مرد یا یک زن را تشکیل می‌دهند. وقتی به کسی «مرد» خطاب می‌شود، این مفهوم نوعی از قضاوت‌های ارزشی را منعکس می‌کند که مبتنی بر ارزیابی خطاب کننده از ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری یک مرد است. همین طور، قضاوت یک زن دربارة خود، متأثر از معیارهایی است که در فرهنگ و جامعه برای «زن» وجود دارد. بنابراین «رشد مفهوم مرد بودن یا زن بودن در این معنا از مقولة یادگیری و فرهنگ است» (لطف‌آبادی،1379: ص189) همچنین ایجاد هویت و دستیابی به یک تعریف منسجم از خود، مهم‌ترین جنبه رشد روانی- اجتماعی دوران نوجوانی و جوانی است. انتخاب ارزش‌ها، باورها و اهداف زندگی، شاخصه‌های اصلی هویت را تشکیل می‌دهند. اینکه فرد بداند کیست، چه چیزهایی برای او ارزش به حساب می‌آید و چه راه‌هایی را برگزیده است تا در زندگی دنبال کند. جزئی از تلاش فرد برای کسب هویت است. این جستجو برای کشف خود، نیروی محرکة بسیاری از دل مشغولی‌ها و رفتارهای فرد در جهت‌گیری جنسی، در انتخاب شغل، در ارتباطات اجتماعی، در آرمان‌های اجتماعی، اخلاقی، مذهبی و فرهنگی اوست. (همان، ص212)
دختر و پسر با ازدواج، به شناخت از خود عمق داده و زنانگی و مردانگی خویش را ابراز می‌کنند و به بسیاری از دل مشغولی‌های خود پایان داده و باورها و ارزش‌های محوری جامعه را درون خود تثبیت کرده و نسبت به آنها متعهد می‌شوند و در نتیجه خود را از پراکندگی و اغتشاش هویت رهانیده و دارای احساس امنیت هستی شناسی می‌شوند.
نهایت آنکه ازدواج به عنوان یک کانون اجتماعی که دارای انتظارات، قوانین، اعتقادات و رسوم است، در پردازش و ابراز روابط زناشویی شرکت دارد، ازدواج در واقع ساختار یا مدلی است که پیوسته زنان و شوهران را تحت تأثیر قرار داده و به رفتار آنها شکل می‌دهد، از همه مهم‌تر آن که ازدواج باعث تقویت احساس تأنیث در زن و احساس تذکیر در مرد می‌شود. (ناک، 1382: ص78)
ـ تقویت و تثبیت مردانگی
ازدواج اصولی مردان، باعث ابقا و تقویت مردانگی آنها می‌گردد. مردانگی در واقع بیش از آن است که مردان به صورت خودکار توسط خواص آناتومیک، سن یا بلوغ خود به دست می‌آورند. بر این اساس مردانگی چیزی است که باید فعالانه آن را کسب نمود. یافته‌های علمی حاکی از آن است که مردانگی از طریق ازدواج تثبیت و تکمیل می‌گردد، به عبارت دیگر مردانگی به وسیله سه نقش اجتماعی تعریف و تثبیت می‌گردد، چرا که در تمامی دنیا برای آن که مردان عضو کاملی از جامعه خود باشند انتظار می رود که حداقل دارای 3 نقش اساسی باشند:
1)- نقش پدری برای فرزندان همسر خود؛
در تمام دنیا مردانگی با پدر بودن ارتباط تنگاتنگی دارد. در هیچ کجا نیروی شهوانی و قدرت جنسی به تنهایی برای تأیید ادعای مردانگی کافی نیست و مردان می‌بایست توانایی باروری و تولید مثل نیز داشته باشند که البته این شوهران هستند که مورد انتظار برای انجام فعالیت مزبور می‌باشند، زیرا وقتی یک زوج بدون فرزند باشند، در اکثریت فرهنگ‌ها، شوهر را مقصر اصلی تلقی می‌کنند. از سوی دیگر، صاحب فرزند شدن خارج از روابط زناشویی در هیچ جامعه‌ای پذیرفته نیست. بنابراین از تلفیق این دو قاعده که مردان می‌بایست از نظر جنسی در تولید فرزند موفق باشند و فرزندان باید محصول ازدواج رسمی باشند؛ می‌توان نتیجه گرفت که در همه دنیا انتظار این است که مردان پدرهایی متأهل باشند.
2)- مسئولیت تأمین معاش خانواده؛
در تمام دنیا، پدران مسئول تأمین معاش زن و فرزندان خود می‌باشند، مردی که به دلیل بیماری یا معلولیت قادر به چنین امری نباشد، مورد ترحم و دلسوزی دیگران قرار می‌گیرد، در حالی که اگر مردی عمداً به آن تن در ندهد، مورد استهزاء و بدگویی دیگران قرار خواهد گرفت. زیرا در واقع وی همانند یک عضو بالغ جامعه رفتار نکرده و مسئولیت خویش را نپذیرفته است. انتظار می‌رود مردان حتی در مواردی که تمایل ندارند، مشغول به کار باشند و هزینه‌ی افراد وابسته‌ی خود را به خوبی تأمین نمایند، همچنین غالباً این انتظار وجود دارد که تا حد امکان برای بازماندگان خود مقادیری به عنوان میراث فراهم نمایند.
3)- حمایت از زن و فرزند؛
از یک مرد انتظار می‌رود که به هنگام ضرورت برای حمایت از خانوادة خود ایستادگی نماید تا وفاداری و شجاعت خود را به ایشان نشان دهد. همچنین این توقع وجود دارد که از غرور، شرافت و نام و ناموس خود دفاع نماید. در مورد جنبه‌های رسمی‌تر، مثلاً برای شرکت در عملیات ارتش، مردان مسئول هستند و حتی زمانی که زنان نیز در جنگ شرکت می‌نمایند، هیچ جامعه‌ای بر روی سرباز شدن زنان تکیه نمی‌کند. (همان، صص 92-91)
ازدواج اصولی همچنین بر نقش جنسی و جنسیتی زنان اثرگذار است. نقش مادری به عنوان بخشی از نقش زنان در سایه ازدواج حاصل خواهد شد و سختی‌ها و رنج‌های دوران مختلف تولد یک کودک و نیز دمیده شدن روح یک موجود زنده در وجود زن، او را به درجه معنوی خاصی می‌رساند که در خودسازی روحی و اخلاقی وی تأثیرگذار خواهد بود. مادری همچنین می‌تواند صبر، حوصله، آستانه تحمل مشکلات و بسیاری از فضایل اخلاقی را در بین زنانی که مادر شده‌اند و تلاش می‌کنند این نقش را به خوبی ایفا نمایند، افزایش دهد.
