رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی
رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

دوستی دختر و پسر هایی که هدف های غیر از ازدواج دارند پایدار نیستند و فقط باعث وابستگی و ایجاد مشکلات در زندگی هر دو طرف می شود.

برخی از دوستی های قبل از ازدواج بین دخترها و پسرها ، دوستی هایی هستند که هدفی غیر از ازدواج دارند . این نوع دوستی ها پایدار و بلند مدت نیستند و مشکلات زیادی را برای دختران و پسران در پی دارند که در این بخش این مشکلات را بررسی می کنیم.

روابط عاطفی

دوستی های قبل از ازدواج بین دختران و پسران که با هدف غیر از ازدواج صورت می گیرد مشکلات پی در پی را برای جوانان دارد . جوانانی که با این هدف با یکدیگر دوست می شوند ، دچار وابستگی عاطفی می گردند که قطع رابطه را برای آنان سخت می کند .

اغلب این دوستی ها با آشنایی ناکافی و معیارهای نادرست تشکیل شده است و هر یک از طرفین در این نوع دوستی ها مسئولیت برقراری رابطه را بر عهده نمی گیرند. به عنوان مثال دختر و پسری را در نظر بگیرید که با یکدیگر با قصد غیر از ازدواج دوست شده اند و طرف مقابل خود را بر اساس معیارهای ازدواجشان انتخاب نکرده اند زیرا قرار نیست با یکدیگر ازدواج کنند ، چنین دوستی هایی فقط به ضرر افراد تمام می شود و مشکلات روحی فراوانی برای آن ها به بار می آورد .رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

 

همانطور که گفتیم افرادی که با هدف غیر از ازدواج با یکدیگر دوست می شوند ، چون بر اساس معیارهای ازدواج انتخاب نشده اند معمولا افرادی هستند که کیفیت اخلاقی پایینی دارند و به درد ازدواج نمی خورند. دختر و پسری که با یکدیگر با هدف یر از ازدواج دوست هستند در آینده دو حالت برایشان به وجود می آید :اولین حالت این است که آن ها بعد از مدتی به خاطر مشکلاتی که وجود دارد دوستی خود را برهم می زنند وبسیار ضربه روحی خواهند خورد .

حالت دوم وقتی است که طرفین به یکدیگر وابستگی عاطفی زیادی پیدا می کنند و نمی توانند از یکدیگر جدا شوند ، در این حالت طرفین تصمیم به ازدواج می گیرند ککه کار غیرعاقلانه ای است زیرا طرف مقابلشان را بر اساس معیارهایشان انتخاب نکرده اند و او مناسب ازدواج نیست.

در این گونه روابط حداقل شناخت وجود دارد و فردی که برای این نوع دوستی انتخاب می شود معیارهای اخلاقی مورد نظر فرد دیگر را ندارد مثلا در برخی موارد دختران حدی از یک رابطه را می پسندند اما پسران پا را از این حدود فراتر می گذارند و خواسته بیشتری دارند ، در این روابط دختران به علت ترس از دست دادن دوستی شان تسلیم خواسته طرف مقابل خود می شوند.

بنابراین بهتر است این نوع دوستی ها را یکدفعه به پایانرساند زیرا کم کردن تدریجی رابطه و تنزل آن به یک دوستی معمولی موثر نیست زیرا طرفین رابطه عاطفی با یکدیگر برقرار ساخته اند و ممکن است مشکلات روحی آنان را بیشتر شود.

 

بدبینی

یکی از مشکلات دوستی های زودگذر و حساب نشده، بدبینی است که اثرات منفی شدیدی در ذهنیت آنها درباره جنس مخالف می گذارد.

انگیزه های متفاوت در دوستی

هدف پسرها و دخترها از دوستی متفاوت است و وقتی انگیزه و هدف افراد از ایجاد رابطه متفاوت باشد، برای هر دو طرف مشکل ایجاد خواهد شد دخترها این روابط را مقدمه ازدواج می پندارند ولی پسرها بیشتر به قصد کنجکاوی، محک زدن توان اجتماعی خود در برقراری رابطه با جنس مخالف و گاهی نیز گذران وقت وارد رابطه می شوند.

اجبار به ازدواج

بیشتر خانواده های ایرانی ، نگاه مثبتی به چنین روابطی به ویژه اگر نیت ازدواج در آن نباشد، وجود ندارد. بسیاری اوقات آشکار شدن رابطه یا ایجاد شرایطی در آن که مغایر با ارزش های شخصی یا خانوادگی افراد باشد، سبب می شود تا خانواده ها طرفین را به سمت وصلت های اجباری سوق دهند.

 

روابط عجولانه

بسیاری از این افراد از ترس اینکه مبادا تنها بمانند، با عجله دوستانی برای خود انتخاب می کنند که چون با دقت و حوصله نبوده است برای آنها مشکلاتی به وجود می آورد.

تغییر دیگری

گاهی در این دوستی ها دو طرف سعی در تغییر دیگری می کنند که چون همه افراد ترجیح می دهند همان گونه که هستند مورد پذیرش قرار گیرند دچار مشکل می شوند . به همین دلیل تلاش در تغییر دیگری در جهت دلخواه خود در بسیاری موارد با ناکامی مواجه می شود و اگر هم طرف مقابل به اجبار به آن تن در دهد، با دلخوری، انتظار متقابل و کاهش اعتماد به نفس همراه خواهد بود.

قطع رابطه

قطع این گونه روابط که در آن دختر و پسر مدت زمان طولانی را با یکدیگر دوست بوده اند بسیار مشکل است و به اندازه از دست دادن یک عزیز زجر آور است اما باید توجه کنید که اگر می خواهید رابطه تان را به پایان برسانید ، بهتر است قطع رابطه یکدفعه ای باشد و تدریجی نباشد و در این دوران نباید به گریه ها و خواهش ها و…طرف مقابل خود اعتنا کنید و برای اینکه بتوانید به زندگی عادیتان برگردید لازم است با واقعیت رو به رو شوید و چند ماه ناراحتی تان را کنترل کنید. به یاد داشته باشید اگر مدام امیدوارانه به فکر از سرگیری رابطه باشید، نمی توانید به زندگی عادی و معمول تان باز گردید.

یک نکته مهم

اگر تصمیم به قطع رابطه گرفتید، این جدایی باید یک باره و برای همیشه صورت گیرد و نه به صورت تدریجی یا با کم کردن رابطه زیرا کم کردن تدریجی رابطه موثر نیست و تنزل رابطه به یک دوستی معمولی هم موثر نخواهد بود زیرا طرفین با یکدیگر رابطه عاطفی دارند.

دوستی برای شناخت جنس متفاوت

برخی از افراد با این هدف وارد دوستی با طرف مقابل خود می شوند که در نظر دارند یکدیگر را برای ازدواج بیشتر بشناسند اما این نظر کاملا غلط است . اگر می خواهید به شناخت بیشتری قبل از ازدواج برسید راه دیگری نیز به جز این دوستی های بی اساس وجود دارد . برای به دست آوردن این شناخت حتما لازم نیست با یکدیگر دوست شوید و روابط عاطفی برقرار کنید بهتر است رابطه ای مانند دو هم کلاسی یا دو همکار، داشته باشید و پا را فراتر از آن نگذارید .

امروزه یک ذهنیت نادرست در برخی از جوانان ما شکل گرفته که هر چه دوستی های قبل از ازدواج آن ها بیشتر باشد می توانند در انتخاب همسر بهتر عمل کنند اما نمی دانند که افرادی که دوستی با آدم های بیشتری را تجربه کردند و به قول معروف دوست دختر و یا دوست پسرهای بیشتری داشته اند، بعد از ازدواج رضایت کمتری از زندگی شان دارند و مشکلات بیشتری را تجربه خواهند کرد.

 

بک لینک در پارس نیوز
۰۹۹۰۱۷۰۰۰۱۴
_________________

سئو سایت

خرید بلیط هواپیما

تور مشهد

خرید قهوه گانودرما

خرید فالوور اینستاگرام

خرید ملک در ترکیه

خرید رپورتاژ آگهی

آمار کرونا

نصب ایزوگام در تهران

رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

بازسازی خانه

دانلود فیلم

مجتمع فنی ونک

خرید ارز دیجیتال

سیگنال فارکس

خرید فالوور ایرانی

خرید فالوور ایرانی از فالوور بند

خرید فالوور خارجی ارزان

خرید لایک واقعی دیجی فالوور

خرید بک لینک

رپورتاژ تسمینو

لیزر موهای زائد

دانلود سریال جدید

خرید بک لینک

موسسه پژوهشی مشاوران تهران

موسسه حقوقی تهران وکیل

وکلای آریا دادیار

پرایس اکشن

بهترین جراح بینی شیراز

سئو سایت

هاست ایران

نهال بادام

دندانپزشک شیراز

بازار بورس

soda ash price

sodium bicarbonate price

crypto signals

دانلود فیلم

خرید خانه در استانبول

خرید دوره آموزشی

دانلود آهنگ های پرطرفدار جدید

ثبت برند

بازیگران ایرانی

خرید دستگاه کارتخوان

عطاری آنلاین

لیفت نخ

قیمت تتر

قيمت بيت كوين

لوازم بی ام و

دانلود اهنگ

ساخت سایت فروشگاهی

معروف ترین استاد ارز دیجیتال

خرید فالوور اینستاگرام

قيمت بيت كوين

تالار عروسی

رزرو هتل

طراحی سایت صرافی

حرف آخر

پاسپورت دومینیکا

طراحی سایت در کرج

فروش نایلون حبابدار ، قیمت نایلون حبابدار

قیمت ارز دیجیتال

چاپ رول آپ

طراحی لوگو

رژیم کتوژنیک

کمپرسور اسکرو

قيمت بيت كوين

خرید فالوور اینستاگرام

خرید NFT

کلیه حقوق این سایت متعلق به «پارس نیوز» و هرگونه استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است

روابط دختر و پسر یکی از موضوعاتی است که در سنین نوجوانی برای افراد شدیدا جذاب به نظر می‌رسد. در این سنین روابط دختر و پسر بخش زیادی از درگیری‌های ذهنی افراد را تشکیل می‌دهد. این دغدغه ذهنی در سال‌های بعد اما با شدت و شکل‌های متفاوت همچنان ادامه پیدا می‌کند. نیاز بنیادی انسان برای ارتباط دلیلی بر درگیری ذهنی او درباره روابط دختر و پسر است. ارتباطات انسانی اشکال مختلفی به خود می‌گیرند از دوستی صمیمانه با یک هم جنس تا روابط عاطفی با جنس دیگر و یا مهر و شفقت نسبت به اعضای خانواده. همان قدر که نیاز به دوست یک نیاز بنیادی در افراد می‌باشد، نیاز به ارتباط عاطفی با جنس دیگر هم بنیادی و اساسی است. موضوعی که در این روابط اهمیت دارد، سالم بودن آن‌ها است. مشاوره روابط عاطفی میتواند اطلاعات مفیدی در این زمینه در اختیار شما قرار دهد.

دختران و پسران در فضاهای مختلفی در کنار هم و با هم تعامل می‌کنند. برای مثال دانشگاه، محل کار، کلاس‌های آموزشی، مراکز تفریحی و… . در سال‌های اخیر علاوه بر این موارد، محیط مجازی محلی برای گسترده‌تر شدن و راحت‌تر شدن این ارتباطات فراهم کرده است. مسلما نمی‌توان تمامی روابطی که دختران و پسران در این محیط‌ها باهم برقرار می‌کنند را به چشم روابط عاشقانه یا همانطور که برخی بیان می‌کنند جنسی و شهوانی نگاه کرد. افراد می‌توانند در این محیط‌ها با هم ارتباط برقرار کرده، تعامل داشته، رفت و آمد کرده بی آنکه لزوما عاشق هم شوند.  پیشنهاد می‌کنیم مقاله رابطه سالم را مطالعه کنید.

انواع مختلف روابط دختر و پسر شاملِ دوست دختر و دوست پسر، آشنایی قبل از ازدواج، ازدواج، همکار، دوست اجتماعی، هم کلاسی و… می‌شوند. به دلیل پیچیدگی روابط انسان نمی‌توان انتظار داشت که همیشه روابط به یک شکل باقی بماند. نوع و شکل روابط در طی زمان ممکن است تغییرات گسترده ای بکنند. همه روابطی که ذکر شد به صورت بالقوه این امکان را دارند که به شکل صحیح ادامه یابند و هیچ آسیبی برای طرفین ایجاد نکنند. برای تغییر نوع روابط هر دو نفر باید از تغییرات به وجود آمده آگاهی یافته و به توافق برسند.

در بسیاری موارد افراد از نوع رابطه‌ای که دارند مطمئن نیستند؛ آیا تنها به صورت دوست اجتماعی هستید و یا روابط عاطفی پیچیده‌تری دارید؟ آیا تنها به عنوان دوست دختر، دوست پسر کنار هم وقت می‌گذرانید و یا مقصودتان ازدواج است؟ برای اطمینان از قصد طرف مقابل در رابطه با شما و اطمینان از نوع رابطه‌ای که با او دارید لازم است به بررسی دقیق رابطه بپردازید. در این زمینه پیشنهاد می‌کنیم مقاله بررسی رابطه را مطالعه کنید.رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

اولین قدم در این راه خودشناسی است. فردی که خود را نشناسد و نداند از خود و دنیا چه چیزهایی می‌خواهد، نمی‌تواند با دیگران به درستی ارتباط برقرار کند. اول بدانید در ارتباطتان از فرد مقابل، به خصوص جنس مخالف چه چیزی می خواهید؟ در هر کدام از روابط گفته شده چه خط قرمزهایی برای خود تعریف می‌کنید؟ دوست دارید روابط شما با جنس مخالف چگونه پیش برود؟ چه توقعاتی دارید؟ مهم‌تر از هر چیز این که آیا در این رابطه خود حد و مرزی مشخص کرده‌اید؟ برای کسب اطلاعات در زمینه حد و مرز در روابط کلیک کنید.

اگر پاسخ سوال‌های فوق را بدانید، در موقعیت‌های اجتماعی با دید باز عمل خواهید کرد. هرجایی که احساس کردید خط قرمزهایتان نادیده گرفته می‌شود، می‌توانید با جراتمندی نیازها و خواسته‌های خود را روشن کنید. با مواضع مشخص برخورد کرده و در مواقع لزوم می‌توانید موقعیت را ترک کنید و از آسیب به خود جلوگیری کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه جراتمندی کلیک کنید.

پس مهم‌ترین کار این است که بدانید چه چیزهایی برای فردی در شرایط شما مناسب است. این امر را هیچ کس نمی‌تواند برایتان روشن کند جز خودتان. فکر کنید و از دیگران مشورت بگیرید ولی این به این معنی نیست که اجازه دهید دیگران برایتان تصمیم بگیرند.

اصولا انسان‌ها در بستری از روابط اجتماعی زندگی می‌کنند و می‌توان گفت موجوداتی اجتماعی هستند. بنابراین برای کسب مهارت‌های اجتماعی نیاز به آموزش و تمرین دارند. هرکدام از روابطی که در آن حضور پیدا می‌کنیم به شناخت ما از جنس مخالف کمک می‌کند. در واقع در رابطه با یک فرد دیگر است که می‌فهمیم چگونه فکر می‌کند، و چه چیز‌هایی دوست دارد. علاوه بر این در این گونه روابط است که خودآگاهی افراد تقویت می‌شود. می‌توانیم متوجه بشویم در ارتباطاتمان چه چیزهایی می‌خواهیم و چه چیزهایی نمی‌خواهیم. علاوه بر این مهارت ایجاد رابطه مؤثر را تمرین می‌کنیم.

در جوامعی که کودکان را از سنین پایین از هم جدا می‌کنند و خط کشی‌های سفت و سخت برای آن‌ها در نظر می‌گیرند، افراد در اولین برخورد با جنس مخالف احساس سستی و ضعف خواهند کرد. دست و پایشان را گم می‌کنند و احتمال برخوردهای احساسی و ناشیانه و در نهایت کشیده شدن به سمت رابطه ناسالم در آن‌ها بیشتر می‌شود.

یکی از جنبه‌های عدم سلامت در چنین رابطه‌هایی تن دادن به رابطه جنسی و ترد شدن از جانب طرف مقابل است که پیامدهای روحی مخربی را به ویژه برای دختران به همراه دارد. برخی تنها با هدف ارضای نیاز جنسی به جنس مخالف نزدیک می‌شوند و از طریق رابطه مستقیم و یا سکس چت سعی در ارضای نیاز جنسی خود دارند.

برای جلوگیری از آسیب در روابط دختر و پسر چه باید کرد؟

شما نمی‌توانید مانع از روابط فرزندان خود با جنس مخالف شوید؛ چرا که همه‌ی افراد در دوره‌ی خاصی از زندگی نیاز به برقراری رابطه عاطفی با دیگری را دارند و اعمال سخت‌گیری‌های افراطی و منع آن‌ها از این کار به افزایش چالش‌های والد فرزندی و آسیب‌های روحی روانی منجر می‌شود. خانواده‌ها و محیط زندگی افراد بیشترین نقش را در جلوگیری از آسیب‌ها در روابط دختر و پسر دارند. در ادامه مهم‌ترین عوامل در جلوگیری از آسیب‌ها را شرح داده‌ایم:

وقتی کودکان هر دو جنس از کودکی با هم بزرگ شوند، جنس مخالف برایشان موجوداتی افسانه‌ای نخواهد بود. مثلا بودن کودکان در مهدکودک کنار یکدیگر، بازی کردن کودکان با هم تحت نظارت والدین، رفتن به محیط‌هایی که از هر دوجنس در آن حضور دارند مانند کلاس‌های زبان، هنر و… می‌تواند کمک کننده باشد.

با ترساندن آن‌ها و بیان داستان‌هایی که حاوی بد نمایی جنس دیگر می‌باشند، سطح اعتماد آن‌ها را پایین می‌آورید. نتیجه این امر در آینده ممکن است جلوگیری از روابط دوستی باشد، اما نهایتا در زندگی زناشویی‌شان هم اختلال ایجاد می‌کند. این امر در بسیاری موارد باعث عدم درک درست دختر و پسر از یکدیگر می‌شود و احساس تنهایی در رابطه عاطفی رخ می‌دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد احساس تنهایی در رابطه عاطفی کلیک کنید.

در خانواده، جمع‌های دوستانه و ارتباطات اجتماعی‌تان اجازه بدهید فرزندان با دیگر اعضای جمع که از جنس دیگر هستند، تعامل کرده و به گفتگو بپردازند و آن‌ها را بشناسند. کودکان را به تعامل با یکدیگر تشویق کنید. می‌توانید گاهی دوستان فرزندتان را که از جنس مخالف هستند به خانه‌تان دعوت کنید و با نظارت بر بازی‌های آن‌ها بستری برای تعامل فراهم کنید. این کار مهارت‌های اجتماعی آن‌ها را نیز در آینده بهبود می‌بخشد.

با فرزندانتان گفتگو کنید، نظراتشان را جویا شوید، فضایی از تفاهم و صلح ایجاد کنید. مثلا اگر دیدید فرزندتان رفتار ناشایستی از خود نشان می‌دهد به جای سرزنش کردن وی می‌توانید به او بگویید: آیا فکر نمی‌کنی بهتر بود آن رفتار را جور دیگری انجام می‌دادی؟ حتما نیاز است دلایل منطقی خود را هم بیان کنید. برای کسب اطلاع درباره انواع مهارت های زندگی کلیک کنید.

در مورد خطرات روابط باز برایشان بگویید. مسائل جنسی، خطر آسیب، تجاوز و… را متناسب با سن آن‌ها و با مشورت از روانشناس شرح دهید. حواستان باشد آن‌ها را نترسانید. صرفا خطرات را گوشزد کنید و در کنار آن خوبی‌هایش را هم برایشان بگویید. آموزش مهارت‌های اجتماعی، مهارت خودآگاهی و مهارت جرات مندی به فرزندان آن‌ها را از بسیاری خطرات حفظ می‌کند. مشاوره خانواده به والدین جهت شناسایی موقعیت‌های مناسب برای رشد فردی فرزندان و روابط دختر و پسر خدمات ارائه می‌دهد. 

ارتباط با جنس دیگر، مسئله‌ای نیست که بخواهید آن را سرکوب کرده و یا با رویکردهای قدیمی به آن بپردازید. مانند هر مسئله دیگری، این مسئله هم خاکستری است. نقاط مثبت و منفی خود را دارد و این نحوه برخورد فرد با آن هاست که مشخص می‌کند، آیا آسیبی وجود خواهد داشت یا خیر؟ پس بیایید مسائلی از این دست را واقع بینانه بررسی کنیم و بدانیم هیچ حکم کلی و نسخه قطعی برای روابط انسانی وجود ندارد. برای دریافت مشاوره روانشناسی از مرکز مشاوره حامی هنر زندگی کلیک کنید.

ثبت دیدگاه فقط برای اعضای سایت امکانپذیر است. لطفا
ثبت نام کنید.

من با بخش عمده ای از مطالب این مقاله کاملا مخالفم. علل آسیب پذیر بودن رو خیلی یک جانبه بهش نگاه کردید. تجربه در سطح جهانی ثابت کرده که عکس این حالت (آزادی در روابط با جنس مخالف) خیلی آسیب زا تر هست. و خیلی موضوع رو صفر و صدی بررسی کردید و گفتید که ممانعت از روابط فرزندان با جنس مخالف به رابطه جنسی و طرد شدن از طرف مقابل ختم میشه در حالی که اگه این مساله حقیقت داشت درصد زیادی از نوجوانان ایرانی رو به همین شکلی که گفتید درگیر میکرد. در حالی که در بیشتر مناطق کشور این روابط در بین نوجوانان خیلی محدوده و بالعکس در جوامعی که با این طرز فکر جلو رفتن و محدودیت ها رو برداشتن عکس این حالت پیش اومده و بارداری در سنین پایین و … شایع تر هست. در آخر از نظر من خط قرمزها باید وجود داشته باشه و نمیشه یه نوجوون رو در اوج احساسات دوران نوجوانی وارد یه رابطه ناصحیح (هر نوع رابطه ای حتی در حد دوست اجتماعی) کرد و بعد ازش انتظار داشته باشیم که با منطق جلوی خیلی از اتفاقا رو بگیره و مشخص کردن این خط قرمز ها بعد از ورود به رابطه هم برای خانواده و هم برای خود نوجوون (یا حتی جوان) تقریبا غیر ممکنه و کمترین آسیبش آسیب روحی و عاطفی برای اون نوجوون و خصوصا دختر هست.

با توجه راه های ارتباطی که برای اغلب نوجوانان میسر شده، منع کامل و محدود کردن نوجوان امکان پذیر نیست و یا با انجام این کار باعث سرکوب بسیاری از مسائل تنها در کوتاه مدت میشید. هدف ما از نوشتن این مقاله ترویج آزادی در روابط با جنس مخالف و یا حتی انکار اون هم نیست (این موضوع به حیطه کاری ما مربوط نمیشه). تنها با توجه به مشکلات و مسائلی که در سطح جامعه در حال مطالعه و بررسی آن ها هستیم ، در این مقاله سعی کردیم جهت جلوگیری از بسیاری از مسائل که طی تجربیات چند سالمون از صحبت با خانواده ها و جوانان به دست آوردیم راهکار ارائه بدیم.
در نهایت سبک های تربیتی مختلفی با توجه به فرهنگ های مختلف وجود داره و نمی تونیم هیچ کدوم رو برتر از دیگری بدونیم . از اینکه نظرتون رو با ما در میان گذاشتید سپاسگزاریم.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

۹۸/۰۸/۲۴
مشاوره خانواده

۱۶ نظرها

در صورتی که در حین و یا پس از مطالعه مطلب زیر در خصوص
“دوستی دختر و پسر از نظر روانشناسی”

نیاز به مشاوره و کسب اطلاعات بیشتری در این زمینه یا موضوعات دیگر دارید، میتوانید با مرکز الومشاوره تماس بگیرید. تا سوالات و ابهامات شما به طور کامل برطرف شوند
۹۰۹۹۰۷۲۹۵۸
تماس فقط از تلفن ثابت بدون کد و صفر
مشاورین ما همه روزه (حتی ایام تعطیل) از ساعت ۸ صبح الی ۱ بامداد آماده پاسخگویی به تمامی سوالات شما میباشند
 

در صورتی که در حین و یا پس از مطالعه مطلب زیر در خصوصرابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

“دوستی دختر و پسر از نظر روانشناسی”

نیاز به مشاوره و کسب اطلاعات بیشتری در این زمینه یا موضوعات دیگر دارید، میتوانید با مرکز الومشاوره تماس بگیرید. تا سوالات و ابهامات شما به طور کامل برطرف شوند

۹۰۹۹۰۷۲۹۵۸

تماس فقط از تلفن ثابت بدون کد و صفر

مشاورین ما همه روزه (حتی ایام تعطیل) از ساعت ۸ صبح الی ۱ بامداد آماده پاسخگویی به تمامی سوالات شما میباشند

در نگاه کلی به کیفیت زندگی انسان در می‌ یابیم که انسان برای احساس خوشبختی و رهایی از دلتنگی به دوست و همدم احتیاج دارد. از آنجایی که در ارتباط با جنس مخالف رغبت و انگیزه بیشتری وجود دارد ، تمایل آقایون و خانم‌ ها به هم بیشتر می‌شود. روانشناسان لازم است این تذکر را به افراد بدهند تا ارتباطی که در راستای آرامش و تعالی خاطر نیست ، اصلاح شود.
دختر و پسر در تعامل باهم احساس آرامش و امنیت ، تعلق خاطر ، مالکیت ، وابستگی ، دلبستگی ، تنش و ناسازگاری ، عادت یا یکنواختی ، ضربه‌های روحی و … را به نسبت خاصی تجربه می‌کنند. هر چقدر که در یک رابطه انرژی مثبت بیشتری باشد ، تداوم رابطه نیز بیشتر خواهد شد. هر چقدر که در یک رابطه ناسازگاری‌ ها و ضربه‌ ها بیشتر باشد آن رابطه تلخ ‌تر و کوتاه مدت تر می شود. چنانچه مایل هستید تا اطلاعات بیشتری در مورد “ دوستی دختر و پسر از نظر روانشناسی” بدانید این مطلب را تا انتها مطالعه نمایید. 

جوانانی که با هدفی غیر از ازدواج با یکدیگر دوست می شوند ، دچار وابستگی عاطفی می گردند که قطع رابطه را برای آنان سخت می کند . اغلب این دوستی ها با آشنایی ناکافی و معیارهای نادرست تشکیل شده است و هر یک از طرفین در این نوع دوستی ها مسئولیت برقراری رابطه را بر عهده نمی گیرند.

چنین دوستی هایی فقط به ضرر افراد تمام می شود و مشکلات روحی فراوانی برای آن ها به بار می آورد . لیکن باید توجه کنید که اگر قصد پایان دادن به رابطه دوستی تان را دارید ، بهتر است قطع رابطه یکدفعه ای نبوده و تدریجی باشد و در این دوران نباید به گریه ها و خواهش ها و… طرف مقابل خود اعتنا کنید و برای اینکه بتوانید به زندگی عادیتان برگردید لازم است با واقعیت رو به رو شده و چند ماه ناراحتی خود را کنترل کنید.

یکی از مشکلات دوستی های زودگذر و حساب نشده ، بدبینی است که اثرات منفی شدیدی در ذهنیت آن ها درباره جنس مخالف خواهد گذاشت.

هدف پسر ها و دختر ها از دوستی متفاوت است. زمانی که انگیزه و هدف افراد از ایجاد رابطه متفاوت باشد ، برای هر دو طرف مشکل ایجاد خواهد شد. دخترها این روابط را مقدمه ازدواج می پندارند. ولی پسرها بیشتر به قصد کنجکاوی ، محک زدن توان اجتماعی خود در برقراری رابطه با جنس مخالف و گاهی نیز گذران وقت وارد رابطه می شوند.

اکثر خانواده های ایرانی ، نگاه مثبتی به چنین روابطی به ویژه اگر نیت ازدواج در آن نباشد، ندارند. بسیاری اوقات آشکار شدن رابطه یا ایجاد شرایطی در آن که مغایر با ارزش های شخصی یا خانوادگی افراد باشد ، سبب می شود تا خانواده ها طرفین را به سمت وصلت های اجباری سوق دهند.

گاهی در این دوستی ها دو طرف سعی در تغییر دیگری می کنند. که چون همه افراد ترجیح می دهند همان گونه که هستند مورد پذیرش قرار گیرند ، دچار مشکل می شوند . به همین دلیل تلاش در تغییر دیگری در جهت دلخواه خود در بسیاری موارد با ناکامی مواجه می شود. و اگر هم طرف مقابل به اجبار به آن تن در دهد ، با دلخوری ، انتظار متقابل و کاهش اعتماد به نفس همراه خواهد بود.

ارتباطات آنلاین می‌تواند برای هرکسی جنبه‌های هیجان انگیز زیادی داشته باشد. ارتباط و آشنایی اینترنتی در اینستاگرام و تلگرام به خودی خود امری اشتباه نیست. اما لازم است در دوستی‌ های آنلاین بسیار محتاطانه رفتار کنید. گرچه رفتارهای روانشناختی و احساسات متقابل ما در دنیای مجازی درست همانند دنیای واقعی است. اما در ارتباطات عاطفی که به طور کلی بر پایه ارتباط مجازی شکل گرفته‌اند ، شخص بیشتر ممکن است دچار سردرگمی و بی‌اعتمادی شود.

به طور کلی در فضای مجازی ، به خاطر محدودیت در ادراک ارتباطی ، اطلاعات شناختی لازم کسب نمی‌شود. همچنین در ارتباطات مجازی زمینه بیشتری برای مورد سو قصد قرار گرفتن و کلاهبرداری فراهم است. به طور کلی می‌توان گفت در فضای مجازی ما فقط بخشی از شخصیت و هویتمان را می‌توانیم به طرف مقابل معرفی کنیم و شناخت همه جانبه طرف مقابل نیز ممکن نیست. این موضوع دلیل اصلی برای مناسب نبودن فضای مجازی برای آشنایی و برقراری رابطه عاطفی و ازدواج است.

از نظر اسلام زن و مرد دو موجودی هستند که مکمل یکدیگرند و مسلما یکی از نیازهایی که زن و مرد به همدیگر دارند ، نیاز جنسی است. اما براورده شدن این نیاز باید در چهارچوب قوانین اسلام باشد تا به عفت طرفین هیچ گونه خدشه ای وارد نشود.

از نظراسلام ، هر گونه ارتباط بین دختر و پسر ، قبل از ازدواج ، اعم از ارتباط مستقیم و غیر مستقیم ، اگر با قصد لذت (جنسی) باشد و ترس افتادن به گناه در آن ارتباط وجود داشته باشد ، جایز نبوده و اشکال دارد. اما ارتباط شغلی و یا علمی و تحصیلی ، اگر باعث فتنه و فساد نشود و موازین شرع در آن رعایت شود ، اشکال ندارد.

بله ، پسر و دختر از ابتدای کودکی تا ازدواج با تعامل اجتماعی سالم با افراد مختلف از هر جنسی می‌توانند ایده آل‌های خود از شریک زندگی آینده را تعیین و تکوین نمایند.  در اینجا فرد خاصی مد نظر نیست بلکه از طریق تعامل اجتماعی سالم شرایط ایده آل زندگی مشترک را در طول زندگی یاد می‌گیرند

با توجه به توضیحات قبلی ارتباط اجتماعی سالم و رشد یافته نیاز و گرایش طبیعی هر دو جنس است. برای هیچ کدام نمی‌توان سهمی ‌بیش از دیگری قائل شد.

خانواد ه‌ها باید از لحاظ فکری رشد داده شوند و راهکار های شرعی و اخلاقی برای ارتباط سالم اجتماعی تبیین گردد. تا زمانی که هر گونه ارتباط بین دختر و پسر به رفتار‌های رشد نیافته و سطح پایین مانند دوستی و روابط تلفنی و محرمانه خلاصه گردد ، معلوم است که خانواده‌ ها هیچ گامی ‌برای بهبود اوضاع روابط دختر و پسر بر نخواهند داشت.

این نیاز را نباید سرکوب کرد. بلکه باید آن را بطور منطقی و قابل قبول شرع و اخلاق پاسخ داد. و برای آن راه حل یا جانشین مناسب ارائه کرد.

نیاز به تعامل اجتماعی بین دو جنس در تمام دوران زندگی وجود دارد. چون این یک نیاز انسانی و اجتماعی است. هیچ انسان سالمی‌ به تنهایی و دور از اجتماع قادر به ادامه حیات نیست. اما رشد بعضی نیاز‌ها در جامعه ما گاهی قارچ گونه می‌شود. یعنی نیاز به تدریج در طول زمان بدون پاسخ مانده و سرکوب می گردد و بلاخره روزی بدون رعایت هیچ معیار اخلاقی و اجتماعی و شرعی و بدون برنامه سر از خاک بیرون می‌آورد و همانی می شود که در مورد نوجوانان حدود ۱۵ الی ۱۷ ساله بیشتر مشاهده می‌کنید.

چنانچه مایل هستید می توانید مطالب دیگر ما را در زمینه روابط زناشویی موفق ، روابط زناشویی موفق در دوران عقد و نامزدی  را نیز مطالعه نموده و یا با کارشناسان ما در مرکز الو مشاوره در تماس باشید.

در صورتی که در حین و یا پس از مطالعه مطلب زیر در خصوص
” دوستی دختر و پسر از نظر روانشناسی ”

نیاز به مشاوره و کسب اطلاعات بیشتری در این زمینه یا موضوعات دیگر دارید، میتوانید با مرکز الومشاوره تماس بگیرید. تا سوالات و ابهامات شما به طور کامل برطرف شوند
۹۰۹۹۰۷۲۹۵۸
تماس فقط از تلفن ثابت بدون کد و صفر
مشاورین ما همه روزه (حتی ایام تعطیل) از ساعت ۸ صبح الی ۱ بامداد آماده پاسخگویی به تمامی سوالات شما میباشند
 

در صورتی که در حین و یا پس از مطالعه مطلب زیر در خصوص

” دوستی دختر و پسر از نظر روانشناسی “

نیاز به مشاوره و کسب اطلاعات بیشتری در این زمینه یا موضوعات دیگر دارید، میتوانید با مرکز الومشاوره تماس بگیرید. تا سوالات و ابهامات شما به طور کامل برطرف شوند

۹۰۹۹۰۷۲۹۵۸

تماس فقط از تلفن ثابت بدون کد و صفر

مشاورین ما همه روزه (حتی ایام تعطیل) از ساعت ۸ صبح الی ۱ بامداد آماده پاسخگویی به تمامی سوالات شما میباشند

شما می توانید در قسمت دیدگاه سوالات خود را با مشاوران ما درمیان بگذارید … 

برچسب هاالو مشاوره دختر و پسر دوستی مشاوره تلفنی تحصیلی و خانواده

  ازدواج برای غربی ها رابطه‌ای خصوصی و شخصی است. ولی وقتی زن و مردی …

سلام.من دختری ۱۹ ساله هستم که بیشتر از ۱ سال هست که با یکی از پسر های هم کلاسی ام دوست هستیم. هم سن هستیم. رابطه مون جدیه و قصد داریم که ازدواج کنیم. خانواده ی هر دوتامون هم در جریان این ارتباط هستن. به خاطر شرایط خانوادگی اون توانایی ازدواج زود رو نداره. پسری هست که میگه فشار جنسی روش زیاده و دیگه توانایی تحمل کردنش رو نداره. جوری هست که واقعا مشخصه که این قضیه خیلی بدخلقش کرده. ار اوجایی که رابطه مون جدیه و واقعا پاک همدیگه رو دوس داریم اصلا همچین فکری روی من نداره که بخواد با من رابطه جنسی برقرار کنه. واسه همین تصمیم گرفته به مراکزی که صیغه موقت انجام میدن واسه جوونا مراجعه کنه و کسی رو صیغه موقت کنه تا نیازش برطرف شه. باهام این قضیه رو مطرح کرد که ببینه می تونم کنار بیام یا ترجیح میدم رابطه رو تموم کنم. قبلا هم راجع به فشار جنسیش صحبت شده بود ولی به خاطر من اقدام به صیغه نکرد. با توجه به اینکه می دونم تو شرایطیه که واقعا راهی به جز این نداره با این که مخالفم به نطرتون باید ادامه بدم یا تموم کنم ارتباطو؟رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

با سلام
چنین توجیهی برای شما و هیچ خانمی پذیرفته نیست سن شما کمه و شدیدا تحت تاثیر احساسات هستید ایشان قصد دارد از این طریق شما رو مجاب به رابطه کند و گرنه دلیلی ندارد اینطور مسائل را برای شما بازگو کند تا حس حسادت شما را تحریک کند. بهتره ایشان به کار خودش برسد و شما نیز از همین امروز برای همیشه پرونده این دوستی رو ببندید(دقت کنید برای همیشه )

سلام من یه دوس پسر دارم که حدودپنج ماه دوستیم وقتی دوس پسرم حرفی باز میکنه از رابطه وعاشقانه حرف میزنه وقتی میخوایم خداحافظی کنیم میگه شوخی کردم زیاد جدی نگیر مشکلش چیه من دوس پسرم رودوس دارم چیکار کنم

با سلام
لطفا اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم. روابط بدون هدف می تواند فرد را تا مدت ها درگیر کند و به همین دلیل بی هدفی می تواند رابطه را به دو جهت متفاوت هدایت کند و نیاز است که هدف های هریک از شما از این رابطه مشخص شود تا بتوانید رفتارها و صحبت های این آقا را بهتر درک کنید.
هریک از شما چند سال دارید؟
چند مدت است همدیگر را می شناسید؟
رابطه شما به صورت مجازی می باشد یا در دنیای واقعی؟
از ایشان پرسیده اید هدفشان از این ارتباط چیست ؟
معیارهای شما برای انتخاب این آقا چیست و چه هدفی از این رابطه دارید؟

سلام.خسته نباشید.من پسری ۱۸ ساله ام و در یک خانواده مرفع زندگی میکنم . یکی دو سالی است که خواهر زاده زن داییم که یک سال از من کو چکتر هستش خیلی به من ابراز علاقه میکنه و در خواست ارتباط با منو داره. به نظر شما رابطرو با ایشون شروع کنم یا خیر؟مرسی

با سلام
دقت کنید که شما در سن حساسی قرار دارید و در این سن توجه به جنس مخالف کاملا قابل درک می باشد اما بهتر است اینگونه روابط در این سن شکل نگیرد چون می تواند بر دیگر اهدافتان تاثیر منفی بگذارد سعی کنید اینگونه احساسات خود را مدیریت کنید تا زمان مناسب تا از نظر رشد عقلی ، عاطفی ، اجتماعی ، جنسی و… به رشد کامل برسید و در آن زمان می توانید یک رابطه مناسب تر و موفق تر تشکیل بدهید . در این سن امکان وابستگی زیادی وجود دارد مخصوصا برای خانم ها و بعد ممکن است اگر یکی از شماها تصمیم به جدایی بگیرید فرد مقابل بخاطر خیال پردازی که مخصوص سن شما می باشد و وابستگی که در او شکل گرفته است آسیب ببیند و از نظر روحی بهم بریزد و همین وابستگی می تواند باعث شود هردوی شما از اهدافتان دور شوید چون در این سن تمام تمرکز شما بر این رابطه گذاشته می شود.

