نظر در مورد دکتر شاهین صحرایی

من عمل بینی انجام ندادم. یعنی بهتر است بگویم من در كل عمل زیبایی نداشتم. نه تزریق گونه، نه عمل بینی و نه هیچ عمل دیگری روی صورتم انجام ندادم. اما حقیقتاً فقط یك بار تزریق ژل لب داشتم. سال گذشته مدتی با تلویزیون كار نمی كردم و زمان جشنواره بود.

به پیشنهاد یكی از دوستانم كه مدام به من گفت خیلی تغییر می كنی اگر ژل بزنی، وسوسه شدم و پیش دكتری كه كل خانواده ما مشتری او هستند رفتم، در كل من عاشق زیبایی هستم و اطرافیان را تشویق به حفظ زیبایی می كنم اما نه برای خودم البته به هر كسی كه احتیاج دارد توصیه می كنم اما خودم حس می كنم نیاز به عمل ندارم.قدیم ها عمل زیبایی مختص پیرها بود ولی امروزه می بینیم كه جوان ها بیشتر گرایش به این كارها دارند. افراد پیر چون از زیبایی دور می شوند دلشان می خواهد دوباره زیبا شوند.

كسانی كه سن و سالی از آنها می گذرد در گفته هایشان می شنویم كه می گویند من جوان تر كه بودم پوستم خیلی خوب بود، یا گونه های زیبایی داشتم یا… همین امر باعث می شود كه افراد جوان به سمت جراحی و تزریق ژل و بوتاكس بروند اما همانطور كه گفتم این روزها جوان ها مدام دلشان می خواهد تغییر كنند. به ۲ علت؛ خود كم بینی و نداشتن اعتماد به نفس.من خودم هم دلم می خواست تغییری در صورتم به وجود بیاورم.

با یكی از دوستانم مطب دكتر رفتم كه ژل تزریق كنم اما نكته جالب اینكه او این كار را انجام نداد و من مقدار خیلی زیادی ژل به لب بالایم تزریق كردم. چشم تان روز بد نبیند. دكتر من خیلی خوب بود و همیشه می گفت تو با تزریق ژل شبیه فلان بازیگر سینمای تجاری می شوی و من هم جدی گرفتم و این كار را انجام دادم. در آن زمان كار تلویزیونی نداشتم و این ریسك را كردم. اصلاً حال آن روزهایم خوب نبود و گمان می كردم با این تغییر حالم بهتر می شود اما نه تنها بهتر نشد بلكه روز به روز بدتر هم شدم. به خصوص بعد از دیدن واكنش اطرافیانم.

شاید زیباتر شده بودم اما چون همه مرا می شناختند و از صورتم ذهنیت قبلی داشتند تا مرا می دیدند می گفتند: «وای! تو چرا این كار را كردی؟ سحر با آن صورت بكر به سینما معرفی شده بود.» زمانی كه برای نقش یلدا در كار آقای سهیلی زاده انتخاب شدم، او بچه هایی را كه انتخاب كرد برای سریال «دلنوازان» دوست نداشت صورت عمل شده ای داشته باشند. من هم صورتم دستكاری نشده بود و همین باعث شد خیلی دیده شوم. صورتم بكر و دست نخورده بود با ابروهای پهن.

زمانی كه ژل تزریق كردم در جشنواره، فیلم های من پخش می شد و به همین دلیل ناچار شدم در جمع حضور پیدا كنم. این در حالی بود كه هنوز لب هایم ورم شدیدی داشت و من ناچار بودم نشست مطبوعاتی داشته باشم. وای ی ی… عكس هایی كه از من انداختند و حرف ها و حاشیه ها كلی زیاد شد. طرفدارانم ناراحت شده بودند و آنهایی كه طرفدارم نبودند همه جا نوشته بودند ما كه می گفتیم صورتش عملی است باور نمی كردند حالا لب هایش او را لو داد…

خیلی از سوپراستارهای ما كلی صورتشان را تغییر دادند و دست كاری كردند اما تا این حد دچار حاشیه نشدند كه من شدم. شاید آنها از ورودشان همین گونه آمدند و من نباید این كار را می كردم. من چند روز بعد رفتم پیش دكتر و ژل را تخلیه كردم. درد بسیار شدیدی را تحمل كردم و فهمیدم سحر به عنوان بازیگر اصلاً نباید از این ریسك ها انجام دهد.

خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد

برای بازیگری كه با تغییرات چهره وارد كار و تصویر شود شاید جراحی زیبایی مشكل نداشته باشد، یعنی اگر من اول ژل تزریق می كردم و بعد برای نقشی انتخاب می شدم ایراد نداشت. در مصاحبه از من پرسیدند، معروفیت بهتر است یا محبوبیت؟ و من گفتم محبوبیت، شهرت می آورد و مهمتر است. من باز هم می گویم من اگر بازیگر شدم حق ندارم دیگر آنقدر به سر و صورتم دست بزنم كه ذهنیت مردم را به هم بریزم؛ آنها مرا با شكلی پذیرفتند كه وارد این محیط شدم. هنوز سن من كم است و افتادگی پلك، چروك صورت و… ندارم.

پس نباید دیگر این اشتباه را انجام دهم. من در مدتی انگار بیمار شده بودم و در آن روزها اعتماد به نفس نداشتم و باید حال بدم را با سفر و استراحت خوب می كردم نه با دستكاری صورتم. بدون بی حسی ژل زدم و كلی درد كشیدم و دوباره بدون بی حسی آن را تخلیه كردم. چون داروهای بی حسی روی صورتم اثر نداشت. اگر كسی نیاز به جراحی داشته و پول هم داشته باشد و این كار را انجام ندهد واقعاً آدم نادانی است. می گویند خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد؛ پس باید هركسی به زیباتر شدن فكر كند.

خودم را همین جوری كه هستم دوست دارم

اگر هر فردی حس كند كه خودش را دوست دارد حتی اگر نقصی دارد، این كافی است ولی اگر نقصی وجود دارد كه اعتماد به نفس را كم می كند باید آن را رفع كند. مادرهایی كه این مصاحبه را می خوانند این نكته را بدانند كه بداید از كودكی به دختر و پسرتان اعتماد به نفس بدهید و آنها را تایید كنید. مادر و مادربزرگم همیشه می گفتند: ‌«قربون دختر خوشگلم برم…!» و این ملكه ذهن من شد كه صورت زیبایی دارم… و آنقدر این جمله را شنیدم كه دیگر باور كردم زیبا هستم و بیشتر باید به درون و سیرت زیبا فكر كنم.

وقتی سیرت زیبا باشد آن مهربانی و صداقت و پاكی در چشم ها تبلور پیدا می كند و منعكس می شود. بعضی ها زیبایی ظاهری ندارند اما ۲ جلسه كه با آنها برخورد می كنیم، می بینیم چقدر این آدم زیباتر از قبل دیده می شود. پس داشتن زیبایی ظاهر، هیچ نیست… بعضی ها هم زیبا بوده اما در اصطلاح عوام، نچسب هستند. آنها آدم هایی هستند كه درونشان زیبا نیست و موج منفی دارند.

هیچ لذتی بالاتر از غذا خوردن نیست!

اهل رژیم غذایی هستم و از طرف پدر و مادر، ژن چاقی دارم. قدم ۱۷۰ سانتی متر و وزنم ۵۸ كیلوگرم است اما به شدت مراقب وزنم هستم. یك دوره بود كه خیلی ورزش می كردم اما الان وقت نمی كنم و فقط رژیم می گیرم و گریه می كنم. بعد از اینكه یك عالمه غذا می خورم كلی گریه می كنم… انگار در دنیا هیچ لذتی بالاتر از غذا خوردن نیست.

به شدت غذا دوست دارم؛ كاملاً سیر كه شدم افسرده می شوم و گریه می كنم؛ طوری كه مجبور شدم مشاوره بگیرم. به دكتر گفتم نمی توانم جلوی اشتهایم را بگیرم… سر فیلمبرداری كه هستیم اصلاً غذا نمی خورم. دوره ای بود كه تا غذا می دیدم، گریه می كردم. كه چرا این غذا را جلوی من گذاشتند؟ مرغ پخته را می دیدم می گفتم طفلكی را چرا پختید…؟ دكتر آنقدر با من حرف زد و روش هایی به كار برد كه بهتر شدم. رژیم سخت گرفتم و مشاوره هایی كه رفتم باعث شد این حالت كمتر شود. برای درمان این حالت ها ظرف غذا را بزرگتر كردم و مقدار غذا را كمتر و این را پذیرفتم كه من اشرف مخلوقات هستم؛ باید همه چیز بخورم و دلم برای مرغ و گوسفند نسوزد.

من هیچ وقت صورتم را جراحی نخواهم كرد

دوستم بینی اش را ۳ بار عمل كرد و در آخر هم درست نشد. پره بینی دوستم ایراد داشت، سه بار عمل كرد و تنها نقصی كه دكتر نتوانست رفع كند، همان پره بینی بود. خب این زیباتر شدن نیست. حتی یكی از دوستانم ژل تزریق كرد و بدنش حساسیت شدیدی به این تزریق نشان داد و لبش كج شد و دكتر گفت دیگر نمی توانم درستش كنم. حتی بعد از تخلیه لبش مثل قبل نشد. با توجه به این اتفاق ها آدم كمی ترسو می شود، البته من ریسك پذیر هستم اما روی صورتم دیگر كاری انجام نمی دهم.

ورود به سینما آسان است اما…

اولین بار من برای بازی در فیلم سینمایی «لج و لجبازی» تست دادم و حدود ۶۱ نفر در انتخاب نهایی بودیم و در نهایت كسی را خواستند كه شبیه سارا خوئینی ها یا امیر جعفری باشد كه قرار بود نقش پدر و مادر من را داشته باشند. نظر نهایی را گریمور و كارگردان با هم می دادند. گریمور گفت گونه هایش شبیه ساراست و با گریم می تواند شبیه تر هم بشود و به این ترتیب، من انتخاب شدم. خانم مهدیه اعرابی، گریمور كسی بود كه باعث انتخاب من شد.

البته زیبایی صورت هم شرط است و بازیگر باید قابلیت دیده شدن را داشته باشد اما بازی من باعث شد كه بمانم و دوباره انتخاب شوم. من بازی بیلبورد نیستم اما مطمئناً زیبایی صورت و بازی، هر دو برای ماندن مهم است. ورود به سینما آسان است و ماندن در آن دشوار. تهیه كننده و كارگردان با پول می توانند خیلی ها را وارد كنند ولی آیا آن فرد برای دفعه دوم و سوم هما انتخاب می شود؟ من در مورد خودم می گویم كه صورتم بكر و دست نخورده بود یا آن مدل ابروهای یلدا، آن نقش كلی روی ابروی بازیگرها در كارهای بعدی تاثیر گذاشت. یادش بخیر؛ سال ۸۸ من ۲۱ ساله بودم كه آن نقش را بازی كردم.

زیبایی مصنوعی ارزش ندارد

من به گونه ام ژل تزریق نكرده ام. دروغ گفتن توهین به شعور مخاطب است و عكس بچگی ام را به شما نشان می دهم تا ثابت كنم عمل نكرده ام. به نظر من در دوره ما صورت ها همه یك شكل شده و این اصلاً خوب نیست. لب ها، بینی ها و ابروها همه یك شكل است. خدا آدم ها را متفاوت آفریده و این زیباست؛ نه اینكه در یك مهمانی لباس ها كه بر اساس مد همه یك شكل است، بینی ها همه كوچك و سربالا، لب ها هم كه هم ژل زده، ابروها هم تتو شده و… آیا این زیبایی مصنوعی ارزش دارد؟ دختری كه در ۲۰ سالگی این كارها را انجام می دهد دیگر لطافتی ندارد و وقتی ۴۰ ساله شد دیگر می خواهد چه بكند؟ از لطافت جوانی باید لذت ببریم و این جراحی ها را بگذاریم برای زمانی كه زیبایی ما كم می شود و شاید اعتماد به نفس ما را تحت الشعاع قرار دهد.

سحر دختری لوس و اطواری است؟

زمانی كه فیلم سینمایی «دردسر بزرگ» را بازی كردم، خودم هم در خیابان حس كردم كه همه نسبت به من این برداشت را دارند كه فردی لوس و نازپرورده هستم. در آن فیلم نقش همسر حامد كمیلی را داشتم. پریسا دختر پولدار و لوسی بود كه خیلی ادا داشت و با انگشت اشاره با همه سلام و خداحافظی می كرد. همه در خیابان با من با همان حركت سلام می كردند و در حالی كه هر گونه نقش بازی می كنم اما هنوز هم در ذهن مخاطب همان یلدا باقی مانده ام. من خیلی هم شیطون و پرسروصدا هستم. به شدت مسئولیت پذیرم. با اینكه تك فرزند هستم اما اهل قهر نیستم. باید اعتراف كنم كه نق نقو و خواب آلود هستم. از سروصدا فراری ام و در خانه وقتی تنها باشم، هیچ صدایی شنیده نمی شود؛ نه تلویزیون و نه موزیك. در كل آدم شلوغی هستم اما در تنهایی از سروصدا و شلوغی فاصله می گیرم.

توصیه آخر من به خانم ها

یك زن كامل، زنی است كه سالم باشد. به غذا خوردنش، به پوست و مو و لباس پوشیدن و… اهمیت بدهد. توصیه ام این است كه تا ازدواج می كنید زیبایی خود را كنار نگذارید و حس كنید به هدفی كه می خواستید رسیدید. من بازیگر هستم و بیشتر به این نكات اهمیت می دهم و حس می كنم من هستم و یك قاب صورت.

باید زیبا و سالم باشم تا حسم را به مخاطب برسانم اما همه خانم ها باید به این نكات اهمیت بدهند و این اول احترام به خودمان است و در نهایت احترام به بیننده و كسانی كه در كنار ما زندگی می كنند. آدمی كه سلامت روح داشته باشد می تواند به هم كمك كند. یك زن ایده آل باید به ظاهرش توجه كند. اغلب زن ها می گویند من دیگر مادر شدم و از من گذشته. اگر این زن به خود و سلامت روحش اهمیت ندهد چطور می خواهد آرامش و سلامت را به خانواده و فرزندش منتقل كند؟ پس در هر كاراكتری كه هستیم (مادر، همسر، دختر و…) به زیبایی و سلامت روح و جسم باید اهمیت دهیم و نقص هایمان را رفع كنیم.

“ سحر قریشی: مخالف جراحی زیبایی ام! ”

هنگامه حمید زاده ????

نام: دکتر شاهین صحرایی

تخصص: جراح و متخصص گوش ، حلق و بینی معروف شده چه سبکی عمل می کنه؟ طبیعی توضیحات بیشتر: مراجعه کننده مرد زیاد داره چه نوع بینی هایی رو بهتر عمل میکنه؟ استخوانی ، گوشتیها رو زیاد دست نمیزنه کاملا طبیعی درمیاره ناراضی چند درصد؟ ناراضی داره کل هزینه عمل: آدرس: شریعتی ، روبرو پارک شریعتی ، کنار پیتزا در به در، ساختمان پزشکان شریعتی تلفن: 22883455 پذیرش: ؟ حق ویزیت مشاوره: 20000 تومانآدرس سایت: ؟

 

+ گزارش مطب گردی کاربران

 

نظر در مورد دکتر شاهین صحرایی

 

**** مطب گردی **** آخرین قسمت() : صحرایی **** 4تا کار بیشتر ندیدم … یکی در نگاه اول خوب بود اما از نگاه دوم به بعد ایرادها هویدا میشد ازین قرار : یکی از پره ها خط داشت یکی نداشت … از نیم رخ هم تیغه یه مقدار دو تیکه بود … یعنی قوس به نوک که رسیده بود شکسته بود … نمیدونم چه طوری منظورمو بفهمونم! خودش راضی بود به رضای دکتر … در جواب اینکه چندوقته عمل کردی هم گفت : یه سال نشده !! خب حتما خیلی سخت بوده حساب کردن سن دماغش !! یکی دیگه که یه ساله بود و خودشم راضی نبود ایرادهاش ازین قرار بود : از نیم رخ همون مشکل قبلی رو داشت … جای بخیه هاش بعد از یه سال قرمز بود و کاملا مشخص بود ! خودشم یه جایی رو روی تیغه ش نشون میداد و میگفت اینجا خالیه و اصلا غضروف نداره! من دست نزدم دیگه ببینم راست میگه یا نه؟ میگفت تنفسم هم مشکل داره !! فرم کلی بینیش هم قشنگ نبود … میگفت دکتر هم همش میگه فکر میکنی! هیچی نیست!! اینقد ابراز نارضایتی کرد که یکی از کسایی که اومده بود با دکترترمیم کنه مثلا اومد جو رو درست کنه و ما مشاوره هارو به سمتِ پیچ هدایت بکنه گفت تو این همه مدتی که من میام ایشون اولین نفری هستن که ناراضی هستن وگرنه کارشون خیلی خوبه! همه راضین! یکی دیگه هم که هیچی! دماغش کج بود … دقیق میشدی تو صورتش دماغش وسط ابروهاش نبود !!! دیگه اینقد کج بود که شوهر ِ همه جور دماغ پسند ِ منم بگه کجه !! خودش راضی بود !!! هر مریضی 20 دقیقه کمتر از اتاق بیرون نمی اومد !! کلافه کننده بود! بالاخره نوبت ما شد … دکتر گرد و قلقلی … عین ادم برفی … با یه کروات که نقش همون شال گردن آدم برفی رو ایفا میکرد! تکیه کلامش هم “عزیزم” بود … اصلا نیگا نمیکرد تو چه شخصیتی داری ؟ با کی اومدی؟ کلا همه عزیزش بودن ! تازه فهمیدم چکار میکنه 20 دقیقه مردمو معطل میکنه … آقا با دوربینش از رخ و نیمرخ عکسای افتضاااااح میندازه ازت و بعد جلوی همراهت عکسارو میاره تو فتوشاپ باز میکنه و بعد تو سکوت تو دو دقیقه نیم رختو عمل میکنه ! بعدم سیو میکنه و میبندتش و بقیه 20 دقیقه رو بهت خیره میشه ! اصلا نگفت چه مشکلاتی داری؟ چکار میخواد بکنه؟ فقط گفت نوک بینیت بیشترش پوسته و غضروفاش نازکه و نمیشه خیلی مانور داد و اگه مشکلت فقط با نوکشه خیلی امیدوار نباش خوب بشه و بعدش با یه قیافه ی بی حوصله گفت مگه اینکه نوکشو با غضروف بشه یه کارایی کرد (یعنی میخواست بگه دماغتو میشه درست کرد ولی من حوصله غضروف کاری ندارم … من هلو برو تو گلو عمل میکنم کلا) اولین دکتری بود که این حرفو زد و من رو به فکرهای عمیقی فرو برد ! اون پنسه انبره چیه میکنن تو دماغ ؟ اونکه چراغ داره نه … یه ابزار معمولیه سیاه داشت باهاش سوراخارو می کشید بالا مثلا توی دماغو با چشم غیر مسلح ببینه … اینقد بو میداد که نگووو معلوم بود تو دماغ شونصدنفر رفته …نزدیک بود بالا بیارم اه کثیفففففف هیچی دیگه قیمت هم 4700 داد ! کلا 5دقیقه بیشتر تو اتاقش نبودم … بعدم گفت خدافظ “عزیزم” و همه چی همونجا پشت در اتاقش تموم شد رفت… *** اون موضوع غضروفای نوک رو به نادریان که گفتم گفت بله باید حتما با غضروف نوک رو تقویت کرد … اگه دکتری ناشی باشه و فقط غضروف برداره تا نوکو کوچیک کنه وبعد پوستتو بکشه روش چندوقت بعد، دماغت به روزگار سیاه میشینه!!*****

تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شرکت الودکتر می‌باشد.

ثبت نام شما با موفقیت انجام شد

پس از تایید توسط مدیر می توانید وارد سایت شوید

بستن
دیدن پست در اینستاگرام
نی نی سایت

• 
  دکتر مژگان سام نژاد
• 
  خرید تشک در گرگان
• 
  شعب بانک انصار در تهران
• 
  درباره بانک آینده
• 
  سراج شیراز