ـ کسب موفقیت
جامعه شناسان (از جمله پارسونز) معتقد بودند که در خانواده شوهران و پدران، نقش‌های ابزاری و زنان و مادران، نقش‌های معنوی را ایفا می‌کنند. این نقش برای مردان به معنی درگیری ایشان در دنیایی از کار و امور اجتماعی و مدنی است. شوهران از گذشته تاکنون درگیر کسب درآمد و تأمین معاش خانواده هستند تا با استانداردهای بلوغ مردانگی در جامعه مطابقت نمایند. با یک پیش‌بینی ساده انتظار می‌رود که مردان متأهل به موفقیت‌های بیشتری دست یابند. تأمین معاش خانواده به حدی با ازدواج اصولی و مردانگی توأم است که مردان متأهل علاوه بر آنکه الزاماً می‌بایست دارای چنین خاصیتی باشند، به دلیل خواص و سابقه زندگی متأهلی خود می‌بایست نسبت به مردان مجرد، موفقیت‌های بالاتر دیگری نیز بدست آورند. مردان در واقع پس از ازدواج، مشاغل و امور خود را بهتر انجام می‌دهند و کار و درآمد بیشتری فراهم می‌آورند. (همان، ص 111)
ـ مشارکت اجتماعی
مردان متأهل قاعدتاً به میزان بالاتری در اجتماعات و تشکلات اجتماعی فعالیت داشته و نیز احتمال شرکت آنان در بعضی امور اجتماعی بیشتر است. در واقع مشارکت اجتماعی برای مردان، قسمتی از ایفای جنسیت (ابراز خویشتن) محسوب می‌گردد. ازدواج به ویژه موجب تقویت آن دسته از مشارکت‌های اجتماعی می‌گردد که به وسیله قوانین عضویت، به طور واضح تعریف شده باشند و ارتباط با دیگران به گونه‌ای سازمان یافته باشد که در آن، عضویت‌ها دارای نقش مشخصی باشند. از سوی دیگر ازدواج قطعاً موجب کاهش میزان ارتباطات غیررسمی و شخصی مانند روابط دوستانه و بی اهمیت می‌شود. (همان، ص 112)
ـ سخاوت و نوع دوستی
سخاوت نتیجة مستقیم نقش‌های تأمین معاش و حمایت موجود در ازدواج می‌باشد. یک فرد نوع دوست به دیگران کمک می‌کند، نیازهای آنان را برآورده می‌سازد و آنان را در مقابل درماندگی حمایت می‌نماید و در واقع به تهیه و تدارکی می‌پردازد که مورد توجه دیگران قرار می‌گیرد. ازدواج باعث می‌شود که مردان ابراز سخاوت و نوع دوستی خود را (که در روابط غیر رسمی و دوستانه وجود داشته) به روابطی انتقال دهند که دارای ساختاری واضح بوده، تعهدات و انتظارات در آنها مشخص می‌باشند.
دختران نیز به واسطه ازدواج احساس می‌کنند که مسئولیت مراقبت و سلامتی همسر و فرزندان را برعهده دارند و پرستار خانواده باشند، همین موضوع می‌تواند روحیه مهربانی و شفقت را در آن‌ها تقویت کند.
ازدواج و خانواده در دوران نوین
در دوران نوین و در جوامع صنعتی، ماهیت و اشکال ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در خانواده و جامعه، اشکال، ساختار و ارزش‌های خانواده و به طور کلی الگوهای همسرگزینی و نظام خانواده تحت تأثیر صنعتی شدن دچار تغییر و تحول شده و در جوامع رو به توسعه با آهنگی آرام در حال تغییر است از جمله:
ـ امروزه، شبکه خویشاوندی مبتنی بر تبار[22] و طایفه در اکثر جوامع تأثیر خود را از دست داده است؛
ـ ترویج ازدواج‌های غیرخویشاوندی[23] به جای ازدواج‌های مبتنی بر خویشاوندی،[24] به ویژه در نقاط شهری، روابط اجتماعی، روابط بین گروهی، رشد شخصیتی و بهبود نسل را دستخوش تغییر نمود.
ـ با تغییر الگوی خانواده از گسترده به هسته‌ای، نحوه انتخاب همسر نیز در بسیاری جوامع تغییر یافته است، زیرا در خانواده گسترده، ازدواج مبتنی بر تصمیمات و نظریات افراد و اعضای خانواده بود، ولی با هسته‌ای شدن خانواده‌ها، حق انتخاب آزاد همسر در جامعه هنجار شده است؛
ـ آزادی عمل زنان در ازدواج، تصمیم‌گیری در خانواده، عادی شدن طلاق و موارد مشابه، از جمله تغییرات ازدواج و خانواده محسوب می‌شود؛
ـ به دنبال تغییر در نظام هنجاری جامعه، تغییر در ارزش‌ها و گسترش شهرنشینی، رفع محدودیت در روابط بین دو جنس مخالف کاهش یافته که به نوبة خود بسیاری از الگوهای رفتاری، ارزش‌های مربوط به خانواده و هنجارهای موجود در جامعه را تحت تأثیر قرار داده است. (شیخی، 1382: صص54-53)
ـ امروزه همسرگزینی آزاد از ویژگی‌های خانواده (هسته‌ای) در دوران نوین است و عشق و علاقه در تکوین ازدواج، نقش اصلی دارد، مع الوصف این آزادی انتخاب همسر بر حسب نوع جامعه و ویژگی‌های فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و زیستی از جمله مذهب، نژاد، قومیت و طبقه، مشروط و مقید می‌گردد، به عبارت دیگر ازدواج بر حسب تجانس انجام می‌شود و هر فردی به طور متعارف با کسی از طبقه، مذهب، نژاد و قومیت خود ازدواج می‌کند که این نوع ازدواج را ازدواج متجانس می‌گویند. نتایج تحقیقات همسرگزینی حاکی از آن است که اکثر ازدواج‌ها، متجانس و درون گروهی هستند؛ تشابهات قشری، مذهبی، خانوادگی در میان زوج‌هایی که با یکدیگر ازدواج کرده‌اند، به حدی زیاد است که نمی‌توان آن را تصادف دانست، بلکه نشان دهنده این نکته است که روندهای اجتماعی با قرار دادن گروه‌های مشابه در کنار یکدیگر، همسرگزینی آنها را نیز تعیین می‌کنند. البته در برخی موارد ازدواج میان دو طبقه متفاوت نیز مشاهده می‌شود. ازدواج افراد با طبقات بالاتر از خود صرفاً بر اساس یک ویژگی منحصر به فرد رخ داده است، امروزه ازدواج‌ها بر اساس تجانس سنّی نیز بسیار دیده می‌شود و این تفاوت سنی معمولاً حدود 2 تا 3 سال است.
ازدواج میان همسایگان که معمولاً از لحاظ شغل، درآمد و سایر ویژگی‌های قشری مشابه هم هستند، بسیار متداول است، البته هر خانواده‌ای، در جامعه از طریق روابط اجتماعی که برای فرزندان خود ایجاد می‌کند، امکان ازدواج نامتجانس را کم و امکان ازدواج متجانس را زیاد می‌کند. (اعزازی، 1382: صص98-96)
ـ امروزه در جوامع اروپایی، میزان رشد جمعیت، روندی کاهشی دارد و صرف نظر از تنظیم خانواده، ازدواج در سنین بالا صورت می‌گیرد. واحد خانواده به طور متوسط دارای فرزند کمتری است.
ـ در جوامع غربی، شکل جدیدی از خانواده تحت عنوان همزیستی مشترک[25]، خارج از قالب ازدواج رسمی و قانونی، متداول و روندی افزایشی به خود گرفته است و نسبت ولادت‌های خارج از ازدواج‌های مشروع تا حد زیادی در جامعه غربی افزایش یافته که خود موجب ایجاد نوعی بحران در این جوامع شده است. (شیخی، 1382: صص 59 و 35)
ازدواج در ایران (دوران گذشته و معاصر)
1)ـ دوران گذشته
درباره ویژگی‌های ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در ایران دوران گذشته، اطلاعات چندانی وجود ندارد و منابع موجود در این زمینه در حد خاطرات، زندگینامه و نوشته‌های بزرگان و افراد خانواده‌های سرشناس درباری و کتاب‌ها و سفرنامه‌های جهانگردان خارجی است و منابع دیگری در دست نیست. بر مبنای همین منابع، برخی از مهمترین ویژگی‌های ازدواج در آن دوران عبارتند از:
– ازدواج و انتخاب همسر معمولاً تحت سلطه کامل خانواده انجام می‌شد؛
– چند زنی، داشتن صیغه و کنیزهای فراوان در خانواده‌های اشراف مرسوم بود؛
– زنان خانواده، در انتخاب همسر برای دختران و پسران دخالت می‌کردند که احتمالاً به دلیل جدایی میان مردان و زنان، در این زمینه، ابتکار عمل را در دست داشتند؛
– ازدواج‌های فامیلی خصوصاً ازدواج دختر عمو- پسر عمو مرسوم بود؛
– قابلیت فرزندآوری، ویژگی مطلوب یک زن تلقی می‌گردید و مورد انتظار همگان بود؛
– فاصلة سنی میان زن و مرد برای ازدواج زیاد بود[26]؛
– دختر و پسر طبقه اشراف در سنین پایین ازدواج می‌کردند. در طبقه پایین نیز به دلیل فقر، سن ازدواج عموماً در سنین پایین بود، لذا برخلاف اروپا، سن ازدواج در میان توده مردم، بالا نبود.
– رابطه زن و شوهر نیز بر اساس احترام زن نسبت به شوهر و حفظ فاصله همراه با ترس بود، همچنین با توجه به وجود پدیدة ازدواج مجدد و اجازه مرد برای تجدید فراش، زنان همواره در دلهرة دائمی به سر می‌بردند؛
– عشق و علاقه در ازدواج و پس از آن کمتر وجود داشت؛
– زنان پس از ازدواج نیز از منزلت پایینی در خانواده و اجتماع برخوردار بودند؛
– روابط والدین- فرزندان نیز مانند اروپا، بر اساس فاصله اجتماعی و دوری مکانی بود؛ در طبقات بالا، کودکان از همان ابتدا به دایه و سپس به معلم سرخانه سپرده می‌شدند و مادر صرفاً بر تربیت کودکان نظارت کلی داشت.[27] در طبقات پایین نیز در صورتی که کودک از مخاطرات و بیماری‌هایی که در معرض آن بود به سلامتی می‌گذشت، از همان سنین کودکی، در فعالیت‌های شغلی والدین، کمک می‌کرد. دختران در سنین پایین ازدواج می‌کردند، پسران نیز برای یادگیری حرفه‌ای به شاگردی سپرده می‌شدند، یا به عنوان «غلام بچه» به منازل بزرگان فرستاده می‌شدند.
– روابط میان خواهران و برادران نیز به دلیل فاصله سنی زیاد ناشی از ازدواج مجدد والدین- که به دلیل مرگ همسر قبلی صورت می‌گرفت- و نیز چند زنی مردان، روابطی سرد، غیرصمیمی و آمیخته به حسادت بود.[28]
2)- دوران معاصر و تغییرات ازدواج
1-2) تغییرات کمّی
ـ متوسط سن ازدواج
آمار نشان می‌دهد که متوسط سن ازدواج از سال 1345 به بعد روندی افزایشی داشته است؛ به طوری که متوسط سن ازدواج دختران، خصوصاً روستائیان در طول زمان، همواره سیر صعودی داشته و از 4/18 سال در سرشماری 1345 به 4/22 سال در سرشماری 1375 رسیده است و متوسط سن ازدواج پسران، پس از کاهش محسوس در اوایل انقلاب اسلامی، از سال 1365 به بعد روندی افزایشی داشته است، مع‌الوصف در مجموع افزایش سن ازدواج در دختران بیش از پسران بوده است. همچنین متوسط سن ازدواج دختران و پسران در نقاط روستایی همواره کمتر از نقاط شهری بوده است، اما در سال 1375 شاهد افزایش قابل ملاحظه متوسط سن ازدواج خصوصاً در بین دختران روستایی هستیم.
ـ اختلاف میانگین سن در اولین ازدواج
اختلاف میانگین سن در اولین ازدواج در فاصلة دهه 55-45 به شدت کاهش یافته و از 6/6 در سال 1345 به 4/4 سال در 1355 رسیده و پس از آن به گونه‌ای بطئی و کند به سیر نزولی خود ادامه داده و به تدریج به 8/3 در سال 1365 و 7/3 در سال 1370 و به رقم 3 در سال 1375 رسیده است. اما در مجموع، شدّت آن در مناطق روستایی بیشتر می‌باشد. بنابراین حتی در میان روستائیان نیز شاهد افزایش سن ازدواج خصوصاً در بین دختران روستایی هستیم. (رضوی و دیگران، 1381: ص22)
مطابق آمار سرشماری سال 1375 میانگین سن ازدواج در ایران برای پسران تقریباً26 سال و برای دختران تقریباً 23 سال بوده است. در واقع بین بلوغ و سن ازدواج در دختران و پسران حداقل 10 سال فاصله است و پیش‌رسی ازدواج یعنی ازدواج زیر 20 سال طی 40 سال گذشته برای دختران از 41 درصد به 18 درصد رسیده است. تغییرات فوق، نشان‌دهنده سیر پیشرونده تأخیر در ازدواج و افزایش فاصله بلوغ و ازدواج است. (گلدوست عارفی، 1382، ص12)
جدول شماره (1): میانگین سن در اولین ازدواج برحسب جنس در نقاط شهری و روستایی
 
نقاط روستایی    نقاط شهری     کل کشور    سال      
اختلاف میانگین سن اولین ازدواج    زن    مرد    اختلاف میانگین سن اولین ازدواج    زن    مرد    اختلاف میانگین سن اولین ازدواج    زن    مرد          
5/6    9/17    4/24    6/6    19    6/25    6/6    4/18    25    1345      
6/3    1/19    7/22    9/4    2/20    1/25    4/4    7/19    1/24    1355      
3    6/19    6/22    2/4    20    2/24    8/3    8/19    6/23    1365      
7/2    8/20    5/23    9/3    21    9/24    7/3    9/20    6/24    1370      
2/2    3/22    5/24    7/3    5/22    2/26    3    4/22    6/25    1375     
* منبع: سالنامه آماری سال 1375، صص 65 و 48
ـ درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان
آمارها نشان می‌دهد که تعداد و درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان[29] در چند سالة اخیر، یعنی در فاصلة سال‌های 1380-1375 روندی رو به افزایش داشته است، به طوری که از 8/2 درصد به 02/3 درصد رسیده است.
جدول شماره (2)- متوسط نرخ رشد ازدواج در سال‌های 1380-1355
 
متوسط نرخ رشد ازدواج    سال      
روستا    شهر    کل          
05/6    05/8    33/7    65-1355      
58/0    74/4    5/3    75-1365      
7/3    8/6    02/6    80-1375     
* منبع: دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی «ثبت احوال کشور»

 ـ نرخ رشد سالیانه ازدواج
نرخ رشد سالیانه ازدواج[30] طی سال‌های 75 تا 80 نیز با نوسانات زیادی همراه بوده است، به طوری که رقم 54/3 درصد در سال 75 به 71/6 درصد در سال 76 رسیده، سپس به 99/3 در سال 77 کاهش یافته، مجدداً در سال 78 به میزان 06/15 افزایش پیدا کرده است و در سال 1379 دوباره به 72/5 درصد کاهش یافته و بالاخره در سال 1380 به 35/0 درصد نزول کرده است.
جدول شماره (3)- نرخ رشد ازدواج در سال‌های 1380-1375
 
نرخ رشد سالیانه ازدواج    تعداد واقعه ازدواج    سال      
روستا    شهر    کل کشور    روستا    شهر    کل کشور          
06/0    79/4    54/3    122125    357138    479263    1375      
64/1    44/8    71/6    124125    387276    811401    1376      
19/4    53/6    99/3    118925    412565    531490    1377      
35/13    55/15    06/15    134796    476723    611519    1378      
32/9    70/4    72/5    147355    499143    646498    1379      
77/0-    22/0-    35/0-    146224    498027    644251    1380     
* منبع: دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی «ثبت احوال کشور»

ـ متوسط نرخ رشد ازدواج
متوسط نرخ رشد ازدواج[31] در سال‌های 1380-1375 نیز در کل کشور رقم 02/6 است که در مناطق شهری 8/6 و در روستا برابر 7/3 می‌باشد. اما بر خلاف افزایش متوسط نرخ رشد ازدواج، شمار متأهلین در سنین جوانی (29-15 سال) در هر دو گروه دختران و پسران طی سال‌های 1375 تا 1380 کاهش یافته است. به طوری که بیشترین میزان تأهل پسران جوان در فاصله سنی 25 تا 34 سالگی و بیشترین میزان تأهل دختران در فاصله سنی 20 تا 29 سال روی داده و شمار متأهلین در سنین 15 تا 19 سالگی اندک بوده و خصوصاً‌در سال‌های اخیر روندی کاهشی داشته است.
بررسی متوسط نرخ رشد ازدواج در برش زمانی وسیع‌تر یعنی طی 20 سالة اخیر حاکی از آن است که این میزان همواره تابع آهنگی ثابت نبوده و نمودار آن V شکل است. متوسط نرخ رشد ازدواج در فاصله سال‌های 75-65 نسبت به دهه قبل آن، روند نزولی داشته است، به طوری که در دهه 65-55 نرخ رشد ازدواج 33/7 درصد و در دهه 75-65 با نرخ 5/3 درصد بوده است. در مناطق روستایی کاهش نرخ رشد ازدواج 47/5 درصد و در مناطق شهری31/3 درصد بوده است (که احتمالاً به دلیل مهاجرت مردان روستایی می‌باشد) پس از آن تا سال 1380 نرخ رشد ازدواج روند صعودی (افزایش 52/2 درصد در کل کشور) به خصوص در مناطق روستایی داشته است. (همان، صص 28-25)
2-2) تغییرات کیفی
با توجه به تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب صنعتی، فرآیند جوانی، طولانی شده است. فرآیندی که به تعبیر روانشناسان، وظیفه اصلی آن، جستجوی هویت مستقل و استقلال‌یابی است. دوران جوانی، درواقع دورانی است که با شروع بلوغ جسمانی آغاز می‌شود و معمولاً با تثبیت پایگاه اجتماعی فرد، تولید مثل و شغل اصلی خاتمه می‌یابد. در جوامع صنعتی و نیمه صنعتی عصر حاضر، به دو علت از مفهوم «جوانی طولانی شده» یاد می‌شود، اول به سبب جلو افتادن تحولات بلوغ و دوم به سبب بالا رفتن سن ازدواج و استقلال شغلی است. بنابراین در دوران معاصر، «جوانی» به دوران کمابیش طولانی شده‌ای اطلاق می‌شود که در حد فاصل «بلوغ جسمانی» و «بلوغ اجتماعی» قرار دارد. (محبوبی‌منش، 1381: ص70) جوانان امروز از یک سو با انواع وسایل ارتباط جمعی، نظیر ماهواره و اینترنت سروکار دارند که غرایز جنسی آنان را تحریک می‌کند و از سوی دیگر امکان ازدواج برایشان فراهم نیست، لذا احتمال اینکه فاصله میان بلوغ جسمانی و بلوغ اجتماعی آن‌ها را فساد و هرزگی پر نماید بسیار است. زیرا نیاز جنسی، نیازی انکارناپذیر است، نیازی است که در سنین جوانی باید به آن پاسخ مناسب داد، نیازی است که نمی‌توان انکار، تحریم یا تعطیل نمود. دختر و پسر، هنگامی‌که به سن بلوغ می‌رسند، هرچقدر فاصله بلوغ جنسی تا زمان ازدواج آنها بیشتر باشد، جامعه باید در انتظار تبعات این تأخیر باشد که چیزی جز فساد اخلاقی نیست. تجردگرایی، حرکتی برخلاف نیاز طبیعی انسان است و اثرات و تبعات سوئی را به دنبال دارد که از لحاظ فردی و اجتماعی زیانبار است. در ادامه برخی دیگر از تحولات کیفی ازدواج در موضوعات ذیل بررسی می‌شود:
ـ انگیزه ازدواج و الگوهای همسرگزینی
ـ تصور محدود شدن پس از ازدواج در بین نسل قبلی (زن و مرد) از جوانان ازدواج نکرده فعلی کمتر بوده است. (محسنی، 1382: ص99 و ص101)
ـ دغدغه انجام ازدواج در بین نسل قبل بیش از نسل کنونی بوده، در حالی که ازدواج در شرایط کنونی به دغدغه بعدی جوانان تبدیل شده است.
امروزه اکثر جوانان انتظار دارند که تمام توقعات، نیازها و انتظارات آنها با ازدواج تأمین شود، در حالی که در نسل قبلی هدف ازدواج بیشتر معطوف به بعد روحی انسان‌ها بود.
ـ الگوی ازدواج به عنوان خاستگاه اصلی تشکیل خانواده دستخوش تغییرات مهمی از جمله در الگوی همسرگزینی شده است. امروزه میان ارزش‌های والدین و فرزندان برای انتخاب همسر تفاوت و گاه تضادهای آشتی‌ناپذیری بروز کرده است. به طوری که جوانان کمتر از قبل تن به ازدواج‌های فامیلی می‌دهند و از درون همسری یا ازدواج با خویشان و عشیره مشترک سر باز می‌زنند. متغیر سن نیز اشکال متفاوتی به خود گرفته است. از طرفی جوانان در سنین جوانی به ازدواج روی نمی‌آورند و متوسط سن ازدواج به حدود 27 سال رسیده است و از طرف دیگر با فردی ازدواج می‌کنند که کمترین فاصله سنی را با آن‌ها دارد. همسرگزینی به اقتدای هویت خانوادگی افراد صورت نمی‌گیرد. عواملی نظیر تحصیل، شغل، ثروت و دارایی، زیبایی و قابلیت‌های فردی نسبت به عواملی چون آبروی خانوادگی، اسم و رسم، تبار و منزلت اجتماعی، تدین و اخلاق دینی و سنتی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. امروزه در شهرهای بزرگ، موضوع تعیین مهریه بالا و چگونگی احقاق حقوق زن در صورت جدایی از شوهر، از مهمترین موضوعات همسرگزینی به شمار می‌رود. به طوری که امروزه تعیین مهریه زیاد به عنوان مشکل از سوی جوانان پسر و خانواده‌های آنها برای ازدواج ذکر می‌شود. (مهدوی، 1377: ص89) و مشکل تهیه جهیزیه به نظر برخی از دختران به عنوان عاملی جهت انصراف خواستگار از ازدواج مطرح می‌گردد. (همان، ص90)
ـ واقعیت این است که در جامعه ما انتخاب آزاد همسر صورت نمی‌پذیرد و پدر و مادر تا حدودی در شکل‌گیری و ساماندهی ازدواج فرزندان نقش دارند، ولی شدت و ضعف نقش‌های آنان در گروه‌های مختلف اجتماعی متفاوت بوده و بین دو الگوی سلطه و برابری در نوسان است. (محسنی، 1382: ص52)
ـ هنوز هم در خانواده‌های سنتی‌تر (گسترده با جمعیت بیشتر) گرایش به جلب رضایت والدین برای ازدواج جوانان بیشتر از خانواده‌های جدید (ابعاد کوچک و نسبتاً مدرن) است. (همان، ص57)
ـ ‌زنان بیشتر از همتایان مرد خود از رضایت والدین در امر ازدواج حمایت می‌کنند. (همان، ص62) هر چند نسل جدید جوانان ازدواج نکرده که از خانواده‌هایی با بعد کوچکتر دارای تحصیلات عالی، سطح اطلاعات عمومی بالاتر و استفاده بیشتر از رسانه‌ها هستند، موافقت کمتری برای جلب موافقت والدین برای ازدواج دارند. (همان، ص63)
ـ قبلاً ازدواج فرزندان کوچکتر بیشتر منوط به ازدواج فرزندان بزرگتر بود، اما اخیراً این رویه کمتر رعایت می‌شود. (مهدوی، 1377: ص57)
ـ عدم رعایت ترتیب نوبت ازدواج در گذشته در بین فرزندان خانواده‌ها در مورد زنان با تقبیح بیشتری نسبت به مردان همراه بود. (همان، ص103)
ـ اضطراب انتخاب همسر و تشکیل خانواده برای نسل کنونی بیش از نسل‌های گذشته است. در گذشته خانواده‌ها و جامعه، جوانان را حمایت می‌کردند، ولی در حال حاضر کسی جوان‌ها را حمایت نمی‌کند و آنها باید خودشان زندگی را اداره کنند و در برابر مشکلات ایستادگی نمایند. (همان، ص105)
ـ در نسل قبلی توافق بیشتری در مورد زندگی زوج جوان با والدین یکی از طرفین (زن یا شوهر) وجود داشته است و این توافق در بین زنان بیشتر مشاهده می‌شد. (همان، ص102) اما امروزه تشکیل یک زندگی باید در یک محل جدید باشد.
ـ تا چندی قبل زندگی بسیاری از زوج‌های جوان در کنار پدر و مادر پسر آغاز می‌گردید، اما امروزه تشکیل یک زندگی (خانواده هسته‌ای) باید در محل جدیدی باشد که همین موضوع توقع دختران را برای داشتن توانایی و قدرت اقتصادی پسران افزایش می‌دهد و تأمین مالی، اشتغال و نوع شغل پسران را حائز اهمیت می‌کند.
ـ بر اساس اصل همسانی در ازدواج معمولاً انتظار بر این است که سطح تحصیلات طرفین همسان باشد و تا حدی تحصیلات پسران بیشتر هم باشد، امروزه این ملاک تاحدی با داشتن شغل پردرآمد و ظاهر مناسب برای پسران جایگزین شده است. البته هنوز هم اکثر دختران تمایل کمتری به ازدواج با پسرانی دارند که تحصیلات کمتری دارند و نسبت به پایین بودن میزان تحصیلات پسران به عنوان همسر آینده خود حساسیت زیادی داشته و اغلب رضایت کمتری به ازدواج با فردی با تحصیلات پایین‌تر دارند. فقط 21 درصد دختران حاضر به ازدواج با پسرانی هستند که تحصیلات آنها پایین است. (مهدوی، 1377: ص107) زیرا هر چقدر تحصیلات پسران بیشتر باشد، به همان میزان موافقت آنها با اشتغال همسرشان افزایش می‌یابد. (همان، ص124) البته پسران با افزایش تحصیلات خود، تمایل کمتری دارند که با افراد کم‌سواد ازدواج کنند. (همان) از سوی دیگر پسران با تحصیلات کمتر نیز اغلب تمایلی ندارند که با دختری با تحصیلات بالاتر ازدواج نمایند.
ـ الزامات ازدواج
در ایران هنوز هم خواستگاری و جشن نامزدی از عناصر اصلی منظومه ازدواج و مهمترین مراسم در این خصوص به شمار می‌روند. خواستگاری به شکل مرسوم و رایج خود نمادی از ازدواج ترتیب داده شده یا ازدواج مقرر به شمار می‌رود که فی‌نفسه رابطه عمودی بین نسل‌ها را در خانواده‌ها منعکس می‌کند. خواستگاری «مبادله خانوادگی» را در امر همسرگزینی و همسریابی در اولویت قرار می‌دهد و از این جهت اولین گام رسمی برای شکل‌گیری یک ازدواج محسوب می‌شود. هرچند خواستگاری هم در فرآیند زمان و تحولات اجتماعی در ایران تغییرات چشمگیری یافته است. (محسنی، 1382: ص282) البته هنوز هم گرایش مسلط در ارتباط با خواستگاری گرایش موافق با انجام آن است. (همان، ص289)
ـ در فرآیند طولانی ازدواج، نامزدی گام دوم محسوب می‌شود. نامزدی مرحله‌ای برای رسمی‌تر شدن روابط زوج‌های جوان و علنی‌تر شدن آن است که هویت خانواده جدید و نوظهور را به همگان اعلام می‌کند. (همان، ص292) امروزه هنوز هم گرایش مسلط، موافقت با برگزاری جشن نامزدی است. (همان، ص300)
ـ در مورد مهریه گرایش مسلط جامعه موافقت با تعیین مهریه است، اما اغلب خانواده‌های دختران مهریه بالا را پیشنهاد می‌کنند که قبلاً این رویه معمول نبود.
ـ در مورد مراسم ازدواج هم، جامعه به دو گروه که عده‌ای مراسم ازدواج را باشکوه برگزار می‌کنند و عده‌ای در ساده‌ترین شکل ممکن ازدواج می‌کنند، تقسیم شده است.
سخن پایانی
امروزه به دلیل آنکه ازدواج و همسرگزینی به شدت در حال تغییر و تحول است، این موضوع برای بسیاری از متفکرین به صورت مسأله درآمده است. در جریان تغییرات اجتماعی، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی تغییر می‌کند، بنابراین شیوه‌های همسرگزینی، همچنین انتظارات زن و شوهر و مناسبات آنها هم دگرگون خواهد شد.
البته در جوامعی نظیر ایران که هنجارهای خانوادگی بیشتر از سایر جوامع پابرجا هستند، خانواده به لحاظ شرایط ساختاری در امر ازدواج جوانان بی‌تأثیر نیست. در واقع از یکسو وضعیت خانواده‌های دختر و پسر، در مسائل مربوط به ازدواج جوانان مؤثر است و از سوی دیگر خانواده‌های نسل قبلی با انتقال جوهره و معنای اصلی خانواده به نسل جدید، عملاً به ایجاد یک سلول اجتماعی دیگر کمک می‌کنند.
امروزه مقولاتی نظیر، تحصیلات عمومی و عالی، دورة سربازی، جستجوی کار و … در جامعة جدید موجب پیدایش دوره‌ای شده است که پسران برای کسب صلاحیت‌های لازم در فرآیند ازدواج ناگزیر باید آن را سپری کنند و دختران به عنوان دوره انتظار، باید آن را پشت سر بگذرانند. همچنین پیدایش مرحله‌ای به عنوان نامزدی و نیز فعالانه شدن نقش دختران و پسران در مراحل گوناگون ازدواج موجب شده است تا دوران آشنایی، پدیدار گردد که دختران و پسران جوان در این دوره جهت انتخاب آزادانه و آگاهانه تحت نظارت خانواده‌ها با یکدیگر مذاکره می‌کنند، در صورتی که در گذشته صرفاً خانواده، اقوام و آشنایان، مذاکره کننده و تصمیم گیرنده اصلی بودند و جوانان در بسیاری از مراحل ازدواج نقشی منفعلانه داشتند و تمامی امور در مراحل تصمیم‌گیری و اجرا بر عهدة خانواده و سایرین بود، اما امروزه زوج جوان محور تصمیم‌گیری‌ها در مراحل گوناگون ازدواج اعم از انتخاب همسر، چگونگی برگزاری مراسم و… می‌باشد و معمولاً خانواده‌ها به نظارت کلی اکتفا می‌کنند. که این نظارت در راستای همان شرایط اجتماعی و سازوکارهای فرهنگی است، به طوری‌که خانواده‌ها تجانس اجتماعی زوج جوان را از لحاظ طبقاتی، خانوادگی و اجتماعی در نظر می‌گیرند و سپس با توجه به میل و علاقه باطنی دختر و پسر نسبت به یکدیگر، مقدمات ازدواج را فراهم می‌کنند. البته این امکان هم وجود دارد که دختر و پسری، شخصاً همدیگر را انتخاب کرده و سپس رضایت خانواده‌های خود را جلب کنند. در جامعة سنتی، پسران پس از ازدواج، زندگی مشترک خود را در خانة پدری آغاز می‌کردند، اما در حال حاضر، زوج‌های جوان تمایل دارند در مسکن مستقل و جدا از خانة پدری بسر برند، به همین دلیل آنان امروزه برای آغاز زندگی مشترک با مشکل تهیه مسکن روبرو می‌شوند. همچنین زندگی در شرایط جدید جامعه سبب شده است تا میان فرآیند ازدواج دختران و پسران تفاوت‌هایی بروز نماید. (رضوی و دیگران،1381: ص129)
به نظر می‌رسد ویژگی خاص ازدواج دختران و پسران ایرانی، ازدواج‌های فامیلی باشد که هنوز هم دیده می‌شود و تأییدی بر ازدواج‌های قشری است، زیرا در اغلب موارد اعضای فامیل از لحاظ اقتصادی، در سطح مشابهی قرار دارند. در ایران به دلیل یکسانی مذهب و نژاد و اندک بودن اقلیت‌ها، ازدواج میان دو نژاد یا دو مذهب متفاوت بندرت دیده می‌شود.
امروزه مشکلات متعددی موجب گردیده است که سن ازدواج افزایش یافته و به جهت وجود شرایطی که ارضای غریزه جنسی دختر و پسر را از راه نامشروع میسر می‌سازد، تمایل به ازدواج مشروع در بین جوانان کاهش یابد. بدین منظور با توجه به تغییراتی که در جنبه کمی و کیفی ازدواج در ایران رخ داده است و این نوشتار به اجمال به بخش کوچکی از آن اشاره نمود، ضروری است که تمام دستگاههای فرهنگی و اقتصادی کشور منابع و امکانات خود را در جهت فراهم نمودن زمینه مساعد ساماندهی امر ازدواج بسیج نمایند و دستگاههای فرهنگی با برنامه‌های مناسب و از طریق رسانه‌های جمعی، از گسترش دامنه تغییرات بازدارنده ازدواج ممانعت به عمل آورند.

 
فهرست منابع:
× آزرمی سه‌سارمی، سعید: «میثاق مقدس»، نشر سازمان ملی جوانان، 1379.
× اتحادیه، منصوره: «خاطرات تاج السلطنه»، نشر تاریخ ایران، 1362.
× اعزاری، شهلا: «جامعه شناسی خانواده»، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1382.
× بام، روزن: «خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه»، ترجمه محمد صادق مهدی، نشر دانشگاهی، 1363.
× پارسونز، تالکوت: «ساختار اجتماعی خانواده»، در مبانی و رشد جامعه‌شناسی، اثر: جی، اچ، آبراهام، ترجمة حسن پویان، انتشارات، چاپخش، 1363.
× رضوی، نجما و دیگران: «بررسی وضعیت ازدواج جوانان»، گزارش ملی جوانان، نشر سازمان ملی جوانان، 1381.
× شارون، جوئل: «ده پرسش از دیدگاه جامعه‌شناسی»، ترجمة منوچهر صبوری، 1379.
× شیخی، محمد تقی: «جامعه‌شناسی زنان و خانواده»، انتشارات شرکت سهامی، 1382.
× کوئن، بروس: «درآمدی بر جامعه‌شناسی»، ترجمه محسن ثلاثی، نشر فرهنگ معاصر، 1372.
× گلدوست عارفی، عباس: «تنهایی، زنگ خطر تباهی»، روزنامه جام‌جم، 22/7/1382.
× لطف‌آبادی، حسین: «روان‌شناسی رشد کاربردی نوجوانی و جوانی»، جلد اول، نشر سازمان ملی جوانان، 1379.
× محبوبی منش، حسین: «بررسی وضعیت اعتیاد به مواد مخدر جوانان»، گزارش ملی جوانان، نشر سازمان ملی جوانان، 1381.
× محسنی، منوچهر: «ازدواج و خانواده در ایران»، انتشارات آرون، 1382.
× مصلحتی، حسین: «ازدواج و ازدواج درمانی»، نشر البرز، 1379.
× مطهری، مرتضی: «نظام حقوق زن در اسلام»، انتشارات صدرا، 1357.
× مقال، محمود: «روستای ما»، ترجمه توفیق. ه‍. سبحانی، انتشارات سروش، 1368.
× مهدوی، محمدصادق: «بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج»، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1377.
× ناک، استیون: «ازدواج در زندگی مردان»، ترجمة سعید غفاری، انتشارات گوهر کمال، 1382.
× ـــــــــــ : «حیات اجتماعی زن در تاریخ، دفتر اول: قبل از اسلام»، دفتر پژوهش‌های فرهنگی وابسته به مراکز فرهنگی- سینمایی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1369.
 Cavan, R.S/ “Marrage and family in the modern world”, Edition 30, by Thomas y. Crowell company, Inc, NewYork, 1998

 
پی نوشتها
 
[1] – جلد اول.
[2] – جهت اطلاعات بیشتر به منابع مذکور مراجعه شود.
[3] – کلمه «فامیلی» Family از لغت یونانی «فامیلیا»Famili ، «فامولوس» Fumulus به معنی مستخدم و برده گرفته شده است. از لحاظ تاریخی واژه فامیلی Family به نوعی «اتحاد خانوادگی»، شامل افراد آزاد و افراد برده بود و حتی در برخی فرهنگ‌ها، مفهوم فوق «اموال خانه» را هم شامل می‌گردید. لذا این اتحاد خانوادگی حاکی از تعداد افراد دخیل در امر تولید بوده و خانواده گسترده در واقع یک واحد اقتصادی تولیدی- مصرفی خودکفا بوده و از ارباب تا برده و مستخدم، جزیی از این واحد اقتصادی محسوب می‌شدند که هدف اصلی آن اقتصاد یعنی تولید برای مصرف بود و تعجب آور نیست که در زبان‌هایی که ریشه لاتین دارند «خانه‌داری» دقیقاً به معنای اکونومی Economy یعنی اقتصاد است و در زبان فارسی نیز از خانه‌داری به معنای اقتصاد خانه- تدبیر منزل نام برده‌اند. از ویژگی‌های عمده خانواده گسترده، اقتدار پدر به دلیل مالکیت اموال، خصوصاً اموال غیرمنقول (زمین) و همچنین تقویت نیروی کار از طریق ازدواج و فرزندآوری به عنوان مهمترین منبع تولید نیروی کار بود. (اعزازی، 1382: صص 11-10 و ص26)
[4] – برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: روزن بام، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، ترجمه محمد صادق مهدوی، نشر دانشگاهی، 1363.
5- – Frederic le play
6- Wilhelm Heinrich Riehl
7 – Family of orientation
8- Family of proeretion
9 – Convergence Theory
10 – Stabilizations Reste
[11] – «و اخذن منکم میثاقاً غلیظاً»، (نساء، 21).
[12] – «ما بنی بناءٌ فی الاسلام احبّ الی الله تعالی من التزویج»، (حدیث نبوی، وسایل الشیعه، ج14، ص 3).
[13] – «من تزوّج احرز نصف دینه»، (حدیث نبوی، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص383).
[14] – امام صادق(ع) فرموده‌اند: «دو رکعت نماز شخص متأهل از هفتاد رکعت نماز مجرّد، افضل است» (وسایل الشیعه، ج14، ص7).
[15] – «… و جعل بینکم مودّة و رحمة»، (روم، 21).
[16] – رسول اکرم(ص) فرموده‌اند: «من احب ان یلقی الله مطهراً فلیتعفّف بزوجه»، (مستدرک الوسایل، ج14، ص150).
[17] – «اتّخذوا الاهل فانّه ارزق لکم»، (حدیث نبوی، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص383).
[18] – «النکاح سنّتی فمن رغب عن سنّتی فلیس منّی»، (حدیث نبوی، بحارالانوار، ج103، ص220).
[19] – «خیار المتأهّلون و شرار امّتی العزّاب»، (حدیث نبوی، جامع‌الاخبار، ص 219).
20- Masculinity
21 – Femininty
22 – Clan.
23 – Exogamy.
24- Endogamy.
25 – Cohabitation
در یکی دو دهه اخیر، عواملی نظیر افزایش سن در ازدواج و آزادی بیش از حد روابط جنسی بر افزایش نرخ طلاق در آمریکا، تأثیر بسزایی داشته است. جوانان آمریکایی اکنون شکل جدیدی از زندگی مشترک تحت عنوان (Pssiq) که زندگی مشترک یک دختر نابالغ با یک پسر نابالغ است را بدون قرارداد ازدواج در پیش گرفته‌اند و طبیعتاً جدایی نیز بدون قوانین طلاق خواهد بود. یک بررسی حاکی از آنست که تعداد این واحدهای مشترک در حال افزایش است. به طوری که در سال 1970 میلادی، تعداد آن‌ها 000/523 واحد بوده است که در سال 1983 به 000/900/1 رسیده است. (Cavan, 1998, P89)
[26] – مثلاً امیرکبیر که مردی میانسال بود، با خواهر ناصرالدین شاه که تنها 12 سال داشت، ازدواج کرد و «تاج السلطنه» دختر ناصرالدین شاه را نیز در سن هشت سالگی به عقد همسری درآوردند.
[27] – برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به: خاطرات تاج السلطنه، 1363.
[28] – برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به اعزازی، 1382 و مقال، 1368.
[29] – 100 I تعداد واقعه ازدواج در سال مورد نظر = درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان (15 تا                 تعداد واقعه ازدواج در سال قبل
جمعیت (15-29) سال
[30] – نرخ رشد ازدواج = تعداد واقعه ازدواج در سال قبل- تعداد واقعه ازدواج در سال مورد نظر I 100                                               تعداد واقعه ازدواج در سال قبل
[31] – تعداد واقعه ازدواج در سال 80 = تعداد واقعه ازدواج در سال 75 I 5(نرخ رشد ازدواج + 1)نی نی سایت

نظر زنان در مورد ازدواج
نظر زنان در مورد ازدواج

Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *