
خبرگزاری آناتولی
در پی زلزله 5.1 ریشتری بامداد امروز (19 اردیبهشت 1399/ 8 مه 2020) در تهران که چندین مصدوم نیز به جا گذاشت، نگرانیها درباره تکرار این بلای طبیعی عمیقتر شده و احتمالات درباره زلزله بزرگ در پایتخت ایران که بسیاری از کارشناسان علم زلزلهشناسی پیشبینی کردهاند، قوت گرفت.
پروفسور بهرام عکاشه، پدر علم زلزلهشناسی ایران و رئیس سابق بخش زلزلهشناسی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران از جمله کسانی است که از مدتها پیش نسبت به وقوع زلزله در تهران هشدار داده و حتی درباره دامنه خسارات آن برآوردهایی داشته است.
در این رابطه، پروفسور عکاشه در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار «آناتولی» ضمن تشریح وضعیت گسلهای ایران تصریح کرد که تهران، استعداد زلزله 7.5 تا 8 ریشتر را دارد و دامنه تخریب آن بسیار وسیع خواهد بود.
وی در تشریح وضعیت گسلهای ایران گفت: در ایران سلسله جبال زاگرس را داریم که از تنگه هرمز تا منطقه سیستان و بلوچستان و مرز ترکیه کشیده میشود و این منطقه استعداد زلزله تا 7.5 ریشتر را دارد و شاخه زلزلهخیزی دیگری داریم که از مشهد شروع شده و به تهران، دریای شمال و منطقه آذربایجان شرقی و غربی وصل میشود و در واقع زلزلهخیزی ترکیه از شرق به غرب تقریبا به صورت افقی دنباله زلزلهخیزی ایران است.نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
– استعداد زلزلهخیزی ایران به مراتب بیشتر از ترکیه است
عکاشه در عین حال تاکید کرد که استعداد زلزلهخیزی ایران به مراتب بیشتر از ترکیه است.
وی در ادامه به زلزلههای تاریخی در ایران اشاره و تاکید کرد: مروری کوتاه نشان میدهد که زلزلههای تاریخی در ایران بسیار زیاد بوده که دامنه تخریب بالایی نیز داشتهاند و اساسا ایران استعداد زلزله تا 7.5 ریشتر را دارد، البته در این رابطه استثنا هم وجود دارد.
وی در ادامه با اشاره به زمینلرزه 7.8 ریشتری روز 25 شهریور سال 1357 شمسی در شهر طبس ایران که این شهر و روستاهای مجاور آن را ویران کرد، آن را قدرتمندترین زلزلهای دانست که تا به امروز در تاریخ ایران ثبت شده و یک «استثنا» بوده است.
– مردم ایران همیشه باید برای زلزله آماده باشند
عکاشه همچنین به شاخه دیگر زلزلهخیزی ایران در شرق این کشور اشاره و تصریح کرد: زلزلهخیزی شرق ایران شمالی جنوبی است و از جمله مناطق شمال شرق بسیار زلزلهخیز هستند و زلزلههای تاریخی زیادی با دامنه تخریب بالا در این مناطق ثبت شده که همین مساله ضرورت ایجاب میکند که همواره برای زلزله آماده باشیم. بویژه در تهران باید آمادگیها در سطح بالایی باشد.
پدر علم زلزلهشناسی ایران در خصوص وضعیت گسلهای تهران گفت: از شرق تا غرب تهران حدود 40 کیلومتر و شمال و جنوب تهران حدود 15 کیلومتر است که در آنها صدها گسل وجود دارد و ضروری است که بدانیم گسلهای تهران تقریبا گسلهای شرقی و غربی هستند که به موازات کوههای البرز مرکزی واقع شدهاند و مناطق شمال و جنوب تهران به شدت زلزلهخیز بوده و این موضوع نگرانیها را از حیث دامنه تخریب آن عمیقتر میکند.
پروفسور عکاشه در ادامه مناطق 1، 2 و 3 تهران را از جمله مناطق این شهر برشمرد که با فعال شدن احتمالی گسلهای شمال پایتخت بیشترین آسیب را از وقوع این بلای طبیعی خواهند دید.
وی افزود: از آنجا که مناطقی چون مناطق 7، 9 ،11 و 17 دارای بافت فشرده هستند، در صورت وقوع زلزله این مناطق هم آسیب جدی دیده و دامنه خسارات در این مناطق بسیار بالا خواهد بود. کمااینکه نباید فراموش کنیم که گسل ری و فشم دو گسل بزرگ تهران هستند و فعال شدن آنها خطرناک خواهد بود.
به گفته مهندس اسماعیل فرزانگان، رئیس شبکه شتابنگاری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ایران در زلزله بامداد امروز تهران بیشترین شتاب در فشم ثبت شده و به گفته وی، در ایستگاه شتابنگاری فشم شتاب 82 سانتی متر بر مجذور ثانیه، ثبت شده است که این میزان شتاب بالایی را نشان میدهد. با این حال زلزله بامداد امروز به بزرگی 5.1 ریشتر در عمق 7 کیلومتر در شرق تهران رخ داد که این زمینلرزه علاوه بر تهران و دماوند در قم، مازندران، زنجان و قزوین نیز احساس شد.
همچنین مطابق اسناد تاریخی که کارشناسان علم زلزلهشناسی بویژه پروفسور عکاشه به آن بسیار اشاره میکنند، بامداد روز 7 فروردین 1209 شمسی برابر با 27 مارس 1830 میلادی، زمینلرزه شدیدى پهنه دماوند و شمیرانات را تقریباً بهطور کامل ویران کرد. بزرگی این زمینلرزه حدود 7.1 ریشتر بوده که بر اثر آن حدود 70 روستا در خاور جاجرود و در راستاى راه دماوند بهسوى سمنان ویران شد و بیش از 500 نفر در دماوند کشته شدند. آسیبها تا جاجرود گسترش داشت و کاروانسراى آن در اثر زلزله در هم کوبیده شد. در تهران نیز بسیاری از خانههای قدیمی فروریخته و 30 نفر کشته شدند. در اثر این زمینلرزه، تمام ساختمانهاى تهران خسارت دید و قسمتى از بازار و بخشى از کاخ دربار و خانههاى پیرامون آن فروریختند.
اسرائیل و برخی از نمایندگان مجلس و سنای آمریکا از دولت جو بایدن انتقاد می کنند که در حال “نرمش” در برابر ایران است.
ترکیه برای عمیقتر نشدن و عدم تبدیل این بحران به جنگ تلاش میکند
سفر رئیسجمهور ایران به مسکو و دیدارش با همتای روس خود بار دیگر اظهارنظر سیاستمداران و کارشناسان درباره امکان برقراری روابط راهبردی و دلایل و موانع تحقق این هدف را در پی داشته است.
ایران در تلاش است با آشتی دادن گروههای شیعی که در عراق با یکدیگر مشکل دارند، نخست وزیری نزدیک به تهران انتخاب شود.
وب سایت رسمی سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه این وب سایت حاوی مطالبی با حق تالیف از آژانس آناتولی، آژانس فرانس پرس، آسوشیتدپرس، رویترز، آژانس دویچه پرس، ایتارتاس، ATSH، EFE، MENA و XINHUA می باشد. استفاده از اخبار و مطالب سایت بدون کسب اجازه ممنوع است. تی آر تی در قبال محتوای سایر سایتها مسئول نمی باشد.
The online version of the Iranian daily Hamshahri
دکتر بهرام عکاشه زلزلهشناس معتقد است جدای از اینکه باید موارد ایمنی بیشتری در ساختمانها رعایت شود، ضرورت دارد پایتخت را از منطقه زلزلهخیزی مثل تهران به جغرافیای امنتری انتقال دهیم.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از الف، زلزله چند روز گذشته در تهران، ترس و دلهرهای جدید به راه انداخته و خیلیها را نگران کرده است که مبادا زلزلههای بزرگتری در راه باشد. همزمانی بحران کرونا و زلزله تهران نیز سلامت روانی بسیاری از ساکنان پایتخت را به هم ریخته است.
خیلیها با خودشان فکر میکنند وقتی یک زلزله حدود پنج ریشتری در تهران که آوار فیزیکی چندانی هم نداشته، دو کشته و چندین زخمی بر جای گذاشته است، در صورت وقوع زلزلهای بالاتر از شش ریشتر، چه بحران بزرگی در انتظار تهران خواهد بود.
متخصصان و کارشناسان زلزلهشناسی بارها اعلام کردهاند که خطر وقوع یک زلزله بزرگ در تهران اصلا دور از انتظار نیست. افزایش ایمنی ساختمانها در تهران و آموزش و فرهنگسازی میتواند تا حد زیادی از تبعات زلزلههای بزرگ بکاهد.نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
دکتر بهرام عکاشه که حدود ۸۴ سال دارد و دارای دکتری ژئوفیزیک با تخصص زلزلهشناسی است و به عنوان بنیانگذار پایگاههای زلزلهنگاری در ایران هم شناخته میشود در گفتوگو با الف با صراحت تاکید میکند که با توجه به تقویم زلزلههای تهران، تقریبا هر ۱۵۰ سال یکبار، یک زلزله بزرگ در تهران اتفاق میافتد و حالا حدود ۱۷۰ سال میشود که زلزله بزرگی در تهران رخ نداده است. بنابراین به باور این زلزلهشناس، وقوع زلزلهای بزرگ در تهران اصلا دور از انتظار نیست.
عکاشه در ادامه به فعالیتهای علمی و تجربیاش در حوزه زلزله نیز گریزی میزند و میگوید: «پس از اخذ مدرک لیسانس، برای یادگیری زلزلهشناسی و ژئوفیزیک به کشور آلمان رفتم تا با یادگیری اصول ژئوفیزیک، علم زلزلهشناسی را در دانشگاههای ایران راهاندازی کنم که خوشبختانه پس از شش سال که به ایران برگشتم، توانستیم به این هدف دست یابیم. همچنین ستاد بحران هم یکی دیگر از دستگاههایی بود که توانستیم با زحمتهای فراوان در کشور تاسیس کنیم. بارها در مناطقی که زلزله اتفاق افتاده حضور داشتهام. »
این پیشکسوت زلزلهشناسی یادآور میشود که با استناد به دادههای علمی میتوان گفت کشور ایران به عنوان کشوری زلزلهخیز است. بیش از ۸۰ درصد ایران در شرف وقوع انواع بلایای طبیعی قرار دارد. رشتهکوه زاگرس و البرز نیز فوقالعاده زلزلهخیز و دائما در حال افزایش ارتفاع هستند.
به گفته وی یکی از عمده دلایل وقوع زلزله در ایران این است که صفحههای زیر دریای سرخ باز میشوند و باعث حرکت صفحههای زیرزمینی عربستان، خلیج فارس و در نتیجه ایران میشوند. به عبارت دیگر، یکی از عوامل زلزلهخیزی کشور ایران، حرکت رشتهکوه زاگرس به سمت شمال است. همینطور حرکت صفحات کوههای هیمالیا از سمت شرق و حرکت صفحههای زیرزمینی در کشورهای همسایه مثل عراق و سوریه از سمت غرب هم به این مساله دامن میزند. در واقع باز شدن صفحههای دریای سرخ عامل اصلی به وجود آمدن رشتهکوههای زاگرس هم به حساب میآید. همچنین اگر ما به تاریخ منطقه تهران مراجعه کنیم، در سالهای ۷۴۳، ۸۵۵، ۹۵۷، ۱۱۷۷، ۱۲۸۳، ۱۶۶۵ و ۱۸۱۵ میلادی در منطقه جغرافیایی که امروزه شهر تهران در آن واقع شده، زلزلههای شدیدی داشتهایم که به ثبت رسیده است. این زلزلهها به مرز ۷.۷ ریشتر هم میرسند. یعنی در چنین شدتی، هیچ بنایی نخواهد ماند.
وی درباره احتمال رخ دادن دوباره زلزله در شهر تهران نیز میگوید: ما در موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، روزانه زلزلههای کوچکی را به ثبت میرسانیم، اما من ایمان دارم که زلزلههای بزرگتری در تهران رخ خواهد داد. کشور ایران جزو شش کشور اول بلاخیز در دنیاست. تمام مردم کشورمان روی گسلها زندگی میکنند.
دکتر عکاشه درباره میزان خطرپذیری تهران در این باره نیز تاکید میکند که سرزمین ما زلزلهخیز است. بیش از ۹۰ درصد مردم تهران در مناطق زلزلهخیز زندگی میکنند. همینطور که ارتفاع رشته کوهها همچنان بالاتر میرود، این بلاخیزی کشور هم دائم در حال افزایش است. من معتقدم تمام گسلهای تهران، بخصوص گسل البرز و زاگرس فعالند. این فشردگی همواره وجود دارد. هندوستان فوقالعاده زلزلهخیز است و این ویژگی تا ایران ادامه پیدا میکند.
وی به مطالعات ژاپنیها درباره زلزله تهران اشاره میکند و یادآور میشود به خاطر دارم که یک بار هم دولت ایران از ژاپنیها خواست که زلزلهخیزی تهران را مطالعه کنند. ژاپنیها دادهها را جمعآوری کردند و گزارشی که ارائه شد کاملا وضعیت وخیم زلزلهخیزی تهران را نشان میداد. بنابراین باید برای وقوع این رخداد بزرگ در تهران آماده باشیم.
آمادگی مسئولان در مواجهه با زلزله نیز نکته دیگری است که مورد اشاره دکتر عکاشه قرار دارد. این متخصص زلزلهشناسی در این باره میگوید: در حال حاضر بیش از ۱۰۰ پایگاه زلزلهنگاری داریم. ستاد بحران کشور نیز ظاهرا همه امکانات را در دست دارد. با این وجود معتقدم یک روزی زلزله تهران باعث میشود که همه شهر به مخروبهای تبدیل بشود. ما منتظر این بلا هستیم و ستاد بحران هم برای مقابله با این تبعات راهاندازی شده است. معتقدم اگر زلزلهای بزرگ در تهران اتفاق بیفتد، علاوه بر اینکه فیزیک شهر نابود میشود، متاسفانه میزان دزدی و غارت هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل به نیروهای امنیتی هم در کنار ستاد بحران نیاز است که از این غارت اموال جلوگیری کنند.
وی درباره راههای کاستن از آسیبهای زلزله احتمالی تهران نیز معتقد است: پایتخت باید از تهران به جنوب ایران منتقل شود. هر جا که پایتخت باشد، جمعیت بیشتری را جذب میکند. ساختمانهای ۱۰ طبقه و آسمانخراشها در کنار خیابانهای کوچک در تهران متمرکز شدهاند که مشخص نیست چه نوع دانشی پشتوانه چنین شهرسازی قرار گرفته است. تاریخ نشان میدهد که هر ۱۵۰ سال یکبار، زلزله شدیدی در تهران اتفاق میافتد. از آخرین وقوع زلزله سهمگین در تهران، حدود ۱۷۰ سال میگذرد و هر آن ممکن است تهران از بین برود و با خاک یکسان شود. بنابراین ضرورت دارد که هرچه سریعتر، شهرسازی ما اصلاح شود.
دکتر عکاشه تصریح میکند: انتقال پایتخت به سمت جنوب میتواند از تمرکز جمعیت در این نقطه زلزلهخیز جلوگیری کند. حتی بین زاگرس و البرز، مناطقی مثل جنوب کاشان هم هستند که برای پایتخت بودن بسیار مناسبتر است. بنابراین معتقدم جدای از اینکه باید موارد ایمنی بیشتری در ساختمانها رعایت شود، ضرورت دارد که پایتخت را هم از منطقه زلزلهخیزی مثل تهران به جغرافیای امنتری انتقال دهیم.
حقوق همشهریآنلاین متعلق به موسسه همشهری است
Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
«بهرام عکاشه» پدر زلزله شناسی ایران در گفت وگو با «همدلی» مطرح کرد آماده باشیم، زلزله بیخ گوشمان است
فعالیت این سایت بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد. تمام حقوق برای پیشخوان محفوظ است. استفاده از مطالب و تصاویر این سایت فقط با ذکر نام پیشخوان و درج لینک به این سایت مجاز است.دربارهٔ ما | تبلیغات در پیشخوان
©2012-2022 https://www.pishkhan.com
دکتر «مهدی زارع» دانشیار پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، یکی از کارشناسان شناختهشده موضوع زلزله در ایران است که در بسیاری از موارد، خبرنگاران برای آشناشدن با کم و کیف زلزلهها با او گفتوگو میکنند اما این بار، دکتر زارع به عنوان یکی از استادان نسل جدید زلزله با دکتر «بهرام عکاشه» استادی از نسل قدیمیتر به گفتوگو نشسته است.
دکتر «مهدی زارع» دانشیار پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، یکی از کارشناسان شناختهشده موضوع زلزله در ایران است که در بسیاری از موارد، خبرنگاران برای آشناشدن با کم و کیف زلزلهها با او گفتوگو میکنند اما این بار، دکتر زارع به عنوان یکی از استادان نسل جدید زلزله با دکتر «بهرام عکاشه» استادی از نسل قدیمیتر به گفتوگو نشسته است.
به گزارش ایسنا در این بحث، موضوعهای بسیاری به میان آمد از جمله تاریخچه شکلگیری موسسههای پژوهشی زلزله سنجی، پیشبینی زلزله و امکان وقوع زلزله در تهران.
دکتر «مهدی زارع» نسخه متنی کوتاه شده و ویرایش شده این گفت وگو را در اختیار روزنامه «شرق» قرار داده است که در پی میآید:
نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
آقای دکتر در سال 1348 که شما به ایران آمدید، چند ایستگاه زلزله نگاری در کشور ما وجود داشت؟
در آن زمان هدف این بود که یک شبکه زلزلهنگاری در کشور به وجود آید؛ زیرا کشور ما زلزلهخیز است. آن موقع چهار ایستگاه زلزلهنگاری در شهرستانها و مراکز استان داشتیم که به علاوه ایستگاهی که در تهران بود، سرجمع پنج ایستگاه زلزلهنگاری داشتیم. همان اول برای زلزلههای نزدیک و محلی و دور، دستگاههای ویژهای داشتیم. دستگاههای اشتوتگارت برای زلزلههای محلی بود و دستگاه اسکانیا برای زلزلههای دور.
از سال 1348 که کارتان را شروع کردید، فضای کار تدریس و پژوهش به چه صورتی بود؟
در زمانی که موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران تاسیس شد برنامهای برای تدریس نداشت و کارش صرفا تحقیقات بود. این موسسه از سال 1336 که تاسیس شد تا سال 1352، کار تدریس نداشت؛ چون در اصل هدف از تاسیس چنین مرکزی، صرفا تحقیقات بود نه آموزش ولی از سال 1352 دوره کارشناسی ارشد در موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران دایر شد. ما آن موقع میرفتیم دانشکده علوم و ژئوفیزیک دانشکده علوم را تدریس میکردیم.
سال 1347 که شما دکترا گرفتید، زلزله های دشت بیاض و فردوس در خراسان روی داد، سال 1341 که شما
احتمالا دانشجو بودید، زلزله بویینزهرا روی داد. میخواستم لرزهخیزی ایران در این سالها را با یکدیگر مقایسه کنم و بپرسم آیا تعداد زمینلرزهها بیشتر شده یا اینکه امروز تعداد ثبت زمینلرزهها بیشتر شده است؟
به عقیده من لرزهخیزی فعلی ایران و دورههای گذشته، چندان فرقی نکرده و یکسان بوده؛ منتها چون ما دادههای ثبتشده کاملی از آن دوران نداریم، نمیتوانیم با قاطعیت درباره آن صحبت کنیم؛ پس اگر اکنون آمار بیشتری از تعداد زلزله داریم، به دلیل این است که دستگاههای لرزهسنجی در این دوران بیشتر شده است. ما اکنون شبکه البرز را داریم، پژوهشگاه بین المللی زلزلهشناسی هم شبکه دارد، شبکه کشوری را هم داریم؛ چون تعداد پایگاهها بیشتر شده است، آمار ثبت شده بیشتری در اختیار ماست؛ وگرنه از لحاظ میزان، لرزهخیزی، به همان صورت سابق است و تغییر چندانی در آن مشاهده نمی شود.
تهران سال 1345 حدود سه و نیم میلیون نفر جمعیت داشت. کارشناسان میگویند تهران در سال 1355 از جمعیت اشباع شد. اکنون هم تهران با حومه در طول روز حدود 14-13میلیون نفر جمعیت دارد. به هرحال ما اکنون در کلانشهری زندگی میکنیم که جمعیت بسیار زیاد و مشکلات و مسائل خاص خودش را دارد. بحث امکان وقوع زلزله تهران از سال 1350 مطرح بود. میخواستم نظرتان را درباره امکان وقوع زلزله تهران بپرسم.
در سال 1375 (1974) یک شبکه لرزهنگاری در جنوب غرب تهران تاسیس شد. این شبکه به شکل دایره بود که یک دستگاه لرزهنگاری در مرکز و شش تا در محیط این دایره نصب کردند. این دستگاه در عمق 100 متری زمین کار گذاشته بودند که به این شبکه میگفتیم شبکه «ایلپا» به معنی «Iranian Long Period Array».
کارکرد این شبکه لرزهنگاری چه بود و برای چه هدفی ساخته بودند؟
مشابه چنین شبکهای در تایوان هم بود. هدف از نصب چنین شبکهای، در تایوان و ایران، اصلا زلزلهخیزی منطقه ما نبود؛ هدف اصلی آن ردگیری انفجارهای زیرزمینی شمال سیبری بود؛ چون آن موقع جنگ سرد در جریان بود و ایالات متحده می خواست انفجارهای زیرزمینی شوروی سابق را ردگیری کند. آنها میخواستند دریابند از زمینلرزههایی که پیش میآید، کدام مربوط به زلزله و کدام مربوط به انفجارهای سلاح نظامی است. از آنجایی که بزرگنمایی این دستگاهها 300هزار بود (که بزرگنمایی زیادی محسوب میشود)، میتوانستیم زلزلههایی با بزرگای منفی را هم ثبت کنیم. با توجه به اینکه این دستگاهها در عمق 100 متری زمین نصب شده بودند، میتوانستیم همه رویدادهای لرزهای را به خوبی ثبت کنیم. وقتی به رکوردهای زمینلرزهای منطقه تهران نگاه میکردیم، میدیدیم تهران بسیار زلزلهخیز است، هر روز چند زلزله خفیف داشتیم.
این موضوع چه بازتابهایی در افکار عمومی داشت؟
ما این مطالب را در رسانههای آن زمان (مانند روزنامههای کیهان و اطلاعات و رادیو و تلویزیون) مطرح میکردیم. البته رسانه ها این اطلاعات را با احتیاط پخش میکردند، به خصوص تلویزیون بر این باور بود که ممکن است باعث نگرانی مردم شود و بهتر است چیزی درباره این موضوع نگوییم، البته مقالههای علمی در این زمینه بسیار منتشر میشد. خلاصه آنکه خواستم بگویم بر مبنای شواهد موجود، تهران بسیار زلزلهخیز است. قبل از سال 1975، شخصی که دکترا هم داشت، یک شبکه در تهران نصب کرد و دید تهران به شدت زلزله خیز است. به هر جهت خواستم بگویم ما در مورد اطلاعاتی که درباره میزان لرزهخیزی کشور داریم، مدیون این شبکهها هستیم.
پس از صحبتهای شما نتیجه میگیریم، لرزهخیزی تهران واقعیتی است که از دهه 1970 ثبت شده بود.
بله، البته ما همیشه تلاش میکردیم این واقعیت را منتشر کنیم، اما دولت آن موقوع از انتشار اخبار پیشگیری میکرد و بر اخبار سرپوش میگذاشت. استدلالشان هم این بود که انتشار چنین خبرهایی باعث نگرانی مردم میشود. یادم هست در سال 1360 زلزلهای در جاده هراز آمد و افرادی که در آبگرم آنجا مشغول شنا بودند، کشته شدند. من همان وقت نامهای نوشتم به نخستوزیر وقت و ایشان را در جریان موضوع قرار دادم. ایشان هم 12 میلیون تومان دادند تا یک پایگاه زلزلهنگاری درست کنیم. ما هم یکی در استان گلستان فعلی، یکی در بروجن و یکی هم در مسجدسلیمان ساختیم . 12 پایگاه هم در نطنز گذاشتیم؛ یعنی سعی کردم از این پول بهترین استفاده را کنم و شبکه لرزهنگاری را به بهترین شکل گسترش دهم.
یعنی میگویید این گسترش شبکه حتی در دوران جنگ هم ادامه داشت؟
بله، بالاخره شبکه لرزهنگاری در ایران پا گرفت، موسسه ژئوفیزیک نیز در این زمینه همکاری میکرد. در سال 1368 در وزارت علوم، اسنادی را امضا کردیم مبنی بر اینکه چون کشور ما زلزلهخیز است، بهتر است موسسه بینالمللی زلزلهشناسی را در کشور خود تاسیس کنیم. البته این مرکز بعدها به پژوهشگاه تغییر نام داد. خلاصه آنکه خواستم بگویم که ما آن زمان ضرورت وجود چنین مرکزی را در کشورمان تشخیص دادیم. نه تنها کشور ما به این موسسههای بینالمللی نیاز دارد بلکه در همه استانهای کشور، به چنین مراکزی نیاز داریم؛ زیرا کشور ما به شدت زلزلهخیز است.
پس خیلی پیگیر ماجرا بودید.
بله یادم هست که من آن موقع همیشه میگفتم ما به وزارتخانه زلزلهشناسی نیاز داریم تا بتوانیم یک شبکه زلزلهنگاری پیشرفته مثل شبکه زلزلهنگاری در آلمان یا آمریکا تاسیس کنیم. توجه کنید که در ابتدا، دانشگاه تهران متولی زلزله شناسی بود (در قالب موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران). دانشگاه تهران آن موقع بیست و چند دانشکده و چند موسسه داشت که یکی از آنها موسسه ژئوفیزیک بود که خود این موسسه ژئوفیزیک چند بخش داشت که یک بخش از آن زلزله شناسی بود؛ یعنی فعالیت زلزلهشناسی در کشور ما عملا صفر بود؛ در حالی که تعداد پایگاههای کشورهای همسایه مانند عراق، پاکستان یا ترکیه از ما بیشتر بود. خوشبختانه هم اکنون وضعیت ما از لحاظ تعداد پایگاهها، فوقالعاده خوب شده و کادر علمی و کادر فنی ما هم نسبتا خوب است؛ ولی اصلا کافی نیست. با توجه به رشد هرکدام از مراکز استان های ما مانند مشهد و اهواز و… و جمعیت زیاد این شهرها، لازم است بیشتر به آنها توجه شود.
نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
در مورد تهران هم لازم است بحث مفصل و جداگانهای داشته باشیم. اسناد تاریخی نشاندهنده لرزهخیزی این شهر است. گسلهای کواترنری و فعالی که وجود دارد نیز به عنوان مستندات علمی بر ریسک زلزلهخیزی این شهر صحه می گذارد. بحثهای تغییر پایتخت یا پایتختهای جایگزین مطرح است. به تازگی هم بحث کمکردن جمعیت تهران مطرح شده است. نظر شما در این باره چیست؟ آیا شما تهران را به عنوان پایتخت 50 سال آینده مناسب میدانید؟ فکر میکنید چه باید کرد؟
سوال بسیار مشکلی است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، جمعیت تهران روزبه روز بیشتر میشود؛ پس باید سعی کنیم انگیزههایی را که باعث افزایش جمعیت در تهران میشود، کم کنیم و انگیزههای بهتری را برای اسکان در شهرهای دیگر به وجود آوریم. اصلا چرا تهران اینقدر بزرگ شد؟ وقتی که همه امکانات فقط در یک نقطه متمرکز شود و در شهرهای دیگر کمبودها و کاستیهای زیادی وجود داشته باشد، مسلما همه در این شهر متمرکز میشوند. البته این اشکال مربوط به 30 یا 40سال گذشته نیست، بلکه اشکال 200 ساله داریم. باید ببینیم چرا جمعیت به تهران میآید. باید روی عوامل موثر در افزایش جمعیت کار کنیم. تا روی آن عوامل کار نکنیم، اقدامات دیگر فایده چندانی ندارد. بهتر است فکرهای اساسی بکنیم. من بارها تاکید کردهام که این غده سرطانی را که طی 200سال گذشته بدون نظارت، بزرگ و بزرگتر شده است، باید جراحی کرد. پیشبینی زلزله نقشی برای تهران ندارد. اولا پیشبینی زلزله به این سادگیها هم نیست که بگوییم تا یک سال یا دو سال دیگر زلزله میآید. من فکر میکنم تا 40، 50 سال دیگر هم نتوان وقوع زلزله در یک شهر را پیشبینی کرد. برخی میگویند زلزله اصلا قابل پیشبینی نیست، اما من فکر میکنم زلزله قابل پیشبینی هست اما احتیاج به زمان دارد.
ما پارامترهای بسیاری برای پیشبینی زلزله نیاز داریم؛ ولی برای شهر تهران باید فکر اساسی کرد. تا شهرهای دیگر به قدر کافی جاذبه نداشته باشند، هر روز بر جمعیت تهران افزوده میشود.
در مورد اینکه تهران به عنوان پایتخت سیاسی و اجتماعی باقی بماند، چه نظری دارید؟
به نظر من اشتباه است؛ چون شهر تهران خودش مشکلات زیادی دارد و اگر پایتخت باقی بماند، مشکلات دیگری هم بر آن اضافه میشود. برای مثال الان کرج را استان کردند، به نظر شما چه مشکلی از مشکلات کرج حل شده است؟ به نظر من که مشکلی حل نشده است.
به نظرم این کار را کردند که زیر سایه تهران نباشد.
ولی به نظر من همچنان زیر سایه تهران خواهد ماند؛ منتها اگر تا چند دهه دیگر، جاذبههایش بیشتر شود و افراد کمتری به تهران مراجعه کنند. ولی تا زمانی که جاذبههای شغلی و رفاهی و موارد دیگری از این دست وجود داشته باشد، مردم به تهران میآیند. برای مثال ما اکنون اسلامشهر را داریم با جمعیت حدود نیم میلیونی. اسلامشهر چه جاذبهای دارد؟ این شهر بیشتر به عنوان مکان سکونتی کمهزینه مطرح است. فرض کنید شهر ری و ورامین را هم استان کنیم، اینها دردی را دوا نمیکند. باید سعی کنیم، شهرهای دیگر هم دارای جاذبههایی شوند تا جمعیت را به سمت خود بکشند. برای این کار لازم است قطبهای صنعتی را در شهرهای دیگر به وجود آوریم. به نظر شما چرا در هر روستایی در آلمان یک کارخانه وجود دارد؟ به نظر من روستاهای آلمان، امکانات بیشتری نسبت به شهرهایش دارند و کمتر پیش میآید مردم برای انجام کاری به شهر مراجعه کنند. تا تهران جاذبههای اینگونه دارد، همچنان بر جمعیتش افزوده میشود و نمیتوان در چهار، پنج سال یا 10 سال آینده کاری برای تهران انجام داد، بلکه به نظر من ما به نیم قرن زمان احتیاج داریم و امیدوار باشیم که در این نیم قرن زلزلهای در تهران روی ندهد. در این مدت هم لازم است دولتمردان دست به کار شوند و پایتخت را جابهجا کنند. الان تهران بزرگ حدود 50 دانشگاه دارد. کدام شهر در کشور پیشرفته 10 تا دانشگاه دارد؟ دانشگاهها را باید در شهرهای مختلف پخش کرد. دانشگاه آزاد از این لحاظ کار بسیار خوبی کرد و در شهرهای مختلف، واحدهای دانشگاهی به وجود آورد.
در چند سال اخیر مردم بارها در اخبار شنیدهاند که مشکل پیشبینی زلزله حل شده و کسانی مدعی میشوند فنآوری هایی عرضه کردهاند که با استفاده از آنها میتوان زلزله را پیشبینی کرد. به نظر شما برخورد واقعبینانه با این پدیده چگونه است؟
هنوز در هیچ کشور جهان، زلزله به صورت سیستماتیک قابل پیشبینی نیست. ممکن است برای یک گسل بخصوص بتوان دستگاههایی نصب و اطلاعاتی از آن تهیه کرد، اما تا این لحظه، زلزله به شکل کلی قابل پیشبینی نیست. البته یک زلزله از چند موج تشکیل شده که یکی چند ثانیه بعد از دیگری از راه میرسند و اگر بدانیم که زلزله واقعا بزرگی در راه است، مثلا میتوان راکتورهای هستهای را خاموش کرد یا مثلا همه چراغهای راهنمایی و رانندگی را قرمز کرد و اقدامهایی از این دست. ولی تا کنون کسی نتوانسته زلزله را به شکل سیستماتیک پیشبینی کند. به عقیده من، هم اکنون زلزلهشناسی و به ویژه بخش پیشبینی زلزله، مرحله کودکی را پشت سرمیگذارد.
ولی موضوع ساخت دستگاهی برای پیشبینی زلزله، در چند رسانه و روزنامه مطرح شده است.
به نظر من درباره این موضوع باید بحث کرد و به کسانی که چنین ادعاهایی دارند باید گفت شما مردم را فریب میدهید. جالب است در جایی زلزله میآید و چند نفر هم کشته میدهد، اما این فرد مدعی اختراع دستگاه پیشبینی زلزله می گوید هنوز آزمایشهای مربوط به ساخت دستگاه من کامل نشده است! متاسفانه من هم در روزنامهها خواندم که گفتند ما در زمینه پیشبینی زلزله پیشتاز هستیم که واقعیت ندارد و این سخنان، فریب مردم است. اگر این ادعاها در رسانههای جهان منتشر شود، دیگران نتیجه میگیرند که ادعاهای ما واهی است. البته این مشکل از رسانهها هم هست که هر ادعایی را بدون تحقیق منتشر میکنند. آنها باید پیش از انتشار چنین اخباری، از افرادی که کارشناساند، نظرخواهی کنند و بپرسند این ادعا چقدر صحت دارد. در ضمن کسی هم که پست و مقامی هم دارد، نباید به خودش اجازه بدهد، چنین ادعاهایی را منتشر کند. من به کسانی که چنین ادعاهایی کردند، گفتم شما پیش از آنکه ادعاهای خودتان را در روزنامه های ما منتشر کنید، در یک مجله بینالمللی منتشر کنید. در این نشریات داورانی هستند که با ذرهبین ادعاهای مختلف را بررسی میکنند. بعد که این دستاورد به نام شما ثبت شد، میتوانید این خبر را در رسانههای عمومی منتشر کنید. پس خلاصه آنکه این روش برخورد با موضوع، علمی نیست. موضوع پیشبینی زلزله و امکانپذیربودن یا نبودن آن هم یک بحث علمی است و باید در چارچوبهای علمی به آن پرداخت.
به نظر من افرادی که چنین ادعاهایی را مطرح میکنند، حتی اگر پست و سمتی هم داشته باشند، صلاحیت علمی ندارند. به نظر من انگیزه برخی از افرادی که سمتی دارند و چنین ادعاهایی را مطرح میکنند، گرفتن بودجه است. مسوولانی هم که بودجه در اختیارشان هست، باید پیش از تخصیص بودجه، تحقیق کنند که آیا این ادعاها معتبر هست یا نه.
از مسجدسلیمان تا فرانکفورت
دکتر «بهرام عکاشه» متولد ۱۳۱۵ در مسجدسلیمان، متخصص برجسته زلزلهشناسی و زمینشناسی و پیشگام علم زلزله شناسی ایران است. دکتر «عکاشه» تحصیلاتش را در سال 1347 در آلمان به اتمام رساند. یک سال هم دستیار آزمایشگاه بود و برای دانشجویان تدریس میکرد، علاوه بر آن مسئول ثبت داده های زلزله در یک پایگاه زلزلهسنجی در غرب فرانکفورت بود. هرچند امکان اقامت و کار در دانشگاههای آلمان برای او فراهم بود، اما به ایران بازگشت و کار علمی- پژوهشیاش را در میهن پی گرفت. او از سال ۱۳۴۸ در موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران مشغول فعالیت شد و در سال ۱۳۶۴ به مرتبه استادی رسید. وی سالها رئیس بخش زلزلهشناسی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران بود. وی همچنین مدت ۱۴سال ریاست گروه ژئوفیزیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال را بر عهده داشته است. دکتر «عکاشه» همواره نسبت به خطر وقوع زلزله در تهران هشدار داده و از طرفداران تغییر محل پایتخت به منظور به حداقل رسانیدن تلفات ناشی از زلزله احتمالی است.
انتهای پیام
استاد دانشگاه و پدر علم ژئوفیزیک و زلزلهشناسی در ایران، هشدار میدهد که ممکن است تا حداکثر 15 سال دیگر یک زلزله مهیب در تهران رخ دهد ولی این کلانشهر، آمادگی کافی برای مواجهه با چنین حادثهای را ندارد.
استاد دانشگاه و پدر علم ژئوفیزیک و زلزلهشناسی در ایران، هشدار میدهد که ممکن است تا حداکثر 15 سال دیگر یک زلزله مهیب در تهران رخ دهد ولی این کلانشهر، آمادگی کافی برای مواجهه با چنین حادثهای را ندارد.
به گزارش ایسنا، روزنامه قانون در ادامه، ضمن گفتوگو با «بهرام عکاشه»، پدر زلزلهشناسی ایران، آورده است: زلزله پنجشنبه شب گذشته، یادمان انداخت که تهران در معرض چه خطر بزرگی است. این سالها وقتی از زلزله تهران صحبت میکنیم، تن و بدنمان میلرزد. امکان ندارد با کسی که در تهران ساکن است، از زلزله مرگباری که گفته میشود در تهران رخ خواهد داد، صحبت کنید و مو به تنش سیخ نشود؛ اینکه میگویند زلزلهای که در تهران رخ میدهد بیشتر از 8 ریشتر خواهد بود و تهران بعد از این زلزله نابود و با خاک یکسان میشود. آن وقت است که ایران به کل در خاموشی فرو خواهد رفت؛ خاموشیای که بوی مرگ دارد!
نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
با بهرام عکاشه 79 ساله گفتوگو کردیم. کسی که پدر علم ژئوفیزیک و زلزلهشناسی در ایران است. او اولین کسی است که برای تحصیل علم زلزلهشناسی به خارج از کشور رفته و رگههای مرگبار جهنده ایران را مثل کف دستش میشناسد. حرفهای او کمی از خبر مرگ ندارد!
چند روز پیش زلزلهای در جنوب تهران اتفاق افتاد که باز یادمان انداخت تهران در معرض شدیدترین زلزله کشور است. تهرانی که اگر اتفاقی به این بزرگی در آن رخ دهد، کشور رامختل میکند، درست است؟
بله، من به این موضوع ایمان دارم. اگر اتفاقی در تهران بیفتد، کشور از بین میرود.
آیا واقعا احتمالش هست؟ یعنی اگر واقعا در تهران زلزلهای 8 ریشتری بیاید کل تهران به فنا میرود؟
بله، هیچی از تهران و کشور نمیماند. چون مثل این میماند که قلب انسانی از بدنش خارج شود. حداقل 30 تا 40 سال است که من این نکته را متذکر میشوم. من هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب خیلی درباره این قضیه گفتوگو میکردم. در سال 1376 شورای امنیت ملی به من نامه نوشت که دلایلت برای اینکه میگویی تهران نابود میشود، چیست؟ من هم همه مدارک را فرستادم. دو هفته بعد از رد و بدل کردن مدارک، رئیسجمهور وقت به 6 نفر از وزرایش دستور داد که این ماجرا را پیگیری کنند. من در نامهها خواسته بودم که منازل مردم در تهران مقاومسازی شوند، برای تهران فوراً ستاد بحران تشکیل شود و تغییر جای پایتخت در دستور کار قرار گیرد.
بالاخره دبیرخانه ستاد بحران در سال 1380 تشکیل شد و با آژانس بینالمللی حقوقی ژاپن قراردادی منعقد کردند که وضعیت تهران را از نظر ساختمانی و زلزلهخیزی بررسی کنند. همان زمانها آقای کرباسچی نتایج تحقیقات ژاپنیها را در تلویزیون و رادیو منتشر کردند و من شنیدم که کشتهها و زخمیها در تهران میلیونی خواهد بود و چیزی از تهران نمیماند. بعد از آن، رئیس دولت نهم سعی کرد کارمندان را به زور پول از تهران خارج و در استانهای دیگر مشغول به کار کند اما متاسفانه این سیاست عملی نشد. سعی کردند پایتخت را به سمت سمنان منتقل کنند ولی این راه هم نشد و مسأله رها شد. در دو هزار سال گذشته در تهران، منطقه ری پنج – شش بار زلزله هفت ریشتری داشته و آخرین زلزلهای که در شرق تهران و در مارس 1830 میلادی رخ داده، بزرگیاش بیش از 7 ریشتر بوده. در محاسباتی که من انجام دادهام، دوره دویست تا 150 سال برای تکرار زلزلهها مشخص شد. از این زمان، 15 سالش مانده است.
یعنی تا 15 سال دیگر یک زلزله مهیب در تهران میآید؟!
بله حداکثر تا 15 سال دیگر! البته اینها محاسبات کاغذ و قلمی است. زمین این چیزها سرش نمیشود. رفتار زمین را نمیشود به دقیقاً حدس زد چون زمین همگن و یکنواخت نیست، هر اظهارنظری با علامت سوال همراه است. نکته مهم این است که ما حداقل 13 – 14 میلیون دانشآموز در کشور داریم که در مدارسی کاملا آسیبپذیر درس میخوانند. من 650 شهر ایران را انتخاب کردم و زلزلهخیزی آنها را بررسی کردم. 85 درصد شهرهای کشور ما از جمله قم، تهران و فاصله قم و تهران، تبریز، شیراز و مشهد در معرض خطر زلزله هستند. یادمان نرود که ما در منطقه البرز، گلستان، گیلان و شهرهای شمالی با 8 میلیون جمعیت در معرض خطر، روبهرو هستیم. در جنوب البرز هم نزدیک به 25 میلیون نفر جمعیت زندگی میکنند. در کل با حسابهایی که ما کردیم متوجه شدیم که 50 میلیون نفر از جمعیت کشورمان در معرض خطر زلزله قرار دارند.
اینکه میگویند خانههایی که در تهران ساخته میشود تحمل 11 ریشتر زلزله را دارد، چقدر صحت دارد؟
اینها همهاش چرند است! چون اصلا امداد و نجات در تهران غیرممکن میشود. مخصوصا که در کوچههای 15،10 متری، ساختمانی 15 طبقه ساخته میشود. روز به روز جمعیت تهران زیاد میشود. حتی میتوان گفت هر دقیقه این جمعیت در حال افزایش است. حتی حاشیهنشینی و بافت فرسوده در تهران بسیار زیاد است. من اثبات میکنم که اگر زلزله چهار ریشتری در بافت فرسوده تهران بیاید، مسئلهساز میشود.
درباره زلزله چند روز پیش میگفتند اگر در شهر و منطقه مسکونی هم رخ میداد، خسارتی نداشت، درست است؟
من میتوانم اثبات کنم که اگر آن زلزله چهار ریشتری جوادآباد در یک روستا رخ میداد میتوانست حتی کشنده باشد.
چند درصد از کشور روی گسل قرار دارد؟
90 درصد از کشور روی گسل است. چرا باید زلزله 6.7 ریشتری در بم هزاران هزار کشته بدهد و اینهمه آدم سرگردان شوند. چرا باید زلزله 7.2 ریشتر در منجیل اینهمه کشته بدهد؟ چرا در ژاپن اینگونه نیست؟ چرا آسیبپذیری در کالیفرنیا و زلاندنو اینطور نیست؟ مسلم است که کشورهای حوزه مدیترانه مثل یونان، ترکیه و ایتالیا هم زلزله خیز هستند. استانبول که وضعیتش از ما بدتر است. اما آنها مسأله را جدی گرفتند، ولی ما بیشتر به چیزهای دیگر توکل میکنیم!
مثلا چه چیزهایی؟
ما بیشتر اعتقاد داریم اگر خدا بخواهد زلزله میآید. درست است که اگر خدا بخواهد، زلزله میآید اما با این کار، ما مسائل را به بالا میسپاریم و از خودمان سلب مسئولیت میکنیم.
یعنی به نیروهای ماورا بیشتر اتکا داریم؟
بله. در صورتی که ژاپنیها اینطور فکر نمیکنند و میگویند باید کار کنند و ایمنسازی را انجام دهند و بعد در معبدشان به راز و نیاز مشغول میشوند. ما فقط دعا و آرزو میکنیم اتفاقی نیفتد. در واقع داریم سلب مسئولیت میکنیم از وظایفی که به عهده بشر است. ما شعور داریم، خانه میسازیم ولی شیر با تمام زورش تنها کاری که میتواند بکند این است که به غار برود.
نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
اگر زلزله در تهران بیاید، کدام بخش بیشتر آسیب میبیند؟
شمال تهران زلزله خیزیاش بسیار شدید است، یعنی اگر زلزله بیاید شدتش در حدود 7.5 ریشتر هم خواهد بود. اگر شمال شرق تهران بیاید تا مرز هشت ریشتر میرود. زلزله خیزی شمال تهران قویتر خواهد بود. اما نکتهای را باید در نظر گرفت و آن این که در شمال تهران گِل زمین سفت است، منازل محکمتر هستند. اما در جنوب تهران زمین بسیار سست است. تمام آبهای تهران از کوههای البرز به سمت ورامین میرود. رسوبات سنگینش در شمال نشست میکند و رسوبات سبکش مثل شن در زمینهای کشاورزی میرود. ضمن اینکه فاضلابهای تهران هم به سمت جنوب تهران میروند.
پس جنوب تهران آسیبپذیرتر است…
بله. به خاطر جمعیت و بافت فرسوده، ساختمانهای غیرمتعارف با سازههای بد، به شدت آسیبپذیر است و زلزله زیر هفت ریشتر خرابش میکند. تمام جنوب تهران، چه جوادآباد و چه ورامین، همه زمینها نامناسب هستند و خانهها در این مناطق مقاوم نیستند.
اینکه در طی سی سال گذشته به غیر از چند زلزله بسیار خفیف، زلزله بزرگی در تهران رخ نداده، به این معنا است که اگر زلزلهای بخواهد در تهران بیاید خیلی بزرگ خواهد بود؟
من در مسجد سلیمان بزرگ شدم که در آن زمان، مدرنترین شهر ایران بود. چون خیلی زلزله میآمد، شرکت نفت خیلی به مقاوم بودن خانهها اهمیت میداد. هفتهای یک بار زمین میلرزید. زلزله کوچک در کشور فراوان است ولی زلزله بزرگ را میشود حساب کرد که ریتمش چطور است و چقدر خسارت وارد میکند ولی یادمان نرود که زلزله به دستور کسی عمل نمیکند. زلزله پدیدهای است که در طبیعت فوقالعاده ناهمگن اتفاق میافتد. از دوهزار سال پیش تا به امروز، زلزلههای 7 ریشتر بسیار زیاد در کشور رخ داده. طبق محاسبات و آماری که من دارم به طور کلی هر سال در کشور ما یک زلزله 6 ریشتری انتظار میرود. هر 10 سال هم یک زلزله هفت ریشتری در کشور ما اتفاق میافتد. حالا اگر این زلزله هفت ریشتری در بیایان باشد کسی کشته نمیشود اما اگر در شهرها باشد تعداد کشتهها زیاد میشود. اگر در تهران و جنوب تهران رخ دهد، تعداد کشتهها و زخمیها میلیونی خواهد شد و شهر تهران رو به تعطیلی میگذارد.
این تعطیلی در پی چند ریشتر زلزله در کشور رخ خواهد داد؟
اگر بالای 6.5 ریشتر باشد، تهران تعطیل خواهد شد. نقشههای تخلیه شهر تهران پیش من است. نقشههایی که میگوید مثلا ساکنان میدان هروی چطور منطقه را تخلیه کنند، یا منطقه یوسف آباد چطور. چند ماه پیش از من سوال شد که بعد از زلزله، زندهها باید کجا اسکان داده شوند؟ پیشنهاد من، بهشت زهرا بود. تمام قسمتهای تهران باید ستاد بحران داشته باشند و استانهای همسایه باید در زمان زلزله به آسیبدیدههای تهران کمک کنند.
الان این آمادگی در استانها وجود دارد؟
ما بیشترین آمادگی را روی کاغذ داریم! اما متاسفانه در عمل هیچی آماده نیست. ما همیشه باید آمادگی داشته باشیم چون تهران با توکیو و دیگر شهرهای دنیا فرق دارد.
این به خاطر شرایط ساختمانسازی است یا موقعیت جغرافیایی؟
هر دو! ساختمانهای ما فقط به ظاهر مهندسیساز هستند. ما در تهران حریم گسل را رعایت نکردهایم، در مناطق اطراف گسل نباید ساختمانی ساخته شود. اما ما روی گسل هم خانه ساختهایم. شمال تهران شیب زیادی دارد ولی زمین جنوب تهران بسیار ضعیف است و خیابانهای ما بدون برنامه، ساختمانسازی شده. من میتوانم خیلی ساده خانهام را در پیادهرو جلو ببرم. ما میتوانیم به راحتی قوانین را بخریم. در کشور آلمان، ژاپن و سوئیس که روی کوههای آلپ ساخته شده، کسی در اثر زلزله کشته نمیشود. در جنوب آلمان کسی در اثر زلزله کشته نمیشود. اما ما در تهران شاهد هستیم که وقتی میخواهند در فلان منطقه، خانهای بسازند، ساختمان کناریاش فرو میریزد. کسی که در آنجا به عنوان مهندس ناظر است، به راحتی خریداری میشود.
یعنی تقصیرها برمیگردد به شهرداری؟
بله. الان 220 سال است که تهران پایتخت شده، پیشنهاد من این بود که بخشی از پایتخت را منتقل کنیم. مالزی این کار را انجام داده. در جنوب کوالالامپور پایتخت دیگری ساخته شد و چند میلیون از جمعیت را به آنجا منتقل کردند. الان که با شما صحبت میکنم، یک سوم کارهای پایتخت روسیه در سنپطرزبورگ انجام میشود و بقیهاش در مسکو است.
خود شما در تهران زندگی میکنید؟
بله. استاد دانشگاه تهران هستم و هنوز در تهرانم. متاسفانه جماعت ما خرافی هستند. بیشتر به جن و پری اعتقاد دارند تا تواناییهایشان.
انتهای پیام
صراحت و شجاعت شما فوق العاده است آقاي عکاشه.
ولي کجاست گوش شنوا؟ بساز بفروش ها براي سود بيشتر با جان و مال مردم بازي مي کنند
هروقت اومد اونوقت بهش فکر ميکنند
اين استاد محترم از قبل از انقلاب تا الان دارن هشدار ميدن که قراره زلزله بياد، يه کم غير منطقي نيست اين بازه زماني؟
حضرت نوح هم 950 سال ميگفت قراره طوفان بياد و اومد ؛ چون طول کشيد يعني نمياد
خونه ات که تو سرت خراب شد اونوقت مي فهمي که راست مي گه!
يه آدم حسابي پيدا شد بگه از خرافه پرستي ايرانيا..دمش گرم
معماري غيراصولي که هم اکنون در حال اجراست کاملا سليقه اي است و هيچ گونه اصولي در ان رعايت نميشود. مطئمن باشيد با دو ريشتر اول تمام سنگهاي گرانيت که روي نما نصب شده ده درصد از مردم را ميکشد و با ريشتر چهارم تمام لوله هاي گاز که مثل يه کمربندي انفجاري تو تمام گوچه پس کوچه هاي تهران نصب شده بقيه مردم را به کشتن ميدهد. مطئمن باشيد که به ريشتر هاي بعدي نحواهد رسيد . پس بهتره که دنبال ستاد درست کردن و هزينه هاي بيهوده نباشيد . نه امبولانس بخريد نه ماشين اتش نشاني زيرا نه تنها کارايي ندارند بلکه پول بيت المال رو از بين خواهيد برد . پس بهترين کار اين است که فقط مردم چه کار کنند فقط دعا کنند چون هر تصميمي گرفته شود خوش بينانه اش صد سال طول خواهد کشيد مثل تصميم هاي ديگه .
متاسفانه جماعت ما خرافي هستند. بيشتر به جن و پري اعتقاد دارند تا تواناييهايشان.
دکتر با توجه به داده هاي برداشت شده اين اواخر اين هشدار رو دادن ولي صحبت اينجا با وضع گراني و ….. ايا مردم بايد به فکر زلزله باشن يا دولت بايد وضعيت فوق العاده اعلام کنه ؟
تعداد لرزه ها در قسمتهاي جنوبي استان تهران زياد شده اگه لرزه هاي پارسال رو با امسال همين موقع چک کنين ميبينين که امسال زياد و شما بايد خدارو شکر کنين که اين لرزه ها هستند اگه نبود فکر نميکنم زيادي جدي مي گرفتين
اينجوري که استاد ميگن بهتره از ارتش بخواهيم چندتا بمب افکن آماده داشته باشه وقتي تهران زلزله اومد، بيان بمبارانش کنن که لااقل مردم زجرکش نشن!
ممنون از ايسنا براي درج نظر اينجانب!
پدر علم زلزلهشناسی ایران، گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید پایتخت را جابهجا کنیم. حتما باید کشتههای ما میلیونی باشد تا باور کنید پایتخت باید جابهجا شود؟
دکتر بهرام عکاشه پدر علم زلزلهشناسی ایران، در همایش تخصصی پیشگیری از مخاطرات زلزله و لغزش لایههای زمین که دیروز (چهارم بهمنماه) در اهواز برگزار شد، اظهار کرد: 41 بلای طبیعی در جهان وجود دارد که 31 مورد آن شامل کشور ایران میشود. ایران جزو 10 کشور حادثهآفرین و بلاخیز جهان است و 75 میلیون نفر جمعیت کشور در معرض خطر این بلایا قرار دارند.
85 درصد مساحت کشور ایران به میزان زیاد و خیلی زیاد، زلزلهخیز است. نیمی از مردم کشور در 25 شهر زلزلهخیز زندگی میکنند. خطر زلزله در 83 درصد از شهرهای ایران زیاد و خیلی زیاد و در 16 درصد از شهرها متوسط است. تنها یک درصد از شهرهای ایران در معرض خطر زلزله نیستند.
بررسی زمینلرزههایی که از سال 1900 تا سال 2018 در کشور ایران رخ داده، نشان داده است که سرزمین ما استعداد زلزلههایی تا بزرگای 8 ریشتر را هم دارد. البته تنها مقیاس ریشتر مهم نیست، اگر سازه مقاوم باشد، حتی با زمینلرزههای 9 ریشتری نیز تخریب نمیشود.
آنچه مهم است درجه مرکالی است که میزان یا درجه تخریب را نشان میدهد. ممکن است که درجه مرکالی یک زلزله 8 ریشتری 5 باشد، اما یک زلزله 5 ریشتری درجه مرکالی 7 یا بیشتر را دارا باشد.نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
در واقع مقیاس ریشتر درجه انرژی آزاد شده زلزله را نشان میدهد که معیاری برای تخریب سازهها نیست. آنچه که مهم است، مقاوم بودن سازه است.
پدر علم زلزلهشناسی ایران، با تشریح وضعیت پهنهبندی خطر زلزله در خوزستان، بیان کرد: 17 شهر خوزستان از جمله آغاجاری، امیدیه، ایذه، باغملک، بهبهان، حسینیه، دزفول، دزآب، رامهرمز، سردشت، شوشتر، قلعهتل، مسجدسلیمان و صیدون از لحاظ زلزلهخیزی در معرض خطر زیاد قرار دارند. همچنین شهرهای اهواز، حمیدیه، رامشیر، سوسنگرد، شوش، ملاثانی، هویزه، الوان، بستان و عبدالخان، دارای خطر متوسط زلزله و شهرهای آبادان، اروندکنار، بندر امام خمینی(ره)، بندر ماهشهر، خرمشهر، سربندر، شادگان و چمران نیز دارای خطر کم زلزله هستند.
وی با بیان اینکه مسلما تهران شهری زلزلهخیز است، گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم باید پایتخت را جابهجا کنیم. حتما باید کشتههای ما میلیونی باشد تا باور کنید پایتخت باید جابهجا شود؟ کافی است زلزلهای 7 یا 7.5 ریشتری در تهران رخ دهد تا کل تهران برای چند سال از بین برود و در این صورت کشتهها هم میلیونی خواهد بود.
پدر علم زلزلهشناسی ایران ادامه داد: باید این موضوع را آن قدر بگوییم تا گوش شنوایی برای آن پیدا شود. اگر مثلا گسل شمال تهران فعال شود، درجه مکالی آن 9 است که میتواند همه چیز را نابود کند.
منبع: ایسنا
لوازم یدکی بسترن
لوازم یدکی سابرینا
لوازم یدکی ام جی
لوازم یدکی هایما
لوازم یدکی هایما s7
لوازم یدکی هایما s5
لوازم یدکی اچ سی کراس
لوازم یدکی تیوولی
دستگاه بسته بندی
دستگاه بسته بندی ادویه
تجهیزات دست دوم دندانپزشکی
دستگاه بسته بندی تنباکو
طراحی سایت در کرج
نوین شیروانی
سقف شیروانی
پوشش سقف سوله
سفال طبرستان
اپکس فایندر
اندو روتاری
تجهیزات دندانپزشکی
یونیت صندلی پارس طب
یونیت صندلی زیگر
پشم شیشه
پوشش سقف ویلا
فروش روف تایل
بالابر هیدرولیک
بالابر فروشگاهی هیدرولیک
بالابر فروشگاهی
سکوبندی آزمایشگاهی
هود شیمیایی آزمایشگاهی
نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
هود لامینار
طراحی سایت
، سئو و میزبانی وب
توسط شبدیز
«جدای از اینکه باید موارد ایمنی بیشتری در ساختمان ها رعایت شود، ضرورت دارد که پایتخت را هم از منطقه زلزله خیزی مثل تهران به جغرافیای امن تری انتقال دهیم.»
این نظر دکتر بهرام عکاشه متخصص زلزله شناسی است که برخی او را به عنوان پدر علم زلزله شناسی ایران می شناسند. زلزله چند روز گذشته در تهران، ترس و دلهره ای جدید به راه انداخته و خیلی ها را نگران کرده است که مبادا زلزله های بزرگ تری در راه باشد. همزمانی بحران کرونا و زلزله تهران نیز سلامت روانی بسیاری از ساکنان پایتخت را به هم ریخته است.
خیلی ها با خودشان فکر می کنند وقتی یک زلزله حدود پنج ریشتری در تهران که آوار فیزیکی چندانی هم نداشته، دو کشته و چندین زخمی بر جای گذاشته است، در صورت وقوع زلزله ای بالاتر از شش ریشتر، چه بحران بزرگی در انتظار تهران خواهد بود.
متخصصان و کارشناسان زلزله شناسی بارها اعلام کرده اند که خطر وقوع یک زلزله بزرگ در تهران اصلا دور از انتظار نیست. افزایش ایمنی ساختمان ها در تهران و آموزش و فرهنگ سازی می تواند تا حد زیادی از تبعات زلزله های بزرگ بکاهد.
دکتر بهرام عکاشه که حدود 84 سال دارد و دارای دکتری ژئوفیزیک با تخصص زلزله شناسی است و به عنوان بنیان گذار پایگاه های زلزله نگاری در ایران هم شناخته می شود در گفتگو با الف با صراحت تاکید می کند که با توجه به تقویم زلزله های تهران، تقریبا هر 150 سال یکبار، یک زلزله بزرگ در تهران اتفاق می افتد و حالا حدود 170 سال می شود که زلزله بزرگی در تهران رخ نداده است. بنابراین به باور این زلزله شناس، وقوع زلزله ای بزرگ در تهران اصلا دور از انتظار نیست.نظر دکتر عکاشه درباره زلزله تهران
عکاشه در ادامه به فعالیت های علمی و تجربی اش در حوزه زلزله نیز گریزی می زند و می گوید: «پس از اخذ مدرک لیسانس، برای یادگیری زلزله شناسی و ژئوفیزیک به کشور آلمان رفتم تا با یادگیری اصول ژئوفیزیک، علم زلزله شناسی را در دانشگاه های ایران راه اندازی کنم که خوشبختانه پس از شش سال که به ایران برگشتم، توانستیم به این هدف دست یابیم. همچنین ستاد بحران هم یکی دیگر از دستگاه هایی بود که توانستیم با زحمت های فراوان در کشور تاسیس کنیم. بارها در مناطقی که زلزله اتفاق افتاده حضور داشته ام. »
این پیشکسوت زلزله شناسی یادآور می شود که با استناد به داده های علمی می توان گفت کشور ایران به عنوان کشوری زلزله خیز است. بیش از 80 درصد ایران در شرف وقوع انواع بلایای طبیعی قرار دارد. رشته کوه زاگرس و البرز نیز فوق العاده زلزله خیر هستند و دائما در حال افزایش ارتفاع هستند.
به گفته وی یکی از عمده دلایل وقوع زلزله در ایران این است که صفحه های زیر دریای سرخ باز می شوند و باعث حرکت صفحه های زیرزمینی عربستان، خلیج فارس و در نتیجه ایران می شوند. به عبارت دیگر، یکی از عوامل زلزله خیزی کشور ایران، حرکت رشته کوه زاگرس به سمت شمال است. همینطور حرکت صفحات کوه های هیمالیا از سمت شرق و حرکت صفحه های زیرزمینی در کشورهای همسایه مثل عراق و سوریه از سمت غرب هم به این مساله دامن می زند. در واقع باز شدن صفحه های دریای سرخ عامل اصلی به وجود آمدن رشته کوه های زاگرس هم به حساب می آید. همچنین اگر ما به تاریخ منطقه تهران مراجعه کنیم، در سال های 743، 855، 957، 1177، 1283، 1665 و 1815 میلادی در منطقه جغرافیایی که امروزه شهر تهران در آن واقع شده، زلزله های شدیدی داشته ایم که به ثبت رسیده است. این زلزله ها به مرز 7.7 ریشتر هم می رسند. یعنی در چنین شدتی، هیچ بنایی نخواهد ماند.
وی درباره احتمال رخ دادن دوباره زلزله در شهر تهران نیز می گوید: ما در موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، روزانه زلزله های کوچکی را به ثبت می رسانیم، اما من ایمان دارم که زلزله های بزرگ تری در تهران رخ خواهد داد. کشور ایران جزو شش کشور اول بلاخیز در دنیا است. تمام مردم کشورمان روی گسل ها زندگی می کنند.
دکتر عکاشه درباره میزان خطرپذیری تهران در این باره نیز تاکید میکند که سرزمین ما زلزله خیز است. بیش از 90 درصد مردم تهران در مناطق زلزله خیز زندگی می کنند. همینطور که ارتفاع رشته کوه ها همچنان بالاتر می رود، این بلاخیزی کشور هم دائم در حال افزایش است. من معتقدم که تمام گسل های تهران، بخصوص گسل البرز و زاگرس فعال هستند. این فشردگی همواره وجود دارد. هندوستان فوق العاده زلزله خیز است و این ویژگی تا ایران ادامه پیدا می کند.
وی به مطالعات ژاپنی ها درباره زلزله تهران اشاره می کند و یادآور می شود به خاطر دارم که یک بار هم دولت ایران از ژاپنی ها خواست که زلزله خیزی تهران را مطالعه کنند. ژاپنی ها داده ها را جمع آوری کردند و گزارشی که ارائه شد کاملا وضعیت وخیم زلزله خیزی تهران را نشان می داد. بنابراین باید برای وقوع این رخداد بزرگ در تهران آماده باشیم.
آمادگی مسئولان در مواجهه با زلزله نیز نکته دیگری است که مورد اشاره دکتر عکاشه قرار دارد.این متخصص زلزله شناسی در این باره میگوید: در حال حاضر بیش از 100 پایگاه زلزله نگاری داریم. ستاد بحران کشور نیز ظاهرا همه امکانات را در دست دارد. با این وجود معتقدم یک روزی زلزله تهران باعث می شود که همه شهر به مخروبه ای تبدیل بشود. ما منتظر این بلا هستیم و ستاد بحران هم برای مقابله با این تبعات راه اندازی شده است. معتقدم اگر زلزله ای بزرگ در تهران اتفاق بیفتد، علاوه بر اینکه فیزیک شهر نابود می شود، متاسفانه میزان دزدی و غارت هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل به نیروهای امنیتی هم در کنار ستاد بحران نیاز است که از این غارت اموال جلوگیری کنند.
وی درباره راه های کاستن از آسیب های زلزله احتمالی تهران نیز معتقد است: پایتخت باید از تهران به جنوب ایران منتقل شود. هر جا که پایتخت باشد، جمعیت بیشتری را جذب می کند. ساختمان های 10 طبقه و آسمان خراش ها در کنار خیابان های کوچک در تهران متمرکز شده اند که مشخص نیست چه نوع دانشی پشتوانه چنین شهرسازی قرار گرفته است.تاریخ نشان می دهد که هر 150 سال یکبار، زلزله شدیدی در تهران اتفاق می افتد. از آخرین وقوع زلزله سهمگین در تهران، حدود 170 سال می گذرد و هر آن ممکن است تهران از بین برود و با خاک یکسان شود. بنابراین ضرورت دارد که هر چه سریع تر، شهرسازی ما اصلاح شود.
دکتر عکاشه تصریح میکند: انتقال پایتخت به سمت جنوب می تواند از تمرکز جمعیت در این نقطه زلزله خیز جلوگیری کند. حتی بین زاگرس و البرز، مناطقی مثل جنوب کاشان هم هستند که برای پایتخت بودن بسیار مناسب تر است. بنابراین معتقدم جدای از اینکه باید موارد ایمنی بیشتری در ساختمان ها رعایت شود، ضرورت دارد که پایتخت را هم از منطقه زلزله خیزی مثل تهران به جغرافیای امن تری انتقال دهیم.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
ما را دنبال کنید.
نی نی سایت
دیدگاهتان را بنویسید