سلام،خسته نباشید.من دختر ۲۰ ساله ای هستم که حدود ۷ ماهه با پسری که همکلاسیمه دوست شدم من به شدت اونو دوس دارم ولی بعضی وقتا که عصبی میشم حرفایی میزنم که درست نیست ولی اونم میبخشه البته فقط من مقصر نیستم بعضی وقتا اونم مقصره،چند روز پیش بازم کاری کردم که ازم ناراحت شد ولی اینبار رابطه رو تموم کرد من به شدت ناراحت بودم واسه همینم بهشون دوباره پیام دادم و دوبارن رابطه شروع شده ولی ایشون میگن شاید مثل سابق نشم،ب تازگی فهمیدم که میخوان بذن یه شهر دیگه ای که ازم خیلی دوره و اینکه تولد دوستاش هم میره که مختلطه و این ب شدت منو عذابم میده من نمیتونم ازش جدا شم ولی از یه طرفم کلی ناراحتم لطفا راهنماییم کنید

با سلام
دقت کنید که داشتن هدف در روابط دوستی می تواند در عملکرد بهتر و درک رفتارهای طرف مقابلتان به شما کمک کند .
هریک از شما از این رابطه چه هدفی دارید؟
شما چه توقعاتی در این رابطه دوستی دارید؟
واکنش شما به رفتارهای ایشان چگونه می باشد و ایشان چگونه پاسخ می دهند؟
رابطه جنسی بین شما وجود دارید؟
معیارهای شما برای انتخاب ایشان چیست؟

تشکر از مطالب خوبتون
من ۲۴ سالمه تا الان یک
دونه دوست دختر نداشتم
یعنی تا به حال نتونستم با دختر دوست بشم یا ارتباط برقرار کنم یا پیشنهاد دوستی بدمهم خجالتی و موذب و هم ترس شدید دارم وقتی میرم تو خیابون دختر پسر های دیگرو میبینم باهم هستن همون ددوست دخترو دوست پسر را رو باهم میبینم میریزم بهم افسرده میشم خوم میخورم اذیت میشم زیاد چیکار باید بکنم

با سلام
شما برای اینکه از این وضعیت خارج شوید می بایست اعتماد به نفس خود را تقویت کرده و وارد رابطه با جنس مخالف شده تا در موقعیت قرار گرفته تا حس خجالتی بودن شما تا حدودی کاهش یابد و به مرور زمان چگونگی ارتباط برقرار کردن را خواهید آموخت.

ممنونم چه طوری اعتماد به نفسمو بالا ببرم و چه جوری وارد رابطه با جنس مخالف شم برای اولین بار خواهشا کمکم کنید

با سلام
شما می توانید برای دریافت راهنمایی های بیشتر با مشاوران ما تماس بگیرید تا اطلاعات کاملتری را در اختیارتان قرار دهیم و یا مطالب افزایش اعتماد به نفس ما را مطالعه نمایید.

سلام ،من دختری ۱۵ساله هستم با پسری که ۲۰سالشه دوستم ،خیلیم همو دوس داریم ،خانواده پسر از دوستیه من با پسرشون مطلع هستن ،ولی خانواده من ،مادرم فهمید گف که دیگه اجازه حرف زدن ندارم ،ولی پنهونی حرف میزنم ،چون واقعا همو دو س داریم ،در طول این ۵ماهی که باهم هستیم ،هیچ بحث یا دعوایی نداشتیم ،باهم میسازیم ،نظر شما چیه ،باهم باشیم یا نه؟؟؟؟

با سلام
شما برای تصمیم گیری در مورد اتتخاب همسر و اولویت بندی برای زندکی مشترک سن کمی دارید و بهتر است زمان بیشتری برای تصمیم گیری نهایی به خود بدهید و میتوانید به صورت کنترل شده به دوستی خود برای کسب شناخت بیشتر ادامه دهید.

سلام من یه دختر ۱۷ساله هستم یه پسر عاشق من شده با این که بهش میگم من علاقه ای به تو ندارم میگه نداشته باش تو فقط باش چیکار کنم

با سلام
چنانچه علاقه ای به آن فرد ندارید بهتر است اصلا وارد رابطه نشده و آن را وابسته خود نکنید زیرا مسلما وی شکست بدی خواهد خورد و شما را مسئول این شکست خواهد دانست.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌ سایت


تماس از تلفن ثابت بدون کد و صفر 9099072958

رابطه دختر و پسر؛ دختران حتماً بخوانند

۱۳۹۷/۰۱/۲۵


۵۷۹۷۳۳ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

بنظرتون کسی تو دنیا هست که عشق و تجربه نکرده باشه؟بلاخره همه ی ما یه روزی دلمون برای یه نفری لرزیده، قلبمون تند تند زده و با همه ی وجودمون یکی رو خواستیم.یه وقتایی در یه نگاه عاشق شدیم و دلباختیم یه وقتایی هم نه با شناخت طرف یک دل نه صد دل شیفته و شیدای او و رفتارش شدیم. در ادامه  مقاله روانشناسی عشق به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد.

برای مشاوره با بهترین روانشناسان در حوزه روابط پیش از ازدواج به صفحه دکتر فرزانه محمدی مراجعه نمایید

البته عشقی که ازش حرف می زنیم هر نوعی میتونه باشه.از عشق دخترپسرا گرفته تا عشق مادر به فرزند و …
اما برای اینکه بدونیم اصلا این عشق چجوری بوجود میاد و چی میشه که آدم و گرفتار خودش میکنه و گاها خواب و خوراک و ازمون میگیره باید بریم سراغ روانشناسی عشق تا ببینیم اصلا فلسفه این عشق و عاشقیا چیه؟واقعا آدم فقط یبار عاشق میشه یا نه؟ و کلی سوالای دیگه که همه مون دوست داریم ازش سر در بیاریم مخصوصا دخترا که عاشق مطالب روانشناسی عشق دختر به پسر هستن.پس همراهمون باشین.

عشق مجموعه ای از عواطف و رفتارهایی است که با شور و شوق، صمیمیت و تعهد همراه است. عشق چیز پیچیده و جذابیه که نمیشه خیلی تعریفش کرد چون بیشتر احساس میشه و میتونه خیلی از جنبه های زندگی ادم رو تحت تاثیر قرار بده.شدت عشق میتونه متفاوت باشه و با گذشت زمان تغییر کنه.

عشق میتونه به احساسات مثبت مثل شادی، سرخوشی، هیجان و یا به احساسات منفی مانند حسادت و استرس منجر بشه.رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

در مشاوره پیش از ازدواج یک سری سوالاتی پرسیده می شود که میزان عشق واقعی را می توان فهمید جهت مطالعه به صفحه مشاوره قبل از ازدواج مراجعه نمایید

این روانشناسی می گوید که عشق با رفتار و نگرش فرد ارتباط دارد و از آنجاییکه هسته اصلی آن احساس است می تواند بصورت ذهنی مورد بررسی قرار بگیرد و بطور سیستماتیک تحلیل شود.

ما اغلب شنیده ایم که عشق را بعنوان عمیق ترین و مرموزترین احساسات توصیف می کنند به این دلیل که کل زندگی ما را احاطه کرده است.در این روانشناسی، محققان چندین تئوری برای درک عشق ارائه کردند که ما آنها را بیان می کنیم:

بر اساس تئوری چرخ رنگی عشق از یک روانشناس کانادایی، ۶ نوع عشق اصلی وجود دارد که به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می شود:اروس، لودوس، استورگ در دسته انواع عشق اولیه و مانیا، پراگما، اگیپ جزء عشق ثانویه هستند.
ما در این مقاله به شرح کامل اروس پرداخته و توضیح مختصری در مورد سایر گونه های عشق خواهیم داد.

دختران معمولا بخاطر حجب و حیایی که دارند نمیتوانند رک و راست احساساتشون رو بیان کنن.شاید این حرف که دخترا اهل نازن و پسرا اهل نیاز باعث بشه خانوم ها کمی غرور داشته باشن و احساسشون رو مخفی کنن.اما قدرت عشق رو نمیشه دست کم گرفت.

در روانشناسی عشق دختر به پسر این مساله بررسی شده و نتیجه حاکی از این بوده است که دختران از یک طرف نمی خواهند عشقشان را به زبان بیاورند ولی از سوی دیگر با رفتار و نگاهشان طوری به طرف حالی میکنند که او را دوست دارند.البته بگذریم از آن دسته خانوم هایی که جسارت ابراز احساس به مرد مورد علاقه شان را دارند و بدون تعارف حرف دلشان را می زنند.

از اونجایی که دخترها نسبت به پسران روحیه حساس و لطیف تری دارند و زود درگیر احساس می شوند بهتره که قبل از اینکه وارد رابطه عمیق با فرد مقابل بشوند و یک دل نه صد دل عاشق شوند، کمی عاقلانه تر عمل کنند و ابتدا شناخت کافی نسبت به پسر بدست بیاورند تا مبادا در اینگونه روابط آسیب ببینند.

روانشناسی عشق یک طرفه به مواردی اشاره می کند که در آن فرد، احساسات عاشقانه و پرشوری نسبت به شخصی دارد اما فرد مقابل هیچ پاسخی به حس او نمی دهد و حتی اهمیتی هم برای این عشق قائل نیست.

یکی از راه های جذب افراد داشتن اعتماد به نفس، جهت مطالعه بیشتر به صفحه افزایش اعتماد به نفس مراجعه فرمایید

کم نیستند کسانی که عشق بی پاسخ یا یک طرفه را تجربه کرده اند و مدت زمان زیادی کسی را دوست داشته اند و به او ابراز علاقه کرده اند اما جوابی از آن شخص دریافت نکرده اند.گاها دیده شده این افراد تا مدت ها نتوانسته اند کسی دیگر را دوست بدارند چراکه عشق اول خود را از یاد نبرده اند.

در روانشناسی عشق مردها بیان شده که اگرچه مردان و زنان دارای تفاوت های اجتماعی، جنسیتی و … هستند اما از نظر عصب شناختی خیلی شبیه یکدیگرند.به همین دلیل خیلی از خصوصیاتی که در روانشناسی عشق مردان گفته می شود در مورد زنان هم صادق است.

مثلا چیزی که خیلی توجه مرد را به خودش جلب می کند ظاهر زن است.اگرچه که همه ی ما عاشق زیبایی هستیم اما این خصوصیت در آقایان پررنگ تر است.مردها ممکن است عاشق صدای خنده یک خانم شوند یا از ویژگی های اخلاقی-رفتاری، سخت کوشی و … یک زن خوششان بیاید.

مطمئنم بحث در مورد انواع عشق برای شما هم جالب شده.اما متاسفانه مقاله داره طولانی میشه و ما نتونستیم توضیحات کاملی در خصوص گونه های مختلف عشق ارائه بدیم اما قول میدیم که در آینده قشنگ این موارد را با جزییات براتون بنویسیم.

خیلی وقت ها دخترها به برخی از همجنسان خودشان علاقه مند می شوند. احساسات عاطفی نسبت به یکدیگر دارند و پیوند دوستی محکمی را با هم برقرار می کنند اما این به معنای همجنسگرا، بودن شما نیست.همه ی انسان ها دارای عواطف و احساسات هستند و اینکه یک دختر با دوستان دختر خود رابطه ی نزدیک و محبت آمیز داشته باشد چیز عجیبی نیست.

از طرفی برخی دخترها هم هستند که میزان عشق و علاقه شان به همجنس شان ورای چیزی است که در بالا بیان کردیم.حتی در چنین مواقعی هم لازم نیست بترسید و به خود برچسب های همجنسگرا و …بدهید یا فکر کنید که دچار بحران بزرگی شده اید.قرار نیست احساسات شما تمام هویت تان را زیر سوال ببرد. این مسائل با مراجعه به یک متخصص و درمانگر خوب که در مبحث روانشناسی عشق دختر به دختر سررشته و تجربه داشته باشد قابل حل است.

بنابراین هرآنچه که در ذهن و قلبتان می گذرد را با یک روانشناس درمیان بگذارید و شرایط را همانطور که هست بپذیرید و برای بهبود آن مشاوره بگیرید.

در روانشناسی پسران عاشق می خواهیم این سوال را پاسخ دهیم که چگونه می توانیم بفهمیم مردی عاشق ما شده است؟

همیشه شنیده ایم که عشق واقعی بی قید و شرط است، هیچ حد و مرزی ندارد و آدم عاشق را از چند کیلومتر آن طرف تر می توان تشخیص داد.

هرکسی عشق را به شکل متفاوتی احساس می کند اما در اکثر موارد اگر یک پسری شما را دوست داشته باشد فقط کلامی عشقش را ابراز نمی کند بلکه آنرا با اعمالش به شما نشان می دهد.

روانشناسی پسر عاشق نشان می دهد که مردها زودتر از زنها عاشق می شوند و علاقه شان را ابراز می کنند اما در جدایی هم انها بیشتر آسیب می بینند.

پسر عاشق خیلی زود به شما پاسخ می دهد چه از طریق پیامک، تماس تلفنی یا هرزمانی که به او نیاز داشته باشید.

اگر پسری واقعا شما را دوست داشته باشد همیشه به رابطه متعهد می ماند و دست از پا خطا نمی کند.

برای مطالعه کامل نشانه های دلبستگی پسران مقاله علائم عاشق شدن مردان را مطالعه کنید.

اگر به پسری علاقه مند شده اید و هنوز نمی دانید که او هم عاشق شما هست یا نه و یا اینکه از برقراری رابطه و ایجاد یک رابطه عاشقانه ترس دارید می توانید با مشاوره آنلاین عاشقی خیلی راحت مساله تان را با یک روانشناس در میان بگذارید.

 

👌👌👌عالی بود متشکرم 👌👌

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Δdocument.getElementById( “ak_js_1” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );

1.قانون جذب

رابطه دختر و پسر و قوانین آن:  ما به چیزی که به دست آوردنش سخت است جذب می شویم ، به چیزی که راحت بدست می آید کم فکر می کنیم .

حقیقت عجیبی در مورد طبیعت انسان وجود دارد : ما برای چیزی که به دست آوردنش سخت است  ارزش وقیمت قائل می شویم و به چیزی که با هیچ یا کمی تلاش حاصل می شود سطحی نگاه می کنیم و خوارمی شماریمش .

کودک پولداری که والدینش برای تولد شانزده سالگیش به او  ماشین اسپورت جدید می دهند به اندازه ی کارمندی که سه سال کار و پس انداز کرده است تا اولین ماشینش را بخرد ارزشش را درک نمی کند .

قانون جذب در رابطه دختر و پسر به کار می آید . شما به کسی که بدست آوردنش سخت است جذب می شوید و  کسی که شما را دنبال می کند سطحی می نگرید و رابطه دختر و پسر سطجی است .رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

مدتی پیش در کالیفرنیا ، مرد جوان  پولدار و عاشقی به نام کیث جذب دختر جوانی به نام کاترین شد . از او خواستگاری کرد ولی دختر به او گفت ،” من تو را دوست ندارم و برای ازدواج خیلی جوان هستم .”

کیث چه کار کرد؟ در اتاق هتلی که روزانه 200 دلار کرایش بود خودش را زندانی کرد و مدت زیادی گریه کرد .

همچنین با پرداخت تقریبا 20000دلار تلاش کرد کاترین ر راضی کند تا تغییر عقیده دهد .

برای اینکه محبتش نسبت به او را نشان دهد ، لیرجت ای تهیه کرد و آن را آماده در فرود گاه قرار داد که شاید کاترین بخواهد دوری بزند . حدود 3000  تا 5000 تا گل به خانه اش فرستاد . یک لیموزین مجهز به بار و تلویزیون بیرون در خانه اش پارک شده بود . او نوازندگان را برای تسلیم کردن او و هر نوع غذای مجلل ، آب نبات و ادکلن برایش فرستاد .

آدم هایی داشت که تابلوهایی را که رویشان نوشته بود ” کیث عاشق کاترین است ” را اطراف خانه ی دختر حمل می کردند .

کاترین به همه ی این ها چه جوابی داد ؟ جوابش نه بود . دختر او را دوست نداشت و جذب مردی که تلاش می کرد او را شگفت زده کند و خودش را احمق نشان دهد نمی شد .

نکته ی  اخلاقی این داستان رابطه دختر و پسر : جنس مخالف رو دنبال نکن. وقتی این کار را بکنی ، احترام و کرامتت را خشک می کند ، و ارزشت را در نظر دیگری کم می کند . آن فرد چگونه واکنش نشان می دهد ؟ معمولا به تا حد ممکن با سرعت به طرف مخالف می دود .

بعضی دخترها قدری دیوانه ی پسر هستند که برایش نامه می نویسند یا تماس میگیرند که به او بگویند  خیلی خوشحال خواهند شد اگر عشقشان را به او ثابت کنند . هیچ پسر شایسته ای مجذوب دختری که احترام به خود کمی دارد نمی شود .

قانون جذب نه تنها در تماس های اولیه بلکه در رابطه دختر و پسر هم موثر است . یک دختر هیچ گاه نمی تواند بفهمد چرا یه پسر او را بعد از انجام چیزی که برایش التماس می کردکه برایش انجام دهد دور انداخنه است.

دو دلیل برایش وجود دارد :

یک دلیل این است ، برای بسیاری از پسر ها ، هیجان در دنبال کردن است . در رختکن مردانه پسر ها از هم می پرسند ، ” با دختری تازگی وارد رابطه شدی ؟

بعد از فتح ، پسر آماده ی حرکت به سمت چالش بعدی است . برایش خرابکاری احساسی که پشت سرش جا گذاشته مهم نیست . دختر بیچار باقی مانده تا تکیه های زندگی اش را به بهترین نحو جمع کند .

خوشبختانه ، خیلی از پسر ها آنقدر هم بی توجه نیستند .

دلیل دوم : چرا یک پسر دختر بعد از اینکه تسلیمش شد دور می اندازد این است که احترامش برای دختر را از دست می دهد . قانون جذب عمل می کند . آن چیزی که راحت بدست آمده در نظرش  بی ارزش می شود . پسر جذب دختر دیگری که راحت بدست نمی آید می شود .

بسیاری از رابطه دختر و پسر میمیرد زیرا تا حد مرگ خفه می شود

معمولا سیک نفر تلاش می کند که دیگری را صاحب شود، و آن به کار نمی آید . یک دختر شاید دوست داشته باشد دوست پسرش تمام اوقات فراغتش را با او بگذراند . پسر باید برای همه ی وقتش و کارهاش حساب پس دهد . او اگر پسر به کس دیگری نگاه کند ناراحت می شود .

یک دلیل برای اینکه چرا دخالت جنسی معمولا باعث پایان رابطه دختر و پسر رابطه می شود این است که دختر انتظار زیادی دارد . با خود فکر می کند ، ” من خودم را کاملا به تو دادم ، و از تو انتظار دارم تمام کمال برای من باشی . میخواهم وقتی بهت احتیاج دارم کنارم باشی . و همه ی خواسته هایم را برآورده کنی . ” مثل اینکه او فکر می کند این رابطه ی ازدواج است و نه فقط دوستی .

او دیگر دنبال نمی کند بالکه دنبال می شود . با خودش می گوید ، ” این خیلی زیاد است ! باید کمی فضا برای راحتی داشته باشم !”

آن دقیقا چیزی است که یک رابطه ی خوب لازم دارد خفه اش نکنید .  او شاید جذب کس دیگری شود ، اما باید از فرصت استفاده کنید . این گفته ی معروف درسته : اگر کسی را دوست داری ، آزادش کن  بر می گردد پیشت و مال توست . اگر برنگشت هیچ گاه برای تو نبوده .

خلاصه

ما برای چیزی که دست یابی بهش سخت است ارزش قائل می شویم و به چیزی راحت بدست می آید سطحی می نگریم . در رابطه دختر و پسر شما جذب کسی می شوید که سخت به دست می آید و از کسی که دنبالتان می آید فرار می کنید . رابطه را تنگ نکنید .

 2 قانون تصویر خود

ما توسط چیزی که خود را از درون تصور می کنیم کنترل می شویم .

آنچه در باره ی خود فکر می کنید خیلی مهم است .

این نه تنها روی خوشحالی شما بلکه رفتارتان با دیگران اثر دارد .

کسانی که رفتار انسان را مطالعه می کنند و میفهمند به ما می گویند  که توسط تصور درونی از خودمان کنترل می شویم . به زبان دیگر ، آن طور که خود را میبینید رفتار خواهید کرد . اگر تصور کننید ارزش زیادی ندارید همانطور رفتار خواهید کرد .

ما همه می توانیم تمام خراب کاری هایی را که تجربه کردیم را به یاد بیاوریم . اگر کسی به شما بگوید  “شما هیچ گاه کاری را درست انجام  نمی دهید !” همیشه یادتان می ماند .

وقتی مدرسه را آغاز کردید ، از ظاهرتان آگاه شدید. درحالی که بزرگ می شدید، ظاهر فیزیکی تان برایتان مهم  و مهم تر می شد.  شما شروع کردید به پیدا کردن هر کاستی ممکنی .

و اگر هم چیزی را از قلم می انداختید هم کلاسی هایتان خوشحال می شدند آن را به رویتان بیاورند. اگر از دیگران  کوتاه تر بودید  شما ” کوتوله” بودید . اگر گوش هایتان  برجسته تر از دیگران بود ، شما “گوش ” بودید .  یا اگر شما دختری با کمی اضافه وزن بودید نامتان “گوزن ” بود .

نتیجه ی همه ی این ها این است شما به یک تصور از خود بد رسیدید . شما احساس می کنید که به طوری به اخر خط هر چیزی رسیده اید .

یک حقیقت عجیب وجود دارد : ما اکثرا در تصوری که از خودمان داریم اشتباه می کنیم . یک دختر شاید زیبا باشد و شخضیت عالی داشته باشد ، اما چون به عنوان چرلیدر(تشویق کننده ) منتخب نشده ، گمان می کند ارزش زیادی ندارد . یک کارمند شاید چیز های زیادی داشته باشد ، اما چون یک ستاره ی ورزشکار نیست ، اعتماد به نفس کمی دارد .

اکثرا خانم های جوان اختلال هویتی به نام انوریکسیا دارند . با اینکه آنقدر ها هم اضافه وزن ندارند ، خودشان را چاق می بینند ؛ و درگیر کاهش وزن می شوند .  خیلی ها  به نقطه ای می رسند که از غذا خوردن بیزار می شوند  و غذا خوردن را متوقف می کنند ، که نتیجه اش آسیب دائمی به بدن هایشان است .

گاهی وقت ها حتی به مرگ ختم می شود . ناراحت کنندس که همه ی ان طبق تصورات غلط است .رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

اما اگر نظری درست یا غلط باشد ، اگر باورش کنیم  توسطش کنترل خواهیم شد .

جوان های زیادی  احساس ارزش کمی برای خود می کنند . اگر می توانستیم به ندای  درونشان گوش کنیم ، شاید چنین چیزی می شنیدیم :

منم هیچ ارزشی ندارم . هیچ کس از من خوشش نمی اید . چرا باید بیاید ؟ من خوش قیافه نیستم . باهوش نیستم . پول زیادی ندارم . من فقط ساده و بی ارزش هستم .

احساس بی ارزش بودن جوان ها را مستاصل پذیرش وتایید دوستانشان  می سازد .

دلیل شماره ی یک که چرا جوانان گرفتار رابطه ی جنسی می شوند میل آن ها به عشق و مقبولیت است . دختری با تصور خود ضعیف  به هر پسری که  به او کمی توجه کند بله می گوید .

کسی را که در آغوش بگیردتش و بگویید او ارزش دارد را طلب می کند . اگر لازمه اش رابطه ی جنسی باشد حاضر است بپردازدش.

می گوید: اگر بکارتم بهایی است که باید بپردازم تا دوست پسرم عاشقم باشد ، پس بهایش را خواهم چرداخت .”

برای دختر این بهترین راه برای رسیدن به عشق و توجهی که برای ساختن تصویر از خود نیاز دارد است و باعث می شود حس بهتری نسبت به خود داشته باشد .

ناراحت کنندست که دیر یا زود ، رابطه دختر و پسر از هم می پاشد . حال که دختر پس زده شده ، حس می کند تکیه ای آشغال است . آن تصویر از خود مثبت ناچیزی که داشت خشک می شود . مهم تر از آن باید با احساس تلخی مبارزه کند .

تصور از خود بستگی به این دارد که برای خودتان چقدر احترام قائل می شوید . و دیگران چقدر احترام برایتان قائل می شوند . شما با ایجاد استاندارد های بالا و زندگی کردن طبق آن ها احترام می سازید . هیچ کس نمی تواند شما را بی ارزش کند اما شما خودتان می توانید . اکثر مغازه های بزرگ میز تخفیف دارند .اشیا روی آن میز ارزان هستند زیرا توسط افراد زیادی دست به دست شدند . هیچ کس نمی تواند شما را روی میز تخفیف بگذارد ، اما شما با اجازه دادن به دیگران برای لمس بدنتان می توانید .

اگر خودتان را انسانی ببینید که ارزش والایی دارد قانون تصویر شخصی برایتان جواب می دهد . هر انسانی ارزش والایی دارد .

به گروهی از مردم که بعد از ظهر دیر وقت به کوه می روند فکر کنید . تاریکی در حال رخنه است که ناگهان کسی متوجه می شود دختر پنچ ساله ی کوچکی گم شده.

هشدار پخش می شود ” جین گم شده ” سریعا همه شروع می کنند به گشتن دنبال او . افراد دیگری هم صدا می زنند . گروه های جست وجو تشکیل می شوند . به زودی صدها نفر با اضطراب دامنه کوه ها را بالا می روند .  هیچ پول یا تلاشی دریغ نمی شود زیرا هر کودکی ارزش مند است . به لذت والدین هنگامی که جین پیدا شد فکرکنید !

چون ما در دنیایی زندگی می کنیم که موفقیت را می پرستد تلاش می کنیم هر چیزی را از روی انداره و ارزش بدهیم ،این اشتباه بزرگی است !آن کوه ها با اندازه ی غول آسایشان شاید دارای موادمعدنی که میلیون ها دلار ارزش دارد باشند ؛ اما ارزششان بازهم با آن دختر کوچولو ی پنج ساله  که گم شد قابل مقایسه نیست . وزن جین از سی پوند هم کمتر است ولی بازهم همه می فهمند ارزشش از آن کوه ها بیشتر است .

چون یک انسان زنده است ، می تواند بخندد و عشق بورزد و عشق ببیند . او گرانبها است !

همه آن چیز هایی که برایمان ارزش مند است بزرگی ، موفقیت ، ثروت ، زرق و برق و شهرت در مقایسه با هر انسانی هیچ چیز  نیست .

وقتی شروع کنید ارزش خود و دیگران را درک کنید با روشی با آن ها ارتباط بر قرار می کنید که تاثیر

میگذارد. پسر ها ، دختری که با او بیرون می روید چیزی بیشتر از یک وسیله ی جنسی است که به شما لذت جنسی بدهد و خواسته های جنسی شما را فراهم کند ، و بعد وقتی از او خسته شدید بیرون بیندازیدش . او یک انسان با ارزش با همه ی توانایی هایی یک فرد دارد می باشد .

و دختر ها ، ساده بگویم ، شما با ارزش هستید، نه وسیله ی جنسی بعضی پسر ها .

خلاصه رابطه دختر و پسر

شما توسط چیزی که از درون خود را تصور می کنید کنترل می شوید . شروع کنید خود را آنطور که هستید ببینید . لازم نیست وانمود کنید که ارزش دارید ،فقط باور کنید که با ارزش هستید . باور کنید و شروع کنید در زندگیتان به کار بیاندازیدش . شما می توانید تعهد و احترام شخصی داشته باشید .

یک تفاوت اساسی بین چیزی که دختر ها و پسر ها در مورد عشق فکر می کنند وجود دارد .

دخترها و پسر هادر جنبه های زیادی متفاوت هستند ، نه تنها فرق های مشخص و بیرونی  که بدن هایشان دارد  بلکه جنبه های دیگر .

 یک فرق اساسی بین یک پسر و دختر این است در مورد عشق چه فکری می کنند . دختر به عشق در غالب داستان عاشقانه می اندیشد . میخواهد یک پسر عاشقش باشد ، او را گرامی بدارد ،با او صحبت کند ، به او گوش کند و او را پایه قرار دهد . عشق ، امنیت و حفاظت می خواهد .

یک پسر به عشق متفاوت می اندیشد . او به آن بیشتر در غالب رابطه ی جنسی می نگرد . مرکز توجهش بدن فیزیکی دختر است . او درباره ی عشق داستانی خیال بافی نمی کند ؛ جنبه ی جنسی رابطه دختر و پسر است که توجهش را جلب می کند .

برای این یک دلیل وجود دارد: زمان بالاترین میل جنسی برای یک پسر آخر نوجوانی است .

غده هایشان همواره کار می کند . به همین خاطر به عشق بیشتر به چشم رابطه ی جنسی می نگرد . اما میلش برای رابطه شواهدواقعی برای عشق نیست .

دختران این را روی بتن بنویسید : اگر یک پسر بخواهد با تو رابطه داشته باشد این معنی را نمی دهد که عاشق توست .  نمیخواهیم به پسر ها سخت بگیریم اما حقیقت این است که اکثر آن ها در رابطه با هر چیزی که در دامن باشد خوش میگذرانند !

پس ذوق زده نشوید اگر پسری به شما بگویید که می خواهد با شما رابطه داشته باشد .

اوج میل جنسی خانم ها بعدا می اید . در رابطه دختر و پسر ، دختر دائما به رابطه فکر نمی کند . او به عشق رمانتیک فکر می کند .

بسیاری از پسر ها و دختر ها نمی توانند بفهمند برای داستان عاشقانه شان چه اتفاقی افتاد. همه چیز وقتی شروع کردند خوب بود ، ولی حالا موضوعات را یکسان نمی بینند . سو تفاهم و بحث وجود دارد . دلیلش این است که آنها از جهت های مختلف می آیند .

گفته شده است ” یک دختر در رابطه نقش بازی می کند ، برای چیزی که آماده اش نیست ، چون چیزی که میخواهد عشق است . پسر در عشق نقش بازی می کند باری چیزی که آمادگی اش را ندارد چون چیزی که دائما میخواهد رابطه است .

چیزی که دختر دائما می خواهد عشق است .

دختر یکی را می خواهد که بغلش کند  و بگوید که او خاص است . یک دوست پسر متعهد میخواهد که عاشقش باشد . کسی که با او سخن بگوید و زندگی اش را با او قسمت کند .  نیاز عشق او بالغ است . گرچه نیاز جنسی اش نابالغ است . او اصلا آماده ی رابطه جنسی و همه ی مشکلات و خطرات همراهش  نیست . او می داند که دختر در این مسائل پاسوز می شود .  او از یک پسر چیز های بیشتری برای باختن دارد ،  و او  برای همه چیز های سنگینی که همراه رابطه ی جنسی می آید آماده نیست .

اما او نمی خواهد دوست پسرش را از دست دهد پس در رابطه ی جنسی نقش بازی می کند  که عشقی را که لازم دارد و می خواهد  بدست بیاورد .

از طرف دیگر پسر آماده ی عشق نیست . او آماده ی یک عمر تعهد نیست  . او آماده ی  همه ی مسئولیت ها که همراه همسر و پدر شدن می آید نیست . نیاز به عشق او اصلا بالغ نیست .

نیاز جنسی اش برعکس  بالغ است . در شانزده سالگی  یا هفده سالگی ، او میل جنسی قدرتمندی دارد  و نیاز هایش نمی خواهند صبر کنند . این چه معنی می دهد؟ یعنی یک دختر می خواهد . او میخواهد بدن  او را نوازش کند  او ارتباط جنسی می خواهد .

پسر چه کار می کند ؟

در عشق نقش بازی می کند تا آنچه دائما میخواهد را بدست بیاورد .  او از کلمات عشق استفاده می کند  و به دختر چیزی را می گوید که می خواهد بشنود . ما خلوصش را شبهه دار نمی کنیم ، اما مرکز توجهش روی رابطه است .  شاید خالصانه فکر کند عاشق دختر است ، ما او عشق واقعی را درک نمی کند . او متوجه نمی شود با تنها فکر کردن به نیاز های جنسی اش چقدر خودخواه است .

اگر یک دختر مراقب نباشد ، مسائل می توانند از کنترل خارج شوند . دختر به او کمی فضا می دهد و او تمام فضا را تساحب می کند !

پیش از آن که تعجب کند که با یک دیوانه ی رابطه جنسی بیرون می رود .

بیاید بگوییم دبی  با لری بیرون می رود  و او را خیلی دوست دارد . ماشین را در جای خلوتی پارک می کنند و صحبت می کنند . وبعد او(پسر) شروع می کند قدرتمندانه جلو بیاید و  به او می گوید  که چقدر دوستش دارد  و چقدر به او( دختر ) نیاز دارد  . او سنگین نفس می کشد و دست هایش شروع  می کنند به حرکت  . دختر لازم ندارد کتابی بخواند تا متوجه شود او چه در سر دارد .

اگر دبی حقیقت زندگی را نداند ، اون شاید اینطور استدلال کند که: “لاری میخواهد  با من رابطه جنسی برقرار کند. من با  مردی که واقعا دوستش نداشته باشم رابطه برقرار نمیکنم, بنابراین لاری باید من را واقعا دوست بدارد .”

دست نگه دار دبی! با این استدلال خودت رو قانع نکن. میل جنسی به خودی خود دال بر عشق نیست. دبی باید احساساتش را کنترل کند.

بیشتر مردها این رو میدانند که یکه دخترزمانی رابطه برقرار میکند که بداند آن مرد واقعا دوستش دارد. بنابراین لاری میگوید, “دوستت دارم, دبی, و یک روز ما باهم ازدواج میکنیم. من میخواهمم عشقم ررا به تو “اظهار” کنم.”

آیا اسم این عشقست؟ نه,نیست. آزمون عشق واقعی را به خاطر داشته باش_متواضعانه و بی دریغ است. وقتی که این دو شرایط را نداشته باشد, عشق واقعی نیست. میل قوی جنسی او دلیلی بر عشق واقعی نیست. فقط تاثیر هورمونهای بدنش است. اگر واقعا او را دوست می داشت, هرچی  که به صلاح دبی بود را می خواست, نه فقط یه لذت بردن که به ضرر دبی باشد.

دخترها, وقتی که یک مرد تمام تلاشش رو میکند که به شما بگوید که چقدر شما رو “دوست” دارد ,به او بگویید که دست نگه دارد. احساسات خودتان را کنترل کنید. میل قوی جنسی دلیلی بر وجود عشق واقعی نیست.

وقتی که یک زوج باهم رابطه جنسی برقرار میکنند و بعد از مدتی از هم جدا میشوند, این دختر که اذیت می شود . حتی اگر حاملگی در کار نباشند, جدایی برای دختر سخت تر است . یکی از دلایلش این است که پسر به چیزی که می خواست رسیده است, اما دختر عشقی را که میخواست دریافت نکرده. اون حس میکند  که ازش سو استفاده شده.

منصفانه بگوییم, بیشتر اوقات یک دختر سلطه جو روی یه پسر فشار زیادی را قرار میدهد. بعضی دخترها ارزش کمی برای خودشون قائل می شوند یا اصلا عزت نفس ندارند و در دنبال کردن و بدست آوردن یک پسر خیلی مصر هستند. نامه ی زیراز طرف یک مادر در سطر روزنامه آن لاندرز نوشته شده:

“من نامه ای را که یه نوجوون درباره ی دوستهای دخترش که بی ملاحظه رابطه ی جنسی برقرار میکنند نوشته بود خواندم. در ادامه گفت که انها احمق بودند که زیر فشار راضی به برقراری رابطه شدند. البته که او درست می گفت, اما این موضوع پیچیده تر از این حرف ها است.

“من مادر سه پسر و یه دختر هستم. اگه می توانستی بفهمی که اینجا چه می گذرد ان وقت تصور دیگر ی داشتی.

“هر سه تا پسر من در سن 12 یا 13 سالگی نامه های عاشقانه دریافت می کردند. تو همه ی نامه ها, دخترها به وضوح نوشته بودند که حاضرند هر کاری را انجام بدهند که “عشق خودشان را ثابت کنند”. درمورد پسر اول خودم شوکه شده بودم. زمانی که  پسرسوم من 13 ساله شد, به این قضیه عادت کرده بودم.”

دیدگاه پسرها و دخترها درمورد عشق متفاوت است و رابطه دختر و پسر از سوی هر یک متفاوت . یک دختر به عشق واهی فکرمیکند_کسی که اون را بغل کند و بگوید که اون خاص.یک پسر است  به عشقی فکر میکند که بیشتر شامل روابط جنسی است.

مرز زیاده روی رابطه دختر و پسر کجاست؟

تحقیقات نشون داده که , حتی در مورد زوج هایی که تصمیم گرفتند که رابطه ی کامل برقرار نکنند, بعد از گذراندن 300 ساعت کنارهم تا حدودی درگیر رابطه جنسی میشوند, مگر اینگه اقدامات خیلی جدی برای جلوگیری از هرگونه تماس جنسی انجام بگیرد.

فرمول رابطه دختر و پسر به اینصورته:

رابطه جنسی = قانون تصاعد+مدت زمانی که تنها کنارهم سپری میکنند+ترشح از غدد جنسی

مرز “زیاده روی” کجاست؟ یه خودرو سواری با لوازم امنیتی تعبیه شده داخلش به شما این اجازه رو میده که از خطر خراب شدن موتور مطلع بشوید. به عنوان مثال, وقتی که موتور داغ میکند, نور قرمز هشدار روشن میشود. این باعث میشود که شما متوجه بشوید که یه چیزی مشکل دارد. باید سریعا خودرو را متوقف کنید و متوجه مشکل بشید. به چند مورد “چراغ خطر” اشاره میشود که به شما این اجازه رو میدهد تا زمانی که زیاده روی کردید متوجه بشید:

سلام و درود
بنظر من اون هایی که از خدا نیز برای دوست شدن و رسیدن به عشقشون کمک میگیرند، میتوان گفت رابطه دلسوزانه و نه هوس بازانه خواهند داشت…

اگه منظورتون دوستی نامشروع است نه ازدواج ،خداوند هیچ گاه اجازه این کار را نداده است.تورا خداهرکاری میخواید انجام بدید اما گردن خدا نگذارید.دیورار کوتاه تر از خدا پیدا نکردید.اگه جایی خدا اجازه دوستی بین دختر و پسر را داده به من هم خبر بدید چون هرچه تو قران و روایات گشتم این اجازه را پیدا نکردم.

سلام ،میخواستم بگو توی هیج جای قرآن و اسلام اجازه ی چنین روابطی داده نشده یکی از آیاتی هم که به شدت این روابط رو نهی کرده آیه 5سوره مائده هستش که اشاره به این کرده که دوست پنهانی نگیرید…

صیغه

سلام. من خیلی قبلن به صورت مجازی و حضوری با پسرای زیادی تو رابطه بودم … ولی هیچ وقت رابطه جنسی نداشتم و همیشه پیش میرفتم و اگه به رابطه جنسی ختم میشد دست میکشیدم و دوستی رو تموم میکردن. حقیقتا دنبال ازدواج بودم و همچین شخصی پیدا نکردم… اما الان یه نفر خیلی ادعای دوست داشتن و عشق می‌کرد حتی منو به خونه برد ولی موفق به انجام رابطه نشد چون من خیلی ترسیدم و حتی میلرزیدم‌. پعد از اون رابطه وقتی ک اومدم خونه خیلی با من سرد شد و پس از چند روز بحث به من گف چون نتونستی نیازم رو برطرف کنی سرد شدم. در صورتی ک خودش هم تو انجام اون کار وارد نبود منم همین طور کلا هیچ کدوم بلد نبودیم چا کنیم. به هر حال من خیلی جر و بحث کردم و عصبی شدم حتی رابطه رو تموم کردم. اونم گف ک من اشتباه کردم و چون خودمم خواستم منو برد خونه وگرنه قصد بدی نداشته… الانم بعد حرفا و بدوبیراه هایی ک نثارش کردم گف نمیخوام دو روز باهات حرف بزنم و … البته مشکل خانوادگی هم داشت و منم هم با دعواهام بش اضافه شدم. به نظرتون این پسر منو بخاطر سکس میخواد؟ یعنی همه حرفاش دروغه؟

رابطه ی دختر و پسر فقط به جذب و رابطه ی عاشقانه و علاقه و این ها محدود نمیشه
متاسفانه در کشور ما روابط ساده دوستانه و غیر عاشقانه اما صمیمی هم بین دختر و پسر ها وجود نداره و به دلیل محدودیت هایی که با اون بزرگ و تربیت شدن متاسفانه بر خورد دوستانه و صمیمانه درستی هم با ندارن و به قولی دیدگاه جنسیتیشون رو همچنان دارند و تشخیص نمی دهند که قبل دختر و پسر بودن یه انسان هستن ….

مطلبتون عالی بود . واقعا لذت بردم

نباید عرصه رو تنگ کرد و بای د اونقدر به همه اطلاع رسانی بشه بخصوص تلویزیون که بعضیا از بی خبری بی تجربگی و از درون قفس ذهنی برای فرار از خودشون به یک سمبل ذهنی ک عینی دیدنش عاشق بشنو برن باهاش در صورتی ک این جوان یا نوجوان از هیچ چیزی خبر نداره و نمیدونه اصن این زندگی برای چیه کجاست برای چی اومده ب این دنیا اول تو مدارس تو تلویزیون و رادبو بفهمونین ب همه تو رو خدا خواهش میکنم بعد برین ببینین اون شخص واقعا در چ وضعیه نباید ندید گرفت درجه انسانیت آدم ها رو باید به همه فهموند ک انسان هستند از معلمای دینی باسواد برا مدارس استفاده کنین تو رو خدا معلمی ک فهمیده باشه و بتونه جواب سوال بچه رو بده الکی از سر بازش نکنه ک بچه بره کنجکاو بشه خواهش میکنم مسولین محترم مواظب بچه های ملت ایران باشین سپاس گذارم از سایت محترم

سلام ،همیشه استثنایی هم هست
شخصا عاشق یک دخترم ومن پسرمیدونم اگه دختر بخوادثابت کنه خودشا از ان طریق می خواد ثابت کنه پس چه بهتر که اصلا شرایطش را به وجود نیارم ،بله همه پسرا از رابطه جنسی لذت میبرند هم به خاطر ادعا و هم به خاطر ارضا شدن ولی هرچه این مساعل را توضیح بدیم و بحث کنیم بیشتر جلوه توجه میکنه
به نظر من اگه واقعا عاشقی عشق را به خاطر اینکه خداوند گفته متاهل شوید عاشق بشید
و اگر هم بحث دوست دختریه
هرچیز باید باعث رشد و تکامل بشه
تو دانشگاه ها خواسته و نا خواسته ارتباط برقرار میشه پس بهتره همه دخترهارا فقط به چشم بهترین رفیق پسرمون یا ابجیمون بنگریم

من با دختری دوست شدم از همان روز اول به فکر ازدواج با دختر بودم به رابطه فکر میکردم ولی نمیخواستم چون میدونستم به جدایی خطب میشه بعد دوسه روزی دختر به بهانیه دادن چند سی دی من را به خانه شان برد فهمیدم میل جنسی دارد انجام دادم و بین صحبتهاش گفت که من با پسرها حداکثر یک هفته می مانم که منو شکه کرد من به ازدواج با او فکرد میکردم او به رابطه دختر خشگلی هم بود و به مشگلاتی خوردیم دلیلشو نمیدونم از اون به بعد با پسرهای زیادی می دیدمش وبهش گفته بودم خوشم نمیاد اون لجبازی می کرد باعث شد او را در ذهنم فاحشه فرض کنم یا بود به قول خود دخترها یک دختر تن به رابطه نمیدهد انم در خانه خودشان مگر این که بارها انجام داده باشد کلام اخر چه پسر چه دختر اگر واقعا فقط رابطه دوستی فکر میکنید خیلی روراست به هم بگوید قبل از این که اتفاقی بیفته خیلی ساداست به مشاوره روانشناس ای چرندیات به غیر از پول دادن حرف خودتون به خودتون زدن کاری نمیکنن این هم در نظر داشته باشید ادمها با یک دیگر فرق میکنند درود سپاس موفق باشد دوست دارم دختری بفهمد دلیل این کار دوست من چه بوده یا چه شخصیتی داشته خوشحال میشم دختری نظرشو کامنت کنه سپاس…

با سلام
باشتکر از مطالب خوبتون
۱۶ ساله پسر هستم چند وقتی است که درگیر علاقه به یک دختز ۱۲ ساله شده ام بلوغ زودرس داشته و بزرگتر از سنش رفتار میکند واقعا بهش علاقه دارم علاقه ای که دارم مربوط به مسایل جنسیتی نیست بلکه واقعا به چهره صداش و خالص بودن و اینکه هنوز به گناه آلوده نشده دارم نمیدونم چیکار کنم میتونم به خودم جذبش کنم اما میترسم براش زود باشه حتی به خودم گفتم چند سال دیگه که بزرگتر شد اقدام میکنم اما نمیدونم فکر کنید یه پسر ۲۰ ساله با یه دختر ۱۶ ساله عجیب نیست اما دوستش دارم چیکار کنم کسی نظری داره بگه؟

اینکه ی پسر نخاد تو محل کار باهات تنها باشه واصرار داشته باشه حتما کسی تو اتاق باشه چیه ؟؟؟؟؟؟

این یعنی اون پسر احتمال زیاد ادم با حیایی‌.
هواشو داشته باش…

به نظر من این دید گاه یکم بی انصافی نسبت به مردا عاست .
شاید بیشتر مرد ها و پسر ها طبق گفته بالا دنباله رابطه جنسی باشند اما این نیمه خالی لیوانه از اون طرف خیلی عشق ها بوده که از دوران جوانی برای جنسیت مرد پایدار و برای خود شخس بوده نه صرفا رابطه حال اگر به ان شخس برسند یا نه اما در این ضمینه کمی مثال های معروف و بسیار مثال های غیر معروف وجود دارد.
لطفا این ها هم نیز لحاظ کنید.

ترجمه خیلی بد بود
ولی در کل متن بدی نبود
دوستانی که دنبال هر چیزی در قرآن و روایات میگردند 😂🤣 عزیزم کتاب و آیین آسمانیه، راهنمای دوست یابی که نیست
همه دین اسلام تاکید بر تعقل و تفکر کرده
بهتر نیست کمی فکر کنیم

خیلی خیلی متشکرم ..

خواهش میکنم کاربر عزیز

من چندوقته ک از ی دخترخوشم اومده ولی نمیدونم ک اونم ازم خوشش اومده اخه خودشو ازمن قایم میکنه بعد بهم زل میزنه نگام میکنه میخواستم بدونم ک چیکار کنم بگم دوسش دارم یا نه

من با پسری ۵ ماه هست آشنا وقول وقراره ازدواج روگذاشتم الان بخاطر خونوادش نمیخواد آیا میشه کاری کرد که قانون بگه ۵ ماهه آوارش کردین؟ممنونم جواب با ایمیلم بیاد

خیر باید رضایت وجود داشته باشد.

سلام وقت بخیر من یکسال و‌خورده ایی هست که با یه پسر در رابطه هستم و خییییلیم عاشق و وابسته ی اون هستم خودشم همیشه میگه دوسم داره حتی یکبار که به و قول و قرار ازدواج گذاشتیم اشنباه فکر کرده بود خیانت کردم گریه میکرد ، باهم رابطه هم داشتیم چندبار
ممکن رفتارش تظاهر باشه
ممنون میشم همینجا جوابمو بدید

سلام.اجازه پدر شرط این کار هست.برای اطلاعات بیشتر راجب به این موضوع به اطلاعاتی که مرجع تقلیدتون راجب به این موضوع گفتند مراجعه کنید

اخه بعضیا میگن بچست و…

سلام مطالبتون عالی بود
اما یه مشورت میخواستم
من چهار ساله یه دخترو دوست دارم اما بخاطر همین حرفا که زده شد بهش پیشنهاد ندادم تکلیف من که یکیو انقدر دوست دارم اما نمیخوام پاشو ب این مسائل باز کنم
چجوری پس باید عشقو ثابت کرد و به معشوق رسید

دیگه مظلوم تر از ما پسرا گیر نیاوردید ؟ از یزید ایتقدر بدگویی نشده بود که شما مارو یا حتی ( خودت (ادمین )) تحقیر کردید ، 60 درصد پسرا دنبال رابطه جنسی هستن حتی اگه 100 درصد پسرا دنبال رابطه جنسی باشند 40 درصد مثل من جرعت زیاده روی ندارند و فقط از دختر یک چیز میخوان: یکم توجه و عدم خیانت ، کاری که خانواده هیچوقت برای من انجام نداد ، من هیچ حامی (منظورم حامی مالی نیست ) کسی که پشتت باشه نداشتم و نمیگم دختر باید پشتم باشه ازم دفاع کنه اما حداقل میخوام یکیو داشته باشم که مال خودم باشه شما فقط میگین پسرا دنبال رابطه جنسی هستن اصلا انگار ما دل نداریم ، نمیخوایم یکی باشه که با وجودش حس کنی تنها نیستی ، تازه خوبه من ی برادر (بدرد نخور ) دارم ، کسی که تک فرزنده ببینید چقدر به عشق از طرف هم جنس یا جنس مخالف نیاز داره ، منبع حرفاتون از کجا بود ؟ کدوم منبعی میاد میگه پسرا فقط دنبال se* یا همون رابطه جنسی هستن ؟ معلومه ی دختر این هارو نوشته ؛ این کامنت رو تایید کن بزار توی سایت … . بدبختی گرفتار شدیم ، من اومدم یکم اخلاقم رو خوب کنم ی بدبختی بیاد با من سینگل دوست بشه حداقل یکیو داشته باشم روزی نیم ساعت باهاش حرف بزنم ، میبینم اینقدر بدگویی از پسرا شده حالم از خودم بهم میخوره : مگه همه لاشی ان ؟؟ (،*،*،*،*،) پست رو بزار، مدیر

شدیدا باهات موافقم.
فک کنم 10 درصد تا حداکثر 20 درصد پسرا (تازه زیر 20 سال) اینطوری (منظورم دنبال برطرف کردن میل جنسی) باشن!

این متن هم ترجمه شده بود از مقاله های خارجی و معلوم نیست تو کدوم کشور و فرهنگی نوشته شده!

عشق برای یه پسربچه ایکه نه سربازی رفته نه شغل داره نه استقلال مالی وفکری داره ونه به ثبات شخصیتی واجتماعی رسیده ،چیزی جزمیل شدیدجنسی نیست.به عنوان یه پسرمیگم به دخترخانومای محترم .نگاه شمابه رابطه دوستی نگاه صادقانه تروپاکتری هست ودوست داریدبه ازدواج ختم بشه وحتی حاضریدبرای اینکارهرتاوانی هم بدیددقیقاجایی که مسیروداریداشتباه میریدهمینه .کسی قرارنیست خودشوبرای جنس مخالفش نابودکنه ازدواج یک رابطه ویک تعهددوطرفست.اینوهیچگاه فراموش نکنید.درمقابل پسرهایی که قبلاتوصیف کردم فقط نه تنهانمیتونن به ازدواج فکرکنن به خاطرعدم آمادگی برای ازدواج بنابه دلایلی که قبلاگفتم بلکه تنهاچیزیکه توذهنشون وجودداره وتنهاانگیزشون برای دوستی باجنس مخالف خلاصه میشه درارضای نیازهای جنسی حالابه هرطریق .پس گول صحبتهای عاشقانه پسرهارانخورید.کسیکه واقعاقصدش ازدواج باشه ازنوع ارتباط برقرارکردن وشرایطش تاحدودزیادی به قصدش میشه پی برد.ممنون ازتوجهتون .

خیلی عالی بود

لذت بردم

ممنون از شما،
این مطالب اگر بتونه زندگی ی نفر را هم نجات بده و تغییر ایحاد کنه، شما برد کرده اید. واقعا مفید بود. جملاتی داره ک باید با طلا نوشتش.
ان شالا هر چی از خدا می خواهید بهتون بده

باسلام. دختری همش سعی در ارتباط فیزیکی با من داشت و خیلی به هم نگاه میکردیم میخندید مشکل اینجاس که به پسر های دیگه هم زیاد نگاه میکنه از اونجایی هم که خیلی زرنگه شاید اینکارارو جلو من انجام میده که حرص منو دربیاره نمیدونم ایا این میل جنسیه اون بود یا عشق؟

بسیار عالی بود ممنون از تلاشتون

سلام من با ی دختر ۹ماه دوست بودم حالا ولش کردم اون دخترم عاشقمه و خانوادش هم فهمیدن میخواستم بدونم میتونن شکایت کنن که چرا با احساسات دخترشون بازی کردم

چرا ولش کردی؟؟

سلام، اگر برای یک رابطه دوستانه صیغه محرمیت موقت خواند، باز هم گناه محسوب میشه؟

باید اذن پدر گرفته بشه

سلام.اجازه پدر شرط این کار هست.برای اطلاعات بیشتر راجب به این موضوع به اطلاعاتی که مرجع تقلیدتون راجب به این موضوع گفتند مراجعه کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.


Δ

دوستی دختر و پسر چه پیامدهایی دارد؟ علل و عوامل مختلفی امروزه باعث شده است که دوستی دختر و پسر گسترش پیدا کند و نسبت به گذشته رایج‌تر باشد. از جمله این دلایل می‌توان به کاهش یافتن فرصت ازدواج برای جوانان و افزایش سن ازدواج را مثال زد. این دوستی‌ها در کشور ما به دلیل مغایرت با ریشه‌های فرهنگی و اعتقادی می‌تواند زمینه ساز آسیب‌های زیادی شود. برای مثال نداشتن تعهد، تزلزل رابطه و افزایش تجربه شکست‌های عاطفی برای هردو طرف از جمله این آسیب‌ها هستند. ما در ادامه این مقاله در مورد فوائد و مضرات دوستی دختر و پسر و راهکارهایی برای کاهش آسیب‌های احتمالی توضیحات بیشتری را ارائه کرده‌ایم پس با ما همراه باشید.

بیشتر بخوانید :  دوستیابی آنلاین

علل و عوامل مختلفی وجود دارد که باعث می‌شود که دختر و پسرهای امروزی به روابط دوستانه تمایل بیشتری داشته باشند و این مسئله نسبت به گذشته رواج بالاتری پیدا کند. ما در ادامه به به چند مورد از مهم‌ترین عللی که در این موضوع نقش دارند اشاره کرده‌ایم.

امروزه فاکتورهایی که آمادگی فرد برای ازدواج را تعیین می‌کنند تغییر کرده است. برای مثال با اهمیت یافتن میزان تحصیلات افراد زیادی ازدواج خود را تا اتمام دوران تحصیلات دانشگاهی به تعویق می‌اندازند. این مسئله در کنار گذراندن مراحلی مثل سربازی و کاریابی نسبت به گذشته، اکثر افراد مجبور هستند که سال‌های طولانی‌تری را مجرد بمانند. با این حال به دلیل اینکه نیازهای جنسی و عاطفی هم‌چنان با شروع دوره نوجوانی در افراد وجود دارد ناتوانی در مدیریت نیازها می‌تواند باعث شود که افراد قبل از ازدواج به روابط دوستی روی بیاورند.

با پیشرفت جوامع، بسیاری از افراد سبک‌های زندگی تجمل گرایانه‌ای را می‌پسندند و نمی‌توانند زندگی ساده‌ای را آغاز کنند. همین مسئله باعث می‌شود که ازدواج روز به روز برای آن‌ها دشوارتر شود. علاوه بر این با وجود مشکلاتی نظیر تورم و بیکاری در جامعه ما برآورده کردن اهداف بلندپروازانه یا حتی معمولی دشوارتر شده و بسیاری از جوانان نمی‌توانند حتی خواسته‌های معقول خود را برآورده کنند. همین مسئله باعث می‌شود که برخی از آن‌ها از ازدواج صرف نظر کرده و دوستی های دختر و پسری را ترجیح دهند.رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

افرادی که در خانواده‌هایی با سبک تربیتی نازپرورده رشد می‌کنند دیرتر می‌توانند مسئولیت‌های زندگی را بپذیرند. آن‌ها عادت کرده‌اند که همواره مسئولیت‌های زندگی را به دوش دیگران بیاندازند و سختی چندانی را تحمل نکنند. همین امر باعث می‌شود که برای تن دادن به ازدواج مقاومت بیشتری به خرج دهند و اغلب دوستی و روابط سطحی را ترجیح دهند.

برخی افراد به روابط دختر و پسری به عنوان نوعی تفریح و سرگرمی نگاه می‌کنند. همین امر باعث می‌شود که نتوانند دید درستی نسبت به ازدواج داشته باشند و آن را به عنوان محدودیت در نظر می‌گیرند. این افراد مسلما به جای ازدواج روابط خارج از چارچوب و چندگانه را ترجیح می‌دهند و پس از ازدواج نیز بیش از دیگران در معرض ریسک خیانت قرار دارند.

بسیاری از افراد امروزه طرفدار روابط آزاد هستند و معتقدند این دوستی‌ها نه تنها ضرری ندارد بلکه می‌تواند با منافعی برای دو طرف همراه باشد. از نگاه روانشناسی این مسئله زمانی صدق می‌کند که این روابط با ریشه‌های فرهنگی و اعتقادی یک جامعه در تضاد نباشد و افراد در همان روابط دوستی نیز حق و حقوقی را برای یکدیگر قائل باشند. زمانی که در جامعه‌ای روابط دختر و پسری از جانب عموم پذیرفته شده نیست و افراد مجبورند ارتباطی پنهانی داشته باشند، در صورت بروز هرگونه مشکل از حمایت کم‌تری برخوردارند و این رابطه بیش از اینکه با منفعت همراه باشد زمینه ساز بروز آسیب برای آن‌ها خواهد بود.

بر اساس مشاهدات روانشناسان از مراجعین خود در مراکز مشاوره، روابط دختر و پسر به خصوص در کشور ما می‌تواند برای طرفین به خصوص برای دخترها پیامدهای منفی بسیاری را به بار بیاورد. ما در ادامه به چند مورد از مهم‌ترین آسیب‌ها در این زمینه اشاره کرده‌ایم. در صورتی که در رابطه خود دچار مشکل شده‌اید می‎‌توانید از خدمات مشاوره رابطه دختر و پسر استفاده نمایید.

یکی از مهم‌ترین فاکتورهایی که در رابطه عاطفی برای هردو طرف امنیت روانی ایجاد می‌کند متعهد بودن زوجین است. در ازدواج افراد به دلیل تبعات اجتماعی و خانوادگی محدودیت‌های بیشتری برای زیر پا گذاشتن تعهدات دارند. این محدودیت‌ها همانند یک ترمزگیر برای رابطه عمل می‌کنند و کمتر اجازه می‌دهند که فرد به راحتی رابطه را کنار بگذارد یا به فریب کاری روی بیاورد. این در حالی است که در بسیاری از موارد عدم رعایت تعهد برای طرفین هیچ‌گونه پیامد جدی ندارد و فرد می‌تواند به راحتی عهد و پیمان خود را زیر پا بگذارد. بنابراین حتما باید حد و مرز در رابطه را مشخص کنید.

با توجه به اینکه تمام کردن روابط دختر و پسری همواره آسان‌تر از ازدواج است احتمال بروز شکست عاطفی نیز در آن بیشتر است. با توجه به اینکه شکست عاطفی می‌تواند مسئله بسیار تاثیرگذاری در سلامت روان باشد و زمینه ساز بروز اختلالاتی نظیر افسردگی و اضطراب گردد بسیار اهمیت دارد که همواره در مورد آن هشیار باشید و به هرقیمتی برای رفع نیازهای عاطفی و جنسی خود با جنس مخالف وارد رابطه نشوید. پیشنهاد می‌کنیم مقاله روانشناسی عشق را بخوانید.

در جامعه و فرهنگ ما اکثر افراد نگاهی منفی به رابطه دختر و پسری دارند. در بسیاری از موارد این مسئله به ریشه‌های اعتقادی مربوط می‌شود. این نگاه منفی باعث می‌شود که خیلی از دختر و پسرها همواره در رابطه خود نوعی احساس گناه و ناراحتی پنهان را تجربه کنند. همین مسئله می‌تواند در دراز مدت به سلامت روان طرفین آسیب بزند و زمینه ساز مشکلاتی نظیر افسردگی و اضطراب شود.

از آنجایی که عموم مردم به خصوص در مورد دخترها نگاه خوبی به رابطه داشتن با جنس مخالف ندارند در نتیجه حمایتی نیز از این موضوع نمی‌کنند. به همین خاطر اکثر افراد پس از تجربه شکست عاطفی یا هرگونه مشکل در رابطه با پارتنر خود کم‌تر حمایت و پشتیبانی دریافت می‌کنند که این موضوع شدت آسیب‌های وارده را افزایش می‌دهد.

بیشتر بخوانید : مرور رابطه با چند سوال

با توجه به آسیب‌ها و پیامدهای دوستی دختر و پسر در ادامه به راهکارهایی اشاره کرده‌ایم که به شما کمک می‌کند بتوانید اوضاع را بهتر مدیریت نمایید. 

برخی افراد فکر می‌کنند تنها زمانی می‌توانند ازدواج کنند که تمامی فاکتورهای لازم را به طور کامل داشته باشند. به همین خاطر به دلیل احساس ناتوانی برای ازدواج به روابط دوستی روی می‌آورند. این در حالی است که اگر شما از نظر شخصیتی، فرهنگی و خانوادگی به هم نزدیک باشید می‌توانید بسیاری از مسائل را با مشارکت یکدیگر حل کنید و در کنار همسرتان با سرعت بیشتری در زندگی پیش بروید. در نظر داشته باشید که هیچ انسانی کامل نیست و شما نیز از این قاعده مستثنی نیستید. برای اینکه بتوانید پیش بینی کنید ازدواج شما در سن و سالی که دارید تا چه حد می‌تواند موفقیت آمیز باشد بهتر از یک مشاور و روانشناس کمک بگیرید. 

برخی از خانواده‌ها توقعات بسیار بالایی در مورد عروس و یا داماد خانواده خود دارند. با توجه به فشارهای اقتصادی و شرایط دشوار برای مستقل شدن جوان‌ها بسیاری از آن‌ها نمی‌توانند توقعات خانواده‌ها را برآورده کنند. همین مسئله باعث می‌شود که از ازدواج بهراسند و روابط دوستی را ترجیح دهند. در نتیجه بسیار اهمیت دارد که بتوانید دیگاه واقع بینانه‌ای داشته باشید و علاوه بر مادیات ملاک‌های دیگری را نیز در نظر بگیرید. 

یک باور عمومی غلط  که در میان عامه مردم رواج دارد این است که نیازهای جنسی همانند نیازهای اولیه نظیر گرسنگی و تشنگی هستند و باید هر طور که شده برآورده شوند. این در حالی است که شما می‌توانید انرژی جنسی را از طریق مجاری دیگری نظیر ورزش کردن تخلیه نمایید. در نتیجه هرگز به خاطر این مسئله خود را در روابط دوستی و آسیب زا درگیر نکنید.

یکی از دلایل بسیار رایجی که باعث می‌شود افراد در روابط آسیب زا با جنس مخالف گرفتار شوند نبود روحیه مسئولیت پذیری و تعهد است چرا که این روابط بر خلاف ازدواج به راحتی پایان می‌یابند و افراد معمولا هزینه کمی بابت رفتارهای نادرست خود متقبل می‌شوند. برای جلوگیری از این معضل بسیار اهمیت دارد که از همان کودکی بر پرورش روحیه مسئولیت پذیری در فرزند خود تمرکز کنید و آن‌ها را افرادی پایبند و متعهد بار بیاورید. والدینی که سبک تربیتی نازپرورده‌ای دارند و اجازه نمی‌دهند بچه‌هایشان خود برای جبران اشتباهات تلاش کنند اغلب در پرورش روحیه مسئولیت پذیری فرزندان با مشکلات بیشتری مواجه هستند. 

برای دریافت مشاوره در زمینه ارتباط با جنس مخالف می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

بله، افرادی که درگیر روابط متنوع می‌شوند به مرور این مسئله به سبک زندگی‌شان تبدیل می‌شود و یک شبه پس از ازدواج نمی‌توانند آن را کنار بگذارند. از همین‌رو ریسک خیانت در این افراد می‌تواند بیش از دیگران باشد.

در جامعه **** ایران که خوب کاملاً ناپسند است🤣

سلام.
مقاله خوبی بود ، من با این چیزی که فرمودید بعضی به دلیل شخصیت خوشگذاران و بی قید و بی مسئولیتی که دارند وارد این روابط می شند موافقم اما با دلایل اول ودوم که بالا رفتن سن ازدواج و محدودیت برای ازدواج کردن دلیل روی آوردن به روابط دوست پسر و دوست دختره اصلا موافق نیستم و اینها رو بهانه و توجیهی برای این جور روابط می دونم چون کسی که شخصیت رشد یافته و مسئول و متعهدی داره ( هم در برابر خودش و هم در برابر دیگران ) و برای خودش احترام و ارزش قائله ، همیشه و همه جا اینطوریه چه مجرد باشه چه متاهل و همین الان هم در جامعه ما خیلی از متاهلها هم دوست پسر و دوست دختر دارند پس تاهل و ازدواج اصلا و ابدا درمانی برای هرزگی و هوسچرانی نیست.
دیگه اینکه از بین امیال فیزیولوژیک ، تشنگی و گرسنگی خیلی قویتر و حیاتی تر از میل جنسیه و یک انسان فقدان آب رو فقط یک هفته و فقدان غذا رو فقط یک ماه می تونه تحمل کنه و بیشتر ازاین زمان طول بکشه مرگ اون آدم حتمیه اما میل جنسی بر خلاف چیزی که در دنیای امروز تبلیغ میشه ، برای بقای فرد حیاتی نیست و برای تحریک اون هم احتیاج به محرک هست ، بنابراین وقتی کسی مدام خودش رو در معرض انواع تحریکات ( فیلم و عکسهای شهوت انگیز یا اعتیاد به پورنوگرافی ، سکس چت و…) قرار میده نباید انتظار داشته باشه که بتونه اونو کنترل کنه بنابراین من هم با مدیریت کردن نیاز جنسی و تقویت مسئولیت پذیری بعنوان راهکار کاملا موافقم. با تشکر

نظرت چقدر مفید و درست بود. احسنت

اتفاقاً از نظر من دقیقاً نیاز جنسی مانند نیاز به آب و غذا است شما هم وقتی گشنه یا تشنه ات میشه یکم بخواب یا ورزش کن😂😂

هیچ ربطی نداره برادر من.
یه مورد رو در نظر داشته باشید، بنظرم به همه ی این صحبت هاتون می‌خندید!

تصور کنید اولین بار که ب طور هر چند حزءي با این موارد آشنا شدید.
انسان از بدو تولد نمیتونه بدون شیر مادر که هم آب و هو غذاست زندگی کنه. اما تا زمانی که از مواردی قبیل استمنا و… اطلاعی نداشته باشه به سمتش هم نمیره.

ی مورد که دقیقا ب همین حالت هست رو میگم که تجربه ی خودم هست:
هر کسی هم که باشید تو دوران کودکی و نوجوانی قطعا فیلم هایی رو توی شبکه های ایرانی دیدین که قطعا با سانسور هایی همراه بودن. اوایل شاید حتی متوجه روابط جاری بین دو بازیگر یا کاراکتر(روابط عاشقانه بالفرض) نمی شدید تا یکجای داستان که ازدواج صورت میگیره و همه فکر میکنن به همین سادگی بوده!(کسی که هنوز فیلم خارجی رو بدون سانسور ندیده)
زمانی که شما متوجه یک نقص هایی شدید و بالاخره پس بردید ب این سانسور ها، حالا دیگه فیلمی پخش بشه و شما اون رو با سانسور ببینید قطعا *سعی میکنید اون صحنه هایی که ممکنه حذف شده باشند رو تشخیص بدین* و این حتی ممکنه ناخوداگاه باشه و شما درکش کنید.

این همه حرف مفت برای این بود که بگم زمانی که کوچکتر بودین و اطلاعی نداشتین از این مسائل ب سمتش هم نمی‌رفتین. به قول دوستمون بدون تحریک شدن هیچ وقت تمایل جنسی توی انسان ایجاد نمیشه. مثلا اصلا ممکنه شما پای کلاس درس یا سر کار باشی و یکهو ناخودآگاه و ناگهانی احساس شهوت بهت دست بده(البته اگر ب این موارد فکر نکنید.

در آخر دوتا پیشنهاد دارم:

یکی که در مورد «عوامل خود ارضایی» سرچ بکنید و دلایل رو ببینید. من از سر تجربه ای که کردم میگم که هر چه توی مقاله ی فوق خوندم دقیقا دلایلی بود بر گناهی که قبلا انجام میدادم.(استمنا)

دوم اینکه هر چقدر هم اعتقاد ب دین و اسلام و … ندارید، هر زمان که حتی به قول شما به صورت یک نیاز طبیعی (که اشتباهه) به سمتتون اومد، قران گوش کنید. برنامه ای آماده داشته باشید و ویس اون رو پخش کنید. خواهید دید که از هر مسکنی بهتره…

سلام
طبق هرم مازلو نیاز جنسی در اکثر موارد پیش نیاز سایر نیاز های آدمی است و جنسی دیگری از ملزومات زندگی جایگزین آن هرگز نخواهد شد
کمی شعار ندهیم و روشن بین باشیم بهتر است
سپاس

سلام خیلی ممنون از نظرتون ولی لازمه اصلاح کنم صحبتتون رو _>> طبق هرم نیازهای مازلو تو سطح اول غذا، پوشاک، مسکن و نیازهای فیزولوژی جهت بقا تعریف شده و رابطه جنسی تحت عنوان نیاز برای تولید مثل و بقای نسل شناخته شده است.

فداتشم این منظورش اینه که ازدواج کنید اگر عقایدتون بر مبنای اسلام هست و تولید مثل کنید

سلام و عرض احترام! مازلو مال چه زمانی بوده بزرگوار و ما الان در چه زمانی هستیم؟
نیاز جنسی از نیازهای اولیه و بسیار مهمه، باید تامین بشه. این چه استدلالیه که با ورزش کردن و … سرکوبش کنیم؟ مضرات این رفتار رو هم مطالعه بفرمایید بد نیست، بدیعی‌ترینش عصبی شدن هست.
اون دلایلی که برای عدم گرایش به ازدواج ذکر کردید رو اغلب جامعه ایجاد کرد و جوان‌ها مقصر نیستند، کدوم جوون‌ بدش میاد ازدواج کنه و طعم لذت جنسی رو در رابطه امن‌تری تجربه کنه؟ تامین نیاز جنسی و عاطفی هر دو مهم هستند، وقتی بزرگواران شرایط اجتماعی اقتصادی رو به انحراف کشوندن، چاره‌ دیگری جز این روابط نه چندان پایدار، وجود داره؟
این نگاه دور و دنگ رو کنار بگذارید وارد جامعه بشید.

خیلی خوبه که کلمه ی سرکوب رو بکار بردین که البته کاملا غلطه. معلومه که هر چیزی رو بخواین سرکوب کنید از بغل لبریز میشه. مثل اینکه بخواین با قاشق، شیری رو که در حال سر رفتنه خالی بکنید تو یه ظرف دیگه. به جای اینکه فقط شعله رو کمی کمتر کنید!

هر دلیلی که برای ترک خود ارضایی و یا شهوت جنسی آورده میشه اعم از ورزش، غذا و … همه اشتباه هستن.
همون متخصصانی که فقط تحقیق میکنن دارن از تجربه ی دیگران استفاده میکنن. بالفرض فردی گفته من با انجام ورزش از این کار دور میشم که درست هم هست. اما نه به دلیلی که ذکر کردن.

در حقیقت اولین نشانه های شهوت نگاه کردن و فکر کردن هستن رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

با انجام ورزش یا در اصل هر کار دیگه که اوقات فراغت رو پر میکنه و موجب دوری انسان از فکر و خیال های رکیک یا تصاویر زننده که معمولا ما در زمان بیکاری میریم سمتشون( تجربه کردم) دور بکنه.

و بدونید که هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی بدون تحریک( چه فکر و نظر و لمس) ما نیاز جنسی پیدا نمی‌کنیم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

سلام اشتباه فرض نکنید ، توی این صفحات درباره بلوغ هم مشخصه ک…

سلام من قصد ازدواج دائم دارم میخوام با خانمی که مثل خودم قصد…

سلام معمولا چنین عوارضی بعد از ترک ترامادول به خاطر روش نامن…

دمت گرم تمام حرفات حقیقته تازه بعد دوهفته دردات بیستر میشه ب…

سلام ، متشکرم ما بچه مون رو بردیم موسسه ذهن نو ، واقعا کارشو…

 

به نظر شما هدف دختران و پسران از برقراری
ارتباط با جنس دیگر  چیست؟

بر اساس تجارب کلنیکی، دریافت نظرات دختران و
پسران دانشجو  و مطالعات انجام شده ، دختر و
پسر می توانند برای برقراری ارتباط با یکدیگر به دنبال  اهداف زیر باشند .            1) بدست آوردن نیازهای عاطفی و روانی (مانند
محبت، توجه، حمایت، امنیت، عشق )   
           2) پاسخگویی به حس کنجکاوی در
مورد جنس دیگر و اقدام به کسب تجربه
           3) وقت گذرانی و پر کردن
وقتهای خالی و کسب لذت             4) انتقام گرفتن از جنس مخالف
و نارو زدن به منظور کاهش فشار شکستهای قبلی            5) شناخت بیشتر وپیدا کردن فرد
مناسب برای ازدواج

           6) چشم
و همچشمی و تقلید از دیگران بویژه  همسالان

           7) خیال پروری و رویا پردازی در مورد جنس دیگر (تفکر
سیندرلایی ) رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

           8) برآورد ميزان جذ ابيت و توانايي برقراري ارتباط

           9) کسب موقعیت و وجهه در بین گروه دوستان

         10) بدست آوردن  نیازهای مادی وجبران
برخی از کمبودها در این زمینه

         11) تشفی خاطر و ارضای نیاز جنسی

         12) یافتن فردی به عنوان حامی و نجات بخش از مشکلات و سختی ها                         13) غلبه بر برخی مشکلات شخصیتی و رفتاری مانند خجالت و شرم ، کمبود                        اغتماد
به نفس و …….

         14) نشان دادن استقلال و قد علم
کردن  و مبارزه طلبی در برابر والدین و یا
عوامل                تربیتی

         15) کارآزموده و پخته تر شدن در ارتباط با جنس دیگر و کسب تجربه برای                          برقراری
ارتباط بهتر با همسر آینده و بی دست پا نبودن

       16) فشارگروه  و تبعیت به منظور دریافت پذیرش برای  قرار گرفتن در گروه                     دوستان

 به نظر شما پسران و دختران به
چه دلایلی دیگری  تمایل به برقراری ارتباط
با هم را دارند ؟

      
آیا هردو سوی رابطه واقعا با یگدیگر اهداف مشترک
دارند ؟

       آیا همه این اهداف ، می توانند هدفهای درستی برای
برقراری ارتباط باشند  ؟

       آیا در صورت صحت و اشتراک هدف استفاده از شیوه ی
پنهانی و روشهای غیر متعارف می تواند آنان را به سر منزل مقصود و سلامت برساند ؟

      
آیا برای رسیدن به برخی از اهداف روشهای دیگر و مطمئن
تر ی هم وجود دارد ؟

       آیا ارتباط به سبک امروزه بین دختران و پسران
موجب شناخت بیشتر شده یا بدبینی به جنس دیگر را در بین دختران و پسران دامن زده
است ؟

و هزاران آیای دیگر

شادکام و سرافراز باشید

نویسنده : حمید آمالی

23/10/92

ارتباط
دختر و پسر رابطه ای سالم یا ناسالم ؟

برای بسیاری
این سوال پیش می آید که آیا ارتباط دختر ارتباطی سالم و درست است یا ناسالم

در پاسخ به این سوال عده ای را عقیده بر این است  که مقوله ی رابطه ی   دختر و
پسر مانند ارتباط پنبه و آتش است و گروهی دیگر آنرا لازمه ی زندگی امروز و امری
اجتناب ناپدیر و حتی لازم می دانند.

عقیده ی اول بیشتر در بین مخالفان رابطه ی دختر و پسر   و نگاه
دوم بیشتر در بین علافه مندان به برقراری ارتباط به هر دلیل طرفدار دارد

و هرگروه موافق و مخالف با این ارتباط  بر ای اثبات نظراتشان دلایل و براهینی آورده و
سعی در اثبات نطر خود دارد. که هر کدام در جای خود فابلیت  شنیدن و تامل دارد

 در اینجا سعی بر این است ،فارغ از نظرات
معمول به شیوه ای دیگر این مقوله را مورد بررسی قرار گیرد . بنابراین ضروری است
ابتدا شاخصه های ارتباط سالم و ناسالم مشخص شود تا بتوانیم بر اساس این شاخص ها به
ارزیابی رفتار بپردازیم . سپس  بایستی  به چند معیار بنیادی توجه شود تا قضاوت به سمتی
صحیح و بدور از هرگونه سوگیری پیش رود که این معیارها عبارتند از  

1 – قضاوت  و نظر دهی بر
اساس واقعیات و یافته های درست و بدور از تعصب و نظرات کلیشه ای  صورت گیرد  

2 –  افراد به دلیل بر آوردن نیازها ،
تاثیر فضا و جو جامعه و رسانه ها و …. به توجیه یا منطقی جلوه دادن ( استفاده از
مکانیسم های دفاعی )  نظرات خود  مبادرت نورزند 
.

3 – قضاوت بر اساس صداقت انجام پذیرد

حال با رعایت این بنیادها  با استفاده
از جدول طراحی شده ذیل ، در پاسخ به سوال زیر محل مناسب را علامت گذاری و سپس
تصمیم گیری کنید .

به نظر شما رابطه ی
دختر و پسر با توجه به تجربیات و یا اطلاعات شما از واقعیت های موجود در این روابط
، به کدام یک از ویژگیهای ارتباط سالم یا ناسالم نزدیک تر است ؟

رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

ردیف

ویژگی های ارتباط سالم

نظر

ویژگی های ارتباط غیر سالم

نظر

1

هدف ارتباط مشخص و روشن است و هردو طرف اهداف و مقاصد  مشترک دارند

 

هرکدام هدف خود را دارند و اهدافشان و مقاصدشان  برای هم روشن نیست

 

2

برقراری ارتباط با اهداف و شرایط ( اقتصادی ، خانوادگی ،
تحصیلی ، مالی و … )  طرفین  هماهنگی دارد

 

ارتباط بد.ون در نطر گرفتن شرایط ( اقتصادی ، خانوادگی ،
تحصیلی ، مالی و … )  طرفین و هماهنگ
با اهداف نیست  .

 

3

تعداد و میزان زمان ارتباط روشن و با هدف از ارتباط
هماهنگ است . و بر سایر اهداف زندگی تاثیر سوء ندارد

 

تعداد  و میزان
ازتباط نامشخص و ناهماهنگ با هدف و سایر اهداف زندگی را تحت الشعاع قرار می دهد

 

4

هردو طرف ویژگیهای و خصوصیات  روانی و جسمانی جنس دیگر طرف دیگر را  می دانند

 

از ویژگیهای  روانی
و جسمانی جنس دیگر آگاهی ندارند

 

5

ارتباط بر اساس شناخت واقعی است

 

ارتباط بر اساس تخیل و رویا پردازی است

 

6

رابطه بر اساس تفکر و منطق  و احساس شکل گرفته

 

رابطه  بیشتر  بر پایه   احساس
، غرایز  و عشق احساسی شکل گرفته

 

7

در طول ارتباط هریک خود را مسئول خود و دیگری می داند

 

در طول ارتباط هریک تنها به خود می اندیشند و در قبال
دیگری احساس مسئولیت ندارند

 

8

پایه ارتباط براساس شخصیت رشد یافته و سالم بنا شده

 

ارتباط برای رفع نیازها و کمبودهای عاطفی روانی ، مادی
و….. برقرار می شود

 

9

رابطه صرفا بدلیل نگاه جنسیتی برقرار نشده است  بلکه از مقوله روابط انسانی است

 

ارتباط با انگیزه های شهوانی و نگاه جنسیتی  بر قرار می شود

 

10

ارتباط جنبه تقلیدی و ناخواگاه ندارد بلکه بر اساس آگاهی
برقرار شده است

 

ارتباط بر اساس تقلید و یا تحت تاثیر دیگران برفرار می
شود

 

11

ارتباط بر اساس احترام و رعایت حقوق متقابل برقرار است

 

گاه ارتباط بر اساس اجبار و تهدید و ترس از عواقب  بعدی آن برقرار می شود

 

12

ارتباط آشکار است و طرفین نگران اطلاع دیگران از آن
نیستند  ودو طرف هیچگونه قصد و هدف
پنهانی از رابطه ندارند

 

ارتباط پنهانی و بدور از نگاه دیگران است

 

13

در فرایند ارتباط طرفین  به سلامت روانی و جسمانی یکدیگر می اندیشند  و ارتباط موجب ایجاد عوارض برای طرفین نیست

 

فرایند ارتباط موجب وارد آمدن صدمات روحی – روانی  و جسمانی به یک یا هر دو طر ف ارتباط می شود

 

14

رابطه به سلامت و پیشرفت طرفین در زمینه های فردی و
اجتماعی می انجاند

 

رابطه موجب شیوع بی بند و باری و رفتارهای  خارج از قواعد اخلاقی ، دینی ، قانونی و  انحطاط اخلاقی می شود

 

15

در طول ارتباط رفتارها  ی طرفین  نمایشی  نیست و هر طرف رفتارهای واقعی خود نشان می دهد

 

در طول ارتباط رفتارها  واقعی نیست و بصورت نمایشی و برای جلب طرف
دیگر  و رسیدن به  اهداف شخصی است

 

16

در برقراری رابطه احتمال  بروز خطر و صدمات  روحی ، روانی و اجتماعی برای طرفین وجود ندارد
.

 

احتمال بروز خطر و عوارض 
روحی روانی و اجتماعی برای طرفین بالا و غیر قابل پیش بینی و پیشگیری است

 

17

ابتدا آشنایی لازم از طریق صحیح  صورت می گیرد وبعد رابطه برقرار می شود

 

ابتدا با هم رابطه  عمیق بر قرار می کنند و سپس با خصوصیات و
ویژگی های هم آشنا می شوند  

 

18

حدود ارتباط معلوم است و هردو حدود خود را رعایت می کنند
( حد ارتباط در حد رابطه ی من و اوست )

 

حدود ارتباط نامعلوم و یکی یا هر دو از حدود خود خارج می
شوند  (حد ارتباط در حد را بطه ی من و
شما و یا من و توست )

 

19

قانون  برای  پیشگیری از بروز مشکلات احتمالی پیش بینی ها
و حمایتهای لازم را کرده است

 

قانون قادر به پیش بینی  ، پیشگیری و انجام های و حمایت لازم در صورت برو
خطرات احتمالی نیست

 

حال
تصمیم گیری با شماست که بگویید :

1 – آیا رایطه
ی دختر و پسر بیشتر در مقوله ی روابط سالم قرار می گیرد یا ناسالم  ؟

2 – آیا هرکسی
رابطه با جنس دیگر داشته باشد می توان گفت یقینا این رابطه ناسالم است ؟

آرزومند
سلامت و سعادتتان

نویسنده
: حمید آمالی

21/10/92

ده اشتباه در
فرايند آشنايي
1-  سئوالات كافی نمی پرسيم.
چون:
الف) پرسيدن سئوال جنبه های
عاشقانه ی ارتباط را مخدوش می سازد.
ب) نمي خواهيم جواب سئوالهای خود
را بدانيم .
ج) می ترسيم متقا بلاً از ما نيز
همان سئوالات پرسيده شود.
د) نمی دانيم درباره ی چه موضوعاتی
بايد سئوال كنيم.
2 – نشانه‌هاي هشدار دهنده را ناديده مي‌گيريم.
ž    گاه خود
آگاه يا ناخود آگاه از آن چشم پوشي مي‌كنيم. ما اين كار را به يكي از روش‌هاي زير
انجام مي‌دهيم
ž    الف ـ
مسايل را كم اهميت جلوه مي‌دهيم.
ž    آن‌قدرها
هم خشمگين نيست.
ž    آن‌قدرها
هم مواد مصرف نمي‌كند.
ž    ب ـ
كارهاي او را توجيه مي‌كنيم.
ž    كودكي
بدي داشته، به همين خاطر زود عصباني مي‌شود.
ž    چون
استرس كاري زيادي دارد فعلاً كمي مواد مصرف مي‌كند.
ž     ج ـ
كارهاي او را منطقي جلوه مي‌دهيم.
ž    او
واقعاً باهوش است. حيف است كه به كارهاي نامناسب بپردازد. اگر كار نمي‌كند در عوض
بسيار مطالعه مي‌كند.
ž    او مرد
است و مردها به طور طبيعي خيلي به زنهاي ديگر نگاه مي‌كنند.
ž    د ـ
مشكلات و مسايل را انكار مي‌كنيم.
ž    هيچ كسي
تا به حال همانند او مرا دوست نداشته است. چه كسي گفته كه او خيلي عصباني است؟
ž    او معتاد
نيست فقط بعضي وقتها به طور تفريحي مواد مصرف مي‌كند.

نشانه‌هاي هشدار
دهنده و معناي آنها
ž    از صحبت كردن در مورد گذشته‌ي خود اجتناب
مي‌كند. از پاسخ به سؤالات طفره مي‌رود. يا اين‌كه آنها را كم اهميت جلوه مي‌دهد.
ž    مشكل نهايي
ž    اين
امكان وجود دارد كه مسأله‌اي جدي را با اين كار پنهان مي‌كند؛ نمي‌خواهد براي
بهبود رابطه كاري انجام دهد.
ž    جزئيات سوابق خانوادگي خود را فاش نمي‌كند.
زياد خانواده‌اش را نمي‌بيند يا با آنها صحبت نمي‌كند
    مشكل
نهايي
ž    با صميمي
شدن مشكل دارد؛ نسبت به اعضاي خانواده‌ي خود، خشم سركوب شده‌اي دارد، كه ممكن است
روي شما فرافكن شود.
ž    همچنان با نامزد / همسر قبلي خود تماسهاي
مكرر برقرار مي‌كند: مرتب با او صحبت مي‌كند يا به او تلفن مي‌زند و شما را در دوستي با او
وارد نمي‌كند يا معرفيتان نمي‌كند.

ž   
مشكل نهايي
ž    قادر
نخواهد بود به شما قول ازدواج بدهد. اين احتمال وجود دارد كه مجدداً سراغ نامزد
قبلي خود برگردد و هرگز شما را فرد اصلي زندگي خود نكند.
ž    بسيار مطيع اعضاي خانواده خود است و به
نظر مي‌رسد كه زياده از حد با آنها حرف مي‌زند. مقابل آنها نمي‌ايستد. به آنان
اجازه مي‌دهد كه به او امر و نهي كنند و آنها نيز حد و مرزي در اين رابطه نمي‌شناسند.
ž    مشكل نهايي
ž    قادر
نخواهد بود كه جاي شما را در خانواده خود باز كند و شما همواره در بين آنها احساس
غريبگي خواهيد كرد. اگر به شما حمله كنند طرف شما را نخواهد گرفت.
ž    مشروبات الكلي نوشيده يا مواد مخدر مصرف
مي‌كند. قادر نخواهد بود كه بدون «مهمان بازي» و «پهن كردن بساط» در كنار ديگران
باشد.
ž    مشكل نهايي
ž    اين امكان وجود دارد كه الكلي باشد يا معتاد به
موادمخدر باشد. گرچه او اين را انكار خواهد كرد.
ž    بي‌نهايت سفت و دقيق بوده و مرتباً عشق،
محبت، توجه و هداياي بسيار به شما مي‌دهد. اين‌طور بنظر مي‌آيد كه «بيست و چهار
ساعت» فقط به شما فكر مي‌كند.
ž    مشكل نهايي
ž    اين
امكان وجود دارد كه روي شما احساس مالكيت شديد داشته و در ضمن بسيار حسود باشد. و
براي شما هيچ آزادي قائل نباشد.
ž    لاس زدن‌هاي مكرر، چشم‌چراني؛ نياز شديد
به توجه از جانب ديگران.
ž    مشكل نهايي
ž    مراقب
خيانت‌هاي احتمالي از جانب او باشيد. چنين افرادي هرگز به شما احساس امنيت نمي‌دهند.
ž    نسبت به نامزد / همسر قبلي خود بسيار
عصباني بوده و مدام او را به خاطر مشكلاتي كه داشته، مقصر مي‌داند.
ž    مشكل نهايي
»ž  نفر
بعدي» شما هستيد! مسؤوليت سهمي كه خود در به‌وجود آوردن مشكلات داشته است را نمي‌پذيرد
و در پايان هميشه از دست شما عصباني خواهد بود.
ž    بدهكار و مقروض بوده و چك‌هاي پرداخت نشده‌ي
بسياري دارد.
از لحاظ اقتصادي بي‌ثبات
بوده و مدام مي‌گويد: «موقتاً دستم تنگ است.   «
ž    مشكل نهايي
ž    بار
مشكلات مالي او را شما بايد بر دوش بكشيد. پس پول حاضر كنيد! عذر و بهانه‌هاي
زيادي خواهيد شنيد اما از عمل خبري نخواهد بود. شما مجبور خواهيد شد كه نقش
«مامان» يا «بابا» را بازي كنيد.
ž    مي‌خواهد كه همه جا رئيس باشد. هميشه خود
را خيلي قوي جا مي‌زند و همواره «مي‌داند كه چه مي‌خواهد» و هيچگونه احساس ترس يا
آسيب‌پذيري بروز نمي‌دهد.
ž    مشكل نهايي
ž    عاشق
كنترل كردن ديگران است. در شروع احساس مي‌كنيد كه از شما مراقبت مي‌كند، اما ديري
نمي‌پايد كه مي‌بينيد با يك ديكتاتور زندگي مي‌كنيد.
3 – عجولانه و زود هنگام، سازش مي‌كنيم.
ž    سازش‌هاي
عجولانه معمولاً در موارد زير خود را نشان مي‌دهند.
ž    الف ـ
چشم پوشي از باورها و ارزش‌هاي خود
    وقتي كه
مي‌خواهيم با كسي ازدواج كنيم، باورها، نگرش‌ها و عقايد خود را با او در ميان مي‌گذاريم
و درباره‌ي باورها، نگرش‌ها و عقايد او نيز اطلاعاتي بدست مي‌آوريم. اما اگر برخي
از ارزش‌ها و نگرش‌هايمان از همخواني كافي با ارزش‌ها و نگرش‌هاي طرف مقابل
برخوردار نباشد، ما تنها دو راه داريم. اول اين‌كه باورها و ارزش‌هاي خود را حفظ
كنيم و دوم اين‌كه براي رسيدن به آن فرد از باورها و ارزش‌هاي خود چشم پوشي كنيم.
ž    معمولاً
افراد به يك يا چند طريق زير از ارزش‌ها و باورهاي خود چشم پوشي مي‌كنند.
       ô به
اجبار و قبل از آنكه درست باشد و آمادگي آن را داشته باشند تن به رابطه‌ي جنسي مي‌دهند.
       ô
از بيان عقيده‌ي شخصي خود در مورد
خطاها و اشتباهات فرد مقابل خودداري مي‌كنند.
ž    ô عقايد، باورها و نگرش‌هاي خود را بروز نمي‌دهند يا
آنها را تعديل مي‌كنند و يا حتي آنها را انكار مي‌كنند.
ž    ô در فعاليت‌هايي شركت مي‌كنند كه به‌طور معمول از
انجام آنها اجتناب مي‌كنند (مشروب خوردن، مصرف مواد مخدر، تماشاي فيلم‌هاي مستهجن
و…. (
ô      از اظهار نظر در مورد موضوعاتي كه به طور
جدي با نظريات فرد مقابل در تضاد است، اجتناب مي‌كنند
ž    ب ـ دست
برداشتن از علايق و فعاليت‌هاي خود
ž    سازش‌هاي
عجولانه گاهي در مورد علايق و فعاليت‌هاي فرد رخ مي‌دهد. اين كار معمولاً به دو
صورت انجام مي‌گيرد.
ž    ô علايق شخصي و كارهاي خودمان را رها مي‌كنيم، به خصوص
اگر فكر كنيم كه براي فرد مقابل، علايق و كارهاي ما اهميتي ندارد يا اين‌كه با
آينده‌ي مشترك ما تعارض دارد.
ž    ô خود را غرق علايق و كارهاي همسر آينده خود مي‌كنيم
در حالي كه خودمان از آنها لذتي نمي‌بريم.
ž    ج ـ
كناره‌گيري از خانواده و دوستان

سازش عجولانه و سازشكاري در مورد ارتباط با خانواده
و دوستان نيز به دو صورت رخ مي‌دهد.
ž    ô اگر او با دوستان و خانواده‌ي ما راحت نباشد، وقت
كمتري را با آنها سپري مي‌كنيم.
ž    ô براي خوشحال كردن او با كساني وقت خود را سپري مي‌كنيم
كه از بودن با آنها لذت نمي‌بريم.
ž    سازش،
مدارا و مصالحه در زندگي مشترك از اهميت زيادي برخوردار است، اما وقتي اين سازش
زود هنگام و ناپخته باشد و از شرايط بالغانه به دور باشد، تأثير مخربي در ارتباط
خواهد داشت. تمامي روابط سالم حاوي درجاتي از مدارا و سازش و مصالحه است، وقتي كه
متعهد به زندگي با فردي مي‌شويم ديگر نمي‌توانيم همانند زمان مجردي زندگي كنيم.
قبل از ازدواج از آنجا كه هنوز به فردي تعهد نداده‌‌ايم مي‌توانيم دقت بيشتري به
خرج دهيم، چرا كه لازم است قبل از هر چيز به خودمان متعهد باشيم تا به ديگري
 
4 ـ تسليم نياز جنسي مي‌شويم.
ž    براي اين‌كه
از اين اشتباه مصون باشيم. لازم است به موارد زير عمل شود.
ž    ô با حوصله و بدون عجله در طول زمان با فرد مقابل خود
آشنا شويد.
ž    ô براي ازدواج عجله نكنيد.
ž    ô از هرگونه رابطه‌ي جنسي، قبل از ازدواج پرهيز كنيد.
       اگر
در نظر داريد با كسي ازدواج كنيد، سعي كنيد از رابطه جنسي با او خودداري كنيد، تا
فرصتي فراهم شود كه بدون تأثير روابط جنسي و جاذبه‌ي جنسي به شناخت يكديگر
بپردازيد.
 
5 ـ تسليم زرق و برق‌هاي مادي و ظاهري مي‌شويم.
ž    بسياري
از ما در انتخاب همسر خود متأثر از عوامل زير هستيم.
ž    ô پول فرد
ž    ô ثروت خانوادگي
ž    ô قدرت و نفوذ فرد
ž    ô شغل او
ž    ô شهرت او
ž    ô زيبايي او
ž    بسياري
از ما فكر مي‌كنيم كه اين عوامل در انتخاب‌هاي ما تأثيري ندارند، اما در واقعيت
چنين چيزي كمتر ديده مي‌شود. مهم است كه به لحاظ عوامل بالا شباهت‌هايي بيندو نفر
وجود داشته باشد اما داشتن شباهت با تحت تأثير قرار گرفتن، متفاوت است. وقتي يك
رابطه صرفاً به دليل مسايل اقتصادي و مادي شكل مي‌گيرد، رابطه‌ي ناسالمي است.
 
6 ـ «تعهد» را مقدم بر «تفاهم» مي‌دانيم.
ž    قبل از
اين‌كه متوجه شويم كه با او تفاهم داريم و قبل از اين‌كه متوجه شويم كه آيا او
همسر مناسبي براي ما هست يا نه، متعهد به ازدواج با او مي‌شويم و سريع قول ازدواج
مي‌دهيم. افرادي بيشتر دچار اين اشتباه مي‌شوند كه:
ž    ô مايل هستند متأهل باشند تا مجرد
ž    ô آرزومند هستند كه ديگر سر انجامي بگيرند و سر خانه و
زندگي خودشان بروند.
ž    ô از خواستگاري خسته شده‌اند.
ž    ô از طرف ديگران براي ازدواج تحت فشار هستند.
ž    ô افرادي كه فقط و فقط جنبه‌هاي مثبت ديگران را مي‌بينند
و در هر فردي مي‌توانند چيزي دوست داشتني پيدا كنند.
ž    ô به لحاظ عاطفي به فرد متعهد شده‌اند.
 
7 ـ ترديدهاي خود را ناديده مي‌گيريم.
ž    وقتي در
مورد ازدواج با فردي ترديدهايي داريم، ممكن است آنها را ناديده بگيريم. برخي از
افرادي كه تمايلات وسواسي دارند، به دليل وسواس، دايماً دچار ترديد مي‌شوند. از
اين افراد كه بگذريم، بي‌توجهي به احساسات دروني و ترديدهايي كه داريم، مسلماً
اشتباه است. زماني كه ترديدي وجود دارد تا وقتي كه آن ترديد بر طرف نشود نبايد
ازدواج كنيم. وقتي نسبت به يك نفر شك و ترديد داريم لازم است با شناخت، زمان و پرس
و جوي بيشتر بر ترديدها غلبه كنيم و گرنه ناديده گرفتن ترديدها مشكلي را حل نمي‌كند.
برخي اوقات هم ما به ترديدهاي خود توجه نمي‌كنيم چون اعتماد به نفس‌مان پايين است.
    توصيه مي‌كنيم
هرگاه نسبت به ازدواج با يك نفر دچار ترديد بوديد به روانشناس يا مشاور مراجعه
كنيد. گاهي اوقات اين ترديدها با مسائل جدي مرتبط است كه مستقيماً بر ازدواج
تاثيرگذار است.
 
8 ـ «تفاهم» را بر «علاقه» مقدم مي‌دانيم.
ž    برخي از
افراد به نظر مي‌رسد كه تفاهم بسيار زيادي باهم دارند و به دليل همين تفاهم به
آنها پيشنهاد مي‌شود كه باهم ازدواج كنند. اما علي‌رغم تفاهم زيادي كه باهم دارند،
علاقه‌اي به يكديگر ندارند؛ و يا بهتر است بگوييم براي يكديگر جذاب نيستند.
معمولاً به اين افراد توصيه مي‌شود كه ازدواج كنند تا پس از ازدواج علاقه و محبت
بين آنها ايجاد شود. لازم است كه بدانيم در صورتي‌كه علاقه و محبتي بين دو نفر به
طور خاص وجود نداشته باشد، با ازدواج هم آن علاقه ايجاد نخواهد شد. در بسياري از
ازدواج‌هاي بين خويشاوندان يا ازدواج‌هايي كه توسط پدر و مادر ترتيب داده مي‌شود،
مي‌توانيم اين اشتباه را مشاهده كنيم. درست است كه تفاهم در ازدواج لازم است، اما
كافي نيست. ازدواج زماني به ساماني موفق خواهد رسيد كه سه عنصر «علاقه»، «تعهد» و
«تفاهم» باهم وجود داشته باشد.
 
9 ـ باور به اين‌كه او را تغيير خواهيم داد.
    يكي از
باورهاي بسيار رايج و غلط در اكثر فرهنگ‌ها اين باور است كه ما مي‌توانيم با عشق،
توجه و تلاش، همسر خود را تغيير دهيم. به خصوص خانم‌ها مستعد پذيرش اين باور غلط
در زمان آشنايي و ازدواج هستند.
 
10 ـ باور به اين‌كه پس از ازدواج مشكلات كم مي‌شود

  
بسياري از ما اميدواريم، كه با
ازدواج همه چيز به خير و خوشي خواهد گذشت. حتي اگر قبل از ازدواج مسايل و مشكلاتي
وجود داشته باشد و رابطه‌ي دوطرف غيرصميمانه باشد، بازهم فكر مي‌كنيم كه با ازدواج
همه چيز حل خواهد شد. اما لازم است كه به اين نكته توجه كنيم كه آنچه در خلال
آشنايي از فرد مي‌بينيم، به احتمال بسيار زياد بعد از ازدواج نيز تداوم خواهد يافت.

Normal
0

false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA

MicrosoftInternetExplorer4

/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:”Table Normal”;
mso-tstyle-rowband-size:0;
mso-tstyle-colband-size:0;
mso-style-noshow:yes;
mso-style-priority:99;
mso-style-qformat:yes;
mso-style-parent:””;
mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt;
mso-para-margin-top:0in;
mso-para-margin-right:0in;
mso-para-margin-bottom:10.0pt;
mso-para-margin-left:0in;
line-height:115%;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:11.0pt;
font-family:”Calibri”,”sans-serif”;
mso-ascii-font-family:Calibri;
mso-ascii-theme-font:minor-latin;
mso-hansi-font-family:Calibri;
mso-hansi-theme-font:minor-latin;
mso-bidi-font-family:Arial;
mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

سوء تفاهم زنان و
مردان در آشنايي

مردان و زنان در آشنايي، يك
تفاوت عمده دارند كه باعث سوء تفاهم بزرگي بين آنها مي‌شود. مردان مي‌توانند بدون
اينكه به ازدواج فكر كنند، وارد ارتباط با جنس مقابل شوند؛ اما زنان معمولاً معطوف
به ازدواج هستند و به ازدواج فكر مي‌كنند. براساس اين تفاوت جنسيتي، بسيار اتفاق
مي‌افتد كه در ابتداي يك ارتباط، مرد به زن مي‌گويد كه: «من قصد ازدواج ندارم» و
اين جمله را با تأكيد و چند بار بيان مي‌كند. معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند كه او
اين جمله را فعلاً مي‌گويد و بعدها نظرش تغيير خواهد كرد. معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند
كه با ارتباط بيشتر و با توجه و عشق، مي‌توانند نظر مرد را تغيير دهند و او را به
سوي ازدواج سوق دهند. اما مردان از آن سو با بيان اين جمله، به واقع احساس گناه
خود را تخفيف مي‌دهند و با خود مي‌انديشند كه: «من از اول به او گفتم كه نمي‌خواهم
ازدواج كنم» و بيان چند باره اين مطلب را نشان صداقت خود مي‌دانند و براي اتمام
رابطه، كمتر احساس گناه دارند. از آن سو خانم‌ها كه سعي در جلب توجه با ابراز عشق
و توجه و… داشته‌اند پس از اينكه رابطه رو
به اتمام مي‌رود دچار چالش جدي مي‌شوند و معمولاً بيان مي‌كنند كه با احساسات من
بازي شده است.

 

اين تفاوت نگرشي را هم زنان
بايد جدي بگيرند و هم مردان. به واقع مردان بايد بدانند كه اگر هزار بار هم به يك
زن بگويند كه قصد ازدواج ندارند، زنان اين جمله را نمي‌شنوند و اگر هم بشنوند،
باور نمي‌كنند و اگر هم باور كنند، سعي در تغيير آن خواهند داشت. زنان نيز بايد
بدانند كه اگر مردي بيان كرد كه قصد ازدواج ندارد، به واقع قصد ازدواج ندارد و
بهتر است كه آن را جدي بگيرند.

نيت و قصد ازدواج
را عملاً مي‌توان با نشانه‌هاي زير متوجه شد.

فقط گفتن و بيان قصد ازدواج به اين
معني نيست كه فرد نيت ازدواج دارد بلكه چند نشانه وجود دارد كه عملاً قصد و نيت
فرد را از آشنايي نشان مي‌دهد.

الف ـ فردي كه قصد ازدواج دارد در دوره آشنايي، تقاضاي ارتباط
جنسي نمي‌كند.

ب ـ فردي كه قصد ازدواج دارد ارتباطش را از خانواده مخفي نمي‌كند.

ج ـ فردي كه قصد ازدواج دارد زمان آشنايي را بيش از اندازه طولاني نمي‌كند.

د ـ فردي كه قصد ازدواج دارد سعي در بدست آوردن اطلاعات دارد و تنها به تبادل
احساسات بسنده نمي‌كند

دیدگاه روانشناختی در روابط سالم دختر و پسر در
دانشگاه

 محیط آموزشی بدون ارتباط آموزشی نیست و طرف دوم این ارتباط، همیشه از جنس شما
نیست. شاید شما در برخی اوقات مجبور به برقراری ارتباط با جنس مخالف شوید؛

انسان، هرگز بی‏ ارتباط با دیگران زندگی نکرده است و
اگر چه سطح و نوع ارتباطها تنوع می‏پذیرد، ولی ارتباطات انسانی، هیچ‏گاه قطع نشده
است؛ زیرا برای آدمی، ارتباط با همنوع یک ضرورت است. نوع و کیفیت ارتباط را اهداف
و اغراض ما تعیین می‏کند. به این سبب، گاهی ارتباط آموزشی است، گاهی اقتصادی، گاهی
فرهنگی و برخی اوقات اجتماعی. هدف یک ارتباط، در قالب پیام مبادله شده، فراهم
می‏شود و به دست می‏آید. افزون بر آن که هر نوع ارتباطی، شرایط خاص خود را دارد که
باید رعایت گردد تا ارتباط به هدف خود برسد.

یک مجموعه دارای اصول و قواعدی کلی است که باید در
تمام ارتباطها رعایت گردد. یکی از این اصول، این اسم که هرگز ارتباطها نباید با
همدیگر همپوشی و تداخل نمایند؛ یعنی در ضمن یک ارتباط، نباید هدف گم شود. پیام
مبادله شده که معین کننده نوع ارتباط است، باید محدود و منحصر به همان نوع ارتباط
باشد؛ مثلاً در ضمن یک ارتباط اقتصادی نباید ارتباط خانوادگی و پیام خانوادگی
مبادله شود. این تداخل، موجب ضرر به هر دو نوع ارتباط خواهد شد و هر دو را از
اهدافشان دور می‏سازد و همچنان که اگر در ضمن ارتباط آموزش، حواس شما متوجه مطالب
دیگر شود، موجب افت کیفیت آموزش می‏شوید. در ارتباط دیگر نیز تداخل پیام‏ها، موجب
افت سطح ارتباط می‏شود. پس باید به اصول ارتباطهای انسانی پای بند بود تا بتوان به
اهداف ارتباطها دست یافت.

شاید توجه دارید که علت اصلی حضورتان در دانشگاه –
همان گونه که از نام این محیط پیداست – تحصیل دانش و علم است و نه تحصیل چیز دیگر؛
از این رو، ارتباط اساسی و اصلی شما با تمام افراد در این محیط، یک ارتباط آموزشی
است و اگر ارتباط دوستی یا اقتصادی و… برقرار شود، در مسیر تکمیل ارتباط آموزشی
و یا مقدمه‏ای جهت رسیدن به اهداف آموزشی است. اگر در دانشگاه در پرتو یک ارتباط
اقتصادی، لوازم التحریر، فیش غذا، لباس و… تهیه می‏کنید، همه برای تأمین اهداف
آموزشی و تحصیل علم و دانش است. هر رفتار و یا ارتباطی که شما را از این هدف دور
کند، آفت زندگی دانشجویی و انحراف از مسیر ارتباط آموزشی تلقی می‏شود.

هر ارتباط دیگری غیر از ارتباط آموزشی، فقط یک عامل
مزاحم است و باید آنها را از مسیر زندگی دانشجویی خود حذف کنید تا بتوانید به
اهداف علمی و معرفتی خوبى نایل آیید.

پس از دیدگاه تعلیم و تربیت، ارتباط با جنس مخالف، یک
عامل مزاحم است و در اولین گام، سطح تمرکز شما را کاهش می‏دهد. کافی است یک پیام
غیر آموزشی از جنس مخالف نظر شما را به خود جلب نماید تا ساعت‏ها فکر و ذهن شما را
به خود مشغول سازد. توجه دارید که تا کنون تنها با تکیه بر دیدگاه تعلیمی و
تربیتی، به بررسی این پدیده پرداخته‏ایم و نتیجه سخن آن که هر عمل و ارتباطی که
ارتباط آموزشی و فعالیت تحصیلی شما را تحت الشعاع خود قرار دهد و کمیت و کیفیت
دانش اندوزی شما را کاهش دهد، باید از زندگی دانشجویی شما حذف شود.

توجه داریم که تأثیرمزاحمتی ارتباط با جنس مخالف،
هرگز نه قابل کتمان است و نه با مزاحمت‏های دیگر – همانند سرو صدا – قابل مقایسه
می‏باشد؛ یعنی کسی نیست که بگوید ارتباط با جنس مخالف، همانند خرید لوازم التحریر
مقدمه‏ای برای تحصیل موفق است؛ زیرا بروز عامل مزاحم، برابر است با افت تحصیلی و
افزون بر این، تحقیقات انحام گرفته و تجربیات افراد مبتلا به ارتباط با جنس مخالف،
گویای افت شدید تحصیلی این گونه افراد است.

موضوع ارتباط با جنس مخالف، تنها نظر دانشمندان و
صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب نکرده است؛ بلکه این مسئله از دیدگاه
فقهی، حامعه شناختی، روان شناختی و… نیز مورد بررسی قرار می‏گیرد.

اینک از دیدگاه روان شناختی این مسئله را مورد بررسی کوتاه
قرار می‏دهیم.

1. دهنده پیام. 2. گیرنده پیام. 3. محتوای پیام. 4.
کانال. 5. رسانه. از بین این امور، بیشترین تأثیر و نقش تعیین کننده، نقش اصلی آن،
مؤلفه سوم (محتوای پیام) است. آن چه یک ارتباط را از دیگر ارتباطها متمایز
می‏سازد، محتوا و پیام است. حال سخن این است که در ارتباط دوستی با جنس مخالف، چه
نوع پیامی مبادله می‏گردد که آن را ارتباط دوستی با جنس مخالف می‏گویند؟ چرا
ارتباط با استاد در کلاس درس را ارتباط دوستی نمی‏گویید و یا ارتباط با دفتردار
دانشگاه را ارتباط آموزشی و دوستی می‏گویید؟ آیا چیزی جز محتوا و پیام مبادله شده،
می‏تواند نقش مؤثر و تعیین کننده‏ای داشته باشد؟ اینک باید مشخص کنیم که در ارتباط
دوستی با جنس مخالف، محتوا و پیام مبادله شده چیست که آن را از دیگر ارتباطها،
همانند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… متمایز می‏سازد؟

آن چه در ارتباط با جنس مخالف مبادله می‏شود، محبت و
عشق است؛ ولی محبتی که یک همجنس از ارائه آن ناتوان است. از این رو به سراغ جنس
مخالف می‏رویم؛ پس محبت از نوع جنسیتی است و اگر پیام آرامش، سکون و… نیز مبادله
می‏گردد، رنگ جنسیتی – نه جنسی – پذیرفته است. در این نوع ارتباط چون قواعد و شرایط
و تعهدات طرفین تعریف نشده است و به صورت ناقص از فرهنگ غربی اقتباس شده است، با
پیامد منفی فراوانی همراه می‏باشد؛ مثلاً چون سطح دوستی تعریف نشده، دوستان در
برابر همدیگر احساس تعهد نمی‏کنند که معمولاً با خیانت، بی وفایی، شکست و… همراه
است.

گاهی اوقات به واسطه این که سطح دوستی و ارتباط تعریف
نشده است، اندک اندک از ارتباط دوستی فراتر رفته، همسان با ارتباط خانوادگی و
کارکردهایی از آن دست می‏شود و چون شرایط آن با توافق طرفین قرین نشده، به هتک
حیثیت اجتماعی و چه بسا خسارت‏های جبران‏ناپذیر – به ویژه از طرف دختر – همراه
می‏شود و هرگز کسی در ابتدا پیش بینی نمی‏کند که این دوستی، به این نقطه ختم شود؛
ولی کم کم به جایی می‏رسد که سرمایه‏ای جز ندامت باقی نمی‏ماند.

بنابراین چون در فرهنگ دینی و عرف ایرانی ما، این نوع
ارتباط هنوز تعریف نشده و شرایط، مقررات و آداب، تعهدهای طرفین تعیین شده است،
نباید به سراغ آن برویم؛ چون هر ارتباطی که از شرایط، آداب و تعهد لازم فارغ باشد،
نه تنها به هدف خود نمی‏رسد، بلکه جز خسارت نتیجه‏ای ندارد. اگر ارتباط اقتصادی با
آداب، شرایط و تعهدهای بیگانه باشد، نه تنها سود نمی‏دهد، بلکه خسارت اقتصادی تنها
نتیجه آن خواهد بود. در این نوع ارتباط هم، وضعیت به همین منوال است.

در ارتباط دوستی با جنس مخالف، آن چه در معرض خسارت و
ضرر (و یا بهتر بگوییم تهدید) قرار می‏گیرد، مال، سرمایه و تحصیل دانش نیست؛ بلکه
آبرو و پاکی است که اگر از کف رود، هرگز جبران‏پذیر نیست. آیا انسان عاقل حاضر است
که در یک ارتباط دوستی فاقد تعهد لازم الاجرا و غیر قابل نقض، حیثیت خود را در
معرض آسیب و خطر قرار دهد؟ اگر این ضرر رخ داد، چه کسی آن را جبران می‏کند و آیا
آبروی بر باد رفته، قابل برگشت است؟ بسیار افرادی که هرگز گمان نمی‏کردند به بی
آبرویی و از دست دادن آبرو و… مبتلا شوند؛ ولی مبتلا شدند. بنابراین، از دیدگاه
روان شناختی بین فردی نیز چون ارتباط دوستی با جنس مخالف فاقد شرایط یک ارتباط
سالم می‏باشد و ویژگی‏های لازم در مؤلفه‏های آن رعایت نشده است، یک ارتباط شکست
خورده و مقرون به آسیب می‏باشد و تا زمانی که به یک تعهد طرفینی همراه با رعایت
آداب و شرایط منتهی شود، باید از آن سخت اجتناب کرد.

حال که ارتباط با جنس مخالف در فضای آموزشی و غیر
آموزشی ممنوع است، پس شکل رفتار ما با جنس مخالف چگونه باید باشد؟

به طور کلی در جامعه ما چند شیوه برخورد وجود دارد که
یک شیوه آن درست و شیوه‏های دیگر غلط است.

برخورد مبتنی بر شناخت و احترام متقابل، برخورد صحیح
با جنس مخالف است. در این شیوه، دختران و پسرانی هستند که به محض دیدن یکدیگر خود
را نمی‏بازند و هیجان زده نمی‏شوند. اینان یک نگاه و یک کلام از جنس مخالف را به
عشق تعبیر نمی‏کنندو آن را در ذهن خود و در رؤیاهای خویش نمی‏پرورانند؛ بلکه در
برخوردها در مجامع فامیلی، تحصیلی و… بسیار با وقار و سنگین برخورد می‏کنند و در
عین پرس و جو از احوال یکدیگر و پاسخ گویی به پرسش‏های آنان، دچار افراط در خنده و
شوخی نمی‏شوند. آنان جنس مخالف را افرادی چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود
نمی‏دانند و آدابی را که از لحاظ شرعی و اجتماعی در برخورد با آنان لازم است،
رعایت می‏کنند. آنان بر اثر تربیت خانوادگی، برقراری رابطه پنهان با جنس مخالف را
بی معنا می‏دانند و درباره روحیات جنس مخالف به حد کافی آگاهند و برای برقراری
روابط نیزدیک و صمیمی با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طریق ازدواج و فراهم
آوردن شرایط مقبول اجتماعی، به تحقق می‏رسانند.

شیوه‏های نادرست ارتباط

1. برخورد احساسی و هیجان زده این رفتار بر اثر عدم شناخت صحیح از جنس مخالف است و یک ابراز محبت ساده را
نشانه عشقی عمیق می‏دهند و هیجان زده می‏شوند که معمولاً در دختران چنین واکنشی
بیش از پسران به چشم می‏خورد

2. برخورد خشک و محدود؛ عده‏ای از جوانان بر
اساس تربیت‏های غلط، گاهی در میان خویشان و آشنایان از افراد غیر هم جنس اجتناب
می‏کنند و رفتاری سرد و یا خشن دارند؛ البته خشک نبودن هرگز به معنای رعایت نکردن
حدود شرعی نیست؛ ولی رعایت موازین شرعی هم لزوماً به معنای بد اخلاقی و سرد بودن
نمی‏باشد.

3. داشتن روابط پنهانی؛ داشتن روابطی مثل نامه
نگاری، تماس‏های تلفنی و مخفیانه، گذشته از این که چه عواملی باعث این گونه روابط
بین بعضی از جوانان ما شده، باید یادآور شویم که عواقب روانی و اجتماعی بسیار
خطرناکی در این گونه روابط وجود دارد که متأسفانه بیشترین آسیب آن نصیب دختران ما
می‏شود.

4. افراط در معاشرت؛ بعضی از خانواده‏ها به
بهانه اجتماعی کردن فرزندان خود سعی در ایجاد روابط افراط گونه بین پسر و دختر
می‏کنند که نوعی تبعیت کورکورانه از فرهنگ غربی است.

بنابراین به نظر اسلام شیوه صحیح در رابطه با جنس
مخالف، همان شیوه‏ای است که توضیح آن گذشت.

در ارتباط با جنس مخالف، در حالی که در قالب شکل اول
ارتباط برقرار می‏کنید، از اصول بیان شده زیر پیروی کنید:

1. برخورد با جنس مخالف بر اصل تکبر ورزی استوار شده
است؛ یعنی معیار و قانون برخورد با جنس مخالف متکبرانه بودن آن است. رفتار صمیمانه
و چهره گشاده و لب خندان داشتن، برای مواجه با همجنس و محارم است؛ نه برای نامحرم
و جنس مخالف. راه حفظ حریم و مصونیت و حرمت نهادن برای خود، تکبر ورزی است تا
ناشناسان و نا محرمان به حریم شما بار نیابند؛ مگر آن که محرم راز شوند بد گویی و
ناسزاگویی لازم نیست و رفتار متکبرانه داشتن لازم است. بی اعتنایی، خود برتر بینی،
فاصله گرفتن، حریم برای خود قائل شدن از جلوه‏های رفتاری مطلوب با جنس مخالف است.

2. به برخی از تأثیرات مثبت و اندک این ارتباط دل خوش
نکنید و بدانید که انسان‏های پشیمان اندک اندک به خط قرمز رسیدند و از آن عبور
کردند. اگر شما یک قدم جلو بگذارید، باید تا ده قدم از ارزش‏های خود عقب‏نشینی
کنید. جاذبه طبیعی و زیستی دختر و پسر، به ویژه در سنین جوانی، زمینه انحراف
ارتباطهای انسانی را فراهم می‏سازد. در محیط آموزشی هم نباید از آفاتی که در
جاذبه‏های زیستی ریشه دارد، غفلت کنید؛ زیرا روابط انسانی از این ناحیه، بسیار
آسیب‏پذیرفته و به انحراف می‏گراید. بر همین اساس شارع مقدس به ما هشدار می‏دهد که
هرگاه دو غیر هم جنس در قالب هر ارتباطی در مکانی خلوت و دور از دید دیگران قرار
گیرند، شیطان آنها را به سمت روابط تهدیدآمیز می‏کشاند و باید از آن محیط و ارتباط
گریخت.

نکته دیگری که به این حساسیت می‏افزاید، تهدید مستمر
و لحظه به لحظه این خطر است؛ یعنی در حالی که دیگر عوامل تهدید کننده، نیازمند
زمان و مکان خاصی هستند تا آدمی را در معرض تهدید قرار دهند و در رفتار وی نفوذ
کنند، این عامل همیشه نقش تهدید کننده دارد و انسان هوشیار نباید یک لحظه خود را
از این تهدید در امان ببیند.

3. محیط آموزشی بدون
ارتباط آموزشی نیست و طرف دوم این ارتباط، همیشه از جنس شما نیست. شاید شما در
برخی اوقات مجبور به برقراری ارتباط با جنس مخالف شوید؛ در این صورت، یقیناً از
محدوده پیام آموزشی تجاوز نکنید و فقط به مبادله همین نوع پیام – در صورت مستقیم
یا غیر مستقیم – اکتفا کنید.

منبع: سایت
اینترنتی ندای مشاور ( www.nedayemoshaver.com)

 

ابراز محبت به قصد ازدواج یا..؟

محبت قلبی بوجود آمده به منظور آشنایی با یكدیگر
و فراهم كردن مقدمات ازدواج را چگونه می توان به دیگری تفهیم كرد و آیا اصولا صحیح
و معقول و پسندیده است محبت و
علاقه باطنی خود را به طرف مقابل (كه از جنس مخالف
است) تفهیم كنیم و آیا پی آمدها و عوارضی به دنبال نخواهد داشت؟ 

 

 برخی روان شناسان با انواع نیازهای مختلف انسان و سطح بندی آن،
بر اهمیت نیازهای عاطفی در دوران نوجوانی و جوانی و لزوم تأمین آن توسط گروه
همسالان تأكید می ورزند و معتقدند این نیاز یكی از نیازهای عالی انسان است و
همسالان با ایجاد ارتباط مثبت عاطفی می توانند به تأمین آن بپردازند. اما
آن چه در ایجاد رابطه دوستی و اظهار محبت به دیگری از اهمیت زیادی برخوردار است آن
است كه به چه كسی و تا چه محدوده ای این كار انجام گیرد كه هم آن نیاز عاطفی پاسخ
داده شود و هم عوارض و پیامدهای منفی نداشته باشد و به عبارت دیگر به چه هزینه ای می خواهیم این نیاز را تأمین و ارضاء كنیم.
همان طور كه در تأمین دیگر نیازهای زیستی، اجتماعی و شناختی به این چگونگی توجه می
شود مثلا برای تأمین نیازهای فیزیولوژیك و زیستی خود دست به هر اقدامی نمی زنیم و
با هر چه جلوی ما قرار گرفت استفاده نمی كنیم بلكه سعی می كنیم گزینش كرده آن هم
گزینش عقلانی و طبق معیارهای صحیح و آن چه تناسب بیشتری با وضعیت جسمانی ما داشته
باشد بهره می گیریم با هر گونه احتمال ضرری در تصمیم گیری خود تجدید نظر كرده و از
لذت لحظه ای و كوتاه مدت آن می گذریم.

بنابراین چه خوب و شایسته است همین مکانیزم را در مورد این نیاز
همچون نیازهای زیستی به كار ببریم یعنی آنچه تناسب بهتر و بیشتری با كل شخصیت
انسان دارد مورد توجه قرار داده و آن چه نامتناسب است یا متضاد و معارض با ویژگی
اصلی انسان است و سلامت روحی و روانی انسان را تهدید می كند به كناری گذاشته و از
آن دوری كنیم. شكی نیست چنین گزینش عقلانی و مبتنی بر ندای حقیقت یاب درون،
نیازمند شناخت كافی و تحمل در برابر خواست های موقت بعد غیر حقیقی انسان است.

 

 اكنون این سؤال مطرح می شود كه اظهار محبت به
جنس مخالف چه پیامدهایی به دنبال دارد؟

الف: زیاده طلبی

كمال طلبی انسان در هر بعدی از ابعاد جسمانی و روانی زبان زد
همگان است. در تمام زمینه ها این كمال خواهی ظهور و بروز دارد و با اندك
تأملی در رفتار خود و دیگران می توان این صفت را كشف و مشاهده كرد. اظهار محبت به جنس
مخالف از جمله همین موارد است، با یك سلام و احوالپرسی ساده و مختصر آغاز می شود و
یا به انگیزه اهداف آموزشی و غیره شروع می شود ولی به تدریج نوع رابطه و گفتگو
تغییر پیدا كرده و به میزان و كمیت آن نیز افزوده می شود و تا آنجا پیش می رود كه
تمام انرژی عاطفی فرد را می خواهد. بنابراین ما برای اظهار محبت به جنس مخالف (چه
منشاء سوء تفاهم بشود و چه سوء تفاهمی را به دنبال نداشته باشد) دلیل موجه و قابل
قبولی را نمی شناسیم. در واقع اگر هم باعث سوء تفاهم نشود باعث سوء رفتار می شود و به تدریج در گردونه ای وارد می
شوند كه چه بسا هیچ كدام خواستار آن نبودند. گردونه ای
كه گاهی رهایی از آن مستلزم هزینه كردن تمام انرژی روانی، جسمانی فرد و قرار گرفتن
در بن بست شدید است.

ب. وابستگی

 با شكل گیری روابط عاطفی بین دختر و پسر و افزایش تدریجی آن،
زمینه وابستگی آنها به یكدیگر و تشدید آن فراهم می شود. از آنجا كه نیاز به محبت
ورزیدن و مورد محبت واقع شدن در دوران جوانی به اوج خود می رسد و 
به شكل خودكار دختر و پسر در این كانال قرار می گیرند و هوشیارانه و در اكثر موارد
به طور ناهوشیار گرفتار چنین گردابی می شوند و آن را با عنوان های عرف پسند و موجه
پوشش می دهند و باطن غیر موجه آن را با پوشش های ظاهری نیكو و پسندیده جلوه گر می
نمایند.علاقه ابتدایی شدت یافته و علی رغم تصمیم اولیه دو طرف یا یكی از آنها، كم
كم به وابستگی به یكدیگر تبدیل می شود. این وابستگی آفت بزرگی برای تمركز حواس،
تحصیل و تفكر عمیق در امور درسی آنها می شود به گونه ای كه گاهی مطالعه و حضور در
كلاس درس را غیر ممكن می سازد وهر كدام از آنها در تمام اوقات شبانه روز حتی در
كلاس درس در فكر طرف مقابل است.

ج. احساس گناه

 شكی نیست كه ما در جامعه دینی زندگی می كنیم و اكثریت مردم 
از آموزه های دینی و اخلاقی متأثر هستند و به آنها احترام می گذارند. اظهار محبت و طرح
رابطه دوستی با جنس مخالف از جمله رفتارهایی است كه جامعه
دینی و ارزشی آن را نمی پسندد و اگر اندك
دقتی به متون دینی و فرمایشات رهبران دینی صورت گیرد روشن می شود كه ارتباط با جنس
مخالف از چارچوب و قوانینی خاص برخوردار است و آن چنان آزاد و بدون محدودیت نیست،  بلكه
نگاه اسلام به این گونه ارتباط ها منفی است و همه را از ایجاد ارتباط
عاطفی و احساسی با جنس مخالف باز داشته و نهی كرده است.حال اگر به هر دلیلی (عدم
آگاهی، غفلت)، فردی مرتكب چنین رفتاری شد مدت زمان زیادی نمی گذرد كه جوان به خود
می آید و به گذشته خود می اندیشد و رفتارهای خود را با ملاك ها و معیارهای اخلاقی
و شرعی مقایسه كرده و آنها را محك می زند و یا با قرار گرفتن در موقعیت ها و شرایط
زمانی و مكانی معنوی دچار پشیمانی شده و اگر نتواند به درستی از این فضای
روانی خارج شود به احساس گناه منفی تبدیل شده و این احساس گناه منشأ بسیاری از
ناگواری های روحی و روانی می شود؛ احساس گناه بیش از حد همراه با یأس و
ناامیدی مطلق، توان حركت به سوی اصلاح و تغییر رفتار و مسیر زندگی را از فرد سلب
می کند.

برای امر مهم و حیاتی ازدواج باید ابتدا به تحقیق و بررسی پرداخت و سپس در صورت داشتن قابلیت ها
و صلاحیت ها در فکر ایجاد علاقه بود نه آنکه با عینک محبت و علاقه به بررسی اوضاع
و احوال ویژگی های وی اقدام نمود .

به نظر می رسد یكی از پیش نیازهای ضروری ازدواج آشنایی دو
طرف از ویژگی های رفتاری، شخصیتی، اخلاقی و خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و …
یكدیگر است و هر دو طرف با دقت و حساسیت زیاد و با استفاده از راه های مختلف تحقیق
و بررسی باید به اطمینان دست یابند كه می توانند با آغاز زندگی مشتركشان به آرامش
رسیده و عامل رشد و بالندگی و كمال یكدیگر می شوند. به عبارت دیگر از طریق همین
آگاهی های واقع بینانه؛ دو طرف در خواهند یافت كه آیا با یكدیگر تناسبی دارند یا
نه؟ ولی نكته قابل توجه این است كه چگونه و طبق چه
مكانیزمی دو طرف به این هدف دسترسی پیدا كنند و آیا می توان با ایجاد رابطه عاطفی
و  با اظهار محبت به فرد مورد نظر به گونه ای كه
سوء تفاهم هم نشود به این هدف دست یافت و به روحیات و ویژگی های اخلاقی و خانوادگی
و … همدیگر پی برد؟

 ما بر اساس شواهد موجود و اطلاعات به دست آمده معتقدیم بیشتر
ارتباط هایی كه با همین قصد و نیت موجه و معقول شكل می گیرد مبنایی و یا انگیزه
دیگری غیر از آن چه به زبان جاری می كنند دارد(به خصوص اگر تقاضا کننده جنس مذکر باشد).
در واقع تقاضای آشنایی با یكدیگر قبل از ازدواج، صرفا پوشش به ظاهر مقبولی است که
فرد بدین وسیله می خواهد دلیل موجه و معقولانه ای برای ارتباط های عاطفی و اظهار
محبت های غیر مجازشان قرار دهد و توجیهی برای آن باشد.عده ای دیگر نیز هستند كه به
طور ناهشیار گرفتار چنین دامی می شوند  ولی چون غریزه جنسی انسان بخصوص در دوران جوانی بسیار قوی و
شدید است و از طرف دیگر حیله های شیطانی نیز دراین مورد بسیار پیچیده ، مرموز و
متعدد است با طرح انگیزه های معقول و موجه به طور ناهوشیار وارد چنین صحنه خطرناكی
می شوند . آسیب می بینند.

 

با ایجاد چنین ارتباطی به هر شكل كه متصور است (مكاتبه ای،
تلفنی، حضوری و … ) و شكل گیری علاقه اولیه بین دو طرف امكان تحقیق و بررسی
واقع بینانه را به تدریج كاهش داده و بیشتر به دنبال نكات مثبت طرف مقابل است
و از نقاط ضعف طرف مقابل غفلت كرده و تحقیقی که باید واقع بینانه و دور از هر گونه
سو گیری باشد دچار سوگیری و یا تعصب خواهد شد. و شما خوب می دانید که هر تحقیق
علمی و واقع بینانه ای باید از هرگونه تعصب و سوگیری به دور باشد تا درجه واقع نمایی
آن بیشتر و ارزش علمی و عملی پیدا كند.

 

 خلاصه آنکه برای چنین امر مهم و حیاتی باید ابتدا به تحقیق و
بررسی پرداخت و سپس در صورت داشتن قابلیت ها و صلاحیت ها در فکر ایجاد علاقه بود
نه آنکه با عینک محبت و علاقه به بررسی اوضاع و احوال ویژگی های وی اقدام نمود .
بنابر این باید گفت آن عشق و علاقه ای باعث كمال و رشد و آرامش خانوادگی می شود كه
پس از پیمان زناشویی و تعهد به زندگی مشترك ایجاد شود .

منبع:
سایت پرسمان-نویسنده : محمد رضا احمدی

آسیب شناسی ارتباط با
جنس مخالف

حتی در فضای نیمه‌تاریک کافی شاپ هم می‌توان نگرانی را در
نگاهش خواند. هر چند ثانیه یک بار نگاهی به ساعتش می‌اندازد و از کند بودن حرکت
عقربه‌های آن تعجب می‌کند. کم‌کم به ساعت تعطیلی مدارس نزدیک می‌شود و وقتش دارد
به پایان می‌رسد که پسر بدون عجله و با آرامش وارد کافی‌شاپ می‌شود و سر میز او می‌نشیند.

چند سال بعد وقتی با نگاه کردن به کودکش که در گوشه اتاق مشغول
بازی است به آن دوران می‌اندیشد که دزدکی و دور از چشم خانواده‌اش ساعت‌هایی را از
وقت مدرسه دزدیده و وقتش را با پسری در کافی‌شاپ و پارک‌ها گذرانده است، با خود می‌گوید،
حالا که مادر کوچکی است باید بیش از این مراقب فرزندش باشد، خصوصا که بعد از جدایی
از او باید خود به تنهایی از فرزندش مراقبت کند.

به زندگی از دست رفته‌اش می‌اندیشد، به تحصیلات نیمه‌کاره‌اش و
به خانواده‌ای که هنوز بعد از چند سال از او به خاطر انتخابش و بی‌احترامی به
نظرشان، دلخورند.

شاید این داستان تکراری خیلی از دخترانی باشد که در سنین
نوجوانی و حتی در سنین بالاتر، از یک دوستی ساده شروع می‌شود و با بهانه عشق و
دلبستگی که بیشتر رنگ و بوی عادت دارد، به ازدواج می‌کشد و در بعضی موارد بعد از
مدت کوتاهی به طلاق ختم می‌شود.

شکل‌گیری دوستی‌های
خیابانی

در چند سال اخیر هر روز بیش از پیش شاهد ازدواج‌هایی بوده‌ایم
که سرچشمه آنها از دوستی‌های خیابانی دختران و پسران شروع شده و نقش والدین برای
انتخاب همسر آینده فرزندشان بسیار کمرنگ بوده است و آنها فقط نقش مجری مراسم
ازدواج را بر عهده داشته‌اند؛ چون انتخاب‌ها قبل از این‌که والدین مطلع شوند صورت
گرفته و برای خانواده‌ها راهی جز ادامه این مسیر باقی نگذاشته است.

این‌گونه دوستی‌ها در یک نگاه و معمولا در مکان‌های عمومی مثل
خیابان‌ها و پارک‌ها شروع می‌شود و افراد در این موارد هیچ‌گونه شناختی نسبت به یکدیگر
ندارند.

امروزه آشنایی دختران و پسران از چت‌های اینترنتی، مهمانی‌های
خصوصی، پارک، خیابان و حتی دانشگاه آغاز شده و پدر و مادر با نادیده گرفتن، یا بی‌توجهی
به موضوع در نهایت در مقابل عمل انجام شده‌ای قرار می‌گیرند که در بهترین حالت آن،
اصرار دختر یا پسر به ازدواج با فردی فاقد شرایط لازم است.

این‌گونه دوستی‌ها در یک نگاه و معمولا در مکان‌های عمومی مثل
خیابان‌ها و پارک‌ها شروع می‌شود و افراد در این موارد هیچ‌گونه شناختی نسبت به
یکدیگر ندارند. البته در تمامی ازدواج با زمینه دوستی‌ها، طلاق صورت نمی‌گیرد و
بعضی از آنها هم زندگی بادوام و موفقی دارند.

 

صدمات ناشی از دوستی‌های
غیرمجاز

 

به نظر می رسد که هدف این رابطه‌های خلاف قانون و مغایر با
فرهنگ جامعه فقط دریافت یک لذت از طرف مقابل است، اما معمولا در ازدواج دو طرف
تلاش می‌کنند در محبت کردن و کمک به پیشرفت یکدیگر از هم سبقت بگیرند که این باعث
شادابی هرچه بیشتر آنان می‌شود.

در دوستی‌های خیابانی و روابط نامشروع 2 جنس به دلیل توقعات و
استفاده‌های یکطرفه، بخصوص در مورد دختران، فرد دچار نارضایتی و انواع افسردگی‌ها
می‌شود و کمترین صدمه‌اش این است که در بیشتر موارد لذت‌های آنی و پردردسر این‌گونه
روابط، فرد را از شکوفا کردن استعدادهایش در سنین نوجوانی و جوانی بازمی‌دارد و
باعث محرومیت او از تحصیل و پیشرفت می‌شود.

دوستی‌های خیابانی و
بزهکاری

نتیجه این دوستی‌ها در بعضی شرایط بدتر از شکست در زندگی و
طلاق و جدایی است و در مواردی حتی به جرم و جنایت نیز ختم می‌شود.

معمولا دختر یا پسر جوانی که در شرایط اجتماعی ما تمایل به
دوستی‌های خیابانی داشته باشد و به آن تن دهد، سازگاری شایسته‌ای با شرایط و
مناسبات معمول جامعه ندارد؛ این ناسازگاری و ناپختگی طبعا در جنبه‌های دیگر هم خود
را نشان می‌دهد.

اخیرا گزارش‌های متعددی را در صفحه حوادث روزنامه‌ها درباره
نوع ویژه‌ای از قتل‌ها می‌خوانیم، از جمله این‌که مردی که بتازگی با دختری ازدواج
کرده، با همدستی او، جوانی را که با او دوست بوده است به قتل می‌رساند؛ این
رویدادهای ناگوار پیامد دوستی‌های خیابانی بین دختران و پسران جوان و تظاهری از
نارسایی‌های روانشناختی آنان است.

بررسی چنین مواردی که در درجه خفیف منجر به اختلافات خانوادگی
و در درجه شدید منتهی به رفتارهای کیفری (تهدید، ضرب و جرح، قتل) می‌شود، حاکی از آن
است که گاهی انگیزه‌های بیمارگونه زن، گاهی انگیزه‌های بیمارگونه شوهر و برخی
اوقات هم مزاحمت‌ها و باج‌خواهی‌های نامزد یا دوست سابق زن موجب اقدامات جنایی
مشترک زن و شوهر می‌شود.

معمولا دختر یا پسر جوانی که در شرایط اجتماعی ما تمایل به
دوستی‌های خیابانی داشته باشد و به آن تن دهد، سازگاری شایسته‌ای با شرایط و
مناسبات معمول جامعه ندارد؛ این ناسازگاری و ناپختگی طبعا در جنبه‌های دیگر هم خود
را نشان می‌دهد، چنین دختر یا پسری قادر به مهار انگیزه‌های غریزی خود نیست و به
صورت تکانه‌ای عمل می‌کند.

باید به این مساله توجه داشت که دختر و پسری که در خیابان با
یکدیگر آشنا شده‌اند، اگر هم کارشان به ازدواج بکشد از همان آغاز به یکدیگر بدگمان
هستند و برای مثال پسر یا دختر با خود می‌اندیشد، همان طور که او با من به طور
تصادفی در خیابان آشنا شد، ممکن است قبلا هم با دیگری آشنا شده باشد، این استدلال
چه خودآگاه و چه ناخودآگاه نتیجه قهری چنین دوستی‌های خیابانی است، بنابراین چه زن
و چه مرد مرتبا از دیگری راجع به روابط پیشین او می‌پرسد و هر چه بشنود، او را به
پرسش‌های دیگر وا می‌دارد و در حالی که می‌اندیشد همسرش او را فریب داده دچار خشم
و حسد می‌شود که این مساله می‌تواند زمینه‌ساز بروز جرم و جنایت باشد.

شاید بهتر باشد پدران و مادران چنان به کودک و نوجوان خود
نزدیک باشند که آنان بتوانند دغدغه‌ها و گرفتاری‌های خود را با والدین‌شان در میان
بگذارند.

خوب است با فراهم آوردن محیط دوستانه در خانه، دوستی و احترام
بین پدر و مادر، آموختن خویشتنداری و قواعد اخلاقی به کودکان، از گرایش‌های
زودهنگام و نابجای نوجوانان به دوستی‌های خیابانی و جستجوی عاطفه در خیابان
پیشگیری کنیم.

جام جم آنلاین

 

روابط دختر و پسر، آسیب کدام یک بیشتر است؟!

 

درسبک زندگی

پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه جنسی خود بیشتر بها می‌دهند و پس
از اولین ارتباط جنسی دچار وابستگی جنسی می‌شوند یعنی رابطه جنسی آنها گسترده‌تر می‌شود.
آنها در تمامی ملاقات‌های بعدی دنبال فرصتی برای تأمین این نیاز هستند… از
مشکلات و آسیب های دوستی دختر و پسر قبلا برایتان زیاد گفته ایم….

از مشکلات و آسیب های دوستی دختر و پسر قبلا برایتان زیاد گفته ایم. اما
این بار شاید بد نباشد نگاه متفاوت تری به این مساله بیندازیم. این که دخترها درباره
دوستی با یک پسر چه فکری می کنند و این دوستی از نگاه پسران چه شکلی دارد.

دخترها تصور می‌کنند دیدگاه پسرها همانند آنها است و همین‌طور بالعکس.
اساس روابط دوستی، شناختن دیدگاه‌ها و طرز فکر جنس مخالف در رو‌به‌رو ‌شدن با وقایع
و اتفاقات است، تا بتوان از این تجربه در زندگی مشترک استفاده کرد. اما این یک اصل
گم‌شده در روابط دوستی دختران و پسران است. دختران تصور می‌کنند پسران تشنه احساسات
هستند و پسران نیز تصور می‌کنند دختران نیاز جنسی زیادی دارند.

پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه جنسی خود بیشتر بها می‌دهند و پس
از اولین ارتباط جنسی دچار وابستگی جنسی می‌شوند یعنی رابطه جنسی آنها گسترده‌تر می‌شود.
آنها در تمامی ملاقات‌های بعدی دنبال فرصتی برای تأمین این نیاز هستند و تا زمانی که
طرفشان پاسخ‌گوی این نیاز باشد این رابطه ادامه دارد. اما هر زمان که طرفشان از رابطه
جنسی خودداری کند یا اخلاق و رفتار پسر تغییر می‌کند یا مدام بهانه‌گیری می‌کند یا
آن رابطه را برهم می‌زند.

دختران تا زمانی که به فردی احساس نداشته باشند و وابستگی احساسی پیدا
نکنند نمی‌توانند رابطه جنسی را با آن فرد تجربه کنند. ترجیح می‌دهند این رابطه از
روی عشق و دوطرفه باشد. از اینکه بدون احساس تن به چنین رابطه‌ای بدهند بیزارند.

دختران پس از رابطه جنسی دچار وابستگی بیشتری می‌شوند و بیشتر دوست دارند
مورد توجه احساسی طرف مقابل قرار بگیرند. در اکثر روابطی که در آن رابطه جنسی را تجربه
کرده‌اند ولی رابطه دوستی آنها به اتمام رسیده دچار افسردگی موقتی می‌شوند. بیشتر تمایل
دارند دوست داشته شوند تا اینکه دوست بدارند. آنها‌ می‌توانند بارها حس عاشقی را تجربه
کنند. این در حالی است که پسرها فقط یک‌بار عاشق می‌شوند و اولین عشق را فراموش نمی‌کنند.
آنها اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشند، هرکاری برای به‌دست‌آوردنش می‌کنند و به‌اصطلاح
به آب و آتش می‌زنند. ولی اشکال اینجاست که همه انرژی خود را قبل از ازدواج صرف طرف
می‌کنند.

نیازهای احساسی و حتی جنسی زنان پس از ازدواج بیشتر از دوران قبل از ازدواج
است، به همین دلیل است که مدام از سردی همسر خود شکایت دارند. دختران قبل از ازدواج
تمایل دارند طرفشان به‌سمت آنها بیاید، که این مورد بعد از ازدواج دگرگون می‌شود؛ این
زنان هستند که به‌سمت همسر خود می‌روند و مردان در این‌باره تلاشی نمی‌کنند. نکته بسیار
مهم اینکه بسیاری از دخترها و پسرها با شنیدن این مطالب و بررسی آسیب‌های جدی این روابط
می‌گویند: از کجا معلوم که این آفات در دوستی ما به‌وجود آید؟ هر قاعده‌ای استثنایی
دارد؛ از کجا معلوم که ما استثنای این قاعده نباشیم؟ این افراد گمان می‌کنند که رابطه
آنها از روابط دیگران عمیق‌تر و مستحکم‌تر بوده و فقط روابط دیگران، سست و بر پایه
علاقه جنسی بنا شده است.

دختر می‌گوید: دوستم گفته، که فقط مرا به‌خاطر خودم می‌خواهد نه برای
سوء‌استفاده جنسی. در مقابل پسر هم می‌گوید: بیچاره دختر، نمی‌داند هدف واقعی من ازدواج
و خوشبخت‌ کردن او نیست. حالا که پسر اعتماد دختر را جلب کرده است و با زرنگی هم به
دختر قبولانده که او را زن آینده‌اش می‌داند و به‌عنوان شریک زندگی دوستش دارد، زمینه
را برای منظورش مهیا می‌بیند و به او می‌گوید که ما اکنون از طریق قلب‌هایمان باهم
زن و شوهر هستیم، چرا تا فراهم ‌شدن زمینه ازدواج، خودمان را از لذت جنسی محروم کنیم.
بیا از همین حالا رابطه‌ای جنسی برقرار ‌کنیم.

متأسفانه بعضی از دخترها هم برای اینکه رضایت پسر را جلب کنند مرتکب این
اشتباه بزرگ می‌شوند و تقاضای رابطه جنسی او را قبول می‌کنند. غافل از اینکه پسرها
هیچ‌وقت با کسی که قبلاً با او دوست بوده‌اند و یا رابطه جنسی داشته‌اند، هرگز ازدواج
نمی‌کنند.

متأسفانه بعضی از دخترها هم برای اینکه رضایت پسر را جلب کنند مرتکب این
اشتباه بزرگ می‌شوند و تقاضای رابطه جنسی او را قبول می‌کنند. غافل از اینکه پسرها
هیچ‌وقت با کسی که قبلاً با او دوست بوده‌اند و یا رابطه جنسی داشته‌اند، هرگز ازدواج
نمی‌کنند و برای ازدواج هم به‌دنبال دختری هستند که قبلاً با کسی رابطه نداشته است.
دخترها نیز با این اشتباه نه ‌تنها خودشان را ارزان فروخته‌اند، بلکه پسران با دیدن
این رفتار، آنها را افرادی هرزه تلقی می‌کنند. چون پسرها این کار دختران را به‌حساب
سست ‌بودنشان می‌گذارند و می‌گویند، اگر فرد دیگری هم این تقاضا را داشته باشد، احتمال
دارد که به او هم جواب مثبت بدهد.

البته مطلب بالا، یکی از حالات دوستی دختر و پسر بود که پسرها با وعده
ازدواج، دخترهای جوان را خام می‌کنند و به سوءاستفاده جنسی از آنها می‌پردازند.

حالات دیگری هم برای این رابطه قابل تصور است، که در زیر به چند نمونه
از آن اشاره می‌کنیم:

الف) برخی دخترها می‌دانند که پسرها قصد ازدواج ندارند و پسرها نیز علناً
به طرف مقابلشان می‌گویند که قصدشان از این دوستی برای شناخت و ازدواج نیست. آنها فقط
برای خوش‌گذرانی باهم شریک جنسی و دوست می‌شوند و به‌ این طریق می‌خواهند از تنهایی
دوران مجردی فرار کنند.

بعضی از دخترها حاضر به دوستی با این قبیل پسرها هستند و قصدشان را از
این رابطه، تخلیه احساسات و ارضای غیراخلاقی جنسی خودشان معرفی می‌کنند. آنها گمان
می‌کنند هر‌کاری که غریزه‌شان بخواهد، می‌توانند بکنند و می‌گویند: شوهر آینده‌مان
از کجا خواهد فهمید که ما در گذشته روابط جنسی داشته‌ایم؟

تا آنجا که بتوانند، با جنس مخالف رابطه برقرار می‌کنند، ضمن اینکه مخارج
خوش‌گذرانی خود را از طریق تن‌فروشی تأمین می‌کنند و به‌اصطلاح، با یک تیر دو نشان
می‌زنند. آنها با خود می‌گویند بعد از ازدواج، این‌طور روابط را کنار خواهیم گذاشت.
ولی نمی‌دانند حتی اگر هم بخواهند، دوست‌پسرشان از این روابط، به‌ این سادگی‌ها ـ بعد
از ازدواج آنها ـ نخواهند گذشت.

اتفاقاً می‌گویند اکنون موانع هم از میان برداشته شده و وقت برداشت محصول
نقشه‌های شوم گذشته‌مان است‌. چراکه برخی از پسرها خیلی زرنگ هستند و بیشتر برای بعد
از متأهل‌شدن دختر برنامه‌ریزی می‌کنند؛ در دوران دوستی از او عکس یا فیلم تهیه می‌کنند
و این مدارک را برای بعد از ازدواج دخترها به‌منظور اخاذی جنسی نگه می‌دارند و در وقت
مناسب طی تماسی با دختر، تهدید می‌کنند که اگر با آنها رابطه جنسی برقرار نکند، عکس،
فیلم و یا صدای ضبط‌شده او را به همسرش می‌دهند. فاش‌شدن این موضوع عواقب وحشتناکی
را برای دختر در پی خواهد داشت. باعث می‌شود زندگی مشترک او نابود و در بین فامیل آبرویش
از بین برود و به دلیل خیانتش، برای ازدواج مجدد، به‌ سراغش نخواهد رفت.

اینجاست که دختر به‌رغم میل باطنی، برای فاش‌نشدن رابطه دوران مجردی‌اش،
به رابطه جنسی با دوست‌پسر قبلی‌اش تن می‌دهد و خیانت آن دختر مجدداً در دوران متأهلی
رقم می‌خورد. فاش‌شدن این خیانت مجدد، ممکن است خودکشی دختر را به دنبال داشته باشد.

ب) در بین دخترها کسانی هستند که از سادگی و پاکی بعضی از پسرها سوء‌استفاده
و آنها را در دام عشق پوشالی خودشان گرفتار می‌کنند. هر روز به بهانه‌های مختلف از
جمله سالگرد تولد، جشن تولد فلان دوست، خرید لوازم آرایشی ـ بهداشتی، خوش‌گذرانی در
کافی‌شاپ، خرید کارت شارژ موبایل و… شروع
به خالی‌کردن جیب پسرها می‌کنند. این کار آنها هم بدون هزینه نیست و باید در عوض نیازهای
جنسی پسر را برآورده کنند؛ که آن‌هم به قیمت از‌دست‌دادن نجابتشان تمام می‌شود.

ج) تعداد اندکی از پسرها با نشان‌دادن جسارت، محبت، عشق پاک و… همه
عمرشان را به‌پای معشوقشان می‌گذارند.

تعداد این دسته از افراد، خیلی کم است، چون پسرها اگر واقعاً کسی را دوست
داشته باشند، با او دوست نمی‌شوند، سعی می‌کنند با آنکه دوستش دارند ازدواج کنند. در
این گروه هم آفاتی وجود دارد، در برخی از موارد دخترها با دیدن یک پسر خوش‌ تیپ‌تر،
شیفته می‌شوند و به پسر عاشق‌پیشه پشت می‌کنند.میگنا.به وفادار ماندن این دخترها هم
نمی‌شود اعتماد کرد. بعضی از دخترها نیز در دوستی با پسری که قصد شناخت برای ازدواج
دارد، همان رفتاری را بروز می‌دهند که انگار در میهمانی هستند.

د) دختر و پسر رابطه دوستی‌شان را با جنس مخالف، به رابطه دوستی با دو
هم‌جنس تشبیه می‌کنند و می‌گویند ما اصلاً احساس نمی‌کنیم که با جنس مخالف دوست هستیم
ما یک دوست اجتماعی هستیم؛ براساس خلقت انسان، هر جنس فقط برای جنس مخالفش نیروی جاذبه
تولید می‌کند نه برای هم‌جنس خودش، بنابراین دختر و پسر هم اگر هم‌جنس‌اند، پس چرا
برخلاف طبیعت همدیگر را دفع نمی‌کنند، بلکه بالعکس همدیگر را جذب می‌کنند؟! پس هر عقل
سالمی تأیید می‌کند که این حرف برخلاف طبیعت و کذب محض است.

ه) دخترها و پسرها برای کسب تجربه و مهارت در زندگی باهم دوست می‌شوند،
ولی نمی‌دانند که همیشه اولین تجربه‌ها هستند که به یاد می‌مانند. آنها تجربه‌های به
یادماندنی را با فرد بیگانه‌ای تجربه می‌کنند نه با بهترین یارشان.

آن چیزی که از یاد این دختران و پسران فراموش شده، جایگاه تعهد و وفاداری
به همسر آینده‌شان است. آنها این موضوع را باید بدانند که اگر می‌خواهند همسر آینده‌شان
هم متعهد باشد و به آنها وفادار بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آنها وفادار باشند.

و) بالاخره گروه آخر مربوط به پسرهایی است که هیچ‌چیز به جز ارضای جنسی
و خوش‌گذرانی برایشان مهم نیست و اصلاً خودشان را در قیدوبند تشکیل خانواده نمی‌دانند.
هر روز با یکی هستند و تا آخر عمر هم تنوع‌طلب باقی می‌مانند. این افراد، مشتریان زن
خاص خودشان را دارند و هیچ‌وقت هم سیر نمی‌شوند مگر در زیر خروارها خاک.

در انتهای این بحث سنگین و پرپیچ ‌و خم باید بگوییم، آن چیزی
که از یاد این دختران و پسران فراموش شده، جایگاه تعهد و وفاداری به همسر آینده‌شان
است. آنها این موضوع را باید بدانند که اگر می‌خواهند همسر آینده‌شان هم متعهد باشد
و به آنها وفادار بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آنها وفادار باشند. این‌طور نیست
که به تبع نفس، در مجردی هرکاری که خواستیم انجام دهیم و بعد انتظار داشته باشیم که
در زندگی مشترکمان یک فرد پاک و مقدس نصیب‌مان شود.

http://www.bikalak.com

چرا برخی جوانان  تمایلی
برای ازدواج کردن ندارند

به  ازدواج نیندیشیده
اند

تجربه ی خوبی از ازدواج خود یا دیگران ندارند

به جنس دیگر اعتماد ندارند

امکانات و شرایط لازم را ندارند

دارای مشکلات روحی و روانی مانند اعتیاد ، افسردگی و…
هستند

ازدواج را مانع استقلال و پیشرفت خود میدانند

تغیرات فرهنگی و نگاه به ازدواج

تجرد و ازدواج نکردنرا  نوعی
با کلاس بودن می دانند

حفظ استقلال در دخترها

برآورده شدن برخی نیازها خارج از چارچوب ازدواج

تاثیر پذیری از الگوهای فرهنگ غربی

برخی نگاه ها مانند اینکه تا عاشق نشوم ازدواج نمی کنم

مداخله های نابجای خانواده هادر امر ازدواج فرزندان

نشان دادن توانائی های خود بدون نیاز به جنس دیگر ( مقابله
با جنس دیگر)

نارضایتی ار رفتارهای جنس دیگر مانند لباس پوشیدن و نحوه
ی رفتارهای اجتماعی مانند بیبندوباریها

علاقه به تحصیلات عالیه وکسب استقلال مالی

سختگیری خانواده ها برای ازدواج مخصوصا دختران

رقابت های نابجای خانواده ها در زمینه انتخاب همسر برای
فرزندان

نداشتن اعتماد به نفس و مهارتهای ارتباطی و اجتماعی لازم
برای ازدواج

نداشتن شغل به ویژه شغل پایدار

عدم اعتماد به نفس در زمینه توانایی جنسی و باروری

ترس از مواجهه با شکست

ترس از تعهد و پذیرش مسئولیت

نگرانی از دست دادن لذتها و آزادی های فردی

تعلق خاطر به پدر و مادر و وابستگی به آنان  ( ماندن در دوران کودکی و مامانی بودن )

داشتن سرگرمی های مختلف و نداشتن زمان کافی برای تفکر در
باره ازدواج و زندگی مشترک

 عادت به زندگی فعلی و ترس از تغییر و تحول در زندگی

تنوع طلبی

هزینه های زیاد مراسم ازدواج

رواج مردسالاری و زن‌سالاری و رقابت بین آنها

بیتوجهی به فرهنگ دینی و اعتقادی

کاهش قبح ازدواج نکردن در جامعه

بالارفتن توقع از زندگی و ایده ال گرایی

ترك اعتیاد عاطفی

 

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که
درست در زمانی که احساس کرده اید طرف مقابلتان برای زندگی مناسب نیست و نمی توانید
روی زندگی با او فکر کنید، متوجه شده اید که در این بین علاقه یا عادتی به وجود
آمده که نادیده گرفتنی نیست. طوری که انگار پیش از آنکه بخواهید منطقی فکر کنید به
او علاقه مند شده اید و حالا ترک این اعتیاد عاطفی برایتان غیرممکن است.

ممکن است فکر کنید که چرا باید این
اتفاق برای شما بیفتد، چطور کسی می تواند یک دفعه از راه برسد و روح و عواطف شما
را نابود كند و این همه هزینه مادی و معنوی به شما تحمیل کند و برود؟ این بدبیاری
عاطفی در اول راه تقصیر کیست؟ چطور باید منطقی باشید و باور کنید که این عواطف
زودگذرند؟

 درباب عشق شما عاشق
كیفیتى در طرف مقابلتان مى شوید كه اگر خوب بنگرید، همان ویژگى را در زندگیتان
مدتهاست از دست داده اید و آگاهی از این کیفیت گم شده می تواند در کنترل احساسات و
عواطف تان به شما کمک کند

تکه گمشده

حقیقت این است که عشق شاید ناخودآگاه
در دل بیاید اما ما آگاهانه آن را مى پرورانیم. این خود ماییم كه دیگران را وارد
حریم زندگى و عواطف خود مى كنیم. كم نیستند كسانى كه در طلب دوست داشتن یك نفر، هر
ثانیه دست و پا مى زنند. قضیه چیست؟ ایراد كار كجاست؟

خانم دبى فورد روانشناس شناخت گرایی
است که تحقیقات زیادی را درباره روانشناسى معنوى و روانشناسی عشق انجام داده است.
دبی فورد معتقد است که شما عاشق كیفیتى در طرف مقابلتان مى شوید كه اگر خوب نگاه
کنید، همان ویژگى را در زندگیتان مدتهاست از دست داده اید و آگاهی از این کیفیت گم
شده می تواند در کنترل احساسات و عواطف تان به شما کمک کند.

مثلاً آقایى به خانمى علاقمند مى شود
كه به غایت آرام و متین و مهربان است. وقتى مرد دقت مى كند مى بیند كه مدتهاست كیفیت
نرمى و متانت و مهربانى و لطافت را در زندگى خودش گم کرده و از آن محروم بوده است.
لذا وقتى نمود بیرونى این ویژگی ها را مى بیند، ناخودآگاه جذب او مى شود. این
اتفاقی است که روانشناسان از آن به فرافکنی عاطفی تعبیر می کنند. یعنى كیفیتى درون
توست كه خودت بدان آگاه نیستى (مثلاً میل به رشد هنرى) وقتى كسى دیگر در بیرون آن
كیفیت را دارا باشد، تو شیفته او مى شوى.

 

آیا از این قضیه مى شود كمك گرفت و
رشد روحى كرد؟ بله! کافیست دقت كنید كه كدام ویژگى
محبوبتان شما را شیفته كرده؛ احتمالاً شما آن صفت را دارید اما حواستان به آن نیست
و عشق مى آید تا ما را به خودشناسى برساند. ما با هر عاشقى باید به رشد روحى
بالاترى برسیم.

در قضیه نفرت نیز داستان همینطور است.
وقتى ما شدیداً از یك چیزى بدمان مى آید یا شروع به تقبیح فلان كس كه فلان كار بد
را كرده، مى كنیم؛ به احتمال بسیار زیاد یا خودمان كمى از آن صفت را داریم یا قبل
آن كار را كرده ایم یا استعداد انجام آن كار بد را داریم!

 سایه های ما

حتماً بعد از هر قطع ارتباط عاطفى، سهم
سایه هاى خود را بررسى كنید. سایه بخشهایى از درون ماست كه دوست نداریم بقیه از
وجودشان در ما مطلع شوند مثل حسادت، خیانت و… یا بخشهایى از ماست كه اصلاً
حواسمان نیست داریم مثل میل به هنرمندشدن، میل به دانشمندشدن و…

همه ما كسانى را در زندگى دیده ایم كه
الگوى ما بوده اند.، معلمین یا مربیان یا اساتید دانشگاهى یا حوزوى یا بزرگان و
پیشوایان دینى یا دانشمندان بزرگ. ما در برابر این بزرگواران به خشوع وا داشته مى
شویم. در تحلیل عمقى این شیفتگى باید خبر خوبى به شما بدهم: هربزرگى كه شما را به
حیرت و شیفتگى كشاند، نشانه این است كه شما زمینه هایى دست نخورده درونتان دارید
كه منتظر شماست تا بدانها بپردازید و مثل آن بزرگ شوید با این فرق كه آن صفت الآن
دیگر مال خود شماست و رنگ و بو و هویت شما را دارد.

هدف از این بایكوت عاطفى این نیست كه
شما را شكنجه دهیم؛ شما زمانى رشد مى كنید كه هوشتان را به خودشناسى و خودسازى
اختصاص دهید و یك ذره انرژى باقیمانده خود را به ترمیم زخم هاى عاطفیتان اختصاص
دهید

7توصیه ایمنی

1- براى حفظ عزت نفس و
وقارتان از برقرارى تماس مستقیم (تلفن ‎/ پیام كوتاه SMS/ OFF PM / E-MAIL ) یا غیر مستقیم (پیغام و پسغام، احوالپرسی از طریق دیگران و…) با
فردى كه ماجرای ازدواجتان با او بهم خورده، بپرهیزید.

 2- از طریق دوستان مشتركتان
یا همسایه هاى طرف آمار فعلى او را در نیاورید.

 3-به بهانه پس دادن یا
گرفتن كادو و هدیه و عكس و هر آنچه شما را به سمت ارتباط قبلى تان بكشاند، خود را
سبك نكنید. هدف از این بایكوت عاطفى این نیست كه شما را شكنجه دهیم؛ شما زمانى رشد
مى كنید كه هوشتان را به خودشناسى و خودسازى اختصاص دهید و یك ذره انرژى باقیمانده
خود را به ترمیم زخم هاى عاطفیتان اختصاص دهید.

از سوى دیگر، ارتباطهاى به هم خورده اى
كه از دوباره بعد از مدتى شروع مى شوند، معمولاً دوباره خراب مى شوند زیرا به قول
كارن سالمنسون «اگر پیوسته همان كارى را بكنى كه یك عمر كرده اى، آنوقت به جاهایى
مى رسى كه یك عمر رسیده اى.»

4- از شنیدن ترانه ها و
اشعار و دیدن فیلمهایى كه از فراق و بى وفایى و فرو ریختن کاخ آرزوها حکایت می
کنند، اكیداً بپرهیزید. مطالعه نشان داده كه این اشعار یا فیلمنامه ها فرافكنى
سایه هاى شعرا و سازندگانشان است و تنها كارى كه نمى كنند رشد شماست و در روزهاى
فشار روانى شما، باعث مى شود كه به نتایج ناامیدكننده و غلطى برسید.

 5- به دامان عشق پدر و
مادر و دوستان واقعیتان پناه ببرید و در این دوران بازیافت روحى _ عاطفى از انرژى
روانى بى دریغ این عزیزان استفاده كنید.

 6- آگاهانه بعد از
پذیرفتن مسؤولیت تان در وقایع رخ داده، از عشق بیكران الهى استفاده كنید كه دل
خستگى شما را برطرف كند. مگر نه این است كه همه شما در آغازین لحظات بهار زمزمه مى
كنید: اى كسى كه دلهاى انسانها در دست توست یا مقلب القلوب و الابصار. از صاحب
قلبها بخواهید كه قلب شما را در این دوران درمان، تسكین بدهد.

 7- ترك اعتیاد عاطفى
بسیار سخت است و اگر علائم ترك در شما شدید است، افسردگى با علائم جسمى (بى خوابى،
بى اشتهایى ، تحلیل میل جنسى) روحى (ناامیدى ، احساس بى ارزشى، فكر به خودكشى) فكرى
(حافظه مختل، اختلال تمركز) ظاهر مى شود. یا ممکن است دچار اضطراب شدید، نگرانى و
دلهره بى دلیل، تپش قلبى كه خودتان احساس مى كنید، تهوع بى دلیل، سردردهاى جدید  و بدخوابى شوید. با هر صداى تلفن از جا بپرید و حالتان دگرگون شود و
احساس ناامنى درونى داشته باشید. دراین شرایط كمك تخصصى روانپزشكى (دارو، روان
درمانى ) در كنار توصیه هاى بالا حتماً لازم است.

  فاطمه ایمانی

 

مشکل اصلی در روابط دختر و پسر

پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه
جنسی خود بیشتر بها می‌دهند و پس از اولین ارتباط جنسی دچار وابستگی جنسی می‌شوند
یعنی رابطه جنسی آنها گسترده‌تر می‌شود. آنها در تمامی ملاقات‌های بعدی دنبال
فرصتی برای تأمین این نیاز هستند…

از مشکلات و آسیب
های دوستی دختر و پسر قبلا برایتان زیاد گفته ایم. اما این بار شاید بد نباشد نگاه
متفاوت تری به این مساله بیندازیم. این که دخترها درباره دوستی با یک پسر چه فکری
می کنند و این دوستی از نگاه پسران چه شکلی دارد.

دخترها تصور می‌کنند دیدگاه پسرها همانند آنها است و همین‌طور بالعکس. اساس روابط
دوستی، شناختن دیدگاه‌ها و طرز فکر جنس مخالف در رو‌به‌رو ‌شدن با وقایع و اتفاقات
است، تا بتوان از این تجربه در زندگی مشترک استفاده کرد. اما این یک اصل گم‌شده در
روابط دوستی دختران و پسران است. دختران تصور می‌کنند پسران تشنه احساسات هستند و
پسران نیز تصور می‌کنند دختران نیاز جنسی زیادی دارند.

پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه جنسی خود بیشتر بها می‌دهند و پس از اولین
ارتباط جنسی دچار وابستگی جنسی می‌شوند یعنی رابطه جنسی آنها گسترده‌تر می‌شود.
آنها در تمامی ملاقات‌های بعدی دنبال فرصتی برای تأمین این نیاز هستند و تا زمانی
که طرفشان پاسخ‌گوی این نیاز باشد این رابطه ادامه دارد. اما هر زمان که طرفشان از
رابطه جنسی خودداری کند یا اخلاق و رفتار پسر تغییر می‌کند یا مدام بهانه‌گیری می‌کند
یا آن رابطه را برهم می‌زند.

دختران تا زمانی که به فردی احساس نداشته باشند و وابستگی احساسی پیدا نکنند نمی‌توانند
رابطه جنسی را با آن فرد تجربه کنند. ترجیح می‌دهند این رابطه از روی عشق و دوطرفه
باشد. از اینکه بدون احساس تن به چنین رابطه‌ای بدهند بیزارند. دختران پس از رابطه
جنسی دچار وابستگی بیشتری می‌شوند و بیشتر دوست دارند مورد توجه احساسی طرف مقابل
قرار بگیرند. در اکثر روابطی که در آن رابطه جنسی را تجربه کرده‌اند ولی رابطه
دوستی آنها به اتمام رسیده دچار افسردگی موقتی می‌شوند. بیشتر تمایل دارند دوست
داشته شوند تا اینکه دوست بدارند. آنها‌ می‌توانند بارها حس عاشقی را تجربه کنند.
این در حالی است که پسرها فقط یک‌بار عاشق می‌شوند و اولین عشق را فراموش نمی‌کنند.
آنها اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشند، هرکاری برای به‌دست‌آوردنش می‌کنند و به‌اصطلاح
به آب و آتش می‌زنند. ولی اشکال اینجاست که همه انرژی خود را قبل از ازدواج صرف
طرف می‌کنند.

نیازهای احساسی و حتی جنسی زنان پس از ازدواج بیشتر از دوران قبل از ازدواج است،
به همین دلیل است که مدام از سردی همسر خود شکایت دارند. دختران قبل از ازدواج
تمایل دارند طرفشان به‌سمت آنها بیاید، که این مورد بعد از ازدواج دگرگون می‌شود؛
این زنان هستند که به‌سمت همسر خود می‌روند و مردان در این‌باره تلاشی نمی‌کنند.
نکته بسیار مهم اینکه بسیاری از دخترها و پسرها با شنیدن این مطالب و بررسی آسیب‌های
جدی این روابط می‌گویند: از کجا معلوم که این آفات در دوستی ما به‌وجود آید؟ هر
قاعده‌ای استثنایی دارد؛ از کجا معلوم که ما استثنای این قاعده نباشیم؟ این افراد
گمان می‌کنند که رابطه آنها از روابط دیگران عمیق‌تر و مستحکم‌تر بوده و فقط روابط
دیگران، سست و بر پایه علاقه جنسی بنا شده است.

دختر می‌گوید: دوستم گفته، که فقط مرا به‌خاطر خودم می‌خواهد نه برای سوء‌استفاده
جنسی. در مقابل پسر هم می‌گوید: بیچاره دختر، نمی‌داند هدف واقعی من ازدواج و
خوشبخت‌ کردن او نیست. حالا که پسر اعتماد دختر را جلب کرده است و با زرنگی هم به
دختر قبولانده که او را زن آینده‌اش می‌داند و به‌عنوان شریک زندگی دوستش دارد،
زمینه را برای منظورش مهیا می‌بیند و به او می‌گوید که ما اکنون از طریق قلب‌هایمان
باهم زن و شوهر هستیم، چرا تا فراهم ‌شدن زمینه ازدواج، خودمان را از لذت جنسی
محروم کنیم. بیا از همین حالا رابطه‌ای جنسی برقرار ‌کنیم.

متأسفانه بعضی از دخترها هم برای اینکه رضایت پسر را جلب کنند مرتکب این اشتباه
بزرگ می‌شوند و تقاضای رابطه جنسی او را قبول می‌کنند. غافل از اینکه پسرها هیچ‌وقت
با کسی که قبلاً با او دوست بوده‌اند و یا رابطه جنسی داشته‌اند، هرگز ازدواج نمی‌کنند.

متأسفانه بعضی از دخترها هم برای اینکه رضایت پسر را جلب کنند مرتکب این اشتباه
بزرگ می‌شوند و تقاضای رابطه جنسی او را قبول می‌کنند. غافل از اینکه پسرها هیچ‌وقت
با کسی که قبلاً با او دوست بوده‌اند و یا رابطه جنسی داشته‌اند، هرگز ازدواج نمی‌کنند
و برای ازدواج هم به‌دنبال دختری هستند که قبلاً با کسی رابطه نداشته است. دخترها
نیز با این اشتباه نه ‌تنها خودشان را ارزان فروخته‌اند، بلکه پسران با دیدن این
رفتار، آنها را افرادی هرزه تلقی می‌کنند. چون پسرها این کار دختران را به‌حساب
سست ‌بودنشان می‌گذارند و می‌گویند، اگر فرد دیگری هم این تقاضا را داشته باشد،
احتمال دارد که به او هم جواب مثبت بدهد.

البته مطلب بالا، یکی از حالات دوستی دختر و پسر بود که پسرها با وعده ازدواج،
دخترهای جوان را خام می‌کنند و به سوءاستفاده جنسی از آنها می‌پردازند.

حالات دیگری هم برای این رابطه قابل تصور است، که در زیر به چند نمونه از آن اشاره
می‌کنیم:

الف) برخی دخترها می‌دانند که پسرها قصد ازدواج ندارند و پسرها نیز علناً به طرف
مقابلشان می‌گویند که قصدشان از این دوستی برای شناخت و ازدواج نیست. آنها فقط
برای خوش‌گذرانی باهم شریک جنسی و دوست می‌شوند و به‌ این طریق می‌خواهند از
تنهایی دوران مجردی فرار کنند.  

بعضی از دخترها حاضر به دوستی با این قبیل پسرها هستند و قصدشان را از این رابطه،
تخلیه احساسات و ارضای غیراخلاقی جنسی خودشان معرفی می‌کنند. آنها گمان می‌کنند هر‌کاری
که غریزه‌شان بخواهد، می‌توانند بکنند و می‌گویند: شوهر آینده‌مان از کجا خواهد
فهمید که ما در گذشته روابط جنسی داشته‌ایم؟

تا آنجا که بتوانند، با جنس مخالف رابطه برقرار می‌کنند، ضمن اینکه مخارج خوش‌گذرانی
خود را از طریق تن‌فروشی تأمین می‌کنند و به‌اصطلاح، با یک تیر دو نشان می‌زنند.
آنها با خود می‌گویند بعد از ازدواج، این‌طور روابط را کنار خواهیم گذاشت. ولی نمی‌دانند
حتی اگر هم بخواهند، دوست‌پسرشان از این روابط، به‌ این سادگی‌ها ـ بعد از ازدواج
آنها ـ نخواهند گذشت.

اتفاقاً می‌گویند اکنون موانع هم از میان برداشته شده و وقت برداشت محصول نقشه‌های
شوم گذشته‌مان است‌. چراکه برخی از پسرها خیلی زرنگ هستند و بیشتر برای بعد از
متأهل‌شدن دختر برنامه‌ریزی می‌کنند؛ در دوران دوستی از او عکس یا فیلم تهیه می‌کنند
و این مدارک را برای بعد از ازدواج دخترها به‌منظور اخاذی جنسی نگه می‌دارند و در
وقت مناسب طی تماسی با دختر، تهدید می‌کنند که اگر با آنها رابطه جنسی برقرار
نکند، عکس، فیلم و یا صدای ضبط‌شده او را به همسرش می‌دهند. فاش‌شدن این موضوع
عواقب وحشتناکی را برای دختر در پی خواهد داشت. باعث می‌شود زندگی مشترک او نابود
و در بین فامیل آبرویش از بین برود و به دلیل خیانتش، برای ازدواج مجدد، به‌ سراغش
نخواهد رفت.

اینجاست که دختر به‌رغم میل باطنی، برای فاش‌نشدن رابطه دوران مجردی‌اش، به رابطه
جنسی با دوست‌پسر قبلی‌اش تن می‌دهد و خیانت آن دختر مجدداً در دوران متأهلی رقم
می‌خورد. فاش‌شدن این خیانت مجدد، ممکن است خودکشی دختر را به دنبال داشته باشد.

ب) در بین دخترها کسانی هستند که از سادگی و پاکی بعضی از پسرها سوء‌استفاده و
آنها را در دام عشق پوشالی خودشان گرفتار می‌کنند. هر روز به بهانه‌های مختلف از
جمله سالگرد تولد، جشن تولد فلان دوست، خرید لوازم آرایشی ـ بهداشتی، خوش‌گذرانی
در کافی‌شاپ، خرید کارت شارژ موبایل و… شروع به خالی‌کردن جیب پسرها می‌کنند.
این کار آنها هم بدون هزینه نیست و باید در عوض نیازهای جنسی پسر را برآورده کنند؛
که آن‌هم به قیمت از‌دست‌دادن نجابتشان تمام می‌شود.

ج) تعداد اندکی از پسرها با نشان‌دادن جسارت، محبت، عشق پاک و… همه عمرشان را به‌پای
معشوقشان می‌گذارند.

تعداد این دسته از افراد، خیلی کم است، چون پسرها اگر واقعاً کسی را دوست داشته
باشند، با او دوست نمی‌شوند، سعی می‌کنند با آنکه دوستش دارند ازدواج کنند. در این
گروه هم آفاتی وجود دارد، در برخی از موارد دخترها با دیدن یک پسر خوش‌ تیپ‌تر،
شیفته می‌شوند و به پسر عاشق‌پیشه پشت می‌کنند.میگنا.به وفادار ماندن این دخترها
هم نمی‌شود اعتماد کرد. بعضی از دخترها نیز در دوستی با پسری که قصد شناخت برای
ازدواج دارد، همان رفتاری را بروز می‌دهند که انگار در میهمانی هستند.

د) دختر و پسر رابطه دوستی‌شان را با جنس مخالف، به رابطه دوستی با دو هم‌جنس
تشبیه می‌کنند و می‌گویند ما اصلاً احساس نمی‌کنیم که با جنس مخالف دوست هستیم ما
یک دوست اجتماعی هستیم؛ براساس خلقت انسان، هر جنس فقط برای جنس مخالفش نیروی
جاذبه تولید می‌کند نه برای هم‌جنس خودش، بنابراین دختر و پسر هم اگر هم‌جنس‌اند،
پس چرا برخلاف طبیعت همدیگر را دفع نمی‌کنند، بلکه بالعکس همدیگر را جذب می‌کنند؟!
پس هر عقل سالمی تأیید می‌کند که این حرف برخلاف طبیعت و کذب محض است.

ه) دخترها و پسرها برای کسب تجربه و مهارت در زندگی باهم دوست می‌شوند، ولی نمی‌دانند
که همیشه اولین تجربه‌ها هستند که به یاد می‌مانند. آنها تجربه‌های به یادماندنی
را با فرد بیگانه‌ای تجربه می‌کنند نه با بهترین یارشان.

آن چیزی که از یاد این دختران و پسران فراموش شده، جایگاه تعهد و وفاداری به همسر
آینده‌شان است. آنها این موضوع را باید بدانند که اگر می‌خواهند همسر آینده‌شان هم
متعهد باشد و به آنها وفادار بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آنها وفادار
باشند.

و) بالاخره گروه آخر مربوط به پسرهایی است که هیچ‌چیز به جز ارضای جنسی و خوش‌گذرانی
برایشان مهم نیست و اصلاً خودشان را در قیدوبند تشکیل خانواده نمی‌دانند. هر روز
با یکی هستند و تا آخر عمر هم تنوع‌طلب باقی می‌مانند. این افراد، مشتریان زن خاص
خودشان را دارند و هیچ‌وقت هم سیر نمی‌شوند مگر در زیر خروارها خاک.

در انتهای این بحث سنگین و پرپیچ ‌و خم باید بگوییم، آن چیزی که از یاد این دختران
و پسران فراموش شده، جایگاه تعهد و وفاداری به همسر آینده‌شان است. آنها این موضوع
را باید بدانند که اگر می‌خواهند همسر آینده‌شان هم متعهد باشد و به آنها وفادار
بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آنها وفادار باشند. این‌طور نیست که به تبع
نفس، در مجردی هرکاری که خواستیم انجام دهیم و بعد انتظار داشته باشیم که در زندگی
مشترکمان یک فرد پاک و مقدس نصیب‌مان شود.

منبع: ساج 

 

دختر و پسر، سود جويي يا تعهد  

 
روابط دختر
و پسر از نگاه آيات و روايات

فارس: روابط پسران و دختران
جوان، در كشور ما به عنوان يك معضل اجتماعي مطرح است لذا بر اولياي خانه و مدرسه و
به تبع آنها مسئولين فرهنگي و اجتماعي لازم است اين مسئله را به طور علمي بررسي
نمايند و از هرگونه تصميم احساسي خودداري كرده و با شناخت كامل آسيب ها، زمينه ها
و راهكارهاي علمي و تخصصي با اين انحراف برخورد نمايند. براي بررسي اين معضل با سؤال
هايي روبرو هستيم:

1 – چه نوع روابطي، معضل
اجتماعي به شمار مي رود؟

2- چه آسيب
هايي دراين زمينه جوانان ما را تهديد مي كند؟

 3 – زمينه هاي اين روابط آسيب
زا چيست؟

 4 – چه راهكارهايي براي
پيشگيري و هدايت صحيح وجود دارد؟ در اين مقاله سعي داريم پاسخگوي اين سئوالات
باشيم.

روابط آسيب زا

ارتباط و برخورد پسران و
دختران، امري اجتناب ناپذير است زيرا بديهي است كه در جامعه نمي شود ديوار و حائلي
بين دو جنس كشيد. هنگامي كه از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعي و آسيب
زا ياد مي شود، منظور روابط پنهاني، غيرعادي و ناپخته اي است كه به دور از هرگونه شناخت كافي بوده و به صورت هيجاني، تخيلات و رؤياهاي غيرواقعي
صورت مي گيرد. دختران و پسراني كه به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست يابي
از بين آنان، افرادي مانند خود را مي يابند و روابط نامتعادلي برقرار مي كنند،
معمولا در نهايت با احساس سرخوردگي و بيهودگي و نيز احساس بيزاري از خود به خانه
باز مي گردند.

غريزه جنسي،
غريزه اي نيرومنداست که هر چه بيشتر اطاعت شود، سركش تر مي گردد؛ همچون آتشي كه هر
چه به آن بيشتر خوراك بدهند شعله ورتر مي شود.(1)

تعاليم انسان ساز اسلام، اين
نوع روابط را نهي مي كند نه اينكه زنان و دختران را از جامعه طرد نمايد و از هرنوع
حضور و فعاليت هاي آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگيري كند.  بلکه براي آن حدودي قئل باشند.
هنگامي كه يكي از دختران شعيب از طرف پدر مأمور شد تا حضرت موسي را به خانه دعوت
كند با كمال وقار و حياء با موسي سخن گفت (قصص. 25) اين الگوي شايسته به ما نشان
مي دهد كه مي شود زنان و مردان در جامعه با يكديگر برخورد و تعامل داشته باشند و
در عين حال حريم يكديگر، حياء و عفت خود را نيز حفظ كنند.

                                                                   
********************

آسيب شناسي

الف – آسيب رواني: فقدان حريم ميان زن و مرد و آزادي معاشرت هاي بي بند و بار،
هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد.  روح بشر فوق العاده تحريك
پذير و سيري ناپذير است، از طرفي تقاضاي نامحدود خواه ناخواه انجام نشدني است و دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحي و بيماري هاي رواني مي گردد.
(2)  از طرف
ديگر اگر در كوچه و خيابان، دلبري
مرسوم گردد و جلوه گري، هنر دختران محسوب
شود و در روابط دختر و پسر تجاذب و دلبندي به ميان آيد، دختراني كه از زيبايي لازم
برخوردار نيستند، هميشهاحساس كمبود و حقارت مي نمايند و لطمه هاي جدي بر روح و روان آنان وارد مي شود.
آفت ديگر اين است كه افراد در اين نوع روابط كه معمولاً ناپايدار بوده و براساس
سودجويي است نه تعهد، به شكست در عشق منتهي مي شوند و در نتيجه روح لطيف و با نشاط
آنها گرفتار افسردگي مي شود. عشق بازي هاي خياباني قبل از ازدواج، آسيب ديگري نيز
دارد وآن اين است كه دائماً از فاش شدن روابط گذشته و تاثير آن بر زندگي آينده
دچار تشويش خاطر و نگراني هستند و اين نگراني اثر مخربي بر بهداشت رواني انسان مي
گذارد.

ب – آسيب اجتماعي: آنچه موجب فلج كردن نيروي اجتماعي است، آلوده كردن محيط كار
به لذت جويي هاي شهواني است(3) زيرا از طرفي شخصيت و كرامت زن را در حد يك كالا
براي كام جويي مردان تنزل مي دهد و امنيت رواني لازم را براي فعاليت اجتماعي او از
بين مي برد، و از طرف ديگر مردان، تمركز حواس و دقت كافي را براي كارهاي خود
ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مند تر شود اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد
جامعه بهتر به كار خود رسيدگي كرده، جوانان در محيط كار، درس و دانشگاه راحت تر
خواهند بود و به پيشرفت هاي بيشتري خواهند رسيد.

تفاوت جامعه
اي كه روابط جنسي را به محيط خانوادگي محدود مي كند با اجتماعي كه روابط آزاد در
آن اجازه داده مي شود اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت و
در اجتماع دوم، آغاز محروميت و محدوديت است.

ج – آسيب خانوادگي: معاشرت هاي آزاد و بي حد و مرز در برخي خانواده ها، زمينه
بي بند و باري پسران و دختران را فراهم ساخته و ازدواج را به صورت يك وظيفه، تكليف
و محدوديت در آورده است.در سيستم روابط آزاد جنسي، پيمان ازدواج به دوران آزادي
دختر و پسر خاتمه مي دهد و آن ها را ملزم مي سازد كه به يكديگر وفادار باشند و در
سيستم اسلامي به محروميت و انتظار آنان پايان مي بخشد. (4) پس آسيب اول، بي رغبتي
به ازدواج و تشكيل خانواده است. آسيب ديگر اين است که روح بي اعتمادي و سوء ظن در
جامعه اوج مي گيرد و اين همان چيزي است كه قرآن كريم از آن نهي فرموده است (هجرات.
12) بنابر اين روابط آزاد، زمينه ساز بسياري از سوء ظن ها است. نكته ديگري كه در
جوامع آزاد و مختلط، خانواده ها را تهديد مي كند اين است كه زن و مرد، همواره در
حال مقايسه اند، مقايسه آنچه دارند با آنچه
ندارند وآنچه ريشه خانواده را مي سوزاند اين است كه اين مقايسه ها آتش هوس را در
زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مي زند. (5)

رابطه ای به بهای آینده

بعضی از دختر و پسر هایی که قبل از ازدواج برای
اولین بار با یکدیگر رابطه دارند در این  رابطه 

 شکست
می خورد و با عوارضی روبرو می شوند و بعضی از آن ها 
بنا به دلایل مختلف  ترجیح می‌دهند

 مجدداً
چنین تجربه‌ای را تکرار نکنند. بعضی دیگر از کسانی که شکست عشقی  را
تجربه می‌کنند ،

تحت تأثیر هیجانات تصمیم می‌گیرند هرگز به شخص دیگری
فکر نکنند و  حتی تا آخر عمر منتظر

 معشوقشان
بمانند. خیلی از فیلم‌های سینمایی جوان پسند چنین داستانی  دارند
که بعد از سال‌های

طولانی بالاخره موانع سر راه ازدواج عاشق و معشوق
برداشته شده و  دو طرف به وصال هم می‌رسند. اما

در عالم واقعیت، پس از مدتی که احساسات و هیجانات  فروکش
کرد ، حقایق زندگی، انسان را به مسیر

 عادی
باز می‌گرداند.

 

اما به هر ترتیب و به هر دلیلی گاهی بعضی از افراد
اقدام به برقراری ارتباط مجدد می‌کنند. البته دوستی

 با
جنس مخالف در دفعات دوم و سوم به بعد ، ویژگی‌ها و شرایط خاص خودش را دارد. به
ندرت پیش می‌آید که کسی در دومین تجربه دوستی با جنس مخالف مجدداً احساسات و
عواطفی با عمق و شدت دفعه اول داشته باشد. بنابراین
معمولاً در ارتباط دوم موقعی که کار به جدایی کشیده می‌شود تلخی آن به اندازه تلخی
شکست عاطفی اول نیست.

 در
اغلب موارد ، فرد در اولین تجربه عشق و عاشقی به معایب ظاهری و اخلاقی و یا ضعف‌ها
و تفاوت‌های خانوادگی محبوب و معشوق، توجه ندارد و یا آن معایب را حمل به صحت کرده
و آنها را توجیه می‌کند و در مواجهه با مشکلات و موانع و مخالفت‌ها تا حد توان می‌ایستد.
اما همین فرد در برخورد با دوست پسر یا دوست دخترهای بعد بر اساس تجربه اولش می‌داند
که نباید به این دوستی‌ها دل بست. بنابراین در صورت مشاهده ضعف‌ها و رفتار ناپسند
از سوی طرف مقابل و یا در مواجهه با ناملایمات و مشکلات به راحتی از او جدا می‌شود
و بعضی‌ها احتمالاً سراغ نفر بعدی می‌روند. البته باید توجه داشت تکرار چند باره
این رفاقت‌ها و جدا شدن‌ها، شخص را گرفتار نوعی قساوت قلب کرده و عواطف او را در
برابر جنس مخالف از بین می‌برد. شخص که گرفتار این وضعیت شود حتی بعد از ازدواج هم
نمی‌تواند با همسرش آنچنانکه باید و شاید، داد و ستد عاطفی برقرار کند .

یک نکته مهم درباره این رفاقت‌ها اینست که معمولاً
در ارتباط‌های بعدی، خبری از آن عشق پاک نیست و از ارتباط دوم و سوم به بعد ،
طرفین نیم نگاهی به ارضای غریزه  پیدا می‌کنند. هر چه تعداد این ارتباطات بیشتر شود
،این احتمال بیشتر است.

امام علی (ع) در این‌مورد فرموده‌اند، «کسی که
کارهایش را بر اساس خواسته‌های دلش انجام می‌دهد ( توجهی به دستورات خداوند ندارد
و از عقلش پیروی نمی‌کند، بلکه کاری را می‌کند که دلش می‌خواهد) به نابودی و
بدبختی خودش کمک می‌کند» 

بهتر است بدانید که :

_ از نظر اسلام، دوستی و رفاقت دختر و پسر نامحرم و
کلاً هر نوع ارتباط بی‌مورد و غیرضروری بین آن دو ممنوع است. و هیچ بهانه‌ای هم
برای برقراری چنین رابطه‌هایی پذیرفته نمی‌شود. حتی به عنوان یافتن همسرآینده و یا
آشنایی و شناخت بیشتر طرف مقابل، به منظور ازدواج. قرآن صریحاً به مردها تاکید
کرده از برقراری ارتباط مخفیانه با زن‌ها خودداری کنند و دستور داده اگر قصد
ازدواج با کسی را دارید صریحاً و علناً از او خواستگاری کنید. 
بنابراین اگر کسی بخواهد برای یافتن همسر مناسب با چند نفر رابطه برقرار کند تا
یکی را انتخاب نماید و یا وقتی از کسی خوشش آمد با او دوست شده و مدتی را به بهانه
ایجاد شناخت بیشتر از همسر آینده‌اش، با او ارتباط داشته باشد، مرتکب عمل اشتباهی
شده است.

 

 _ امروزه در شهرها، آگاهی و شناخت نسبت به خصلت و
خصوصیات خانواده‌هایی که قرار است با هم وصلت کنند بسیار دشوار است. در ضمن نمی‌توان
تن به ازدواج با دختر یا پسری داد که با او و خانواده‌اش آشنایی کافی نداریم. برای رفع
این مشکل بهترین راه اینست که وقتی قرار است دو نفر با هم ازدواج کنند ابتدا
خانواده پسر بصورت رسمی به خواستگاری خانواده دختر بروند اگر توافقات اولیه حاصل
شد ، بعداً دختر و پسر با نظارت خانواده‌ها طی چند مرحله
با هم صحبت و ملاقات کنند تا به نتیجه برسند. اینکار چند فایده مهم دارد: چون
ملاقات‌های دختر و پسر با اطلاع خانواده‌هاست آنها نمی‌توانند برای مدت طولانی با
هم ارتباط داشته باشند. بنابراین در این مدت احساس عاطفی عمیق بین دو طرف شکل نمی‌گیرد . بنابراین اگر برای ازدواج به توافق نرسیدند،
هیچکدام گرفتار شکست عاطفی نمی‌شوند. همچنین چون در اینجاست بین پسر و دختر
احساسات عاشقانه شکل نمی‌گیرد برای رسیدن به هم، مجبور نیستند از معایب و نقاط ضعف
همدیگر چشم‌پوشی کنند. بنابراین دو طرف بصورت جدی و عاقلانه دیدگاه‌ها و نظرات و
اعتقاداتشان در مورد زندگی را با هم در میان بگذارند و انتظارات و توقعاتشان را از
همسر آینده‌شان مطرح کنند. به این ترتیب فقط حرف‌های لازم و ضروری بین آنها رد و
بدل می‌شود. در ضمن برای شناخت بیشتر دو طرف نسبت به همدیگر، تحقیقات محلی را
نباید فراموش کردا

پي نوشت ها:

1-     مرتضي
مطهري، مسئله حجاب، ص. 69

2 –  همان، ص. 72

3 – مرتضي مطهري، مسئله حجاب،
ص. 78

4 – مرتضي مطهري، مسئله حجاب،
ص. 75

5 – حداد عادل، فرهنگ برهنگي و
برهنگي فرهنگي، ص. 69 

تنظيم: کهتري

تبیان

 

چگونگی روابط بین
دختر و پسر درجامعه اسلامی

 

دانشجوی سال آخرم،
دو سال پیش با پسری در دانشگاه آشنا شدم، مشترکات زیادی از نظر فکری و سلیقه ای
داشتیم در آغاز قرارمان ارتباط کلامی و تلفنی و گاهی دیدار در گوشه و کنار دانشگاه
بود. بعد از مدتی این ارتباط در خارج از دانشگاه ادامه یافت گاهی در پارک و گاهی
در سینما و … قرار ملاقات می گذاشتیم. از هر فرصتی برای تجدید دیداری استفاده می
کردیم. روابط ما روز به روز عاطفی تر می شد. تا اینکه یک روز درباره ازدواج با من
صحبت کرد. خیلی خوشحال شدم که او هم قصدش از این روابط (مثل من) ازدواج است. از آن
روز به بعد گفتگوها و ارتباطات ما با هدفی مشخص و آرزوها و امیدها و قول و قرارها
و اینکه کی و چگونه با خانواده مان در میان بگذاریم، چه تغییرات و تحولاتی در خود
و زندگی آینده مان ایجاد خواهیم کرد.

هیجان و
نشاط با هم بودنمان بقدری ذهن و زندگی مرا به خود مشغول ساخته بود که به هنگام  خواب و مطالعه کتابهای درسی و
در جمع خانواده و دوستان و به هنگام خوردن غذا و تماشای تلویزیون حتی سر جلسات
امتحانی یاد و نام و چهره و حرکات و حرفهای او در ذهنم مرور می شد. شب ها را به
امید دیدار او صبح می کردم. حسابی دلبسته و وابسته شده بودم. با خانواده ها در
میان گذاشتیم حالا به راحتی با هم ارتباط داشتیم چرا که هم هدفمان ازدواج بود و هم
مجبور نبودیم پنهانی با هم رابطه داشته باشیم. گاهی به منزلشان می رفتم و خواهر و مادر
همسر آینده ام از من پذیرایی می کردند. ماجرای دوستی مان را والدین او فهمیده
بودند. و می دانستند که ما حدود دو سال با هم روابط عاطفی و پنهانی داشته ایم.
زمان به سرعت سپری شد.

ادامه
دوستی ها نه برای من و نه برای والدینم قابل تحمل نبود و می بایست از بلاتکلیفی
خارج می شدم. با درخواست من قرار
شد جلسه خواستگاری برگزار شود. روز موعود فرا رسید. از چند روز پیش با خوشحالی و
شادابی تدارک دیدیم. همه چیز آماده بود. صدای تیک تاک ساعت منزلمون با ضربان قلبم
مسابقه گذاشته بودند. شور و هیجان وجودم را در برگرفته بود. صدای زنگ تلفن طبق
معمول مرا به سوی گوشی تلفن پرتاب کرد. دوست پسر سابقم را، حالا به عنوان همسر
آینده و همیشگی تداعی می کردم.
صدای
او بود با شور و شیدایی تمام پرسیدم پس کجایید. چرا دیر کردید؟ با ناله ای سرد
گفت: والدینم با ازدواج ما مخالفند تمام وجودم سرد شد. دست و پایم نای حرکت
نداشتند. با صدای لرزان گفتم: چرا چی شده؟ گفت: مادرم میگن دختری که حدود دو سال
با تو دوست بوده و گاهی تا ساعاتی از شب را در پارک و سینما و کوچه و خیابان بوده
و روابط احساسی و عاطفی داشته از کجا معلوم با دیگران هم نداشته و نخواهد داشت.
عدم
تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد دینی و فرهنگ
بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین
و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر فرار دختران و پسران از خانه، ازدواج
های ناموفق، دوستی های ناسالم دختران و پسران، احساس شکست و ناکامی در فرآیند این
نوع دوستی ها و بدنبال آن گسترش اعتیاد، خودکشی، افسردگی، افت تحصیلی و دهها معضل
و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.

او به
گونه ای صحبت می کرد که گویی با شکی که والدینش در دلش کاشته بودند، دلزده و نگران
شده بود. گوشی را گذاشتم از آن روز لحظه ای روی خوش ندیدم. هر روزم اشک بود و ناله
و گوشه گیری و از هیچ چیز لذت نمی بردم. هر کس به من می رسید سرزنشم می کرد. یاد
حرفهای عاشقانه و هدیه ها و وعده ها و قرارها و با هم بودنها و خنده ها و شادیهایی
که طی دو سال با هم داشتیم عذابم می داد. دچار افت تحصیلی شدم. ادامه تحصیل برایم
ممکن نبود. دوستانم از من فاصله
گرفتند. حوصله هیچ کس را نداشتم. نسبت به نماز و حجاب سست بودم، سست تر شدم. و
امروز از آن همه شادی و نشاط و هیجان و گفتگوهای طولانی با او غم و اندوه و دلشوره
و احساس حقارت و تنهایی برایم باقی مانده بود.
روابط
دختر و پسر

این
ماجرای تلخ، یکی از هزاران نمونه ای است که همه روزه در گوشه و کنار جامعه بزرگمان
روی می‌دهد، چرا؟

چرا مشاوران،
شاهدان، و پدران و مادران این همه داستانها و سریال های تلخ و تکراری را در زندگی
دیگران و اطرافیان خود شاهدند، بدون اینکه پند و عبرتی برای گروههای بعدی باشد،
باز از همان سوراخی گزیده می شوند که گروههایی قبلی گزیده شده‌اند. بیایید با هم
مروری کوتاه داشته باشیم به آثار و عوارض اینگونه روابط، و نیز بازکاوی روابط
گروههای غیر همجنس، باشد که زمینه های پیشگیری از حوادث تکراری مذکور فراهم آید.

 
پیامدهای
روابط دختران و پسران

یکی از
پیش نیازها و کلیدهای موفقیت و آرامش در زندگی، آشنایی با روانشناسی ارتباطات و
آگاهی از فنون و تکنیک های ارتباطی با گروههای مختلف اجتماعی بویژه گروه غیر همجنس
می باشد.

عدم
تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد دینی و فرهنگ
بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین
و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر فرار دختران و پسران از خانه، ازدواج
های ناموفق، دوستی های ناسالم دختران و پسران، احساس شکست و ناکامی در فرآیند این
نوع دوستی ها و بدنبال آن گسترش اعتیاد، خودکشی، افسردگی، افت تحصیلی و دهها معضل
و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.
گروه
دوم، دختران و پسرانی هستند که نه برای ازدواج که صرفاً برای به اصطلاح دوستی و
گذران اوقات فراغت و ارضاء نیازهای عاطفی خود و کسب تجربیاتی نو و تزریق شور و
نشاط و هیجان به زندگی تکراری، به طرح دوستی و رابطه می پردازند.

بنابراین
بازکاوی و تبین روابط دختران و پسران یکی از ضروریات بسیار مهم جامعه امروز ما به
شمار می آید.

 
سه نوع
رابطه

در یک
تقسیم بندی کلان سه نوع رابطه در جامعه امروز مابین گروههای غیر همجنس مشاهده می
شود:

1- گروهی
که بدون شناخت از مهارتهای ارتباطی و صرفاً با انگیزه های عاطفی، احساسی و البته
با هدف ازدواج وارد عرصه روابط با جنس مخالف شده و با انگیزه‌ی شناخت بیشتر و
آمادگی بهتر برای زندگی برتر! بر گستره و گرمی روابط می افزایند. و در این مسیر
دیدارهای روزانه، گفتگوی تلفنی شبانه، پیامک‌های مستمر عاشقانه! و آرزوها و
رؤیاهای کودکانه همه ذهن و زندگی دو طرف بخصوص، دختران را که عاطفی‌تر و زود
باورترند را در برگرفته و در توهماتی افسانه ای فرو می غلتند. اما دیری نمی پاید
که واقعیت ها چهره خشن خود را نمایان ساخته و واقعه تلخ مذکور بارها و بارها تکرار
می شود.

فرایند
معیوب مذکور زمانی رخ می دهد که دختر و پسر می توانند بدون طی کردن راههای پرخطر،
بعد از تحصیل شرایط ازدواج، از طریق یک رابط واسط مجرب و متعهد که ازدواج کرده و
در روابط زناشویی، فردی موفق و خوشبخت می باشد استفاده کرده و به راحتی می توانند
فرد را هم تا حدّ هشتاد درصد شناسایی کنند. بدون اینکه دامنه حرارت علاقه و شور و
هیجان ارتباط بین آنها گسترش یافته و دلبستگی موجب به حاشیه رانده شدن عقل در
تصمیم گیریها شود؛ همسر آینده خود را بهتر و دقیق مورد شناسایی قرار دهند. البته
بعد از شناخت کلیات و تأیید رابط و واسط و خانواده شان، در نشست ها و روابط سالم و
آشکار (و نه پنهان) در منزل و منظر والدین دختر، جزئیات هم روشن شده و گام های
محکم و مطمئن خود را به سوی ازدواجی پایدار و ماندگار و عشقی مبتنی بر عقل (و نه
احساسی ناپایدار و کودکانه) بر می دارند.

2- گروه
دوم، دختران و پسرانی هستند که نه برای ازدواج که صرفاً برای به اصطلاح دوستی و
گذران اوقات فراغت و ارضاء نیازهای عاطفی خود و کسب تجربیاتی نو و تزریق شور و
نشاط و هیجان به زندگی تکراری، به طرح دوستی و رابطه می پردازند.

این
گروه ممکن است روزهای آغازین نسبتاً خوشی را با هم سپری کنند. اما وابستگی و علاقه
ی توأم با تماسهای تلفنی، پیامک های مهیج و گفتگوها و دیدارهای پرخاطره تبادل
هدایا و احساسات، این دوران را به فرآیندی غیرقابل بازگشت تبدیل نموده و دختر و پسر
بدون تماس با یکدیگر (به شکل‌های مختلف) دچار نوعی احساس کمبود، کلافگی، بی حوصله
شده و استرس و اضطراب و نگرانی، خوراک روزانه شان می شود.
پسر جوانی
بعد از مواجه شدن با مخالفت والدین دوست دخترش برای ادامه ارتباط و انجام ازدواج
با پاشیدن اسید به روی دختر ساده لوح (که او را عاشق خود می دانست) زندگی و زیبایی
او را لگدمال کرد.

این
گروه بدلیل غیر همجنس بودن نمی توانند برای همیشه دوستی خود را ادامه بدهند. چرا
که بعد از ازدواج پسر یا دختر با فرد دیگری، قطع رابطه قطعی شده و طرفی که شاهد
این ازدواج است، دنیایی پر از درد و حسرت و اندوه و احساس حقارت خواهد داشت. و آنکه
ازدواج می کند، گاهی همسرش را با دوست غیرهمجنس خود مقایسه نموده، بین آن رؤیاهای
شیرین و این واقعیت های نسبتاً تلخ و گزنده، گرفتار شده و زندگی را بر خود و همسرش
تیره و تاریک نموده و با مرگ عاطفی(طلاق غیررسمی) هم آغوش می شوند.
روابط
دختر و پسر

هر چه
دوستی های قبل از ازدواج بیشتر و گسترده تر، درگیریها و تنش های بعد از ازدواج
بیشتر، پس هیچ آدم عاقل و دوراندیشی به دوستی ها و در واقع دشمنی های قبل از
ازدواج تن نمی دهند. این گروه نیز همچون گروه اول از نظر فعالیت های درسی دچار افت
تحصیلی شده و به لحاظ روحی و روانی از بی ثباتی و ناآرامی و افسردگی رنج می برند.
خوشی های کودکانه ی خیابانی. و تلفنی و … به سرعت به پایان می رسد و زمستانی سرد
و پر درد و حسرت فرا می رسد. از نظر اجتماعی نیز بین دوستان، آشنایان و خویشان،
شکست سختی را متحمل شده و نگاه دیگران به این گروه، نگاهی توأم با بی اعتمادی و
بدبینی خواهد بود.

به
لحاظ اخلاقی بی مبالات و نیز در بعد اعتقادی دچار تردید و دودلی در انجام فرایض
دینی می شوند. چرا که همواره احساس گناه (رابطه عاطفی، شخصی، تحریک آمیز با نامحرم
از نظر شرعی حرام و از نظر روانشناختی باعث خود کم بینی و بی ثباتی و استرس می
شود) نموده و خود را در انجام تکالیف شرعی، سست و شکست خورده تلقی می کنند.

3- گروه
سوم دختران و پسرانی هستند که دوران خوش دوستی های قبل از ازدواجشان بسیار وحشتناک‌تر
و سیاه‌تر به پایان می رسد.
که در
این اجمال (به جای نقل دهها حادثه و رویداد واقعی که در آرشیو نگارنده پرونده پر
حجم و سنگینی را تشکیل داده است) پیامدهای شوم و ناگوار این نوع دوستی ها را با
تأکید بر خلاصه چند نمونه حادثه مرور می کنیم.

 

* دختری
بعد از افشا شدن اهداف پلید دوست پسرش! تصمیم به قطع رابطه می گیرد. اما پسر با تهدید، خواهان ادامه روابط می شود. دختر امتناع می کند.
پس با همدستی دوستانش، دوست دخترش را ربوده و یک هفته در زیر زمین منزلی مورد آزار
و اذیت قرار داده و رهایش می کنند و از تمامی صحنه ها عکس و فیلم گرفته و دخترک را
تهدید می کنند که اگر ماجرا را با کسی یا کسانی در میان بگذارند و دردسر ایجاد
کند، با تکثیر و توزیع تصاویر مذکور در سطح محله و شهر، آینده اش را به تباهی می
کشند. این، همان کسی بود که روز و شبی را بدون ارسال پیامهای عاشقانه و دیدارهای
عاشقانه! با دوست دخترش سپری نمی کرد. قلب های تیرخورده و هدایای گاهی گرانقیمت و
گردش ها و تفریح های پر از احساس و هیجان را از اصلی ترین برنامه های زندگی خود می
دانست.
سرقت
از اموال والدین و خویشان برای تأمین مخارج دوستی های خیابانی و پنهانی، بازی کردن
با احساسات دختران ساده لوح و خوش باور با وعده ازدواج (پسر جوانی به 5 دختر وعده ازدواج داده و از هر 5 نفر مبالغی را به سرقت برده و صدمات
حیثیتی به آنان وارد ساخته)، قتل های خانوادگی از دیگر عوارض و پیامدهای تلخ و
ناگوار روابط دختران و پسران و دوستی های قبل از ازدواج است که همه روزه در جامعه
روی می دهد.

* پسر
جوانی بعد از مواجه شدن با مخالفت والدین دوست دخترش برای ادامه ارتباط و انجام
ازدواج با پاشیدن اسید به روی دختر ساده لوح (که او را عاشق خود می دانست) زندگی و
زیبایی او را لگدمال کرد.

 

* دختر
جوانی، بعد از مطمئن شدن از اینکه دوست پسرش با دختر دیگری طرح دوستی ریخته. در پی
تعقیب برآمد،  آنان را در پارکی
در حال قدم زدن دیده به خانه بازگشت درِ اطاقش را از داخل قفل کرد و گاز شهری را
باز کرد و …

 

* خانم
جوانی با نگارنده (به عنوان مشاور خانواده) تماس گرفت و گفت: بر اساس توصیه ها و
گفته های شما و معیارهایی که برای انتخاب همسر به من داده بودید. با جوانی با
فرهنگ و با اصالت ازدواج کردم دو سالی است که با هم زندگی می کنیم. زندگی خوب و
خوشی داریم. امّا چند روزی است
که زندگی آرام و شیرینم در گرداب ناآرامی و تلخی فرو افتاده است. سر و کلّه دوست
پسری که قبل از ازدواج با او مدتی رابطه عاطفی و کلامی داشتم، پیدا شده و با تهدید
و ارعاب می گوید اگر با من نباشی تمامی خاطرات و با هم بودن هایمان را به همسرت
خواهم گفت، چه کنم؟

سرقت
از اموال والدین و خویشان برای تأمین مخارج دوستی های خیابانی و پنهانی، بازی کردن
با احساسات دختران ساده لوح و خوش باور با وعده ازدواج (پسر جوانی به 5 دختر وعده ازدواج داده و از هر 5 نفر مبالغی را به سرقت برده و صدمات
حیثیتی به آنان وارد ساخته)، قتل های خانوادگی از دیگر عوارض و پیامدهای تلخ و
ناگوار روابط دختران و پسران و دوستی های قبل از ازدواج است که همه روزه در جامعه
روی می دهد.

این
دوستی ها چه به ازدواج منجر شود و چه به جدایی ختم شود در هر دو صورت آثار و عوارض
تلخ و گزنده و سیاهی را در بر دارد. لذا هیچ آدم عاقلی به صرف گذران چند روز به
اصطلاح خوش امروز، فرداهای خود را تیره و تباه نمی کند.

منبع:تبیان

چگونگی ارتباط دختر و پسر

آتش و پنبه

آدمی در 2 جنس زن و مرد آفریده شده است و
خداوند گرایش این دو جنس به یکدیگر را در نهاد آنها سرشته است طبیعت انسان، عرف
جامعه و شریعت اسلام هم بر این گرایش صحه گذاشته و آن را به عنوان بدیهی ترین اصل
فطرت پذیرفته است؛ اما ارتباط دختر و پسر پیش از ازدواج چگونه و حد و حدود آن کدام
است؟ مبنای این ارتباط چیست و چگونه می توان حد و مرز آن را تعیین کرد. باید
بدانیم مبنای ارتباط دختر و پسر از نظر دین اسلام چیست.

نظریه اضطرار:

یک مبنا در جامعه ما این است که در
ارتباط دختر و پسر، اصل بر اضطرار یا ضرورت است. یعنی تا در جامعه ضرورتی نباشد و
موقعیت اضطرار به وجود نیامده باشد بهتر است زن و مرد، دختر و پسر با یکدیگر
ارتباط بر قرار نکنند. این نظریه بیشتر میان خانواده های سنتی و افراد سنتی. مذهبی
به چشم می خورد

نظریه اختلاط :

در برابر این نظر، مبنای دیگری در جامعه
تبلیغ و ترویج می شود که نظریه اختلاط نام دارد. بر اساس این نظریه زن و مرد با
رعایت حدود شرعی و حجاب و نگاه و … با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. مثل 2
انسان نه 2 جنس مخالف. برای مثل 2 دانشجوی دختر و پسر می توانند با یکدیگر، بحث
علمی کنند و معاشرت داشته باشند، ضمن آن که حدود شرعی را حفظ کنند.

اگر تحریک را کم
کردیم، حرص ایجاد نمی شود؛ اما اگر گفتیم دختر و پسر می توانند با هم باشند. و
باهم مراوده کنند، در واقع عامل تحریک را بتدریج ایجاد کرده ایم. از طرف دیگر آنها
را منع می کنیم که شما فقط حق دارید در حد بیان مسائل درسی، علمی، فرهنگی و سیاسی
با یکدیگر صحبت کنید و وارد فضاهای دیگر نشوید، این امکان ندارد، چون زمینه های
تحریک فراهم شده است

در حال حاضر این نظریه در نهادهای رسمی
کشور، اداره ها، واحدهای فرهنگی و دانشگاه ها، صدا و سیما و … حاکم شده است. حال
باید دید مبنای 2 نظریه اختلاط و اضطرار چیست؟

کسانی که قائل به نظریه اضطرار در ارتباط
دختر و پسر هستند می گویند :
” آقا جان زن و مرد مثل آتش و پنبه هستند و قرار گرفتن آنها کنار هم خطرناک است ” در نهاد دختر و پسر، کشش فوق العاده ای وجود دارد؛ البته برخی تصور می کنند
این همان غریزه جنسی است در حالیکه با هم متفاوت است .

به هر حال بر اساس این نظریه آنچه مسلم
است این است عشقی که میان 2 جنس مخالف به وجود می آید، به قدری قوی و انرژی زاست
که خانمان سوز می شود و دیگر، عقل و تقوا نمی تواند آن را کنترل کنند.

این گروه حضرت یوسف (ع) را هم مثال می
آورند که با وجود همه پاکی و نجابت ، نتوانست در مقابل یک زن مقاومت کند. آنجاست
که دست به دعا برمی دارد و می گوید:

“خدایا اگر مرا نجات ندهی ممکن است پایم بلغزد “.

این مساله نشان می دهد که پاکی افراد ،
نمی تواند از بروز خطر جلوگیری کند و از طرفی عقلانیت افراد هم جلوی آن را می گیرد.
اینها می گویند حالا که می دانید اینقدر احتمال خطر وجود دارد، بهتر است دختر و
پسر هیچ ارتباطی با هم نداشته باشند، مگر آن که مجبور شوند با یکدیگر ارتباط بر
قرار کنند.

نظریه اختلاط چه می گوید؟

در برابراین گروه، اختلاطیون مبنای دیگری
را بیان می کنند و می گویند: ” الانسان حریص علی ما منع منه”، یعنی
انسان حریص است بر آن چیزی که او را منع کنند. آنها بر این باورند که اگرمی خواهیم
جامعه ای سالم داشته باشیم باید حساسیت دختر و پسر را نسبت به یکدیگر کم کنیم.

شهید مطهری در کتاب فلسفه حجاب بیان خیلی
زیبایی از حرص و حریص شدن دارد. او می گوید:

“حرص در 2 زمان پدید می آید، یکی وقتی عامل، تحریک باشد و دیگری وقتی عامل، منع
باشد. اگر زمینه تحریک بر طرف شد و بعد منع کردیم، حرص ایجاد نمی شود. “

شهید مطهری می گوید:

” اگر تحریک را کم کردیم، حرص ایجاد نمی شود؛ اما اگر گفتیم دختر و پسر می
توانند با هم باشند و باهم مراوده کنند، در واقع عامل تحریک را بتدریج ایجاد کرده
ایم. از طرف دیگر آنها را منع می کنیم که شما فقط حق دارید در حد بیان مسائل درسی،
علمی، فرهنگی و سیاسی با یکدیگر صحبت کنید و وارد فضاهای دیگر نشوید، این امکان
ندارد، چون زمینه های تحریک فراهم شده است”

حضرت موسی و دختر شعیب

با توجه به آنچه در مقاله پیس راجع به دو
نظریه در رابطه با ارتباط دختر و پسر در جامعه گفتیم ، اینک به ادامه مباحث می
پردازیم.

همان گونه که نظریه اختلاط غیر جنسی ، ما
را به نظریه فروید می رساند که می گفت: ” بندها را باز کنید و بگذارید همه
آزاد باشند ” . اسلام نیز صددرصد با نظریه حبس زنان مخالف است.

ما روایت داریم که
صحابه پیامبر مرتب با حضرت زهرا(س) رفت و آمد داشتند و به منزل او می آمدند. گاهی
حضرت زهرا (س) می گفتند: دلم هوای اباذر را کرده است، بگویید بیاید تا او را
ببینم. حتی روایت داریم که یکی از صحابه ، در ملاقات با حضرت از زردی چهره او
اظهار نگرانی می کند

اسلام خانه نشینی زن را قبول ندارد.
بزرگانی مثل امام راحل(ره) مرتب تاکید کردند که زن باید در جامعه حضور اجتماعی
داشته باشد و حضور اجتماعی زنان با نظریه اضطرار سازگار نیست. معتقدان نظریه
اضطرار، گاهی به برخی روایات نقل شده از حضرت فاطمه(س) تمسک می جویند. من می پرسم
حدیث شریف کسا به وسیله چه کسی به دست ما رسیده است ؟ چرا حضرت زهرا(س) حدیث را به
یک مرد نامحرم به نام جابربن عبدالله انصاری می گوید ؟

ما روایت داریم که صحابه پیامبر مرتب با
حضرت زهرا(س) رفت و آمد داشتند و به منزل او می آمدند. گاهی حضرت زهرا (س) می
گفتند: دلم هوای اباذر را کرده است، بگویید بیاید تا او را ببینم. حتی روایت داریم
که یکی از صحابه ، در ملاقات با حضرت از زردی چهره او اظهار نگرانی می کند و سلمان
از مندرس بودن لباسهای فاطمه زهرا(س) سخن می گوید. این چگونه می تواند با مبنای
اضطرار سازگار باشد ؟ البته ترجیح دارد که وقتی ضرورتی نیست، ارتباطی بر قرار نشود
. اما نظریه اضطرار حرفش این است که تا ضرورت نشده ، زن از خانه بیرون نیاید و با
مرد صحبت نکند؛ اما اگر این نظریه را تعدیل کنیم و بگوییم ترجیح و رجحان عقلایی
باشد، نظریه خوبی است.

مبنای دینی ارتباط چیست؟

به هر حال احساس می شود بر این 2 نظریه
ایرادهایی وجود دارد که هیچکدام از آنها جامع و کامل نیست و باید دید بالاخره
مبنای دینی چیست؟ نظریه اختلاط اصولا با رفتار پیامبر اسلام(ص) سازگار نیست. روایت
است که پیامبر(ص) هنگام عبور از خیابان ها و کوچه ها می گفتند: آقایان از وسط کوچه
و خانمها از کنار حرکت کنند یا ورود و خروج خانمها از مسجد جدا باشد. پس باید حدود
این روابط را از قرآن کریم جست که تبیان کل شیء است.

در قرآن …

قرآن ارتباط دختر و پسر را به گونه ای
زیبا در داستان دختران شعیب برای ما ترسیم می کند. اگر کمی دقت کنیم می بینیم قرآن
با چه لطافتی این 2 نظریه را رد می کند.

” موسی یک جوان مجرد و غریبه است که روزی از بیابان می گذرد و 2 دختر جوان را می
بیند که دارند گوسفندهایشان را از برکه آب دور نگه می دارد. موسی جلو می رود و از
آنها می پرسد؛ چرا گوسفند هایتان را از دیگر گوسفندان جدا می کنید. آنها موقرانه
پاسخ می دهند گوسفندها را آب نمی دهیم تا وقتی چوپان های مرد از اینجا بروند “.

ببینید در همین آیه اول ، هر 2 نظریه رد
شد. اگر مبنا ضرورت است، هیچ ضرورتی رخ نداده بود که موسی با این دختران سخن بگوید
و اگر مبنا اختلاط است ، موسی نگفت این حرفها چیست مگر این چوپان ها لولو خورخوره
هستند.

آنچه مسلم است حریم زن و مرد باید رعایت
شود : ” موسی گوسفندان آنها را آب می دهد. سپس می رود زیر درختی و دعای بسیار
زیبایی می کند. می گوید: ” رب بما انزلت الی خیر فقیر ” خدایا نسبت به
آن چیزی که تو می خواهی به من بدهی، من فقیرم. “

نمی گوید چه می خواهد، می گوید هر چه می
خواهی به من بده. گرسنه بود، غذا می خواست. تشنه بود آب می خواست، از دست فرعونی
ها فراری بود، امنیت می خواست. مکان نداشت، مسکن می خواست. بیکار بود اشتغال می
خواست. زن نداشت، همسر می خواست. اشتغال و ازدواج و امنیت و مسکن ، حق یک جوان
است؛ اما موسی گفت: خدایا به آن خیری ، که تو از خیر به من نازل می کنی، محتاجم.

در آیات بعد دقت کنید :

چقدر شعیب زیبا از دخترانش می پرسد:

“چرا زود آمدید “. آنها پاسخ می دهند:

“جوانمردی به گوسفندان ما آب داد “. شعیب به دخترش می گوید:

“برو و آن جوانمرد را نزد من بیاور
“.

ملاحظه می کنید : اگر شعیب می خواست
اضطراری رفتار کند ، نباید دختر جوان را می فرستاد و اگر دختر هم می خواست اختلاطی
بر خورد کند راحت به موسی می گفت بیا برویم، پدر با تو کار دارد؛ اما این دفعه
دختر تنها به دیدار موسی می رود و در اوج حیا و متانت ” تمشی علی
استحیاء” حرکت می کند و کنار جاده منتظر می ماند. موسی فهمید دختر جوان با او
کار دارد. بلند شد و جلو آمد. دختر جلو نرفت. در برخی روایات آمده است که جامه ای
بلند را روی سرش کشید و خیلی مختصر و مفید گفت: پدر گفته، برای جبران زحمتی که
برای ما کشیده اید نزد او بروید تا زحمت شما را پاس بدارد. باز در روایات آمده است
که دختر می گوید: موسی قوی و امین بود می گویند از کجا امین بودنش را فهمیدی، پاسخ
می دهد:

موسی نگفت بیا، دوشادوش هم حرکت کنیم؛
بلکه گفت ما رسم نداریم پشت سرزن حرکت کنیم، چون می دانید نگاه به قامت زن از پشت
سرهم ایراد دارد، ولو این که محجبه باشد. موسی افزود:

بگذارید من جلوتر بروم و این گونه
جوانمردی خود را نشان می دهد. پس از نقل داستان، دختر شعیب به پدر می گوید: او
جوانی است قوی و امین، او را اجیر کن. و شعیب به موسی می گوید: می خواهم یکی از
دخترانم را به عقد تو درآورم. بعضی ایراد می گیرند که چرا شعیب بدون مشورت با
دخترش چنین تصمیمی گرفته ست؛ اما در تفسیرها آمده است که دختر شعیب با خواستن اجیر
کردن، نظر مساعد خود را به پدر فهمانده است.

یک جمله معترضه بگویم : برخی جوانها از
ما می پرسند خواستگاری دختر از پسر چه حکمی دارد ؟ می گویم از نظر شرعی هیچ ایرادی
ندارد، اما حیای دختران به آنها اجازه ی چنین کاری نمی دهد؛ ولی خیلی وقتها دختران
با کنایه این کاررا می کنند. مثل دختر شعیب که با کنایه خواست پدر، موسی را اجیر
کند.

 

رابطه آتشین

همان طور که در مقالات قبل اشاره شد ، در منطق قرآن ، ارتباط
دختر و پسر ذکر شده است و قرآن هر دو مبنای اضطرار و اختلاط را رد کرده، با یک
عبارت زیبا، تکلیف همه چیز را روشن می کند. می گوید “عاشرو هن بالمعروف”. مبنا در ارتباط
دختران و پسران این است که معروف را رعایت کند.

ببینید عرف ارتباط دانشجویان چیست؟ عرف محیطهای فرهنگی چیست؟
عرف محیط شهری و روستایی چیست؟ عرف مسجد و حوزه و … چیست؟ بعد نگاه کنید در این
عرف خلاف شرع و عقل و طبیعت نباشد. سپس براساس همان مبنا ارتباط برقرار کنید.

قرآن می گوید ارتباط بر قرار کنیم چرا
که گفته ” عاشر ” معاشرت کنید؛ ” قولو ” صحبت کنید. قرآن منفی
برخورد نمی کند؛ اما می گوید :
“دقت کنید که ار تباط شما بر مبنای معروف
باشد “. فطرت ما هم این حرف
را خیلی قشنگ می پسندد.

خداوند 38 بار در قرآن کریم از کلمه معروف استفاده کرده که 19 بار آن به
اصل مشهور امر به معروف مربوط است و 19 بار آن به ارتباط زن و مرد. قرآن به ما
مبنا ارائه کرده و می گوید:
“تبیان بکل شیء ” و مشکل ما را حل کرده.

عرف پسندیده در مساجد این است که پرده ای میان آقایان و خانم
ها می کشند . در دانشگاه ها عرف پسندیده چیست؟

حضرت امام (ره ) اول انقلاب پیام می دهد که پرده ها را از
کلاسهای درس بردارید. حال همین امام در منزل خودشان وقتی نوه ها به بلوغ می رسیدند،
آنها را از شوخی کردن با یکدیگر بر حذر می داشتند. پس باید دید عرف پسندیده چیست.
در دانشگاه تهران یا امیرکبیر یا دانشگاه سیستان و بلوچستان عرف ارتباط دختر و پسر
با یکدیگر متفاوت است. باید دید عرف پسندیده در هر محیط چیست و بعد، آن شیوه خلاف
عقل و شرع هم نباشد. قرآن می گوید :
“معروف ، عرف پسندیده ای است که پسند شرع
شرط آن است.”

قرآن می گوید ارتباط بر قرار کنیم چرا که گفته ” عاشروا
” معاشرت کنید؛ ” قولوا ”
صحبت کنید. قرآن منفی برخورد نمی کند؛
اما می گوید : “دقت کنید که ارتباط شما بر مبنای معروف باشد “. فطرت ما هم این حرف را خیلی قشنگ می پسندد. طبع دختر و پسر
مجرد با متاهل فرق دارد. انسان هر چه جوان تر باشد و جلوه های جوانی و جمال در او
قوی تر باشد، ضریب آسیب پذیری اش بیشتر می شود و ایمنی اش کمتر.

در ارتباط دختر و پسر بیشتر از آن چیزی که خود آگاه ما توجه
داشته باشد، ناخود آگاه ما عمل می کند. در اردوهای فرهنگی، در کارهای علمی و
بحثهای بین دختر و پسر، شاید ظاهر بحث علمی باشد، اما باید به حس ناخود آگاه آدمی
دقت کرد . باید به پشت صحنه روان ناخود آگاه ارتباط ها دقت کرد. بویژه
آنجا که فضا، فضاهایی به ظاهر مذهبی و فرهنگی هستند؛ چرا که ممکن است در جریان یک
کار فرهنگی ، افراد از آن حس ناخود آگاه غافل باشند. روزی یکی از دانشجویان گفت:
مشکلی برای من پیش آمده و آن این است که پسردایی ام به خواستگاری ام آمده. گفتم
این که اشکالی ندارد. گفت: آخر او از من خیلی کوچکتر است. به خانه ما می آمد و من
به او درس ریاضی می دادم. پس از مدتی گفت : می خواهم با تو ازدواج کنم. همگی به او
خندیدیم و فکر کردیم شوخی می کند؛ اما دیدیم موضوع جدی شده است.

پرهیز از ازدواج اجباری

دانشجوی از دوستان خود نظر سنجی تهیه کرده بود و از آنها
خواسته بود نظرشان را راجع به ارتباط دختر و پسر بگویند. یکی از آنها خیلی زیبا
نوشته بود. گفته بود من حاضر نیستم با هیچ پسری صحبت کنم چون که نمی خواهم دچار
ازدواج اجباری شوم. بله، او از علاقه ای هراس دارد که ممکن است بدون هیچ پشتیبانی
معرفتی نسبت به پسری در او به وجود آید. حالت وجودی زن این گونه است که اگر کسی به
او علاقه مند شود ناخود آگاه او نیز علاقه مند می شود، بعد بتدریج تصمیم می گیرد
با او ازدواج کند. یعنی ازدواج اجباری. نکته دیگری هم تاکید کنم. برخی می گویند ما
ارتباط بر قرار می کنیم و تا به حدی که رسیدیم، آن را قطع می کنیم. من می گویم
ارتباط دختر و پسر در مرحله اول عنانش دست شماست تا جایی که بگویید کجا بروم، کجا
نروم؛ ولی آن زمان که به آن حد خطرناک رسید، عنان از کف شما می رود. دیگر شما
نیستید که بگویید من دیگر نمی توانم به ارتباط ادامه دهم. دست کم دیگر در فضای
تخیلی خودتان نمی توانید آن را مهیا کنید، پس باید مراقب بود.

تبیان

 

دختر و پسر ، حقيقتي هميشگي 

جاي خالي آموزش روابط دو جنس مخالف در ايران قرن 21 

 “به همه جوان ها مي
گويم با دوست بازي سرنوشت خود را نابود نکنند…حرف پدر و مادر را گوش کنند…
دوستي هاي اينترنتي آخر و عاقبت ندارد و…”.اين کلمات قصار توصيه هايي است
که عده اي از جوانان سرخورده و يا بعضاً بزهکار پس از آنکه ميوه ممنوعه را چيده و
به دام پليس افتاده اند و يا اينکه مصيبتي بر سر آنها رفته است، در مقابل دوربين
ها مي نشينند و به طور کليشه اي جوانان هم سن و سال خود را نصيحت مي کنند.

البته اين توصيه ها ممکن است هشدار
دهنده باشد اما اگر بخواهيم در حاشيه ارتباط دختر وپسر را به کلي نفي کرده و منکر
شويم ، راه را اشتباه رفته ايم.

 

اين توصيه طبيعتاً با واقعيت هاي جامعه
کنوني ما فاصله دارد. به عبارت بهتر در حالي که در جامعه امروز ما زنان بيش از 60
درصد دانشگاه ها را پر کرده اند و در سطوح مختلف اجتماع حضور  دارند ، سخن گفتن
از “نداشتن رابطه دو جنس مخالف با يکديگر ” نمي تواند چندان محل بحث
باشد.

 

به ديگر سخن پيام اينگونه توصيه ها اين
است که چون ” از ارتباط دختر و پسر آفات بزرگي بر مي خيزد بايد از اين گونه
ارتباط ها اجتناب کرد”.

 

اين توصيه مانند آن است که گفته شود
چون ” اگر به خيابان برويم ممکن است تصادف کنيم پس  به خيابان
نرويم”.در حالي که ارايه چنين توصيه اي نه ممکن است و نه مفيد و بهتر است به جاي چنين توصيه هايي به مردم نحوه عبور و تردد صحيح در خيابان ها
و معابر اصلي شهر توضيح داده شود.

 

در اجتماعي که انسان ها جداي از جنسيت
شان مجبور يا موظف به حضور اجتماعي اند چگونه مي توان با خط بطلان کشيدن روي
موضوعي غير قابل اجتناب ، همگان را به نفي ارتباط رهنمون شد و پنداشت که با چنين
توصيه هاي حکيمانه و پدرانه اي موضوع حل و فصل مي شود؟!

 

و آيا يکي از دلايل بالا رفتن آمار
بزهکاري هاي اجتماعي در حوزه روابط زن و مرد در جامعه اين نيست که چون ما نتوانسته
ايم عملا به جز “نفي کلي موضوع رابطه زن ومرد ” فرمولي قابل قبول براي
يک اجتماع ديني قرن بيست و يکمي ارايه دهيم ، جوانان ما به هنگامي که بنا به هر دليلي با يکديگر
ارتباط برقرار مي کنند، آسيب پذير هستند؟

 

شايد يکي از دلايل عمده بروز آسيب ها
(به ويژه آسيب پذيري زنان و دختران) در روابط اجتماعي اين باشد که نه خانواده هاي ما و نه نظام
آموزشي ما نتواسته اند نحوه تعامل صحيح دو جنس مخالف در سطح اجتماع را در وجود نسل
هاي جديد نهادينه کنند و فقط تا توانسته اند دايره ممنوعيات را براي نسل جديد
توضيح داده اند.

 

واقعيت اين است که در جامعه امروزين
ايران ، مردان و زنان و دختران و پسران ، در کنار يکديگر به کار و فعاليت و تحصيل
مشغول اند و فرمول جداسازي ، کاربردي نيست، بايد تعامل و ارتباط صحيح را آموزش داد.

 

با اين حال ، آنچه مغفول مانده ، اين
است که نحوه درست تعامل و ارتباط بين دو جنس مخالف ، هرگز آموزش داده نمي شود و
نتيجه نيز ، افراط و تفريط هايي مي شود که در جامعه مي بينيم: يا فرار از جنس
مخالف و يا بي قيدي در ارتباط با او.

 

ترديدي نيست که هيچ کدام از اين دو
حالت ، نمي تواند در راستاي منافع جمعي جامعه امروز ايران باشد؛ بلکه تنها راهکار
موجود ، آموختن چگونگي ارتباط همراه با حفظ ارزش هاي جامعه است و الا اين که پسران
را از دختران و دختران را از پسران بترسانيم ، نتيجه اش اين خواهد بود که جامعه به
دو نيم تقسيم مي شود که هيچ کدام از دو قسمت ، بلد نيست با نيمه ديگر چگونه تعامل
کند و بديهي است که چه انرژِي بزرگي از  رهگذر اين مساله ، هدر خواهد رفت.

 

مخلص کلام آن که نه ممنوعيت کامل
ارتباط با جنس مخالف و نه اين عرصه را بي قاعده رها کردن، هيچ کدام راهکار مناسبي
به شمار نمي رود بلکه آنچه جايش در نظام آموزشي ،فرهنگي و حتي ساختارهاي خانواده
ها خالي است، آموختن روابط صحيح و انساني بين دو جنس مخالف است و اتفاقاً بخش
بزرگي از ناهنجاري ها ، عقده ها و سرخوردگي ها و بزهکاري ها و حتي مسائلي مثل طلاق
و فروپاشي خانواده ها، ريشه در اين معضل تاريخي دارد.

 

ما در بخش روابط دختر و پسر مجموعه مقالاتي در باره ي چگونگي ارتباط صحيح با نامحرم داريم.

مي توانيد با مراجعه به آن ها و مطالعه
ي کتاب هاي ديني و روان شناسي روشي متعادل در تربيت فرزندانتان داشته باشيد و نحوه
ي ارتباط با جنس مخالف را به آن ها آموزش دهيد ، تا در آينده دچار مشکل نشوند.

 

منبع : عصر ايران – با تغيير

تبیان

 

بایدها و نباید
ها در روابط دختران و پسران

با بررسی روابط موجود بین دو جنس مذكر
و مؤنث در جامعه ما ، می توان دسته های مختلفی از رفتار را مشاهده كرد  كه هریك از این نوع
برخوردها ارتباط مستقیمی با عوامل تعیین كننده رفتار ، از جمله سطح تحول شخصیت،
سطح تحول هوش،و تراز فرهنگی انسان دارد . دسته های مهم در برخوردهای بین دودختر و
پسرعبارتند از:

1-  برخورد مبتنی برشناخت و احترام متقابل :

 این نوع برخورد بر
اساس دركی كه انسان از شأن انسانی خود و نیز جایگاه و رفعت انسانی دیگران دارد ،
صورت می گیرد . انسانی كه برای انسانیت و شأن خود ارزش والایی قائل است ، روابطش
را با دیگران به گونه ای تنظیم می كند كه در آن احترام متقابل و ارزش گذاری متعالی
و متعامل رعایت شده باشد . چنین برخوردی زمانی ایجاد می شود كه انسان به نیازهای
روانی خود در كنار نیازهای زیستی خویش توجه داشته باشد و نوع برخورد او با
دیگران،بیشتر از سطوح بالاتر نیازها نشأت گرفته باشد . این نوع برخوردِ احترام
آمیز ، به دور از پرخاشگری ، به دور از نیات سود جویانه و اندیشه های مبتنی بر سوء
استفاده انجام می گیرد . حال برای این كه جایگاه این نوع برخورد را بهتر نشان دهیم
، ضروری است به بررسی انواع دیگر برخوردها نیز بپردازیم
.

2-  برخورد مبتنی بر شرم افراطی :

بهتر است پیش از توضیح این بند به
تفاوت دو اصطلاح” شرم” و” حیا” بپردازیم . شرم كه بیشتر
مترادف با خجالت كشیدن و یا كناره گیری كردن است ، اصطلاحی است ناظر بر ناتوانی
انسان در یك برخورد اجتماعی . فردی كه دچار شرم است ، در یك موقعیت اجتماعی خاص
نمی تواندرفتارمناسب و مطلوبازخود نشان دهد . اصطلاح دیگر حیاست . حیا یك صفت
پسندیده اخلاقی است و آن عبارت است از خویشتنداری ارادی فرد در انجام اعمالی كه
خلاف قاعده و شأن شرعی و عرفی باشد . حیا در حقیقت نوعی توانایی است ، در حالی كه
شرم یا خجالت،نوعی ناتوانی به شمار می آید . انسان وقتی می باید سخنی را در مقابل
جمعی بگوید ، ولی خود را ناتوان از بیان آن می یابد ، دچار شرم است؛ در حالی كه
وقتی انسان تمایل دارد مثلاً نسبت به بزرگتر خویش از جمله پدر ، مادر ، معلم و یا
مربی خود رفتاری مبتنی بر بی حرمتی نشان دهد و از عهده انجام چنین كاری نیز برمی
آید ، ولی به دلیل داشتن صفت حیا خویشتن داری كرده ، آن را انجام نمی دهد ، نوعی
توانایی و قدرت را از خود به نمایش گذاشته است . با این توصیف می باید برخورد
مبتنی بر شرم و برخورد مبتنی برحیابا جنس مخالف را از یكدیگر تفكیك كنیم . برخورد
مبتنی بر شرم برخوردی از روی ناتوانی است ، در حالی كه برخورد مبتنی برحیا
،برخوردی خویشتندارانه و ارادی است
.

 

كسانی هستندكه در مقابل
جنس مخالف دچار خجالت زدگی شده ، از خود شرم افراطی نشان می دهند؛ دسته ای
دیگرانواع برخوردهای اجتماعی بین دو جنس را می سازند . پسری كه به هنگام مواجهه با
جنس مخالف دست و پای خود را گم می كند و نمی تواند بر اعصاب خود مسلط شود و یا
دختری كه در مواجهه با جنس مخالف توانایی برخورد صحیح كلامی را از دست می دهد و
نمی تواند مطالب را به درستی و مبتنی بر تفكر بیان نماید ، مصداق چنین برخوردی
هستند . چنین فرد یا افرادی از این ناتوانی به نوعی دچار آسیب خواهند شد .

3-  برخورد اضطراب آلود و هیجان زده:

در ادامهیبرخورد مبتنی بر شرم افراطی ،
برخورد هیجان زدهیافراد در مقابل جنس مخالف را می توان یافت . این نوع برخورد به
صور مختلف مانند عصبانیت ، سرخ شدن و بالارفتن ضربان قلب ، عجولانه رفتار كردن و
رفتار مبتنی بر ترس و یا خوشحالی افراطی دیده می شود . هیجان كه یك حالت
برانگیختگی روانی است شامل تمامی مواردی كه نام بردیم اعم از ترس ، خوشحالی ،
عصبانیت ، عجله و امثال این هاست . هر چند كه هیجانات اجزای لاینفك رفتارانسانی
هستند و لی می باید برای اتخاذ تصمیم صحیح و نشان دادن رفتارمناسب تحت كنترل در
آیند .برخورد با جنس مخالف به شكل هیجان زده،می تواند تصمیم گیری و نیز انجام
اعمال صحیح ما را تحت الشعاع خود قرار دهد . به طور كلی ، توصیه روان شناسان به
انسان ، كنترل هیجان ها و حفظ خونسردی در تمامی موقعیت های زندگی است.این توصیه،از
رفتار اجتماعی ما با جنس مخالف نیز جدا نیست
.

4-  برخورد خشك و محدود :

دستهیدیگری از انواع رفتارهای متقابل
بین دو جنس در جامعه ما رفتار خشك و محدود است . در این نوع رفتار، زن و یا مرد به
گونه ای با جنس مخالف مواجه می شود كه گویی از وی متنفر است و یا این كه بهشدت او
را طرد می كند . هر چند كه حفظ حدود شرعی از جمله نحوه نگاه كردن به نامحرم می
باید جزو صفات متعالی یك انسان به شمار آید
.

5 – برخورد مبتنی بر پرخاشگری :

در توضیح این مطلب بهتر است به تفاوت موجود
بین عصبانیت یا خشم ( كه نوعی هیجان است )و پرخاشگری(كه یك نوع رفتار و تمایل است
) ، اشاره ای داشته باشیم . پرخاشگری در اصل تمایل و یا عمل فرد است در جهت آسیب
زدن به یك شیء و یا شخص دیگر . در حالی كه عصبانیت یك حالت برانگیختگی هیجانی است
كه در آن تغییرات بدنی آشكاری دیده می شود . در حالت عصبانیت،فرد كنترل خود را بر
اعمالش تا حدودی از دست می دهد . پرخاشگری ممكن است با عصبانیت همراه باشد و گاه
بدون آن بروز كند . فردی كه با خونسردی تمام در گوشه ای نشسته ، چیزی را عمداً
تخریب می كند و یا حتی در پرخاشگری های افراطی با خونسردی تمام جان فردی را می
گیرد ، پرخاشگری را بدون عصبانیت از خود نشان می دهد . ولی فردی كه با عصبانیت دست
به شكستن چیزی و یا ضرب و جرح دیگری می زند ، پرخاشگری را با عصبانیت تواماً دارد
. برخی از برخوردهای بین دو جنس در جامعهیما از نوع برخوردهای پرخاشگرانه است .
اما این نوع از برخوردها را به نحو آشكار از برخوردهای هیجان زده منفك و مجزا می كنیم . پسری
كه برای نشان دادن توجه خود به یك دختر،با موتور و یا ماشین از كنار او بهسرعت  می گذرد و او را
دچار ترس می كند و رفتارهایی از این قبیل ، نشانگر رفتارهای پرخاشگرانه است .
پرخاشگری نسبت به جنس مخالف می تواند مشكلاتی را در زندگی آتی انسان ایجاد كند .
پرخاشگری كه سرچشمهیآن یك تمایل درونی برای آسیب زدن می باشد،ممكن است به صورت
اعمالی كه به نحوی فرد مقابل را ناراحت می كند و یا می رنجاند و نیز گفتن كلماتی
كه به نوعی آزار دهنده است ، تجلی داشته باشد
.

6- روابط پنهانی :

برقراری روابط پنهانی با جنس مخالف پیش
از ازدواج ، یكی دیگر از انواع رفتارهای بین دو جنس را در جامعه ما نشان می دهد .
برقراری روابط پنهانی و مخفیانه در طبیعتِارتباط بین دو جنس نهفته است ، ولی  باید بین ارتباطِ
پنهانی قبل و بعد از ازدواج،تفاوتی آشكار و اساسی قایل بود . ازدواج نقطه ای است
كه درآن می تواند عمیق ترین روابط فردی و پنهانی بین دو جنس شكل گرفته ،  و به شكلی مطلوب
استمرار پیدا كند . در حالی كه پیش از ازدواج ، این نوع روابط بهخصوص از جانب
افرادی كه نمی توانند بر رفتار خود تسلط كافی داشته باشند ، می تواند مشكل ساز
باشد . دختران و پسرانی كه بدون تسلط كافی بر اعمال و رفتار خود،اقدام به برقراری
روابط پنهانی با یكدیگر می كنند ، معمولاً در این زمینه دچار نوعی آسیب و یا شكست
می شوند .

7- برخوردهای غیر عادی و ناپخته :

این نوع برخوردها بیشتر توسط كسانی
صورت می گیرد كه به لحاظ فرهنگی ، تحول هوشی و تحول شخصیتی،در سطحی بسیار پایین و
مبتذل قرار گرفته اند . متلك گویی ، ایجاد مزاحمت های خیابانی و یا مزاحمت های
تلفنی از جمله این نوع رفتارهای ناپخته است
.

8- افراط در معاشرت :

این نوع رفتار كه معمولاً متأثر از
فرهنگ غربی در زمینه ارتباط بین دو جنس است،بیشتر در میان خانواده هایی دیده می
شود كه دارای یك فرهنگ منسجم و اصیل شرقی و اسلامی نیستند. اختلاط بیش از حد بین
دختر و پسر،پیش از ازدواج با توجیهاتی مانند زمینه سازی برای شناخت بهتر دو جنس از
یكدیگر و یا زمینه سازی برای كسب تجربیات عملی برای انجام یك ازدواج موفق صورت می
گیرد . میهمانی ها ، جشن تولدها ، مراسم مختلف ورزشی و مسافرت های دسته
جمعیكهمعمولاً بستر و محمل چنین روابطی است ، در میان این دسته از افراد به وفور
دیده می شود . چنین اعمالی بدون توسل به عناصری از فرهنگ غرب اساساً امكان پذیر
نیست و این نكته معمولاً مردم ما را دچار تعارض و آشفتگی می كند ، زیرا یك فرهنگ
در درون خود دارای انسجام است وما نمی توانیم فرهنگ را به شكل مخلوط و بدون انسجام  وبرگرفته از جوامع
مختلف به كار گیریم . شاید گرفتاری بزرگ بشر در عصر حاضر دور افتادن از یك فرهنگ
منسجم و سازمان یافته باشد.به این ترتیب ملاحظه می شود كه افراط در معاشرت ، یك
پدیده غربی در جامعه ماست . ما برای برخوردهای مناسب بین دو جنس برنامه ،نظام و
حدود معینی را به شكل مشخص در اختیار داریم.به منظور بررسی این مطلب به بحثی دیگر
می پردازیم .

ب ـ وضع مطلوب در روابط دختر و پسر :

پس از بحث در مورد وضع موجود در روابط
دختر و پسر می توانیم حدود ارتباط مناسب بین دو جنس را مورد بحث و بررسی قرار دهیم
. برای نشان دادن وضع مطلوب در روابط بین دو جنس می توان به ویژگی ها و خصوصیات
زیر اشاره كرد .1- شناخت واقعیت های جنس مخالف :در این زمینه بهتر است به گونه ای
عمل كنیم كه واقعیت جنس مخالف را تا حد ممكن بشناسیم و بر اساس این شناخت ،
اعمالمان را تنظیم كنیم . به نظر من بهترین راه شناخت جنس مخالف،در نظر گرفتن و
شناخت دقیق تر واقعیت وجودی افرادی از جنس مخالف است كه با ما سالها زندگی كرده و
ما آنها را در نشیب و فرازهای گوناگون زندگی از نزدیك آزموده ایم. برای جنس مؤنث
شناخت پدر ، برادر ، عمو ، دایی و امثال این افراد می تواند تا حد زیادی واقعیت
جنس مخالف را نشان دهد . برای جنس مذكر نیز واقعیات مشاهده شده از مادر ، خواهر ،
خاله ، عمه و امثال این ها می تواند نشانگر واقعیات وجودی جنس مخالف باشد . در
صورتی كه بدانیم و یقین داشته باشیم كه افراد جنس مخالف تا حد بسیار زیادی-بخصوص
از آن جهت كه در زندگی ما عملاً مؤثر است-با یكدیگر مشابهت دارند ، دیگر دچار
خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف نخواهیم شد.

2- اجتناب از خیالپردازی و تصور رویایی در
مورد جنس مخالف :

یكی از مشكلات موجود در روابط بین دو
جنس،داشتن تصورات خیالی از یكدیگر است . گاه دختر و پسر از یك فرد بخصوص،تصویری
خیالی و كاملاً غیر واقعی می سازند و با آن تصویر زندگی می كنند . برای دختر گاه
یك پسر با تمام ضعف ها و محدودیت ها و همچنین ناپختگی ها و رشدنایافتگی ها به شكل
شاهزاده ای كه سوار بر اسب سپیدی از راه رسیده و او را به سرزمین رؤیاها می برد ،
تجلی پیدا می كند . و یا برای پسری سرخورده و ناتوان از هدایت و سامان دادن به
عواطف ، افكار و احساسات دختری چنان تجلی پیدا می كند كه گویی فرشته ای مهربان از
آسمان ها برای نجات او و برای ایجاد پناهگاه برای او به زمین آمده است . این
تصورات رؤیایی بسیار زود از بین خواهند رفت و واقعاً مانند یك رؤیا در زندگی زایل
خواهند شد . بنابراین در یك ارتباط مطلوب بهتر است از رؤیا پردازی در مورد جنس
مخالف بهشدت اجتناب كنیم . این مطلب با عشق و دوست داشتن مغایرتی ندارد . انسان می
تواند فردی را بسیار عمیق دوست بدارد و لكن این دوست داشتن نباید موجب كوری و كری
انسان شود .

3- ا ز بین بردن ترس ها ، دلهره ها ،
هیجان ها ، احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف :

سومین ویژگی در یك برخورد مطلوب ، خالی
كردن ذهن از عواطف منفی است . هرگونه احساسی كه می تواند جنس مخالف را در ذهن ما
به شكل منفی جلوه دهد و یا موجب رفتار مخرب ما نسبت به او باشد ، می باید از ذهن حذف
شده یا اصلاح گردد .

4- حفظ خونسردی و صلابت شخصیت ، به هنگام
برخورد با جنس مخالف :

ما باید به هنگام برخورد با جنس مخالف
، خونسردی خود را حفظ كرده ، وهیجانات مختلف را از خود دور كنیم و
چنین امری حداقل از دو طریق امكان پذیر است: اول اینكه تلاش كنیم
جنبه های ارادی اعمالمان را افزایش دهیم و به عبارت دیگر با داشتن برنامه هایی در
جهت تقویت اراده خویش گام برداریم . انسان هایی كه خود را به دست امیال و راحتی ها
می سپارند معمولاً تسلط خوب و كافی بر اعمال خویش ندارند . دوم این كه از طریق
تمرین و حفظ خونسردی به هنگام مواجه شدن با جنس مخالف ، تلاش كنیم به سطحی از
كنترل رفتار دست بیابیم كه در آن خونسردی و صلابت كافی در برخورد با جنس مخالف را
داشته باشیم .

5- برخورد مبتنی بر احترام با مراعات حدود
شرعی در مورد محرم ، نامحرم ، حلال و حرام :

در فرهنگ ما برخورد مناسب بین دو جنس
به شكل دقیق در چگونگی ارتباط بر اساس ملاك های چهارگانه محرم و نامحرم و حلال و
حرام مشخص شده است . رعایت این حدود،نشانگر آشنایی ما با فرهنگ منسجم اسلامی است
.برای شناخت این حدود لازم است به كُتب فقهی مناسب مراجعه گردد.

6- فقدان روابط پنهانی با جنس مخالف و
مشورت با والدین در این گونه موارد :

برقراری روابط پنهانی پیش از ازدواج
ممكن است تا بدان جا پیش رود كه به نوعی به هر یك از طرفین آسیب رسانده و آنها را
در مقابل عمل انجام شده قرار دهد . بهتر است دختران و پسرانی كه تجربه و شناخت
كافی از جنس مخالف ندارند و نیز تسلط كافی بر اعمال و افعال خویش نیافته اند ، از
طریق مشورت كردن با والدین و احتمالاً در میان گذاشتن تمایل خود نسبت به كسی ، از
آنان راهنمایی بخواهند و از این راه احتمال آسیب دیدگی روانی و تربیتی خویش را
كاهش دهند .

7 – اجتناب از برقراری روابط صمیمانه با
جنس مخالف قبل از عقد شرعی :

با این حال كه روابط ما با جنس مخالف
می باید خالی از پرخاشگری و ناپختگی و به دور از بی احترامی باشد ، لكن نباید
ارتباط صمیمانه ای بین ما برقرار شود و این مطلب را حتی به رغم وجود علاقه بین دو
جنس نیز می باید رعایت كرد . 8ـ نداشتن رفتارسَبُك ، خود نمایی و جلب توجه جنس
مخالف در مجامع مختلف : توصیه می شود كه دختران و پسران از داشتن رفتار سـَبـُك
مبتنی بر جلب توجه جنس مخالف دوری گزینند . این مطلب به رغم این كه به صورت یك
راهنمایی برای دختران و پسران ارائه می شود ، ولی گاهی اوقات از طرف برخی از
دوستان نوجوان و جوان مورد اعتراض قرار می گیرد . بعضی از دختران در مقایسه خود با
دیگران به این نكته اشاره می كنند كه آنهایی كه رفتار آنچنانی در پیش می گیرند و
خود را به اشكال مختلف به جنس مخالف عرضه می كنند در زندگی موفق ترند ، بسیار
زودتر ازدواج می كنند و تشكیل زندگی می دهند . در حالی كه ما به دلیل داشتن رفتار
سنگین ، پیوسته دچار تنهایی و دورافتادن از ازدواج می شویم . چنین عباراتی به نوعی
برای این دختران راهنمای عمل قرارمی گیرد و آنها را دچار تعارض بین حفظ حرمت ، عفت
و رفتار موقر از یك سو،و داشتن یك رفتار خودنمایانه مبتنی بر جلب مشتری از سوی
دیگر می سازد .

انسانی كه دارای اهداف و آرمان های
شناخته شده و منسجم در جهت حفظ كرامت انسانی خویش است هرگز از این وضع دچار تعارض
نمی شود . او به دنبال یافتن همسری پاك و عفیف است ، ولی كسی كه از طریق نمایش
دادن اندام ها و ظاهر خود ، پسری را به سوی خویش جلب می كند ، قطعاً باید بداند
كسی را شكار كرده است كه چیزی جز امیال حیوانی انسان نمی شناسد .در قرآن كریم آمده
است:” زنان ناپاك ،از آن مردان ناپاكند و مردان ناپاك از آن زنان ناپاك،و زنان پاك از
آن مردان پاك و مردان پاك از آن زنان پاك اند.”اگر ارزش های عالی انسانی
مانند عفت، ایمان ، پاكدامنی ، خوش قلبی و سلامت نفس برای كسی معنا پیدا نكرده
باشد ، او می تواند زندگی خود را از طریق تمایلات سطح پایین تر مانند تمایلات جنسی
، سامان دهد . ولی كسی كه به سطوح بالاتر دسترسی پیدا كرده است هر چند كه مدتی
ارضای تمایلات و نیازهای جسمانی او به تأخیر بیفتد ، حفظ ارزش های عالی انسانی او
را كفایت می نماید .

ج ـ عشق و نقش آن در ازدواج :

یكی از مسائلی كه می باید در زمینه
ازدواج مورد بحث و بررسی قرار گیرد ، جایگاه عشق در ازدواج است . بهراستی به
سؤالاتی كه درباره عشق و نقش آن در زندگی وجود دارد چگونه باید پاسخ گفت ؟ سؤالاتی
از قبیل:عشق چیست ؟ آیا عشق گناه است ؟ آیا ازدواج بدون عشق معنایی می تواند داشته
باشد ؟ عشق باید قبل از ازدواج  به وجود آید و یا بعد از آن ؟ آیا هر
عشقی ضرورتاً باید منجر به ازدواج شود ؟ آیا عشق لزوماً باید انسان را به طرف
انسانی دیگر سوق دهد ؟ عشق به چه عواملی بستگی دارد ؟ چگونه استمرار می یابد ؟
چگونه خاتمه می یابد ؟ و یا چگونه رشد پیدا كرده و به تعالی می رسد ؟

در ادامه ، به این گونه سئوالات پاسخ
خواهیم داد، هر چند كه اذعان داریم این مطالب تمامی آنچه را كه در این زمینه می
توان بیان داشت ، شامل نمی شود
.

1ـ عشق عالیترین تجلی روح الهی انسان

بهراستی عشق چیست ؟ عشق را می توان
جاذبه و كشش قلبی انسان به سوی كمال و جمال دانست . زیبایی یكی از كمالات است و
زیبایی مطلق،خداست . عشق را جز با عشق نمی توان شناخت . عشق را جز عاشق نمی تواند
درك كند .اما برای نزدیك شدن موضوع به ذهن،می توانیم از مثال های موجود در مراتب
پایین تر موجودات زنده استفاده نماییم. شعرا و عرفا از جذب0 پروانه به سوی شمع
بسیار استفاده كرده اند . هنگامی كه شاعر می گوید
:

بلبل به چمن ز آن رخسار نشان دید        پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

اشاره به جذبه عاشق به سوی معشوق دارد
. از این نوع رفتارها كه تنها می تواند نوعی تقریب به ذهن را در برداشته باشد ، می
توان به كشش شاخ و برگ درختان به سوی نور اشاره كرد . انسان وقتی در تاریكی قرار
میگیرد ، هر نقطه نورانی او را به سمت خود می كشد و این یك كشش به سوی نور است .
حیواناتی از قبیل”سوسك”به طرف تاریكی كشش دارند و وقتی جایی روشن است،به
تاریكی ها پناه می برند و در نقاط و زوایای تاریك پنهان می شوند . حیواناتی وجود
دارند كه به طرف جریان ها و میدان های مغناطیسی كشش پیدا می كنند ، مانند ماهی هایی
كه به كمك ایجاد حوزه های مغناطیسی در دریا به دام صیادان می افتند . در مورد كوچ
پرندگان شواهدی وجود دارد كه نشان می دهدآنها به سمت و سوی خاصی كشش پیدا می كنند
. كششی كه شناخت و ادراك ذهن در آن نقشی ندارد . به عبارت دیگر یك كشش ،بدون آن كه
موجود زنده بداند به كجا می رود . این ها مثال هایی است كه تا حدودی معنای كشش به
سمت یك هدف و تجهیز یك موجود زنده برای سوق یافتن به سوی آن را نشان می دهد .

عشق در مرتبه ای بسیار عالی تر و به
عنوان عالی ترین تجلی عالم هستی ، قلب انسان را به سوی كمال و زیبایی مطلق سوق می
دهد . خدا انسان را به گونه ای آفریده است كه وقتی به سوی نورووجود مطلق متمایل می
شود با تمام وجود به سمت آن كشیده می شود . به این ترتیب عشق،كشش قلب انسان است به
سوی خداوند . این تعبیر در قرآن كریم و در متون اسلامی باعباراتی مانند”
حُب” نشان داده شده است .درقرآن كریمآمده است : اگر خدا را دوست
دارید ، تبعیت من(پیامبر) را بنمایید كه در نتیجه خدا نیز شما را
دوست خواهد داشت و یا زبانم را به یاد خودت گویا كن و قلبم را به عشق خودت شیفته
ساز . حب یا عشق ماهیتی انسانی دارد و هدف اصلی آن نیز خداست . ولی “چرا
عشقكهاصالتاً‌ می باید متوجه خدا باشد ، به انسان ها تعلق پیدا می كند
؟”سئوالی است كه می توان به این طریق به آن پاسخ داد كه عشق در مراتب پایین
تر انسانی،بهسمت نشانه هایی از جمال و كمال الهی كه در انسان ها بهعنوان خلیفه او
به ودیعت گذاشته شده است متوجه می شود . انسانی كه هنوز نمی تواند دركی از جمال و
كمال مطلق داشته باشد لاجرم به سوی جمال های عینی و قابل رؤیت كشیده می شود و به
سوی كمالات و عواطف انسانی كه نشانه هایی از رأفت الهی در وجود انسان هستند ، سوق
پیدا می كند . به عبارت دیگر عشق یك انسان به انسان دیگر، اگر خالی از هواها و امیال
باشد نشانه ای از عشق به كمال مطلق است . با این دیدگاه است كه عشق،یك كمال برای
انسان محسوب می شود . قلب عاشق،اشرف بر قلب غیر عاشق است . انسان عاشق،افضل بر
انسان غیر عاشق است .

برای این كه بتوانیم این نكات را بیشتر
و دقیق تر توضیح دهیم می باید محورهای دیگری نیز مورد بحث قراردهیم .

تفاوت عشق با هوای نفس :

عشق را  باید عامل تكامل بخش
انسان بدانیم . بنابراین باید آن را از ارضای نیازهای معمولی و مشترك حیوانی
متمایز نماییم . اگر ما برای رفع نیازهای خود به چیزی یا به انسانی نیازمند باشیم
، این نیاز میان ما و آن شیء یا انسان ، نوعی وابستگی ایجاد می كند ، ولی این
وابستگی را نباید با كشش عاشقانه یكی بدانیم . این را باید از نوع هوای نفس بدانیم
، حال آنكه عشق از جمله صفات برتر و متعالی انسانی است . هدف هوای نفس،ارضای
خویشتن است ،  ‌ولی هدف عشق،بقا و حضور معشوق است ، حتی اگر به فنای عاشق بینجامد .
بنابراین ملاك مشخص برای تمیز بین عشق و كشش امیال،در همین است كه عاشق درصدد
رضایت معشوق است ، نه رضایت خویش . عاشق وقتی با معشوق كامل مواجه می شود ، می
خواهد همه چیزش را ، حتی خود را از دست بدهد و عبارت معروف حافظ كه می گوید :

میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست    تو خود حجاب خودی ، حافظ از میان برخیز

اشاره به این دارد كه می باید فردیت
فرد و خود بودن او نیز زایل شود تا معشوق نزد وی تجلی كامل بیابد . با این توصیف
باید عشق یك انسان به انسان دیگر را از تمایل و كشش مبتنی بر نیازهای وی منفك و
مجزا كرد . به این ترتیب است كه اگر فردی نشانه ای از عشق را در دل خویش نسبت به
فردی دیگر دارد ، می باید در درجه اول به معشوق خود بیندیشد نه به خویشتن خویش .
اگر برای ارضای تمایل خود ، معشوق را بهطـُرق مختلف قربانی می كند و از آن جمله
دست به عملی می زند كه آبروی وی را خدشه دار سازد ، باید مطمئن باشد كه این عشق
نیست ، بلكه یك كشش از نوع حیوانی است
.

3ـ عشق موجب تعالی و عفت است :

بایداین نكته رابدانیم كه عشق ، انسان
را رو به رشد می برد و موجب كمال اخلاقی و عرفانی انسان می شود و از آن جمله عفت و
پاكدامنی را در او افزایش می دهد . انسان عاشق می خواهد پاك زندگی كند ، به پاكی
ها برسد و به سوی روشنایی ها سوق پیدا كند و شاید با همین تبیین از عشق است كه
كلامی معروف از پیامبر گرامی اسلام نقل می شود كه فرمود : آن كه عاشق شود و عفت
بورزد و از این عشق بمیرد ، او شهید مرده است
.

4ـ عشق مكمل ازدواج است نه عامل آن :

با این بحث ، به موضوع جایگاه عشق در
ازدواج وارد می شویم . سئوال این است كه اگر كسی فردی از جنس مخالف را دوست بدارد
و بهراستی عاشق او باشد ، آیا این امر می تواند تنها عامل تعیین كننده ازدواج آن
دو به شمار آید ؟ باید در پاسخ بگوییم : نه . زیرا ازدواج در حقیقت نوعی مشاركت
اجتماعی است كه در آن دوانسان باید از جهات گوناگون با یكدیگر تناسب عملی داشته
باشند ، از آن جمله تناسب اعتقادی ، تناسب اجتماعی ، تناسب عقلانی و تحصیلی و
امثال این موارد . انسان در ازدواج تمامی نیازهای سطوح مختلف خود را از ابتدایی
ترین نیازهای حیوانی تا عالی ترین نیازهای انسانی به مشاركت می گذارد. برای تشكیل
یك خانواده می باید تناسب بین دو انسان برای برآوردن تمامی نیازها در حد بالایی
وجود داشته باشد . بنابراین برای ازدواج ما باید به انسانی بیندیشیم كه بتواند
قسمت اعظم نیازهای مختلف ما را مرتفع كند
.

به این ترتیب عشق می تواند مكمل چنین
ازدواجی باشد، نهفقط عامل تعیین كنندهآن . باید اذعان كنیم كه به رغم اهمیت و
تعالی عشق در زندگی ، نیازهای واقعی انسان نیز حقیقتی انكارناپذیرند . انسان عاشق
نمی تواند به عشق اكتفا كند و از نیازهای خود از این طریق چشم بپوشد . از این رو
بهتر است كه برای ازدواج انسانی را انتخاب كنیم كه در برآوردن نیازهای مختلف ، ما
را یار ، همراه و همسر باشد ، نه اینكه تنها به دلیل عشق ، انسانی را برگزینیم كه
از جهات عدیده با ما تباین ( اختلاف ) داشته باشد. ازدواجی كه بدون توجه به
نیازهای گوناگون انسان ، حتی نیازهای مربوط به خورد و خواب و… صورت پذیرد و تنها
بخواهد عشق را تأمین نماید ،در واقعیتبسیار زود شكست خواهد خورد .

5ـ عشق در قلب سالم جوانه می زند و در
آن رشد می كند :

با این عبارت وارد این موضوع می شویم
كه عشق قبل از ازدواج اساسی تر و با دوام تر است یا عشق بعد از ازدواج ؟ باید به
این نكته توجه كنیم كه عشق در بستر قلب سالم ، حقیقت جو و به دور از تعصبات و
هواهای نفسانی جوانه می زند و رشد پیدا می كند . در صورتی كه ما انسان ها در تلطیف
و تطهیر روح خود بكوشیم ، هر روز خویش را برتر و والاتر از روز قبل قرار دهیم  و غل و غش را از
درون خود برانیم، قلب را بستر جوانه زدن عشق و رشد روزافزون آن ساخته ایم . بدین
ترتیب پس از آن كه انسان مناسبی را برای ازدواج برگزیدیم و با او در یك مشاركت
انسانی وارد شدیم ، باید منتظر آن باشیم كه عشقی پاك میان ما زاده شود و به كمال
برسد و در سایه لطف و مرحمت الهی به معشوق حقیقی متصل گردد . چنین عشقی در
زندگی،روشنایی می آفریند و هر قدر زن و شوهر به پختگی و كمال نزدیكتر می شوند پاكی
و خلوص این علاقه مندی را بیش از پیش در قلب خود احساس می كنند .

بنابراین بیاییم برای این كه عشق را
زنده نگه داریم ، پاسدار حریم آن باشیم و آن را به عنوان گل سرسبد نعمت های الهی
به انسان ها هدیه دهیم ، در كمال و صلاح درونی خویش بكوشیم و از این طریق دنیا را
تبدیل به گلستان عشق كنیم
.

منبع: آموزش جوانان در آستانه ازدواج

گردآوری: زهره پری نوش

تبیان

 

نی نی سایت

رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی
رابطه بین دختر و پسر از نظر روانشناسی

Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *