در این مقاله به بررسی تجدیدنظر خواهی چیست ، تجدید نظر خواه کیست و دلایل تجدیدنظر خواهی خواهیم پرداخت .
برای مشاوره تجدیدنظر خواهی
برای مشاوره تجدیدنظر خواهی
یکی از مراحل مهمی که پس از صدور حکم در دادگاه بدوی برای متضرر از حکم وجود دارد ، تجدیدنظر خواهی است . در این مرحله ، شخص می تواند با استناد به یکی از جهات تجدیدنظر خواهی ، در مهلت مقرر شده در قانون ، به دادگاه تجدیدنظر دادخواست تجدیدنظر خواهی دهد که حکم صادر شده مجددا مورد بررسی قرار بگیرد . به همین مناسبت ، در این مقاله قصد داریم به این پرسش ها پاسخ دهیم که تجدیدنظر خواه کیست ، معنی تجدیدنظر خواهی چیست و چه کسانی می توانند از دادگاه تقاضای تجدیدنظر خواهی نمایند . برای پاسخ دادن به این سوالات ، به بررسی تجدیدنظر خواهی چیست ، تجدید نظر خواه کیست و دلایل تجدیدنظر خواهی خواهیم پرداخت .
تجديد نظر خواه كيست
یکی از روش های اعتراض به حکمی که دادگاه صادر می کند ، تجدیدنظر خواهی است . این روش اعتراض که معمولا جزء پر کاربرد ترین روش های اعتراض محسوب می شود ، در دادگاه تجدیدنظر به عمل می آید و سبب می شود که رأی صادره از دادگاه بدوی یا نخستین ، در صورت وجود اشکال قانونی یا شرعی ، نقض شده و از ابتدا پرونده مورد رسیدگی قرار گیرد . مهلت تجدیدنظر خواهی برای اشخاصی که در ایران سکونت دارند ، بیست روز از تاریخ ابلاغ حکم مرحله بدوی می باشد . برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد اینکه تجدیدنظر خواهی چیست و مهلت تجدیدنظر چقدر است ، کلیک کنید .
به طور کلی ، تجدیدنظرخواه کسی است که نسبت به حکم صادر شده از مرحله بدوی معترض است و با تقدیم دادخواست تجدیدنظر خواهی ، رسیدگی مجدد به پرونده را تقاضا دارد . اما پاسخ به این سوال که تجدیدنظر خواه کیست ، در ماده 335 قانون آیین دادرسی مدنی مشخص شده است . بر اساس این ماده ، ” اشخاص زير حق درخواست تجديدنظر دارند :
الف – طرفين دعوا يا وكلا و يا نمايندگان قانونی آنها ؛
ب – مقامات مندرج در تبصره 1 ماده 326 در حدود وظايف قانونی خود ؛ که این اشخاص شامل رئيس ديوان عالي كشور ، دادستان كل كشور ، رئيس حوزه قضايی و يا هر قاضی ديگري كه طبق مقررات قانونی پرونده تحت نظر او قرار می گيرد ، می باشند . بنابراین ، علاوه بر خود شخص و وکیل یا نمایندگان قانونی او ، بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی ، در صورتی که رئيس ديوان عالی كشور ، دادستان كل كشور ، رئيس حوزه قضايی و يا هر قاضی ديگری پرونده را با اشکال قانونی مواجه بدانند ، می توانند پرونده را برای تجدیدنظر خواهی به مرجع صلاحیت دار بفرستند .
بر اساس ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی ، جهات یا دلایلی که به استناد آن ها می توان تقاضای تجدیدنظر خواهی کرد ، بیان شده است . بر اساس این ماده ، دلایل تجدیدنظر خواهی عبارتند از :
-ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه ؛
-ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود ؛
-ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی ؛
-ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ؛
-ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی . برای دریافت اطلاعات کامل در مورد جهات تجدیدنظر خواهی حقوقی کلیک کنید .
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد تجدیدنظر خواه کیست در کانال تلگرام آیین دادرسی و ادله اثبات دعوا عضو شوید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره حقوقی تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون تجدیدنظر خواه کیست پاسخ دهند .
برای مشاوره تجدیدنظر خواهی
برای مشاوره تجدیدنظر خواهی
درصورتی که برای مشاوره در تمامی زمینه های ذکر شده در سایت، به دانش چندین ساله ما در این زمینه نیاز داشتید می توانید با ایمیل یا شماره تلفن 9099075303 ( تماس با تلفن ثابت از سراسر کشور و به ازای هر دقیقه 6000 تومان ) در ارتباط باشید تا از مزایای مشاوره حضوری سایت مشاوره دینا بهره مند گردید. همچنین می توانید از طریق فرم ارتباط با ما، پیام ها و انتقادات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال نمایید. سایت مشاوره دینا یک مرکز خصوصی و غیرانتفاعی است و به هیچ ارگان دولتی و خصوصی دیگر اعم از قوه قضاییه ، کانون وکلا ، کانون کارشناسان رسمی دادگستری و …. هیچگونه وابستگی ندارد.
جهت ارئه انتقادات، پیشنهادات و شکایات با شماره تلفن 54787900-021 تماس حاصل فرمایید.
دفترچه ثبت نام آزمون کارشناسان رسمی قوه قضاییه
فرم پیش نویس ثبت نام آزمون کارشناسان رسمی قوه قضاییه
فرم پیش نویس ثبت نام آزمون کارشناسان رسمی دادگستری
ظرفیت پذیرش آزمون اخذ پروانه مشاوره خانواده
تجدید نظر خواسته کیست
با بررسی موضوع تجدید نظر خواسته کیست همراه شما هستیم.
اقا من اصلا این رای دادگاه بدوی و قبول ندارم کاملا به ضرر من رای داده در صورتی که حق با منه
چیکار باید بکنم؟
این سوال ممکنه برای هممون پیش بیاد.
تجديد نظر خواه كيست
امروز میخواهیم راجع به موضوع تجدید نظر و اینکه تجدید نظرخوانده کیست با شما دوستان عزیز همراه باشیم.
درباره این موضوع یعنی تجدید نظر ابعاد بسیار زیادی وجود دارد و بهتر است حتما در این مورد با وکیل متخصص تجدید نظر مشاوره داشته باشید.
اما در این مقاله با ما همراه باشین تا بعضی از ابعاد این موضوع مثل تجدیدنظر خوانده کیست را با هم بررسی کنیم.
به معنای بازنگری، اصلاح کردن، تفتیش کردن، تجدید نظر کردن، دوباره چاپ کردن، اصلاح نمودن، حک و اصلاح کردن است.
مفهوم اصطلاحی این کلمه از معنای لغوی آن دور نمی باشد و به معنای دوباره قضاوت کردن امری آمده است.
تجدید نظر یکی از طرق اعتراض به رای نخستین است.
رایی که در مرحله نخستین به هر دلیلی اعتراضی به آن وارد باشد در مرحله تجدید نظر با دادخواست مربوطه توسط خواهان ( تجدید نظر خواه ) به دادگاه مورد بررسی قرار می گیرد.
آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد »
جهات تجدیدنظر خواهی
ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه
ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود
ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی
ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رأی
ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی
تجدید نظر خواسته کیست
نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظرخواه و وکیل او درصورتی که دادخواست را وکیل داده باشد
نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده
حکم یا قراری که از آن درخواست تجدیدنظر شده است.
دادگاه صادرکننده رأی
تاریخ ابلاغ رأی
دلایل تجدید نظر خواهی
قرارهای قابل تجدیدنظر:
مطابق ماده ۳۳۲ قرارهای زیر در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدید نظر باشد، قابل تجدید نظر است
الف) قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود
ب) قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا
ج) قرار سقوط دعوا
د) قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
مهلت تجدیدنظر خواهی
به موجب ماده ۳۳۶ مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است
با عنایت و توجه به تعاریفی که در نوشته فوق از شخص تجدید نظر خواه داشتیم متوجه شدیم که تجدید نظر خوانده همان شخصی است که در دعوای بدوی حکم به نفع او صادر گردیده و با اعتراض طرف مقابل دعوی خود رو برو گشته که در دادگاه تجدیدنظر لقب تجدید نظر خوانده را به خود اختصاص داده است. در واقع تجدید نظر خوانده می تواند خواهان یا خوانده دعوای بدوی بوده باشد که آرای دادگاه بدوی به سود او بوده است
تجدید نظر خواه کیست؟
همانگونه که مستحضر هستید در دادگاه بدوی به یک طرف دعوا که شروع کننده و خواهان مطالبه حقوق خود می باشد را خواهان دعوا می نامند و طرف مقابل دعوا را خوانده می نامند. ولی در دادگاه تجدیدنظر آن طرف از دعوا که حکم دادگاه بدوی بر علیه او صادر شده و دادخواست تجدید را ارائه می نماید را تجدید نظر خواه و طرف مقابل تجدید نظر خواه را همیشه تجدید نظر خوانده می نامند
در اینجا بریم ببینیم یک لایحه تجدید نظرخواهی چگونه است
ریاست و مستشاران محترم شعبه… دادگاه تجدید نظر استان کرمان
با سلام و احترام
بدینوسیله ایرادات و اشکالات وارده بر دادنامه شماره ………… صادره از شعبه محترم …. دادگاه عمومی حقوقی کرمان به شرح زیر به عرض می رسد:
تجديد نظر خواه كيست
مقدمتاً معروض می دارد، مطاوی پرونده از جمله استشهاد محلی پیوست آن، حاکی است، برغم اینکه در شناسنامه صادر شده، موکل به نام ….. نامیده شده ام، مع ذالک از بدو تولد تاکنون، به نام ….. شناخته شده، صدایش زده اند و با همین نام اُخت و بزرگ شده است.
متاسفانه وجود تناقض میان نام واقعی و نام شناسنامه ای موکل، همواره در طول دوران کودکی و تحصیلی و همچنین بزرگی اش، مشکلاتی عظیم، فراروی او قرار داده است که گاه به واسطه آوردن نام اصلی در فرم ها، نام نویسی ها و اعلام حضورها، ضررهای غیر قابل جبران بر ایشان وارد شده است. اینک که خود بالغ و عاقل شده، برای رفع کاستی و نقصان مذکور به اداره تجدیدنظرخوانده مراجعه تا مشکل دایمی زندگی خود را حل کنم، برغم قبول معاذیر موکل و موافقت با تغییر نام، آنان با برخورد حاکمانه اداری صرف و پیشنهاد نامی دیگر (….)، موجب شده تا دعوی حاضر رقم خورد.
استناد دادگاه محترم تالی، رای وحدت رویه شماره 2- 22/1/62 هیات محترم عمومی معزز دیوان عالی کشور و مواد 999 و 1287 قانون مدنی و ماده 20 قانون ثبت احوال است در حالیکه بنا به دلایل و مستندات زیر رای معترض عنه، مغایر با موازین قانونی اصدار یافته است و تفسیر ریاست محترم دادگاه تالی از قانون، نادرست بنظر می رسد و نمی تواند موکل را از حیاتی ترین و پیش پاافتاده ترین حق طبیعی و مدنی یعنی: “نامیدن به اسم واقعی” محروم سازد.
تجدید نظر خواسته کیست
بدیهی است جزآنچه بعرض می رسد، جهات و دلایل دیگری نیز برای نقض وجود دارد، که مسلماً و بدون تردید از دیدگان تیزبین، دقیق و موشکافانه و توجه متفرسانه و مصیبانه آن عالی جنابان مخفی نخواهد ماند.
1- بدون شک وجود دو اسم (نامیدن یک فرد به دو نام متفاوت)، امری غیر متعارف، خلاف بنای عقلا و مشکل زاست و تقاضای حذف نام غیر مشهور و تصحیح اوراق شناسایی به نام واقعی فرد، درخواستی غیر منطقی نیست و با انس فکری و منطق قضایی انطباق تام دارد.
2- ماده 1287 قانون مدنی و سایر مواد مرتبط، قانون عام بوده و حکم کلی درباره اسناد رسمی دارند، لیکن بی شک حکم خاص حاکم بر شناسنامه و سند ولادت، حکم آمده در ماده 999 قانون مزبور می باشد.
لیکن همانگونه که رویه قضایی نیز پذیرفته است، این ادعا زمانی قابل قبول است که مربوط به اعلام و یا موضوع احراز مامور رسمی باشد و لذا از این حیث، اثبات خلاف اظهاری که افراد به مامور ثبت احوال کرده اند، نیازی به ادعای جعل ندارد و با شهادت نیز قابل اثبات است (ر.ش. به قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، دکتر ناصر کاتوزیان، نشر دادگستر ، چاپ اول، تابستان 77 ص 611)
3 – مدلول و ظاهر ماده 999 قانون مدنی حاکی است که مقنن، سند ولادت را صرفاً در مورد تاریخ تولد، رسمی تلقی نموده است و اصولاً بر خلاف تغییر نام خانوادگی – که در باره آن، محدودیت و ممنوعیت صریح در مادتین 97 و98 آئین نامه سجل احوال به چشم می خورد -، در مورد اصلاح نام کوچک اشخاص، که مستند به اعلام مراجعه کننده و نه مامور رسمی است، در هیچ قانون لازم الاجرایی محدودیت و ممنوعیت صریح و مشابه وجود ندارد. چنانکه موضوع رای وحدت رویه استنادی و همچنین “ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها” در مورد تغییر تاریخ تولد اشخاص است و صدر و ذیل آنها دلالت بر منع تغییر نام ندارد.
4- نام …….. غیر رایج و نامصطلح بوده و بیش از اینکه نام جلوه نماید، یادآور القاب موهوم در دوران خاقان بازی بوده و به دلیل داشتن حروف و سیلاب فراوان سخت تلفظ می شود و همین اقتضا باعث شده است تا مطابق مکاتبات پیوست پرونده، اداره تجدید نظر خوانده، با تغییر آن و حذف یک پاره اش موافقت کنند. منتها بر خلاف درخواست موکل و به میل خود، یک جزء آن را پیشنهاد کرده اند درحالیکه:
اولاً – تغییر، تغییراست، چه نام واقعی موکل و یا نام پیشنهادی آنان جایگزین نام فعلی شود. به هر حال اگر قرار باشد مندرجات سند رسمی ولادت موکل، مخدوش و به تبع آن تمامی مدارک دیگر وی تغییر یابد، با اعمال نام پیشنهادی آنان هم، سند رسمی مزبور تغییر یافته و خدای نکرده آسمان به زمین می آید؟!!
ثانیاً – وقتی پذیرش اصل خواسته (تغییر یا اصلاح نام)، بنا به اعلام و اقرار مکتوب اداره تجدیدنظرخوانده، لازم بوده وپذیرفته شده است. آنان بنا به کدام دلیل و حجت قانونی، به جای اجابت مستدعیه قانونی موکل – که متکی به دلیل و شهادت شهود است – خود نام تازه و جعلی (ولو نزدیک به نام قبلی اش) را گزینش و بر موکل تحمیل می نمایند.
و راستی این اعلام مکتوب آنان که : ” …. با تغییر نام شما از واژه ……. به ….. برابر نامه شماره …. موافقت نگردیده، لذا شما می توانید نام خود را به واژه … تغییر (دهید) …” ، با کدام منطق و قاعده حقوقی پیوند می خورد.
به دیگرسخن وقتی اداره تجدیدنظرخوانده، اصل موضوع و دگرگونی مندرجات سند رسمی ( تغییر نام مرکب کوچک به ساده) را پذیرفته است و فلسفه قانونی (اعتبار خاص دادن به سند رسمی) مورد نظر قانونگذار را مخدوش ساخته، چگونه به خود اجازه داده، سلیقه شان را به موکل تحمیل نمایند در حالیکه امر “نامیدن” در زمره وضعیت و احوال شخصی و هویت اشخاص بوده و علی الرسم آن باید به میل و اراده خود فرد تعیین شود و مهم تر از آن، نظم عمومی (نامیدن موکل به آن بیش از دو دهه) را مخدوش سازند.
5- رویه قضایی نیز با نظر بالا موافق است چنانکه مدلول نظریه کمسیون قضایی دادگستری نیز (صرف نظر از تمایز اشتباه میان دو گروه شناسنامه صادره در پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن) نظریه اکثریت قضات محترم نشست قضایی دادگستری نجف آباد، در مرداد ماه سال 81 را، مبنی بر اینکه “اگر تغییر نام از ناحیه خواهان مستدل و موجه باشد، پذیرش دعوی و صدور حکم بلااشکال است” پذیرفته است:
(اظهار کننده واقعه ولادت) برای نامگذاری، یک نام ساده یا مرکب (حسین، محمد مهدی و مانند آن) که عرفاً یک نام محسوب می شود انتخاب خواهد شد و به موجب تبصره های (1 و 2 ذیل ماده) قانون مزبور انتخاب نام هایی که موجب هتک حیثیت مقدمات اسلامی می شود و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نام های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است و تشخیص نام های ممنوع با شورای عالی ثبت احوال می باشد و این شورا نمونه های آن را تعیین و به سازمان اعلام می کند و مالاً سازمان ثبت احوال کشور هم مراتب را به ادارات ثبت احوال بخشنامه می کند؛ از طرفی وفق قسمت اخیر بند”4″ ماده 3 قانون ثبت احوال تغییر نام های ممنوع در عهده صلاحیت هیات حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال است.
بنابراین، در صورتی که شخصی به اعتبار این که نام او در عداد نام های ممنوعه (موضوع تبصره 1 ماده 20 قانون) است تغییر نام خود را درخواست کند رسیدگی و اظهار نظر در این مورد ابتداء در صلاحیت هیات حل اختلاف ثبت احوال است. در صورتی که نام فعلی شخص از نام های ممنوعه نباشد و به میل انگیزه درخواست تغییر نام خود را بنماید، رسیدگی به این ادعا در حیطه صلاحیت دادگاه عمومی است(مجموعه نشست های قضایی، مسایل قانون مدنی، معاونت قوه قضائیه، چاپ اول 1387 – ص 313).
تجدید نظر خواسته کیست
6- همچنین در جای دیگر (نشست قضایی قم) کمسیون مزبور در پاسخ به این سوال که: ” آیا با توجه به ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها، حکم به تغییر نام اشخاص منع قانونی دارد؟” ، نظر اقلیت را پذیرفته و چنین اظهارنظر نموده است: ” با توجه به اینکه تغییر نام منع قانونی ندارد و ماده 995 قانون مدنی تغییر مفاد اسناد سجلی را مجاز دانسته است و این که رای وحدت رویه شماره 2 دیوان عالی کشور و ماده 4 قانون ثبت احوال رسیدگی به کلیه دعاوی غیر از آن چه در ماده 4 ذکر شده است را در صلاحیت محاکم قرار داده است و اینکه داشتن نام نیکو حق هر فرد است، دادگاه می تواند مبادرت به صدور رای بر تغییر نام افراد کند. ” (همان منبع – ص 317).
با عرض مراتب، و با انتظار به عدالت خواهی و دقت نظر و بصارت آن قضات عادل، عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالا” نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم بر الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام موکل از …… به …. ، مورد استدعاست .
با تجدید احترام – محمد رضا مهری وکیل خانم ………..
خدمات دفتر وکالت و امور حقوقی بین المللی وکیل محمد رضا مهری
دفتر وکالت مجازی وکیل آنلاین در ایران خدمات زیر را ارائه خواهد نمود.
مشاوره حقوقی آنلاین با وکلای پایه یک دادگستری در موضوعات تخصصی در همه ساعات شبانه روز.
مشاوره حقوقی حضوری با وکیل تخصصی
عضویت شهروندان در بزرگترین جامعه حقوقی آنلاین کشور و برخورداری از تخفیف مشاوره و حق الوکاله.
امکان عضویت وکلای دادگستری و کارشناسان رسمی جهت معرفی به جامعه پس از تایید هیات مدیره.
قبول وکالت دادگستری بدون حضور موکل در دفتر وکیل.
خدمات وکالت ایرانیان خارج از کشور در ایران.
خدمات وکالت ایرانیان در سایر کشورها توسط وکیل رسمی.
معرفی بهترین وکیل مهاجرت بین المللی در تهران.
بهترین وکیل کیفری تهران
بهترین وکیل ملکی تهران
بهترین وکیل دعاوی پولی و بانکی تهران
بهترین وکیل خانواده تهران
بهترین وکیل دادگاه تجدید نظر
بهترین وکیل اعاده دادرسی و دیوان عالی کشور
بهترین وکیل فرجام خواهی
نشانی دفتر وکالت وکیل آنلاین در تهران
میدان ونک- ابتدای بزرگراه حقانی- خیابان گاندی جنوبی- خیابان چهاردهم- پلاک 14- طبقه 4- واحد 9و10
تلفن های تماس با دفتر وکیل آنلاین در تهران
021-88663925
021-88663926
021-88663628
021-88796143
تماس با دفتر وکیل آنلاین خارج از ساعات اداری و تعطیلات
ارسال پیام از طریق خط تلفن همراه به موبایل وکیل تخصصی تجدید نظر
تجدید نظر خواسته کیست
09120067661
09120067662
09120067663
09120067664
09120067665
09120067669
ارسال پیام از طریق شماره واتس آپ و تلگرام وکیل متخصص تجدید نظر
09120067664
09120067665
09120067669
پس از ارسال پیام شکیبا باشید تا جهت وقت مشاوره حضوری یا آنلاین هماهنگی صورت گیرد.
حداکثر ظرف 12 ساعت وقت مشاوره تنظیم و به شما اعلام خواهد شد.
دفتر وکیل تخصصی دادگاه تجدید نظر
Drmehri
۳ آبان ۱۳۹۹
آدرس مراجعآموزش هادعاوی اداره کاردفاتر همکار
تجدید نظر خواستهتجدید نظر خواسته چیستتجدید نظر خواسته کیستتجدید نظر خواسته یعنی چهتجدید نظر خواسته یعنی چیحکم تجدیدنظر خواستهدادنامه تجدیدنظر خواستهرای تجدید نظر خواستهرای تجدید نظر خواسته چیستمعنی تجدید نظر خواستهمعنی تجدید نظر خواسته چیستمعنی کلمه تجدید نظر خواستهمنظور از تجدید نظر خواستهنقض رای تجدید نظر خواستهواخواهی از حکم تجدید نظر خواسته
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
مؤسسه حقوقى و داورى بين المللى طليعه عدالت و مهر پارسيان به شماره ثبت 34153 با هدف ارائه خدمات حقوقى و داورى قراردادهاى تجاری بين المللی و همچنين ارائه خدمات مشاوره حقوقى و وكالت دادگسترى، با همراهى جمعى از برترين وكلاى پايه يك دادگسترى، قضات بازنشسته، مدرسین دانشگاه و جمعى از سردفتران اسناد رسمى تهران در قالب گروه وكلاى مهر، تحت مديريت محمدرضا مهرى تأسيس و مشغول به ارائه خدمات حقوقى در زمينه های فوق می باشد.
تجدید نظر خواسته کیست
با بررسی موضوع تجدید نظر خواسته کیست همراه شما هستیم.
اقا من اصلا این رای دادگاه بدوی و قبول ندارم کاملا به ضرر من رای داده در صورتی که حق با منه
چیکار باید بکنم؟
این سوال ممکنه برای هممون پیش بیاد.
تجديد نظر خواه كيست
امروز میخواهیم راجع به موضوع تجدید نظر و اینکه تجدید نظرخوانده کیست با شما دوستان عزیز همراه باشیم.
درباره این موضوع یعنی تجدید نظر ابعاد بسیار زیادی وجود دارد و بهتر است حتما در این مورد با وکیل متخصص تجدید نظر مشاوره داشته باشید.
اما در این مقاله با ما همراه باشین تا بعضی از ابعاد این موضوع مثل تجدیدنظر خوانده کیست را با هم بررسی کنیم.
به معنای بازنگری، اصلاح کردن، تفتیش کردن، تجدید نظر کردن، دوباره چاپ کردن، اصلاح نمودن، حک و اصلاح کردن است.
مفهوم اصطلاحی این کلمه از معنای لغوی آن دور نمی باشد و به معنای دوباره قضاوت کردن امری آمده است.
تجدید نظر یکی از طرق اعتراض به رای نخستین است.
رایی که در مرحله نخستین به هر دلیلی اعتراضی به آن وارد باشد در مرحله تجدید نظر با دادخواست مربوطه توسط خواهان ( تجدید نظر خواه ) به دادگاه مورد بررسی قرار می گیرد.
آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد »
جهات تجدیدنظر خواهی
ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه
ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود
ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی
ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رأی
ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی
تجدید نظر خواسته کیست
نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظرخواه و وکیل او درصورتی که دادخواست را وکیل داده باشد
نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده
حکم یا قراری که از آن درخواست تجدیدنظر شده است.
دادگاه صادرکننده رأی
تاریخ ابلاغ رأی
دلایل تجدید نظر خواهی
قرارهای قابل تجدیدنظر:
مطابق ماده ۳۳۲ قرارهای زیر در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدید نظر باشد، قابل تجدید نظر است
الف) قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود
ب) قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا
ج) قرار سقوط دعوا
د) قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
مهلت تجدیدنظر خواهی
به موجب ماده ۳۳۶ مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است
با عنایت و توجه به تعاریفی که در نوشته فوق از شخص تجدید نظر خواه داشتیم متوجه شدیم که تجدید نظر خوانده همان شخصی است که در دعوای بدوی حکم به نفع او صادر گردیده و با اعتراض طرف مقابل دعوی خود رو برو گشته که در دادگاه تجدیدنظر لقب تجدید نظر خوانده را به خود اختصاص داده است. در واقع تجدید نظر خوانده می تواند خواهان یا خوانده دعوای بدوی بوده باشد که آرای دادگاه بدوی به سود او بوده است
تجدید نظر خواه کیست؟
همانگونه که مستحضر هستید در دادگاه بدوی به یک طرف دعوا که شروع کننده و خواهان مطالبه حقوق خود می باشد را خواهان دعوا می نامند و طرف مقابل دعوا را خوانده می نامند. ولی در دادگاه تجدیدنظر آن طرف از دعوا که حکم دادگاه بدوی بر علیه او صادر شده و دادخواست تجدید را ارائه می نماید را تجدید نظر خواه و طرف مقابل تجدید نظر خواه را همیشه تجدید نظر خوانده می نامند
در اینجا بریم ببینیم یک لایحه تجدید نظرخواهی چگونه است
ریاست و مستشاران محترم شعبه… دادگاه تجدید نظر استان کرمان
با سلام و احترام
بدینوسیله ایرادات و اشکالات وارده بر دادنامه شماره ………… صادره از شعبه محترم …. دادگاه عمومی حقوقی کرمان به شرح زیر به عرض می رسد:
تجديد نظر خواه كيست
مقدمتاً معروض می دارد، مطاوی پرونده از جمله استشهاد محلی پیوست آن، حاکی است، برغم اینکه در شناسنامه صادر شده، موکل به نام ….. نامیده شده ام، مع ذالک از بدو تولد تاکنون، به نام ….. شناخته شده، صدایش زده اند و با همین نام اُخت و بزرگ شده است.
متاسفانه وجود تناقض میان نام واقعی و نام شناسنامه ای موکل، همواره در طول دوران کودکی و تحصیلی و همچنین بزرگی اش، مشکلاتی عظیم، فراروی او قرار داده است که گاه به واسطه آوردن نام اصلی در فرم ها، نام نویسی ها و اعلام حضورها، ضررهای غیر قابل جبران بر ایشان وارد شده است. اینک که خود بالغ و عاقل شده، برای رفع کاستی و نقصان مذکور به اداره تجدیدنظرخوانده مراجعه تا مشکل دایمی زندگی خود را حل کنم، برغم قبول معاذیر موکل و موافقت با تغییر نام، آنان با برخورد حاکمانه اداری صرف و پیشنهاد نامی دیگر (….)، موجب شده تا دعوی حاضر رقم خورد.
استناد دادگاه محترم تالی، رای وحدت رویه شماره 2- 22/1/62 هیات محترم عمومی معزز دیوان عالی کشور و مواد 999 و 1287 قانون مدنی و ماده 20 قانون ثبت احوال است در حالیکه بنا به دلایل و مستندات زیر رای معترض عنه، مغایر با موازین قانونی اصدار یافته است و تفسیر ریاست محترم دادگاه تالی از قانون، نادرست بنظر می رسد و نمی تواند موکل را از حیاتی ترین و پیش پاافتاده ترین حق طبیعی و مدنی یعنی: “نامیدن به اسم واقعی” محروم سازد.
تجدید نظر خواسته کیست
بدیهی است جزآنچه بعرض می رسد، جهات و دلایل دیگری نیز برای نقض وجود دارد، که مسلماً و بدون تردید از دیدگان تیزبین، دقیق و موشکافانه و توجه متفرسانه و مصیبانه آن عالی جنابان مخفی نخواهد ماند.
1- بدون شک وجود دو اسم (نامیدن یک فرد به دو نام متفاوت)، امری غیر متعارف، خلاف بنای عقلا و مشکل زاست و تقاضای حذف نام غیر مشهور و تصحیح اوراق شناسایی به نام واقعی فرد، درخواستی غیر منطقی نیست و با انس فکری و منطق قضایی انطباق تام دارد.
2- ماده 1287 قانون مدنی و سایر مواد مرتبط، قانون عام بوده و حکم کلی درباره اسناد رسمی دارند، لیکن بی شک حکم خاص حاکم بر شناسنامه و سند ولادت، حکم آمده در ماده 999 قانون مزبور می باشد.
لیکن همانگونه که رویه قضایی نیز پذیرفته است، این ادعا زمانی قابل قبول است که مربوط به اعلام و یا موضوع احراز مامور رسمی باشد و لذا از این حیث، اثبات خلاف اظهاری که افراد به مامور ثبت احوال کرده اند، نیازی به ادعای جعل ندارد و با شهادت نیز قابل اثبات است (ر.ش. به قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، دکتر ناصر کاتوزیان، نشر دادگستر ، چاپ اول، تابستان 77 ص 611)
3 – مدلول و ظاهر ماده 999 قانون مدنی حاکی است که مقنن، سند ولادت را صرفاً در مورد تاریخ تولد، رسمی تلقی نموده است و اصولاً بر خلاف تغییر نام خانوادگی – که در باره آن، محدودیت و ممنوعیت صریح در مادتین 97 و98 آئین نامه سجل احوال به چشم می خورد -، در مورد اصلاح نام کوچک اشخاص، که مستند به اعلام مراجعه کننده و نه مامور رسمی است، در هیچ قانون لازم الاجرایی محدودیت و ممنوعیت صریح و مشابه وجود ندارد. چنانکه موضوع رای وحدت رویه استنادی و همچنین “ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها” در مورد تغییر تاریخ تولد اشخاص است و صدر و ذیل آنها دلالت بر منع تغییر نام ندارد.
4- نام …….. غیر رایج و نامصطلح بوده و بیش از اینکه نام جلوه نماید، یادآور القاب موهوم در دوران خاقان بازی بوده و به دلیل داشتن حروف و سیلاب فراوان سخت تلفظ می شود و همین اقتضا باعث شده است تا مطابق مکاتبات پیوست پرونده، اداره تجدید نظر خوانده، با تغییر آن و حذف یک پاره اش موافقت کنند. منتها بر خلاف درخواست موکل و به میل خود، یک جزء آن را پیشنهاد کرده اند درحالیکه:
اولاً – تغییر، تغییراست، چه نام واقعی موکل و یا نام پیشنهادی آنان جایگزین نام فعلی شود. به هر حال اگر قرار باشد مندرجات سند رسمی ولادت موکل، مخدوش و به تبع آن تمامی مدارک دیگر وی تغییر یابد، با اعمال نام پیشنهادی آنان هم، سند رسمی مزبور تغییر یافته و خدای نکرده آسمان به زمین می آید؟!!
ثانیاً – وقتی پذیرش اصل خواسته (تغییر یا اصلاح نام)، بنا به اعلام و اقرار مکتوب اداره تجدیدنظرخوانده، لازم بوده وپذیرفته شده است. آنان بنا به کدام دلیل و حجت قانونی، به جای اجابت مستدعیه قانونی موکل – که متکی به دلیل و شهادت شهود است – خود نام تازه و جعلی (ولو نزدیک به نام قبلی اش) را گزینش و بر موکل تحمیل می نمایند.
و راستی این اعلام مکتوب آنان که : ” …. با تغییر نام شما از واژه ……. به ….. برابر نامه شماره …. موافقت نگردیده، لذا شما می توانید نام خود را به واژه … تغییر (دهید) …” ، با کدام منطق و قاعده حقوقی پیوند می خورد.
به دیگرسخن وقتی اداره تجدیدنظرخوانده، اصل موضوع و دگرگونی مندرجات سند رسمی ( تغییر نام مرکب کوچک به ساده) را پذیرفته است و فلسفه قانونی (اعتبار خاص دادن به سند رسمی) مورد نظر قانونگذار را مخدوش ساخته، چگونه به خود اجازه داده، سلیقه شان را به موکل تحمیل نمایند در حالیکه امر “نامیدن” در زمره وضعیت و احوال شخصی و هویت اشخاص بوده و علی الرسم آن باید به میل و اراده خود فرد تعیین شود و مهم تر از آن، نظم عمومی (نامیدن موکل به آن بیش از دو دهه) را مخدوش سازند.
5- رویه قضایی نیز با نظر بالا موافق است چنانکه مدلول نظریه کمسیون قضایی دادگستری نیز (صرف نظر از تمایز اشتباه میان دو گروه شناسنامه صادره در پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن) نظریه اکثریت قضات محترم نشست قضایی دادگستری نجف آباد، در مرداد ماه سال 81 را، مبنی بر اینکه “اگر تغییر نام از ناحیه خواهان مستدل و موجه باشد، پذیرش دعوی و صدور حکم بلااشکال است” پذیرفته است:
(اظهار کننده واقعه ولادت) برای نامگذاری، یک نام ساده یا مرکب (حسین، محمد مهدی و مانند آن) که عرفاً یک نام محسوب می شود انتخاب خواهد شد و به موجب تبصره های (1 و 2 ذیل ماده) قانون مزبور انتخاب نام هایی که موجب هتک حیثیت مقدمات اسلامی می شود و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نام های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است و تشخیص نام های ممنوع با شورای عالی ثبت احوال می باشد و این شورا نمونه های آن را تعیین و به سازمان اعلام می کند و مالاً سازمان ثبت احوال کشور هم مراتب را به ادارات ثبت احوال بخشنامه می کند؛ از طرفی وفق قسمت اخیر بند”4″ ماده 3 قانون ثبت احوال تغییر نام های ممنوع در عهده صلاحیت هیات حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال است.
بنابراین، در صورتی که شخصی به اعتبار این که نام او در عداد نام های ممنوعه (موضوع تبصره 1 ماده 20 قانون) است تغییر نام خود را درخواست کند رسیدگی و اظهار نظر در این مورد ابتداء در صلاحیت هیات حل اختلاف ثبت احوال است. در صورتی که نام فعلی شخص از نام های ممنوعه نباشد و به میل انگیزه درخواست تغییر نام خود را بنماید، رسیدگی به این ادعا در حیطه صلاحیت دادگاه عمومی است(مجموعه نشست های قضایی، مسایل قانون مدنی، معاونت قوه قضائیه، چاپ اول 1387 – ص 313).
تجدید نظر خواسته کیست
6- همچنین در جای دیگر (نشست قضایی قم) کمسیون مزبور در پاسخ به این سوال که: ” آیا با توجه به ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها، حکم به تغییر نام اشخاص منع قانونی دارد؟” ، نظر اقلیت را پذیرفته و چنین اظهارنظر نموده است: ” با توجه به اینکه تغییر نام منع قانونی ندارد و ماده 995 قانون مدنی تغییر مفاد اسناد سجلی را مجاز دانسته است و این که رای وحدت رویه شماره 2 دیوان عالی کشور و ماده 4 قانون ثبت احوال رسیدگی به کلیه دعاوی غیر از آن چه در ماده 4 ذکر شده است را در صلاحیت محاکم قرار داده است و اینکه داشتن نام نیکو حق هر فرد است، دادگاه می تواند مبادرت به صدور رای بر تغییر نام افراد کند. ” (همان منبع – ص 317).
با عرض مراتب، و با انتظار به عدالت خواهی و دقت نظر و بصارت آن قضات عادل، عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالا” نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم بر الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام موکل از …… به …. ، مورد استدعاست .
با تجدید احترام – محمد رضا مهری وکیل خانم ………..
خدمات دفتر وکالت و امور حقوقی بین المللی وکیل محمد رضا مهری
دفتر وکالت مجازی وکیل آنلاین در ایران خدمات زیر را ارائه خواهد نمود.
مشاوره حقوقی آنلاین با وکلای پایه یک دادگستری در موضوعات تخصصی در همه ساعات شبانه روز.
مشاوره حقوقی حضوری با وکیل تخصصی
عضویت شهروندان در بزرگترین جامعه حقوقی آنلاین کشور و برخورداری از تخفیف مشاوره و حق الوکاله.
امکان عضویت وکلای دادگستری و کارشناسان رسمی جهت معرفی به جامعه پس از تایید هیات مدیره.
قبول وکالت دادگستری بدون حضور موکل در دفتر وکیل.
خدمات وکالت ایرانیان خارج از کشور در ایران.
خدمات وکالت ایرانیان در سایر کشورها توسط وکیل رسمی.
معرفی بهترین وکیل مهاجرت بین المللی در تهران.
بهترین وکیل کیفری تهران
بهترین وکیل ملکی تهران
بهترین وکیل دعاوی پولی و بانکی تهران
بهترین وکیل خانواده تهران
بهترین وکیل دادگاه تجدید نظر
بهترین وکیل اعاده دادرسی و دیوان عالی کشور
بهترین وکیل فرجام خواهی
نشانی دفتر وکالت وکیل آنلاین در تهران
میدان ونک- ابتدای بزرگراه حقانی- خیابان گاندی جنوبی- خیابان چهاردهم- پلاک 14- طبقه 4- واحد 9و10
تلفن های تماس با دفتر وکیل آنلاین در تهران
021-88663925
021-88663926
021-88663628
021-88796143
تماس با دفتر وکیل آنلاین خارج از ساعات اداری و تعطیلات
ارسال پیام از طریق خط تلفن همراه به موبایل وکیل تخصصی تجدید نظر
تجدید نظر خواسته کیست
09120067661
09120067662
09120067663
09120067664
09120067665
09120067669
ارسال پیام از طریق شماره واتس آپ و تلگرام وکیل متخصص تجدید نظر
09120067664
09120067665
09120067669
پس از ارسال پیام شکیبا باشید تا جهت وقت مشاوره حضوری یا آنلاین هماهنگی صورت گیرد.
حداکثر ظرف 12 ساعت وقت مشاوره تنظیم و به شما اعلام خواهد شد.
دفتر وکیل تخصصی دادگاه تجدید نظر
Drmehri
۳ آبان ۱۳۹۹
آدرس مراجعآموزش هادعاوی اداره کاردفاتر همکار
تجدید نظر خواستهتجدید نظر خواسته چیستتجدید نظر خواسته کیستتجدید نظر خواسته یعنی چهتجدید نظر خواسته یعنی چیحکم تجدیدنظر خواستهدادنامه تجدیدنظر خواستهرای تجدید نظر خواستهرای تجدید نظر خواسته چیستمعنی تجدید نظر خواستهمعنی تجدید نظر خواسته چیستمعنی کلمه تجدید نظر خواستهمنظور از تجدید نظر خواستهنقض رای تجدید نظر خواستهواخواهی از حکم تجدید نظر خواسته
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
مؤسسه حقوقى و داورى بين المللى طليعه عدالت و مهر پارسيان به شماره ثبت 34153 با هدف ارائه خدمات حقوقى و داورى قراردادهاى تجاری بين المللی و همچنين ارائه خدمات مشاوره حقوقى و وكالت دادگسترى، با همراهى جمعى از برترين وكلاى پايه يك دادگسترى، قضات بازنشسته، مدرسین دانشگاه و جمعى از سردفتران اسناد رسمى تهران در قالب گروه وكلاى مهر، تحت مديريت محمدرضا مهرى تأسيس و مشغول به ارائه خدمات حقوقى در زمينه های فوق می باشد.
تجدید نظر خواسته کیست
با بررسی موضوع تجدید نظر خواسته کیست همراه شما هستیم.
اقا من اصلا این رای دادگاه بدوی و قبول ندارم کاملا به ضرر من رای داده در صورتی که حق با منه
چیکار باید بکنم؟
این سوال ممکنه برای هممون پیش بیاد.
تجديد نظر خواه كيست
امروز میخواهیم راجع به موضوع تجدید نظر و اینکه تجدید نظرخوانده کیست با شما دوستان عزیز همراه باشیم.
درباره این موضوع یعنی تجدید نظر ابعاد بسیار زیادی وجود دارد و بهتر است حتما در این مورد با وکیل متخصص تجدید نظر مشاوره داشته باشید.
اما در این مقاله با ما همراه باشین تا بعضی از ابعاد این موضوع مثل تجدیدنظر خوانده کیست را با هم بررسی کنیم.
به معنای بازنگری، اصلاح کردن، تفتیش کردن، تجدید نظر کردن، دوباره چاپ کردن، اصلاح نمودن، حک و اصلاح کردن است.
مفهوم اصطلاحی این کلمه از معنای لغوی آن دور نمی باشد و به معنای دوباره قضاوت کردن امری آمده است.
تجدید نظر یکی از طرق اعتراض به رای نخستین است.
رایی که در مرحله نخستین به هر دلیلی اعتراضی به آن وارد باشد در مرحله تجدید نظر با دادخواست مربوطه توسط خواهان ( تجدید نظر خواه ) به دادگاه مورد بررسی قرار می گیرد.
آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد »
جهات تجدیدنظر خواهی
ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه
ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود
ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی
ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رأی
ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی
تجدید نظر خواسته کیست
نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظرخواه و وکیل او درصورتی که دادخواست را وکیل داده باشد
نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده
حکم یا قراری که از آن درخواست تجدیدنظر شده است.
دادگاه صادرکننده رأی
تاریخ ابلاغ رأی
دلایل تجدید نظر خواهی
قرارهای قابل تجدیدنظر:
مطابق ماده ۳۳۲ قرارهای زیر در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدید نظر باشد، قابل تجدید نظر است
الف) قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود
ب) قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا
ج) قرار سقوط دعوا
د) قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
مهلت تجدیدنظر خواهی
به موجب ماده ۳۳۶ مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است
با عنایت و توجه به تعاریفی که در نوشته فوق از شخص تجدید نظر خواه داشتیم متوجه شدیم که تجدید نظر خوانده همان شخصی است که در دعوای بدوی حکم به نفع او صادر گردیده و با اعتراض طرف مقابل دعوی خود رو برو گشته که در دادگاه تجدیدنظر لقب تجدید نظر خوانده را به خود اختصاص داده است. در واقع تجدید نظر خوانده می تواند خواهان یا خوانده دعوای بدوی بوده باشد که آرای دادگاه بدوی به سود او بوده است
تجدید نظر خواه کیست؟
همانگونه که مستحضر هستید در دادگاه بدوی به یک طرف دعوا که شروع کننده و خواهان مطالبه حقوق خود می باشد را خواهان دعوا می نامند و طرف مقابل دعوا را خوانده می نامند. ولی در دادگاه تجدیدنظر آن طرف از دعوا که حکم دادگاه بدوی بر علیه او صادر شده و دادخواست تجدید را ارائه می نماید را تجدید نظر خواه و طرف مقابل تجدید نظر خواه را همیشه تجدید نظر خوانده می نامند
در اینجا بریم ببینیم یک لایحه تجدید نظرخواهی چگونه است
ریاست و مستشاران محترم شعبه… دادگاه تجدید نظر استان کرمان
با سلام و احترام
بدینوسیله ایرادات و اشکالات وارده بر دادنامه شماره ………… صادره از شعبه محترم …. دادگاه عمومی حقوقی کرمان به شرح زیر به عرض می رسد:
تجديد نظر خواه كيست
مقدمتاً معروض می دارد، مطاوی پرونده از جمله استشهاد محلی پیوست آن، حاکی است، برغم اینکه در شناسنامه صادر شده، موکل به نام ….. نامیده شده ام، مع ذالک از بدو تولد تاکنون، به نام ….. شناخته شده، صدایش زده اند و با همین نام اُخت و بزرگ شده است.
متاسفانه وجود تناقض میان نام واقعی و نام شناسنامه ای موکل، همواره در طول دوران کودکی و تحصیلی و همچنین بزرگی اش، مشکلاتی عظیم، فراروی او قرار داده است که گاه به واسطه آوردن نام اصلی در فرم ها، نام نویسی ها و اعلام حضورها، ضررهای غیر قابل جبران بر ایشان وارد شده است. اینک که خود بالغ و عاقل شده، برای رفع کاستی و نقصان مذکور به اداره تجدیدنظرخوانده مراجعه تا مشکل دایمی زندگی خود را حل کنم، برغم قبول معاذیر موکل و موافقت با تغییر نام، آنان با برخورد حاکمانه اداری صرف و پیشنهاد نامی دیگر (….)، موجب شده تا دعوی حاضر رقم خورد.
استناد دادگاه محترم تالی، رای وحدت رویه شماره 2- 22/1/62 هیات محترم عمومی معزز دیوان عالی کشور و مواد 999 و 1287 قانون مدنی و ماده 20 قانون ثبت احوال است در حالیکه بنا به دلایل و مستندات زیر رای معترض عنه، مغایر با موازین قانونی اصدار یافته است و تفسیر ریاست محترم دادگاه تالی از قانون، نادرست بنظر می رسد و نمی تواند موکل را از حیاتی ترین و پیش پاافتاده ترین حق طبیعی و مدنی یعنی: “نامیدن به اسم واقعی” محروم سازد.
تجدید نظر خواسته کیست
بدیهی است جزآنچه بعرض می رسد، جهات و دلایل دیگری نیز برای نقض وجود دارد، که مسلماً و بدون تردید از دیدگان تیزبین، دقیق و موشکافانه و توجه متفرسانه و مصیبانه آن عالی جنابان مخفی نخواهد ماند.
1- بدون شک وجود دو اسم (نامیدن یک فرد به دو نام متفاوت)، امری غیر متعارف، خلاف بنای عقلا و مشکل زاست و تقاضای حذف نام غیر مشهور و تصحیح اوراق شناسایی به نام واقعی فرد، درخواستی غیر منطقی نیست و با انس فکری و منطق قضایی انطباق تام دارد.
2- ماده 1287 قانون مدنی و سایر مواد مرتبط، قانون عام بوده و حکم کلی درباره اسناد رسمی دارند، لیکن بی شک حکم خاص حاکم بر شناسنامه و سند ولادت، حکم آمده در ماده 999 قانون مزبور می باشد.
لیکن همانگونه که رویه قضایی نیز پذیرفته است، این ادعا زمانی قابل قبول است که مربوط به اعلام و یا موضوع احراز مامور رسمی باشد و لذا از این حیث، اثبات خلاف اظهاری که افراد به مامور ثبت احوال کرده اند، نیازی به ادعای جعل ندارد و با شهادت نیز قابل اثبات است (ر.ش. به قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، دکتر ناصر کاتوزیان، نشر دادگستر ، چاپ اول، تابستان 77 ص 611)
3 – مدلول و ظاهر ماده 999 قانون مدنی حاکی است که مقنن، سند ولادت را صرفاً در مورد تاریخ تولد، رسمی تلقی نموده است و اصولاً بر خلاف تغییر نام خانوادگی – که در باره آن، محدودیت و ممنوعیت صریح در مادتین 97 و98 آئین نامه سجل احوال به چشم می خورد -، در مورد اصلاح نام کوچک اشخاص، که مستند به اعلام مراجعه کننده و نه مامور رسمی است، در هیچ قانون لازم الاجرایی محدودیت و ممنوعیت صریح و مشابه وجود ندارد. چنانکه موضوع رای وحدت رویه استنادی و همچنین “ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها” در مورد تغییر تاریخ تولد اشخاص است و صدر و ذیل آنها دلالت بر منع تغییر نام ندارد.
4- نام …….. غیر رایج و نامصطلح بوده و بیش از اینکه نام جلوه نماید، یادآور القاب موهوم در دوران خاقان بازی بوده و به دلیل داشتن حروف و سیلاب فراوان سخت تلفظ می شود و همین اقتضا باعث شده است تا مطابق مکاتبات پیوست پرونده، اداره تجدید نظر خوانده، با تغییر آن و حذف یک پاره اش موافقت کنند. منتها بر خلاف درخواست موکل و به میل خود، یک جزء آن را پیشنهاد کرده اند درحالیکه:
اولاً – تغییر، تغییراست، چه نام واقعی موکل و یا نام پیشنهادی آنان جایگزین نام فعلی شود. به هر حال اگر قرار باشد مندرجات سند رسمی ولادت موکل، مخدوش و به تبع آن تمامی مدارک دیگر وی تغییر یابد، با اعمال نام پیشنهادی آنان هم، سند رسمی مزبور تغییر یافته و خدای نکرده آسمان به زمین می آید؟!!
ثانیاً – وقتی پذیرش اصل خواسته (تغییر یا اصلاح نام)، بنا به اعلام و اقرار مکتوب اداره تجدیدنظرخوانده، لازم بوده وپذیرفته شده است. آنان بنا به کدام دلیل و حجت قانونی، به جای اجابت مستدعیه قانونی موکل – که متکی به دلیل و شهادت شهود است – خود نام تازه و جعلی (ولو نزدیک به نام قبلی اش) را گزینش و بر موکل تحمیل می نمایند.
و راستی این اعلام مکتوب آنان که : ” …. با تغییر نام شما از واژه ……. به ….. برابر نامه شماره …. موافقت نگردیده، لذا شما می توانید نام خود را به واژه … تغییر (دهید) …” ، با کدام منطق و قاعده حقوقی پیوند می خورد.
به دیگرسخن وقتی اداره تجدیدنظرخوانده، اصل موضوع و دگرگونی مندرجات سند رسمی ( تغییر نام مرکب کوچک به ساده) را پذیرفته است و فلسفه قانونی (اعتبار خاص دادن به سند رسمی) مورد نظر قانونگذار را مخدوش ساخته، چگونه به خود اجازه داده، سلیقه شان را به موکل تحمیل نمایند در حالیکه امر “نامیدن” در زمره وضعیت و احوال شخصی و هویت اشخاص بوده و علی الرسم آن باید به میل و اراده خود فرد تعیین شود و مهم تر از آن، نظم عمومی (نامیدن موکل به آن بیش از دو دهه) را مخدوش سازند.
5- رویه قضایی نیز با نظر بالا موافق است چنانکه مدلول نظریه کمسیون قضایی دادگستری نیز (صرف نظر از تمایز اشتباه میان دو گروه شناسنامه صادره در پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن) نظریه اکثریت قضات محترم نشست قضایی دادگستری نجف آباد، در مرداد ماه سال 81 را، مبنی بر اینکه “اگر تغییر نام از ناحیه خواهان مستدل و موجه باشد، پذیرش دعوی و صدور حکم بلااشکال است” پذیرفته است:
(اظهار کننده واقعه ولادت) برای نامگذاری، یک نام ساده یا مرکب (حسین، محمد مهدی و مانند آن) که عرفاً یک نام محسوب می شود انتخاب خواهد شد و به موجب تبصره های (1 و 2 ذیل ماده) قانون مزبور انتخاب نام هایی که موجب هتک حیثیت مقدمات اسلامی می شود و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نام های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است و تشخیص نام های ممنوع با شورای عالی ثبت احوال می باشد و این شورا نمونه های آن را تعیین و به سازمان اعلام می کند و مالاً سازمان ثبت احوال کشور هم مراتب را به ادارات ثبت احوال بخشنامه می کند؛ از طرفی وفق قسمت اخیر بند”4″ ماده 3 قانون ثبت احوال تغییر نام های ممنوع در عهده صلاحیت هیات حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال است.
بنابراین، در صورتی که شخصی به اعتبار این که نام او در عداد نام های ممنوعه (موضوع تبصره 1 ماده 20 قانون) است تغییر نام خود را درخواست کند رسیدگی و اظهار نظر در این مورد ابتداء در صلاحیت هیات حل اختلاف ثبت احوال است. در صورتی که نام فعلی شخص از نام های ممنوعه نباشد و به میل انگیزه درخواست تغییر نام خود را بنماید، رسیدگی به این ادعا در حیطه صلاحیت دادگاه عمومی است(مجموعه نشست های قضایی، مسایل قانون مدنی، معاونت قوه قضائیه، چاپ اول 1387 – ص 313).
تجدید نظر خواسته کیست
6- همچنین در جای دیگر (نشست قضایی قم) کمسیون مزبور در پاسخ به این سوال که: ” آیا با توجه به ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها، حکم به تغییر نام اشخاص منع قانونی دارد؟” ، نظر اقلیت را پذیرفته و چنین اظهارنظر نموده است: ” با توجه به اینکه تغییر نام منع قانونی ندارد و ماده 995 قانون مدنی تغییر مفاد اسناد سجلی را مجاز دانسته است و این که رای وحدت رویه شماره 2 دیوان عالی کشور و ماده 4 قانون ثبت احوال رسیدگی به کلیه دعاوی غیر از آن چه در ماده 4 ذکر شده است را در صلاحیت محاکم قرار داده است و اینکه داشتن نام نیکو حق هر فرد است، دادگاه می تواند مبادرت به صدور رای بر تغییر نام افراد کند. ” (همان منبع – ص 317).
با عرض مراتب، و با انتظار به عدالت خواهی و دقت نظر و بصارت آن قضات عادل، عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالا” نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم بر الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام موکل از …… به …. ، مورد استدعاست .
با تجدید احترام – محمد رضا مهری وکیل خانم ………..
خدمات دفتر وکالت و امور حقوقی بین المللی وکیل محمد رضا مهری
دفتر وکالت مجازی وکیل آنلاین در ایران خدمات زیر را ارائه خواهد نمود.
مشاوره حقوقی آنلاین با وکلای پایه یک دادگستری در موضوعات تخصصی در همه ساعات شبانه روز.
مشاوره حقوقی حضوری با وکیل تخصصی
عضویت شهروندان در بزرگترین جامعه حقوقی آنلاین کشور و برخورداری از تخفیف مشاوره و حق الوکاله.
امکان عضویت وکلای دادگستری و کارشناسان رسمی جهت معرفی به جامعه پس از تایید هیات مدیره.
قبول وکالت دادگستری بدون حضور موکل در دفتر وکیل.
خدمات وکالت ایرانیان خارج از کشور در ایران.
خدمات وکالت ایرانیان در سایر کشورها توسط وکیل رسمی.
معرفی بهترین وکیل مهاجرت بین المللی در تهران.
بهترین وکیل کیفری تهران
بهترین وکیل ملکی تهران
بهترین وکیل دعاوی پولی و بانکی تهران
بهترین وکیل خانواده تهران
بهترین وکیل دادگاه تجدید نظر
بهترین وکیل اعاده دادرسی و دیوان عالی کشور
بهترین وکیل فرجام خواهی
نشانی دفتر وکالت وکیل آنلاین در تهران
میدان ونک- ابتدای بزرگراه حقانی- خیابان گاندی جنوبی- خیابان چهاردهم- پلاک 14- طبقه 4- واحد 9و10
تلفن های تماس با دفتر وکیل آنلاین در تهران
021-88663925
021-88663926
021-88663628
021-88796143
تماس با دفتر وکیل آنلاین خارج از ساعات اداری و تعطیلات
ارسال پیام از طریق خط تلفن همراه به موبایل وکیل تخصصی تجدید نظر
تجدید نظر خواسته کیست
09120067661
09120067662
09120067663
09120067664
09120067665
09120067669
ارسال پیام از طریق شماره واتس آپ و تلگرام وکیل متخصص تجدید نظر
09120067664
09120067665
09120067669
پس از ارسال پیام شکیبا باشید تا جهت وقت مشاوره حضوری یا آنلاین هماهنگی صورت گیرد.
حداکثر ظرف 12 ساعت وقت مشاوره تنظیم و به شما اعلام خواهد شد.
دفتر وکیل تخصصی دادگاه تجدید نظر
Drmehri
۳ آبان ۱۳۹۹
آدرس مراجعآموزش هادعاوی اداره کاردفاتر همکار
تجدید نظر خواستهتجدید نظر خواسته چیستتجدید نظر خواسته کیستتجدید نظر خواسته یعنی چهتجدید نظر خواسته یعنی چیحکم تجدیدنظر خواستهدادنامه تجدیدنظر خواستهرای تجدید نظر خواستهرای تجدید نظر خواسته چیستمعنی تجدید نظر خواستهمعنی تجدید نظر خواسته چیستمعنی کلمه تجدید نظر خواستهمنظور از تجدید نظر خواستهنقض رای تجدید نظر خواستهواخواهی از حکم تجدید نظر خواسته
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
مؤسسه حقوقى و داورى بين المللى طليعه عدالت و مهر پارسيان به شماره ثبت 34153 با هدف ارائه خدمات حقوقى و داورى قراردادهاى تجاری بين المللی و همچنين ارائه خدمات مشاوره حقوقى و وكالت دادگسترى، با همراهى جمعى از برترين وكلاى پايه يك دادگسترى، قضات بازنشسته، مدرسین دانشگاه و جمعى از سردفتران اسناد رسمى تهران در قالب گروه وكلاى مهر، تحت مديريت محمدرضا مهرى تأسيس و مشغول به ارائه خدمات حقوقى در زمينه های فوق می باشد.
تجدید نظر خواسته کیست
با بررسی موضوع تجدید نظر خواسته کیست همراه شما هستیم.
اقا من اصلا این رای دادگاه بدوی و قبول ندارم کاملا به ضرر من رای داده در صورتی که حق با منه
چیکار باید بکنم؟
این سوال ممکنه برای هممون پیش بیاد.
تجديد نظر خواه كيست
امروز میخواهیم راجع به موضوع تجدید نظر و اینکه تجدید نظرخوانده کیست با شما دوستان عزیز همراه باشیم.
درباره این موضوع یعنی تجدید نظر ابعاد بسیار زیادی وجود دارد و بهتر است حتما در این مورد با وکیل متخصص تجدید نظر مشاوره داشته باشید.
اما در این مقاله با ما همراه باشین تا بعضی از ابعاد این موضوع مثل تجدیدنظر خوانده کیست را با هم بررسی کنیم.
به معنای بازنگری، اصلاح کردن، تفتیش کردن، تجدید نظر کردن، دوباره چاپ کردن، اصلاح نمودن، حک و اصلاح کردن است.
مفهوم اصطلاحی این کلمه از معنای لغوی آن دور نمی باشد و به معنای دوباره قضاوت کردن امری آمده است.
تجدید نظر یکی از طرق اعتراض به رای نخستین است.
رایی که در مرحله نخستین به هر دلیلی اعتراضی به آن وارد باشد در مرحله تجدید نظر با دادخواست مربوطه توسط خواهان ( تجدید نظر خواه ) به دادگاه مورد بررسی قرار می گیرد.
آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد »
جهات تجدیدنظر خواهی
ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه
ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود
ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی
ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رأی
ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی
تجدید نظر خواسته کیست
نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظرخواه و وکیل او درصورتی که دادخواست را وکیل داده باشد
نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده
حکم یا قراری که از آن درخواست تجدیدنظر شده است.
دادگاه صادرکننده رأی
تاریخ ابلاغ رأی
دلایل تجدید نظر خواهی
قرارهای قابل تجدیدنظر:
مطابق ماده ۳۳۲ قرارهای زیر در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدید نظر باشد، قابل تجدید نظر است
الف) قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود
ب) قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا
ج) قرار سقوط دعوا
د) قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
مهلت تجدیدنظر خواهی
به موجب ماده ۳۳۶ مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است
با عنایت و توجه به تعاریفی که در نوشته فوق از شخص تجدید نظر خواه داشتیم متوجه شدیم که تجدید نظر خوانده همان شخصی است که در دعوای بدوی حکم به نفع او صادر گردیده و با اعتراض طرف مقابل دعوی خود رو برو گشته که در دادگاه تجدیدنظر لقب تجدید نظر خوانده را به خود اختصاص داده است. در واقع تجدید نظر خوانده می تواند خواهان یا خوانده دعوای بدوی بوده باشد که آرای دادگاه بدوی به سود او بوده است
تجدید نظر خواه کیست؟
همانگونه که مستحضر هستید در دادگاه بدوی به یک طرف دعوا که شروع کننده و خواهان مطالبه حقوق خود می باشد را خواهان دعوا می نامند و طرف مقابل دعوا را خوانده می نامند. ولی در دادگاه تجدیدنظر آن طرف از دعوا که حکم دادگاه بدوی بر علیه او صادر شده و دادخواست تجدید را ارائه می نماید را تجدید نظر خواه و طرف مقابل تجدید نظر خواه را همیشه تجدید نظر خوانده می نامند
در اینجا بریم ببینیم یک لایحه تجدید نظرخواهی چگونه است
ریاست و مستشاران محترم شعبه… دادگاه تجدید نظر استان کرمان
با سلام و احترام
بدینوسیله ایرادات و اشکالات وارده بر دادنامه شماره ………… صادره از شعبه محترم …. دادگاه عمومی حقوقی کرمان به شرح زیر به عرض می رسد:
تجديد نظر خواه كيست
مقدمتاً معروض می دارد، مطاوی پرونده از جمله استشهاد محلی پیوست آن، حاکی است، برغم اینکه در شناسنامه صادر شده، موکل به نام ….. نامیده شده ام، مع ذالک از بدو تولد تاکنون، به نام ….. شناخته شده، صدایش زده اند و با همین نام اُخت و بزرگ شده است.
متاسفانه وجود تناقض میان نام واقعی و نام شناسنامه ای موکل، همواره در طول دوران کودکی و تحصیلی و همچنین بزرگی اش، مشکلاتی عظیم، فراروی او قرار داده است که گاه به واسطه آوردن نام اصلی در فرم ها، نام نویسی ها و اعلام حضورها، ضررهای غیر قابل جبران بر ایشان وارد شده است. اینک که خود بالغ و عاقل شده، برای رفع کاستی و نقصان مذکور به اداره تجدیدنظرخوانده مراجعه تا مشکل دایمی زندگی خود را حل کنم، برغم قبول معاذیر موکل و موافقت با تغییر نام، آنان با برخورد حاکمانه اداری صرف و پیشنهاد نامی دیگر (….)، موجب شده تا دعوی حاضر رقم خورد.
استناد دادگاه محترم تالی، رای وحدت رویه شماره 2- 22/1/62 هیات محترم عمومی معزز دیوان عالی کشور و مواد 999 و 1287 قانون مدنی و ماده 20 قانون ثبت احوال است در حالیکه بنا به دلایل و مستندات زیر رای معترض عنه، مغایر با موازین قانونی اصدار یافته است و تفسیر ریاست محترم دادگاه تالی از قانون، نادرست بنظر می رسد و نمی تواند موکل را از حیاتی ترین و پیش پاافتاده ترین حق طبیعی و مدنی یعنی: “نامیدن به اسم واقعی” محروم سازد.
تجدید نظر خواسته کیست
بدیهی است جزآنچه بعرض می رسد، جهات و دلایل دیگری نیز برای نقض وجود دارد، که مسلماً و بدون تردید از دیدگان تیزبین، دقیق و موشکافانه و توجه متفرسانه و مصیبانه آن عالی جنابان مخفی نخواهد ماند.
1- بدون شک وجود دو اسم (نامیدن یک فرد به دو نام متفاوت)، امری غیر متعارف، خلاف بنای عقلا و مشکل زاست و تقاضای حذف نام غیر مشهور و تصحیح اوراق شناسایی به نام واقعی فرد، درخواستی غیر منطقی نیست و با انس فکری و منطق قضایی انطباق تام دارد.
2- ماده 1287 قانون مدنی و سایر مواد مرتبط، قانون عام بوده و حکم کلی درباره اسناد رسمی دارند، لیکن بی شک حکم خاص حاکم بر شناسنامه و سند ولادت، حکم آمده در ماده 999 قانون مزبور می باشد.
لیکن همانگونه که رویه قضایی نیز پذیرفته است، این ادعا زمانی قابل قبول است که مربوط به اعلام و یا موضوع احراز مامور رسمی باشد و لذا از این حیث، اثبات خلاف اظهاری که افراد به مامور ثبت احوال کرده اند، نیازی به ادعای جعل ندارد و با شهادت نیز قابل اثبات است (ر.ش. به قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، دکتر ناصر کاتوزیان، نشر دادگستر ، چاپ اول، تابستان 77 ص 611)
3 – مدلول و ظاهر ماده 999 قانون مدنی حاکی است که مقنن، سند ولادت را صرفاً در مورد تاریخ تولد، رسمی تلقی نموده است و اصولاً بر خلاف تغییر نام خانوادگی – که در باره آن، محدودیت و ممنوعیت صریح در مادتین 97 و98 آئین نامه سجل احوال به چشم می خورد -، در مورد اصلاح نام کوچک اشخاص، که مستند به اعلام مراجعه کننده و نه مامور رسمی است، در هیچ قانون لازم الاجرایی محدودیت و ممنوعیت صریح و مشابه وجود ندارد. چنانکه موضوع رای وحدت رویه استنادی و همچنین “ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها” در مورد تغییر تاریخ تولد اشخاص است و صدر و ذیل آنها دلالت بر منع تغییر نام ندارد.
4- نام …….. غیر رایج و نامصطلح بوده و بیش از اینکه نام جلوه نماید، یادآور القاب موهوم در دوران خاقان بازی بوده و به دلیل داشتن حروف و سیلاب فراوان سخت تلفظ می شود و همین اقتضا باعث شده است تا مطابق مکاتبات پیوست پرونده، اداره تجدید نظر خوانده، با تغییر آن و حذف یک پاره اش موافقت کنند. منتها بر خلاف درخواست موکل و به میل خود، یک جزء آن را پیشنهاد کرده اند درحالیکه:
اولاً – تغییر، تغییراست، چه نام واقعی موکل و یا نام پیشنهادی آنان جایگزین نام فعلی شود. به هر حال اگر قرار باشد مندرجات سند رسمی ولادت موکل، مخدوش و به تبع آن تمامی مدارک دیگر وی تغییر یابد، با اعمال نام پیشنهادی آنان هم، سند رسمی مزبور تغییر یافته و خدای نکرده آسمان به زمین می آید؟!!
ثانیاً – وقتی پذیرش اصل خواسته (تغییر یا اصلاح نام)، بنا به اعلام و اقرار مکتوب اداره تجدیدنظرخوانده، لازم بوده وپذیرفته شده است. آنان بنا به کدام دلیل و حجت قانونی، به جای اجابت مستدعیه قانونی موکل – که متکی به دلیل و شهادت شهود است – خود نام تازه و جعلی (ولو نزدیک به نام قبلی اش) را گزینش و بر موکل تحمیل می نمایند.
و راستی این اعلام مکتوب آنان که : ” …. با تغییر نام شما از واژه ……. به ….. برابر نامه شماره …. موافقت نگردیده، لذا شما می توانید نام خود را به واژه … تغییر (دهید) …” ، با کدام منطق و قاعده حقوقی پیوند می خورد.
به دیگرسخن وقتی اداره تجدیدنظرخوانده، اصل موضوع و دگرگونی مندرجات سند رسمی ( تغییر نام مرکب کوچک به ساده) را پذیرفته است و فلسفه قانونی (اعتبار خاص دادن به سند رسمی) مورد نظر قانونگذار را مخدوش ساخته، چگونه به خود اجازه داده، سلیقه شان را به موکل تحمیل نمایند در حالیکه امر “نامیدن” در زمره وضعیت و احوال شخصی و هویت اشخاص بوده و علی الرسم آن باید به میل و اراده خود فرد تعیین شود و مهم تر از آن، نظم عمومی (نامیدن موکل به آن بیش از دو دهه) را مخدوش سازند.
5- رویه قضایی نیز با نظر بالا موافق است چنانکه مدلول نظریه کمسیون قضایی دادگستری نیز (صرف نظر از تمایز اشتباه میان دو گروه شناسنامه صادره در پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن) نظریه اکثریت قضات محترم نشست قضایی دادگستری نجف آباد، در مرداد ماه سال 81 را، مبنی بر اینکه “اگر تغییر نام از ناحیه خواهان مستدل و موجه باشد، پذیرش دعوی و صدور حکم بلااشکال است” پذیرفته است:
(اظهار کننده واقعه ولادت) برای نامگذاری، یک نام ساده یا مرکب (حسین، محمد مهدی و مانند آن) که عرفاً یک نام محسوب می شود انتخاب خواهد شد و به موجب تبصره های (1 و 2 ذیل ماده) قانون مزبور انتخاب نام هایی که موجب هتک حیثیت مقدمات اسلامی می شود و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نام های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است و تشخیص نام های ممنوع با شورای عالی ثبت احوال می باشد و این شورا نمونه های آن را تعیین و به سازمان اعلام می کند و مالاً سازمان ثبت احوال کشور هم مراتب را به ادارات ثبت احوال بخشنامه می کند؛ از طرفی وفق قسمت اخیر بند”4″ ماده 3 قانون ثبت احوال تغییر نام های ممنوع در عهده صلاحیت هیات حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال است.
بنابراین، در صورتی که شخصی به اعتبار این که نام او در عداد نام های ممنوعه (موضوع تبصره 1 ماده 20 قانون) است تغییر نام خود را درخواست کند رسیدگی و اظهار نظر در این مورد ابتداء در صلاحیت هیات حل اختلاف ثبت احوال است. در صورتی که نام فعلی شخص از نام های ممنوعه نباشد و به میل انگیزه درخواست تغییر نام خود را بنماید، رسیدگی به این ادعا در حیطه صلاحیت دادگاه عمومی است(مجموعه نشست های قضایی، مسایل قانون مدنی، معاونت قوه قضائیه، چاپ اول 1387 – ص 313).
تجدید نظر خواسته کیست
6- همچنین در جای دیگر (نشست قضایی قم) کمسیون مزبور در پاسخ به این سوال که: ” آیا با توجه به ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها، حکم به تغییر نام اشخاص منع قانونی دارد؟” ، نظر اقلیت را پذیرفته و چنین اظهارنظر نموده است: ” با توجه به اینکه تغییر نام منع قانونی ندارد و ماده 995 قانون مدنی تغییر مفاد اسناد سجلی را مجاز دانسته است و این که رای وحدت رویه شماره 2 دیوان عالی کشور و ماده 4 قانون ثبت احوال رسیدگی به کلیه دعاوی غیر از آن چه در ماده 4 ذکر شده است را در صلاحیت محاکم قرار داده است و اینکه داشتن نام نیکو حق هر فرد است، دادگاه می تواند مبادرت به صدور رای بر تغییر نام افراد کند. ” (همان منبع – ص 317).
با عرض مراتب، و با انتظار به عدالت خواهی و دقت نظر و بصارت آن قضات عادل، عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالا” نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم بر الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام موکل از …… به …. ، مورد استدعاست .
با تجدید احترام – محمد رضا مهری وکیل خانم ………..
خدمات دفتر وکالت و امور حقوقی بین المللی وکیل محمد رضا مهری
دفتر وکالت مجازی وکیل آنلاین در ایران خدمات زیر را ارائه خواهد نمود.
مشاوره حقوقی آنلاین با وکلای پایه یک دادگستری در موضوعات تخصصی در همه ساعات شبانه روز.
مشاوره حقوقی حضوری با وکیل تخصصی
عضویت شهروندان در بزرگترین جامعه حقوقی آنلاین کشور و برخورداری از تخفیف مشاوره و حق الوکاله.
امکان عضویت وکلای دادگستری و کارشناسان رسمی جهت معرفی به جامعه پس از تایید هیات مدیره.
قبول وکالت دادگستری بدون حضور موکل در دفتر وکیل.
خدمات وکالت ایرانیان خارج از کشور در ایران.
خدمات وکالت ایرانیان در سایر کشورها توسط وکیل رسمی.
معرفی بهترین وکیل مهاجرت بین المللی در تهران.
بهترین وکیل کیفری تهران
بهترین وکیل ملکی تهران
بهترین وکیل دعاوی پولی و بانکی تهران
بهترین وکیل خانواده تهران
بهترین وکیل دادگاه تجدید نظر
بهترین وکیل اعاده دادرسی و دیوان عالی کشور
بهترین وکیل فرجام خواهی
نشانی دفتر وکالت وکیل آنلاین در تهران
میدان ونک- ابتدای بزرگراه حقانی- خیابان گاندی جنوبی- خیابان چهاردهم- پلاک 14- طبقه 4- واحد 9و10
تلفن های تماس با دفتر وکیل آنلاین در تهران
021-88663925
021-88663926
021-88663628
021-88796143
تماس با دفتر وکیل آنلاین خارج از ساعات اداری و تعطیلات
ارسال پیام از طریق خط تلفن همراه به موبایل وکیل تخصصی تجدید نظر
تجدید نظر خواسته کیست
09120067661
09120067662
09120067663
09120067664
09120067665
09120067669
ارسال پیام از طریق شماره واتس آپ و تلگرام وکیل متخصص تجدید نظر
09120067664
09120067665
09120067669
پس از ارسال پیام شکیبا باشید تا جهت وقت مشاوره حضوری یا آنلاین هماهنگی صورت گیرد.
حداکثر ظرف 12 ساعت وقت مشاوره تنظیم و به شما اعلام خواهد شد.
دفتر وکیل تخصصی دادگاه تجدید نظر
Drmehri
۳ آبان ۱۳۹۹
آدرس مراجعآموزش هادعاوی اداره کاردفاتر همکار
تجدید نظر خواستهتجدید نظر خواسته چیستتجدید نظر خواسته کیستتجدید نظر خواسته یعنی چهتجدید نظر خواسته یعنی چیحکم تجدیدنظر خواستهدادنامه تجدیدنظر خواستهرای تجدید نظر خواستهرای تجدید نظر خواسته چیستمعنی تجدید نظر خواستهمعنی تجدید نظر خواسته چیستمعنی کلمه تجدید نظر خواستهمنظور از تجدید نظر خواستهنقض رای تجدید نظر خواستهواخواهی از حکم تجدید نظر خواسته
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
مؤسسه حقوقى و داورى بين المللى طليعه عدالت و مهر پارسيان به شماره ثبت 34153 با هدف ارائه خدمات حقوقى و داورى قراردادهاى تجاری بين المللی و همچنين ارائه خدمات مشاوره حقوقى و وكالت دادگسترى، با همراهى جمعى از برترين وكلاى پايه يك دادگسترى، قضات بازنشسته، مدرسین دانشگاه و جمعى از سردفتران اسناد رسمى تهران در قالب گروه وكلاى مهر، تحت مديريت محمدرضا مهرى تأسيس و مشغول به ارائه خدمات حقوقى در زمينه های فوق می باشد.
آیا پاسخ به پرسش حقوقی برای شما مفید بود؟
با توجه به پیچیدگی مسایل حقوقی و قانونی پیشنهاد ما این است که همواره از وکلا و کارشناسان متخصص مشورت بگیرید. بدیهیست پایگاه صلح هیچ گونه مسوولیتی از بابت استفاده شما از اسناد و مشاوره های منتشر شده در سایت بر عهده نمی گیرد.
موسسه حقوقی تهران وکیل
ششمین همایش بین المللی فقه و حقوق، وکالت و علوم اجتماعی
دومین کنفرانس بین المللی دانش و فناوری حقوق و علوم انسانی ایران
تجديد نظر خواه كيست
مرجع حقوقی ایران از سال 1394 با هدف جمع آوری و انتشار اطلاعات علمی حقوقی صحیح، جامع و دقیق به عنوان عضوی از زیر مجموعه مرجع دانش ایران (سیویلیکا) فعالیت می کند.
آدرس: تهران، بزرگراه جلال آل احمد، بین خیابان کارگر و بزرگراه چمران، کوچه پروانه، پلاک ۴، ساختمان چمران، طبقه ۴، واحد 31، دفتر مرکزی انتشارات بوم سازه
حقوق تمامی مطالب برایصلح؛ مرجع حقوقی ایرانمحفوظ است. کپی رایت © 1400
آکادمی حقوقی ایحمال – مرجع تخصصی حقوقی – آموزشی – تحصیلی
تا به حال عبارت تجدید نظر خواهی رو شنیده اید ؟ شاید براتون سوال شده باشه تجدید نظر خواهی یعنی چی اصلا !! در این مطلب قصد داریم به زبان بسیار ساده مفهوم تجدید نظر خواهی رو به شما توصیح بدیم به طوری که به راحتی این مبحث حقوقی رو درک کنید بنابراین با آکادمی حقوقی ایحمال همراه باشید.
اگر در دادگاه بدودی رای به علیه یکی از طرفین دعوا صادر شده باشد و آن رای قابلیت و شرایط اعتراض را داشته باشد ، در صورتی که یکی از طرفین دعوا حقوقی بر علیه رای صادر شده از دادگاه بدوی اعتراض کند ، عمل او را تجدید نظر خواهی گوییم! در حقیقت او با تجدید نظر خواهی درخواست رسیدگی مجدد به دعوا را دارد.
اجازه بدید همین اول کار بهتون یک نکته مهم رو بگم تا درک ادامه مطلب براتون ساده تر بشه ، به شخصی که درخواست تجدید نظرخواهی دارد “تجدیدنظر خواه” می گویند و به طرف مقابل “تجدیدنظر خوانده” گفته میشود به زبان ساده تر تجدید نظر خوانده در دعوای تجدید نظر همان خوانده دعواست که بهش تجدیدنظر خوانده گفته میشود!
تجديد نظر خواه كيست
شاید برای شما سوال شده باشد که اصلا چه دعوایی رو میتونیم تجدید نظر خواهی کنیم ؟ خب در ادامه بحث به همین موضوع خواهیم پرداخت با آکادمی حقوقی ایحمال همراه باشید.
اجازه دهید نگاهی به نظر قانون در مورد احکامی که قابلیت تجدید نظر خواهی دارند بیاندازیم تا متوجه شویم چه احکامی قابلیت تجدید نظرخواهی دارند . پس به سراغ ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی میرویم :
احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر می باشد :
الف- دردعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن ازسه میلیون (۳/۰۰۰/۰۰۰) ریال متجاوز باشد.
ب- کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی.
ج- حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد.
تبصره – احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر کننده رای.
خب تا اینجا فهمیدیم که چه احکامی از نظر قانون گذار قابلیت تجدید نظر خواهی دارند ! اما به نظر شما قرار ها نیز قابلیت تجدید نظر خواهی دارند ؟ قانون گذار پاسخ این سوال را نیز در ماده 332 قانون آیین دادرسی مدنی داده است ! پس بهتره نگاهی هم به این ماده بیاندازیم :
قرارهای زیر قابل تجدیدنظر است، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدیدنظر باشد :
الف- قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود.
ب- قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا.
ج- قرار سقوط دعوا.
د- قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.
به نظر شما طرفین دعوا می توانند حق تجدید نظر خواهی در دعاوی رو ساقط کنند ؟ پاسخ بله است ! چرا بله ؟ خب باید نگاهی به نظر قانون گذار بیاندازیم تا علت رو متوجه بشویم ! ماده 333 قانون آیین دادرسی مدنی گفته که :
در صورتی که طرفین دعوا با توافق کتبی حق تجدیدنظرخواهی خود را ساقط کرده باشند تجدیدنظرخواهی آنان مسموع نخواهد بود مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر کننده رای.
با یک سوال ساده رو به رو شده ایم و آن این است که چه اشخاصی حق تجدید نظر خواهی در یک پرونده ؟ ماده 335 قانون آیین دادرسی مدنی در پاسخ به این سوال گفته است که :
اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر دارند :
الف – طرفین دعوا یا وکلا و یا نمایندگان قانونی انها.
ب – مقامات مندرج در تبصره ( ۱ ) ماده ( ۳۲۶ ) در حدود وظایف قانونی خود.
بعد از اینکه رای صادر شد ، به نظر شما تجدید نظر خواه چه مدت مهلت دارد تا نسبت به پرونده نجدید نظر خواهی کند ؟ باید عرض کنم که طبق ماده 336 قانون آیین دادرسی مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دوماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است. البته این نکته مهم رو هم باید بدونید که طبق ماده 337 هرگاه یکی از کسانی که حق تجدیدنظرخواهی دارند قبل از انقضاء مهلت تجدیدنظر ورشکسته یا محجور یا فوت شود، مهلت جدید از تاریخ ابلاغ حکم یا قرار در مورد ورشکسته به مدیرتصفیه تصفیه و در مورد محجور به قیم و در صورت فوت به وارث یا قائم مقام یانماینده قانونی وارث شروع می شود.
فرجام سخن
خب رسیدم به انتهای این مطلب ! سعی کردیم به زبان ساده به شما تجدید نظر خواهی رو توضیح بدیم امیدوارم هستیم برای شما مفیده بوده باشه این مطلب ! هر چند که مبحث تجدید نظر خواهی خیلی بیشتر نیاز به توصیح داره ولی اگر در رابطه با این مطلب سوال و یا پیشنهادی دارید میتونید با ما به اشتراک بگذارید.
مطالب پیشنهادی آکادمی حقوقی ایحمال
خوشحال میشیم دیدگاه و یا تجربیات خودتون رو با ما در میون بذارید
مرا به خاطر بسپار
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
به طور خلاصه خوانده دعوا کسی است که در دادگاه حقوقی علیه او شکایتی شده است و او باید پاسخگو در مقام دفاع باشد و از این جهت که وی دعوا را اقامه نکرده است بلکه به دعوا فراخوانده شده و به نوعی احضار شده به او خوانده می گویند.
در مقابل کسی که طرح دعوا را شروع کرده است را خواهان می نامند.
نام خواهان و خوانده در مراحل مختلف رسیدگی دادگاه تغییر می یابند که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
دسترسی آسان به مطلب
فرض کنیم شما طلبی از کسی دارید و مدت هاست که بدهکار از پرداخت آن خودداری می کند؛ برای اجبار وی از طریق قانونی در دادگاه شکایت می کنید حال نام شما خواهان است و آن شخص بدهکار شما خوانده نامیده می شود.
تجديد نظر خواه كيست
فرض کنیم شما خانمی هستید که برای مطالبه مهریه با مثلا نفقه خود، علیه شوهر خود به دادگاه مراجعه می کنید؛ در اینجا شما خواهان هستید و شوهر، خوانده حساب می شود.
به خوانده دعوا اوراق دادخواست ابلاغ و رسانده می شود تا وی بداند چه کسی و برای چه چیزی علیه وی شکایت کرده است.
حکم غیابی برای زمانی است که خواهان، دعوا حقوقی راه می اندازد اما خوانده دعوا و از جریان مطلع نیست و ابلاغ دادگاه هم به دست وی نرسیده است.
برای مثال فرض کنیم شخص الف علیه شما دعوای طرح می کند و بدون اطلاع شما دادگاه حکم به نفع وی صادر می کند و شما را محکوم می کند؛ حال قانون به این دلیل که شما در دادگاه، برای دفاع حضور نداشته اید به شما مهلت داده است که به رای صادر شده اعتراض کنید که به آن، اعتراض به رای غیابی یا اصطلاحا واخواهی می گویند.
حال اگر شما بخواهید به عنوان خوانده اعتراض کنید نام شما می شود ” واخواه” و آن کسی که از قبل علیه شما دعوا طرح کرده بود “واخوانده” نامیده می شود.
اگر شما به عنوان خوانده در دادگاه اول با شکست مواجه شوید و دادگاه شما را محکوم کند؛ می توانید اعتراض کنید تا در مرکز استان و دادگاه تجدید نظر به این اعتراض رسیدگی شود.
حال اگر شما از ابتدا خوانده بودید و بازنده دعوا حقوقی شده اید بخواهید اعتراض تجدید نظر کنید نام شما می شود ” تجدید نظر خواه” و نام کسی که اعتراض تجدید نظر را علیه وی مطرح کرده اید یا به عبارتی نام برنده دعوای اولی در مرحله تجدید نظر، “تجدید نظر خوانده” خواهد بود.
نام خوانده ای که علیه وی دعوا طرح می شود باید در فرم چاپی مخصوص دادخواست درج شود. طبق ماده ۵۱ در بند ۱ و ۲ مشخصات خوانده نام و نام خانوادگی و محل اقامت وی باید مشخص شود.
برای مثال: اگر شما خواهان دعوا هستید در دادخواست باید در قسمت نام خواهان، نام خود و آدرس و در قسمت نام خوانده، نام خوانده و محل سکونت و آدرس وی باید ثبت شود.
در ماده ۵۳ و ۵۴ قانون آیین دادرسی مدنی درباره این موضوع که اگر مشخصات خوانده درج نشود با چه ضمانت اجرایی روبرو است سخن گفته است.
طبق مواد مذکور اگر نام و محل اقامت خوانده درج نشود؛ مدیر دفتر دادگاه باید به خواهان اخطار بدهد و تذکر دهد به خواهان که دادخواستی که تقدیم کرده ای؛ مشکلاتی مثل نداشتن مشخصات خوانده را دارد.
حال خواهان ظرف ۱۰ روز فرصت دارد که ایراد را بر طرف کند اگر برطرف نکرد دادخواست او رد می شود.
بسیاری از اصول دادرسی برای دفاع از حقوق خوانده مقرر شده اند برای مثال اصل ابلاغ دادخواست به منظور این است که خواهان از اقامه دعوا علیه خود مطلع شود و بتواند از حقوق خود دفاع کند.
مهلت های واخواهی نیز برای همین امر ترتیب داده شده است.
از طرف دیگر یکی از حقوق خوانده در صلاحیت دادگاه برای اقامه دعوا نهفته است با این توضیح که اگر کسی بخواهد علیه کسی اقامه دعوا کند باید در دادگاهی این کار را انجام دهد که خوانده محل سکونت و اقامتگاه وی در آنجا واقع است زیرا اصل برائت به نفع خوانده حکم فرماست.
خوانده دعوا کسی است که علیه وی در دادگاه دعوایی مطرح شده است و به وی ابلاغ می شود تا بتواند با اطلاع از نوع دعوا و ادله آن از خود دفاع کند.
لذا خوانده در مقابل خواهان قرار می گیرد به عبارت حقوقی، خواهان مدعی است و خوانده مدعی علیه یعنی کسی که علیه وی ادعایی مطرح شده است.
خوانده در اعتراض واخواهی با نام “واخواه” شناخته می شود و خواهان در اعتراض به رای غیابی نام ” واخوانده ” را پیدا می کند.
در بالا نحوه و تعریف واخواهی را توضیح دادیم.
سوالات متداول
خوانده در دعوا حقوقی چه کسی است؟
به زبان ساده کسی که شکایت و دعوای حقوقی علیه او اقامه شده و به دعوا فراخوانده شده خوانده نامیده می شود.
در حکم غیابی خوانده چه کسی است؟
در دعوا اعتراض به حکم غیابی خوانده ابتدایی در اینجا واخواه است و کسی که به این دعوا فراخوانده می شود؛ همان خواهان است که واخوانده نامیده می شود.
خوانده در دادرسی چه حقوقی دارد؟
همانطور که در بالا اشاره شده خوانده به عنوان یکی از طرفین دعوا شامل برخورداری از اصول دادرسی است که در بالا به آن اشاره کردیم.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
گروه وکلای سنا معتقد است به دلیل گستردگی دعاوی و خدمات حقوقی هیچ وکیل نمیتواند در تمامی مسائل حقوقی متخصص باشد.لذا برای حفظ حقوق موکلین تنها راه وجود یک «مرکز تخصصی جهت ارائه خدمات حقوقی » با بکارگیری وکلای متخصص میباشد.
حق چاپ برای گروه وکلای سنا محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب فقط با ذکر منبع و لینک امکانپذیر می باشد ©
دریافت مشاوره رایگان! 021-22646503
ما در این مقاله سعی داریم به بررسی احتمال تغییر رای در دادگاه تجدید نظر بپردازیم. در ابتدا به این موضوع که دادگاه تجدید نظر کجاست؟ میپردازیم. زمانی که در دادگاههای بدوی رایی صادر شد برای بازنگری بیشتر آن، به دادگاه تجدید نظر فرستاده میشود. تعداد قضات دادگاه تجدید نظر دو قاضی از سه نفر قاضی است. هدف از تاسیس این دادگاه این است که حقی از کسی در دادگاه بدوی ضایع نشود. بنابراین طبق قانون زمانی که در دادگاه، رای به ضرر فردی صادر شد، آن فرد میتواند به این رای اعتراض وارد کند و این پرونده برای بازبینی و بازنگری بیشتر به دادگاه تجدید نظر فرستاده میشود. برای پیگیری رای دادگاه تجدید نظر باید درخواست تجدید نظر داده شود.
زمانی که در دادگاه بدوی به رای صادره اعتراض گذاشته و درخواست شود که مجدد بررسی شود، به آن تجدید نظرخواهی میگویند. این کار به دو صورت انجام میگیرد.
همانند دادگاههای بدوی، در آرای شورای حل اختلاف را نیز میتوان تجدید نظر کرد. که مرجع این تجدید نظر، دادگاه عمومی هر شهرستان است.
این نکته را نیز باید بگوییم که در زبان محاوره ای به نقض رای در دادگاه، شکستن رای در تجدید نظر میگویند.
تجديد نظر خواه كيست
حال به این سوال میپردازیم که:
کدام آرای صادر شده از دادگاه بدوی را میتوان تجدید نظر کرد؟
همان گونه که در بالا به آن اشاره کردیم، آرای حقوقی و کیفری که دادگاههای بدوی صادر میشوند، قابل تجدید نظر هستند.
در ابتدا به این نکته باید توجه کرد که آرای صادره در دادگاه به صورت حکم یا قرار هستند. که حکم دادگاه، قاطع دعوی است و رسیدگی به پرونده مربوطه فیصله پیدا میکند. ولی قرار، قاطع دعوی نیست و به صورت موقت پرونده مختومه اعلام میشود.
کدام قرارها قابل تجدید نظر خواهی هستند؟
ماده 331 قانون آئین دادرسی مدنی، قرارهای قابل تجدید نظر خواهی را مشخص نموده است.
عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا، رد، سقوط یا عدم استماع دعوا، ابطال یا رد دادخواست صادره از دادگاه، قرارهای قابل تجدید نظر خواهی به حساب میآیند.
طبق ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی، احکام صادره در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال بیشتر باشد.
کلیه احکام غیر مالی قابل تجدید نظر خواهی هستند.
حکم به متفرعات دعوا، مانند قرار تامین خواسته و دستور موقت و غیره، در صورتی که اصل حکم قابل اعتراض باشد، قابل رسیدگی تجدید نظر خواهی است.
طبق ماده 427 قانون آیین دادرسی کیفری، آراء دادگاههای کیفری هر شهرستان، جز در دو مورد که قطعی است، سایر آراء در دادگاههای فوق الذکر استان مربوطه، قابل تجدید نظر است. که این دو مورد شامل:
همچنین طبق تبصره 2 ماده فوق، آراء قابل تجدید نظر، اعم از محکومیت و برائت و قرارهای منع و موقوفی تعقیب و اناطه، و قرار رد واخواهی و قرار رد تجدید نظرخواهی، در صورتی قابل تجدید نظرخواهی است که اصل دعوی طبق قانون فوق قابل تجدید نظرخواهی باشد.
بیشتر بدانیم : وظایف یک وکیل انحصار وراثت چیست؟
واخواهی به چه معنا است؟
واخواهی نوعی دیگر از بازنگری در رای صادر شده از دادگاه و یا شورای حل اختلاف است. که فقط خود دادگاه و یا همان شورای حل اختلاف مربوطه، به آن رسیدگی میکند.
احتمال تغییر رای در دادگاه تجدید نظر و همچنین موفقیت آن بستگی به این دارد که، چه میزان دلایل قانونی ارائه شده است و طرح لایحه تجدید نظرخواهی چگونه است و اینکه به دلایل ارائه شده در دادگاه بدوی توجهی نشده و یا اصلا به آن اشاره نشده باشد. بنابراین احتمال تغییر رای در دادگاه تجدید نظر بسته به تجربه و توانمندی وکیل و همچنین پیگیریهای خود شخص یا وکیل آن دارد.
به این شکل است که اگر در محاسبه اشتباهی رخ دهد، یا به صورت سهوی کلماتی در رای اشتباه یا جا انداخته شود، ذینفع آن میتواند تقاضای اصلاح برای رای صادر شده از دادگاه را بدهد. در این مواقع دادگاه میتواند رای صادر شده را تصحیح کند و آن را به طرفین ابلاغ کند.
باید گفت امروزه به دلیل الکترونیکی شدن ثبت پروندهها، باید برای ثبت دادخواست تجدید نظر، از طریق دفاتر خدمات قضایی اقدام کرد. دادخواست باید به زبان فارسی و روی برگه مخصوص نوشته شود و سپس باید تجدید نظرخواه آن را امضا کند.
طبق ماده 341 قانون آیین دادرسی باید نکات زیر در دادخواست تجدید نظر لحاظ شود:
الف) نام و نام خانوادگی و آدرس دقیق محل سکونت تجدید نظر خواه و وکیل او، در صورتی که وکیل حقوقی داشته باشد
ب) نام و نام خانوادگی و آدرس دقیق محل اقامت تجدید نظر خوانده
ج) حکم و قراری که از آن تجدید نظر درخواست شده است.
د) دادگاه صادر کننده رای
ه) تاریخ ابلاغ رای
ی) دلایل تجدید نظر خواهی
بیشتر بدانیم : محاسبه حق الوکاله وکیل چگونه است؟
وقت رسیدگی در دادگاه تجدید نظر:
برای افرادی که مقیم ایران هستند، 20 روز از زمان صدور رای؛ و برای افرادی که در خارج از ایران ساکن هستند، دو ماه از زمان صدور رای.باید به این نکته توجه داشت که روز صدور رای جزء این مدت به حساب نمیآید. همچنین اگر در یک دعوا محکوم علیه چند نفر باشند و یکی از آنها مقیم خارج باشد، برای تمامی آنها دو ماه زمان در نظر گرفته میشود.
آیا رای دادگاه تجدید نظر قابل اعتراض است؟
بله برای این کار باید در دیوان عالی کشور، به رای صادره اعتراض گذاشت.
مدت زمان رسیدگی به پرونده کیفری در دادگاه تجدید نظر:
باید بدانید که زمان رسیدگی به پروندههای کیفری در دادگاه تجدید نظر زیاد مشخص نیست و معمولا این زمان طولانی نیست. ولی به دلیل حجم بالای پروندهها و تعدد آنها ممکن است این زمان طولانی شود. گاهی اوقات رسیدگی به برخی پروندهها تا 3 سال طول میکشد.
تجديد نظر خواه كيست
در آخر باید بگوییم که طبق آخرین آمار که از سمت مراجع قضایی منتشر شده است، احتمال تغییر رای در دادگاه تجدید نظر معادل 10 درصد تمامی درخواستها است.
همانطور که خواندید ما در این مقاله به بررسی احتمال تغییر رای در دادگاه تجدید نظر پرداختیم. شما با مطالعه این مقاله به این موضوع پی بردید که اگر در دادگاه بدوی رایی صادر میشود، آنجا پایان کار نیست و میتوان به رای صادره اعتراض کرد. امیدوارم این مقاله اطلاعات کافی راجع به این موضوع را در اختیار شما قرار گذاشته باشد. در صورت احتیاج به مشاوره و یا بروز هر گونه سوال میتوانید با وکلای خبره ما در این زمینه مشورت کنید.
02122000269 – 09121994176
در صورتیکه به دنبال موضوع و یا مقاله خاصی هستید، می توانید از طریق مکاتبه با تیم تحریریه آن را درخواست کرده و مقاله خود را بصورت آنلاین مطالعه نمایید و همچنین اگر مسلط به نویسندگی و ترجمه مقالات حقوقی هستید، می توانید به تیم تحریریه بپیوندید.
سلام، در سال ۹۷ براساس رأی دادگاه سمنان دو دانگ از ملک من به طرف مقابل داده شد (با ادعای مشارکت در ساخت) و دادگاه انکار اینجانب را نپذیرفت. رأی بدوی در تجدیدنظر تأیید شد و اجرا شد. پس از یکسال دادگاه بدوی و تجدیدنظر تهران مالکیت من بر شش دانگ را در دعوای ثالث تایید کرد و احکام اجرا شد. طرف مقابل در سه لایحه مجزا در سه پرونده مجزا با ذکر شماره پلاک ثبتی مالکیت من بر شش دانگ را اقرار و اعتراف کرده . شعبه بازپرسی تهران هم ادعای طرف را اخیرا منع تعقیب صادر کرد. با توجه به ماده ۱۸ قانون آیین کیفری آیا امکان طرح دعوی و نقض رای اولیه وجود دارد و شما میتوانید با قبول وکالت رأی را نقض کنید؟ موبایل من: ۰۹۰۲۹۰۸۹۸۰۰
با سلام اینجانب یک دستگاه خودرو فروختم۴۵میلیون بعد از فروختن متوجه شدم قیمت ماشین حدود ۶۵ میلیون است و شکایت کردم آن شخص هم شکایت الزام به انتقال سند کرد در دادگاه الزام به انتقال سند گفتم من پرونده ای در شعبه ۱دارم بابت فسخ این خودرو پرونده دارم اما قاضی توجهی نکرد و دستور به انتقال سند داد بعد از انتقال سند قاضی شعبه ۱هم گفت با توجه به اینکه در شعبه ۲ شما سند انتقال داده آید و آنجا اعلام کرده آید که فسخ معامله شکایت کرده ام شکایت شما در اینجا قابل بررسی نیست آیا بنده میتوانم اعتراض کنم آیا فایده ای دارد
باسلام واحترام دادگاه تجدیدنظررای قطعی بنفع تجدیدنظرخواندگان صادرکردورای دادگاه بدوی برای اجرا ارجاع شد.خواسته های دادخواست اولیه ناقص بودیعنی درخواست تنفیذوصیت نامه وابطال اسنادمالکیت تقاضاشده بودولی درخواست نشده بودکه پس ازابطال اسنادمالکیت تجدیدنظرخواهان اسنادبه قدرالسهم تجدیدیدنظرخواندگان مشخص وتنظیم سندرسمی گردد.چه کاربایدکرد؟
سلام رای در دادگاه تجدید نظر استان به ضرر ما شد ولی ما میتوانستیم ادله دیگری رو به دادگاه بدیم و رای رو تغییر بدیم چکار باید بکنیم که پرونده بازم تجدید نظر بشه محکم اجرا نشه
سلام ما درکوچه ای زندگی می کنیم که عرضش ۴متره وطولش حدود۲۰۰متر ودو طرف کوچه بازهستش ،همسایه روبرویی ماکه پارکینگ هم داره ماشینشو جلو درخونه خودش پارک میکنه ومانع ورود وخروج ماشین من از پارکینگم میشه چون ماشینش با در پارکینگ من۲متر بیشتر فاصله نداره ومن از ایشون باعنوان مزاحمت وممانعت ازحق شکایت کردم وکلانتری پرونده مارابه دادگاه کیفری ارجاع نمودو قاضی قرار منع تعقیب به دلیل عدم سوء نیت وساختار کوچه صادر نمود در صورتی که ایشون پارکینگ دارندواز قصد اونجا پارک میکنندومزاحمت ایجاد میکنندآیامیشه تجدیدنظر کرد ویا از طریق حقوقی پیگیری کرد.؟
سلام دوست عزیز لطفا با شماره های روی سایت تماس بگیرید.
سلام سال 93 خودروی خریداری کردم صاحب خودرو سند برایم نمیزد ومبالغی ازمن باکلک گرفته است/با الزام به سندشکایت کردم/سند به نام بنده زده شد/امامن مطالبه تخفیفات بیمه طلب وخسارت وارد شده بامدرک محکم پسندازدادگاه خاستار شدم/اما دادگاه رای رابه فروشنده داده است/ومن توانایی وکیل راندارم/اما ایشان چون که کارش است توانست قاضی……صحبت کند ورای را گرفته// اما ما اجازه صحبت به حق نداریم///من مدرک دارم نتوانستم حقم بگیرم/حال به من بگید باید چه کاری کنم/من نیاز به دادراس دارم که حق واقعی مرابگیرد
سلام دوست عزیز لطفا با شماره های روی سایت تماس بگیرید.
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *
دیدگاه
برای دیدگاه بعدی، نام، ایمیل، و وب سایت من را در این مرورگر ذخیره کنید .
ارسال نظر
وقتی که بحث انتخاب یک وکیل خوب و خبره مطرح باشد، باید به نکاتی توجه داشته باشید که گرچه در ابتدا ساده و بدیهی به نظر می آیند اما بسیار حائز اهمیت می باشند.
ما را دنبال کنید در:
عدل ایرانیان » دعاوی حقوقی » تجدید نظرخواهی چیست و روند قانونی آن به چه صورت است؟
یکی از روش های بازنگری در آرای صادر شده از سوی دادگاه که به منظور جلوگیری از اشتباهات احتمالی در صدور رای توسط قانونگذار مقرر شده است تجدید نظرخواهی است. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.
تجدید نظرخواهی چیست؟
به طور کلی تجدید نظرخواهی به معنای درخواست رسیدگی مجدد به رای صادرشده توسط یک دادگاه بوده و یکی از رایج ترین شیوههایی است که برای اعتراض به آرا وجود دارد. همچنین تمامی آرایی صادره قابلیت تجدیدنظرخواهی دارند و دادگاهی که در آن رأی صادره جهت تجدید نظر مورد بررسی قرار می گیرد، دادگاه تجدیدنظر نام دارد.
به بیان ساده تر می توان گفت هنگامی که دادگاه بدوی به موضوعی رسیدگی کرده و حکم صادر میکند، ممکن است هرکدام از طرفین دعوا معتقد باشند که دادگاه به تمام دلایل ابراز شده از سوی آنها توجه نکرده یا قاضی در تطبیق موضوع با قانون دچار اشتباه شده است و به این ترتیب رای صادره به درستی اتخاذ نگردیده است. به همین جهت برای جلوگیری از مجازات نا به حق افراد گزینه تجدید نظر خواهی توسط قانون گذار پیش بینی شده است.
تجديد نظر خواه كيست
در چه شرایطی می توان درخواست تجدید نظرخواهی ارائه داد؟
به موجب ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی تحت شرایطی خاص و با اتکا به دلایلی موجه می توان درخواست تجدیدنظرخواهی را به دادگاه ارائه نمود که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
مهلت تجدید نظرخواهی چه قدر است؟
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که تا چه زمانی می توان درخواست تجدید نظرخواهی را به دادگاه ارائه نمود؟ در پاسخ به این سوال باید گفت همیشه امکان تجدید نظرخواهی نسبت به آرا وجود ندارد، بلکه این فرصت بسیار محدود است و باید به این فرصت توجه کرد زیرا اگر بگذرد، رأی قطعی شده و دیگر نمیتوان درخواست تجدیدنظرخواهی را مطرح کرد.
در صورتی که شخص معترض در ایران اقامت داشته باشد، ۲۰ روز و در صورتی که در خارج از کشور اقامت داشته باشد، ۲ ماه فرصت دارد تا نسبت به رأی صادره تجدیدنظرخواهی کند.
حال ممکن است مهلت تجدیدنظرخواهی سپری شود و فرد بعد از آن بخواهد اعتراض خود را مطرح کند. در این صورت دادگاه درخواست او را نمیپذیرد مگر اینکه عذری موجه داشته باشد. به این ترتیب، دادگاه پس از بررسی دلایل ارائه شده در صورت تشخیص موجه بودن آنها به فرد مورد نظر اجازه تجدید نظرخواهی می دهد.
نحوه تجدید تظرخواهی به چه صورت است و چه آثاری را به دنبال دارد؟
همان طور که پیش تر به آن اشاره شد تجدیدنظر، به معنای دوباره قضاوت کردن امری بوده که بدواً مورد قضاوت قرار گرفته و به نوعی بازبینی اعمال دادگاه بدوی است. در نتیجه دادگاه نحوه تجدید نظر از همان اختیاراتی برخوردار است که دادگاه بدوی دارا ست. به این معنا که هم نسبت به امور موضوعی و هم نسبت به امور حکمی رسیدگی و قضاوت میکند.
در این زمینه فرد متقاضی دادخواست تجدیدنظر نیز باید روی برگهای مخصوص و به زبان فارسی نوشته، امضا کرده و به دادگاه مورد نظر ارائه می دهد. مطابق ماده ۳۴۱۱ باید نکات زیر در دادخواست تجدیدنظر قید شود:
به این ترتیب، در مرحله تجدیدنظر، پرونده مجدداً مورد رسیدگی ماهوی قرار میگیرد. لازم به ذکر است از آنجایی که دادگاه تجدیدنظر به عنوان دادگاه عالی، از همان اختیاراتی برخوردار است که دادگاه نخستین دارا بوده است میتواند کلیه اقداماتی را که برای احراز واقعیت لازم است (مانند تحقیق از شهود، رسیدگی به اصالت اسناد و…) انجام دهد.
در صورتی که دادگاه تجدیدنظر چنین تشخیص دهد که دادگاه بدوی، رسیدگی های لازم را به درستی انجام داده است، از تکرار آن خودداری میکند و رسیدگی دادگاه بدوی را تایید میکند و در غیر این صورت خود رسیدگی را به نحو صحیح انجام داده و رأی شایسته را صادر می نماید.
به موجب مادهی ۳۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی ادعایی که در مرحلهی نخستین مورد رسیدگی واقع نشده، نمیتواند در مرحله تجدیدنظر مطرح شود.
گروه وکلای عدل ایرانیان با سابقه درخشان و پرونده های موفق طی سال های اخیر آماده بررسی پرونده های قضایی و مشاوره های تخصصی در حوزه های مختلف حقوقی می باشد. با اعتماد به وکلای پایه یک دادگستری این موسسه می توانید از استیفای کامل حقوق قانونی خود اطمینان خاطر داشته باشید.
مطالب مرتبط:
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ارسال دیدگاه
استعلام اهلیت و آخرین وضعیت شرکت
بررسی صحت وکالتنامههای تنظیمی در دفترخانهها
بررسی صحت وکالتنامههای تنظیمی در کنسولگری
صحتسنجی اختراع ثبتشده و برند تجاری
بررسی اعتبار گواهینامه مالیات بر ارزش افزوده
استعلام صحت اسناد مالکیت
بررسی اصالت گوشی موبایل و قاچاق نبودن آن
استعلام سیمکارت تلفن همراه
خرید آنلاین سیم کارت
سامانه استعلام ممنوعالخروجی اجرای ثبت
تجديد نظر خواه كيست
استعلام وضعیت اعتبار چک صیادی
استعلام صحت کدپستی
دفتر مرکزی : تهران، خیابان شهید بهشتی، بین میرعماد و مدرس، پلاک 308 طبقه 4 واحد 4
آدرس شعبه اول : گرمسار، بلوار بهشتی ، بعد از خیابان سپاه ، جنب بانک ملی، طبقه اول، واحد 3
09129528040
023-34224422
استفاده از مطالب سایت عدل ایرانیان برای مقاصد غیر تجاری و با ذکر منبـع بلامانع است. کلیه حـقوق این سایت متعلق به گروه وکلای عدل ایرانیان می باشد. © 2021
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
مؤسسه حقوقى و داورى بين المللى طليعه عدالت و مهر پارسيان به شماره ثبت ۳۴۱۵۳ با هدف ارائه خدمات حقوقى و داورى قراردادهاى تجاری بين المللی و همچنين ارائه خدمات مشاوره حقوقى و وكالت دادگسترى، با همراهى جمعى از برترين وكلاى پايه يك دادگسترى، قضات بازنشسته، مدرسین دانشگاه و جمعى از سردفتران اسناد رسمى تهران در قالب گروه وكلاى مهر، تحت مديريت محمدرضا مهرى تأسيس و مشغول به ارائه خدمات حقوقى در زمينه های فوق می باشد.
یکی از متخصص ترین افرادی که می تواند در زمینه پرونده های حقوقی مختلف به شما کمک کند، وکیل تجدید نظر خواهی است. همه ما به خوبی می دانیم که مسئله تجدید نظرخواهی دارای ارزش بسیار زیادی در روند دادرسی پرونده های مختلف می باشد. تجدید نظرخواهی جز مهمترین مراحل دادرسی به حساب می آید که معمولا در تمامی پرونده های حقوقی مختلف وجود دارد و از جانب قانونگذار به عنوان یک فرصت قانونی در اختیار فرد متضرر در پرونده قرار داده شده است.
از آنجایی که امکان وجود خطا و اشکال در هر مسئله ای وجود دارد، پس کاملا طبیعی است که در رابطه با موضوع پرونده های حقوقی مختلف نیز امکان بروز خطا وجود داشته باشد. در چنین مواردی معمولا وکیل تجدید نظر خواهی تنها کسی است که می تواند به افراد کمک کند تا بتوانند برای احقاق حقوق خود اقدام نمایند.
وکیل تجدید نظر خواهی شخصی است که دارای مهارت و دانش حقوقی کافی در زمینه حل و فصل پرونده های مختلف دارد. شما باید به این موضوع توجه داشته باشید که مسئله تجدید نظر خواهی در حالت کلی کار راحتی نمی باشد و هر کسی نمی تواند در این زمینه اقدامات قانونی لازم را انجام دهد. از انجایی که در روند تجدید نظر خواهی، وکیل در پی تغییر حکم صادره می باشد، حساسیت کاری بسیار بالایی دارد؛ به همین علت نیز تنها وکلای کارکشته می توانند به صورت موفقیت آمیز به پرونده های تجدید نظر خواهی رسیدگی کنند و برای تغییر حکم صادره اقدامات قانونی لازم را انجام دهند.
یکی از سوالات اساسی و بسیار مهمی که ممکن است برای بسیاری از افراد پیش آید آن است که اصلا تجدید نظر خواهی چیست و چگونه انجام می شود؟ ایا وکیل تجدید نظر خواهی می تواند به طور دائم حکم صادره از دادگاه ها را تغییر دهد؟!
وقتی که در مورد فواید مراجعه به وکیل تجدید نظر خواهی صحبت می کنیم، بسیاری از افراد با خود فکر می کنند که وکیل تجدید نظر خواهی به صورت قطعی و صد در صد توانایی تغییر تمامی آرا صادره از محاکم قضایی را دارد! بهتر است این باور غلط را در مورد وکیل تجدید نظر خواهی کنار بگذارید.
تجديد نظر خواه كيست
تجدید نظر خواهی در حالت کلی راهی است که افراد مختلف بتوانند از طریق ان برای احقاق حقوق قانونی خود استفاده کنند. بنابراین در مواردی که شما فکر می کنید تحقیقات پرونده شما به طور کامل انجام نشده است یا اینکه برخی از مدارک پرونده در هنگام صدور رای نادیده گرفته شده اند یا در حالت کلی اشتباه و قصوری در هنگام صدور رای بوجود آمده است، می توانید به وکیل تجدید نظر خواهی مراجعه کنید.
تجدید نظر خواهی جز مراحل نهایی دادرسی پرونده های قانونی به حساب می آید. برخلاف تصور بسیاری از افراد که با خود فکر میکنند که با صدور رای دادگاه دیگر هیچ راهی برای احقاق حقوق خود ندارند باید گفت که تا زمانی که فرصت برای تجدید نظر خواهی باقی است، ممکن است رای دادگاه نیز تغییر کند.
تجدید نظر خواهی نیز همانند بسیاری دیگر از قوانین دادرسی پرونده های مختلف دارای مراحل مختلفی می باشد و تشریفات قانونی خاصی دارد، به همین خاطر نیز نباید انتظار داشته باشید که بدون اطلاع از قوانین و تشریفات قانونی بتوانید از این حق قانونی استفاده کنید. برای مثال یکی از مهم ترین تشریفاتی که در رابطه با تجدید نظرخواهی وجود دارد آن است که باید متقاضیان حتما در مدت زمان معینی که قانونگذار در اختیار آنها قرار داده است، دادخواست تجدید نظر خواهی خود را به مراجع قضایی تقدیم نمایند.
در صورتی که حقیقتا رد پرونده شما برخی از مدارک در هنگام صدور رای نادیده گرفته شده باشند یا قصوری در روند دادرسی پرونده و صدور رای صورت گرفته باشد، وکیل تجدید نظر خواهی می تواند به شما کمک کند تا در کوتاهترین زمان ممکن رای دادگاه را به نفع خود تغییر دهید. اما در صورتی که شما دلیل محکمه پسندی برای اعتراض به حکم صادر شده از دادگاه نداشته باشید و حتی مددارک، دلایل جدید هم برای اثبات این ادعای خود نداشته باشید، نباید از وکیل تجدید نظر خواهی انتظار داشته باشید که به صورت معجزه آسایی حکم دادگاه را تغییر دهد.
ناگفته نماند که در بسیاری از موارد دیده شده است که وکیل تجدید نظر خواهی توانسته است با استنادات قانونی و پیدا کردن شواهد و دلایل محکمه پیند، حکم دادگاه را به نفع موکل خود تغییر دهد، بنابراین کمک گرفتن از یک وکیل تجدید نظر خواهی می تواند دارای فواید بسیار زیادی برای افراد باشد.
بنابراین حتی اگر پس از صدور رای دادگاه شما احساس کردید که دلایل و مدارک محکمه پسندی را برای تغییر دادن رای به نفع خودتان پیدا کرده اید، بهتر است بدون انکه وقت خود را هدر دهید سرعا در همان ابتدا به وکیل تجدید نظر خواهی مراجعه کنید تا در این زمینه به شما کمک کند.
برای انتخاب وکیل تجدید نظر خواهی بهتر است در ابتدا تحقیقات لازم را انجام دهید؛ چراکه امروزه وکلای مختلف در زمینه های گوناگونی فعالیت می کنند و نمی توان انتظار داشت که فعالیت تمامی وکلا در زمینه پرونده های تجدید نظر خواهی باشد. البته این موضوع کاملا درست است که هر وکیل پایه یک دادگستری دارای اطلاعات و دانش حقوقی بسیار زیادی است اما مهارت و تخصص جز آن دسته از فاکتورهایی است که برای پیشبرد روند یک پرونده به سمت موفقیت، ضروری است.
قبل از انکه به سراغ وکیل تجدید نظر خواهی بروید به شما توصیه می کنی که در ابتدا آرای قابل تجدید نظرخواهی را بشناسید؛ چرا که شما باید در اولین قدم این موضوع را تشخیص دهید که آیا اصلا رای که در رابطه با موضوع پرونده شما صادر شده است اصلا قابلیت تجدید نظرخواهی دارد یا خیر؟ برای پاسخ به این سوالات به مفاد 330 الی 340 قانون آیین دادرسی مدنی استناد می کنیم:
احکام زیر قابل درخواست تجدید نظر می باشد :
الف- در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون (۳/۰۰۰/۰۰۰) ریال متجاوز باشد.
ب- کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی.
ج- حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدید نظر باشد.
احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کت برای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجدید نظر نیست مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر کننده رای.
قرارهای زیر قابل تجدید نظر است، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدید نظر باشد :
الف- قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود.
ب- قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا.
ج- قرار سقوط دعوا.
د- قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.
در صورتی که طرفین دعوا با توافق کتبی حق تجدید نظرخواهی خود را ساقط کرده باشند تجدید نظرخواهی آنان مسموع نخواهد بود مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر کننده رای.
یکی دیگر از اساسی ترین موضوعاتی که باید قبل از مراجعه به وکیل تجدید نظر خواهی به ان توجه داشته باشید آن می باشد که اصلا چه کسانی حق دارند که برای تجدید نظر خواهی اقدام کنند؟ آیا هرکسی می تواند به عنوان نماینده قانونی فرد متضرر در پرونده قانونی برای احقاق حقوق او اقدام کند؟
پاسخ این سوال را می توان به راحتی در قانون آیین دادرسی کشورمان مشاهده کرد. بر اساس ماده 335 قانون آیین دادرسی مدنی، اشخاص زیر حق درخواست تجدید نظر دارند :
طرفین دعوا یا وکلا و یا نمایندگان قانونی آنها.
قاضي صادركننده رأي متوجه اشتباه خود شود.
قاضي ديگري پي به اشتباه راي صادره ببرد بهنحوي كه اگر به قاضي صادركننده رأي تذكر دهد، متنبه شود.
دادگاه صادركننده رأي يا قاضي، صلاحيت رسيدگي را نداشتهاند و يا بعداً كشف شود كه قاضي فاقد صلاحيت براي رسيدگي بوده است.
رئيس ديوان عالي كشور، دادستان كل كشور، رئيس حوزه قضايي و يا هرقاضي ديگري كه طبق مقررات قانوني پرونده تحت نظر او قرار گیرد.
وکیل تجدید نظر خواهی معمولا در طی یک جلسه مشاوره حقوقی تمامی اطلاعات لازم را در مورد روند دادرسی و تجدید نظرخواهی پرونده در اختیار مراجعه کننده قرار می دهد تا فرد با داشتن اطلاعات و آگاهی کامل در مورد این مبحث حقوقی اقدامات لازم را به کمک وکیل خود انجام دهد.
همانطور که اشاره کردیم، یکی از اصلی ترین دلایلی که باعث می شود به تمامی افراد و متقاضیان اعتراض به رای دادگاه توصیه کنیم که در مهلت زمان قانونی معین اقدامات لازم را انجام دهند و به وکیل تجدید نظر خواهی مراجعه کنند آن است که بد از گذشت این مدت معین دیگر افراد حق اعتراض نخواهند و داشت و حقوق آنها در پرونده مورد تضییع واقع می گردد. در رابطه با مهلت تجدید نظر خواهی می توان به نکات قانونی زیر اشاره کرد:
مهلت درخواست تجدید نظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دوماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است.
هرگاه یکی از کسانی که حق تجدید نظرخواهی دارند قبل از انقضاء مهلت تجدید نظر ورشکسته یا محجور یا فوت شود، مهلت جدید از تاریخ ابلاغ حکم یا قرار در مورد ورشکسته به مدیر تصفیه تصفیه و در مورد محجور به قیم و در صورت فوت به وارث یا قائم مقام یا نماینده قانونی وارث شروع می شود.
اگر سمت یکی از اشخاصی که به عنوان نمایندگی از قبیل ولایت یا قیمومت و یا وصایت در دعوا دخالت داشته اند قبل از انقضای مدت تجدید نظرخواهی زایل گردد، مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ حکم یا قرار به کسی که به این سمت تعیین می شود، شروع خواهد شد و اگر زوال این سمت بواسطه رفع حجر باشد، مهلت تجدید نظرخواهی از تاریخ ابلاغ حکم یا قرار به کسی که از رفع حجر شده است شروع می گردد.
شاید شما کنجکاو شده باشید که در مورد ارائه دادخواست توسط وکیل تجدید نظر خواهی بدانید. دادخواست تجدید نظر خواهی دارای مقدمات و تشریفات قانونی خاصی است که بهتر است از آنها آگاهی داشته باشید. به چند مورد از اساسی ترین مسائلی که باید در مورد دادخواست تجدید نظرخواهی بدانید اشاره می کنیم تا با انها اشنایی پیدا کنید:
متقاضی تجدید نظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاه صادرکننده رای یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدید نظر یا به دفتر بازداشتگاهی که در آنجا توقیف است، تسلیم نماید. هر یک از مراجع یادشده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا، تاریخ تسلیم، شماره ثبت و دادنامه به تقدیم کننده تسلیم و بر روی کلیه برگهای دادخواست تجدید نظر همان تاریخ را قید کند. این تاریخ، تاریخ تجدید نظرخواهی محسوب می گردد.
تجديد نظر خواه كيست
در صورتی که دادخواست به دفتر مرجع تجدید نظر یا بازداشتگاه داده شود به شرح بالا اقدام و دادخواست را به دادگاه صادرکننده رای ارسال میدارد. چنانچه دادخواست تجدید نظر در مهلت قانونی تقدیم شده باشد، مدیر دفتر دادگاه بدوی پس از تکمیل آن، پرونده را ظرف دو روز به مرجع تجدید نظر ارسال می دارد.
در صورتی که دادخواست خارج از مهلت داده شود و یا در مهلت قانونی رفع نقص نگردد، به موجب قرار دادگاه صادرکننده رای بدوی رد می شود. این قرار ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدید نظر قابل اعتراض است، رای دادگاه تجدید نظر قطعی است.
دادگاه باید ذیل رای خود، قابل تجدید نظر بودن یا نبودن رای و مرجع تجدید نظر آن را معین نماید. این امر مانع از آن نخواهد بود که اگر رای دادگاه قابل تجدید نظر بوده و دادگاه آن را قطعی اعلام کند، هریک از طرفین درخواست تجدید نظر نماید.
در صورتی که در مهلت مقرر دادخواست تجدید نظر به مراجع مذکور نشده باشد، متقاضی تجدید نظر با دلیل و بیان عذر خود تقاضای تجدید نظر را به دادگاه صادرکننده رای تقدیم می نماید. دادگاه مکلف است ابتدا به عذر عنوان شده که به موجب عدم تقدیم دادخواست در مهلت مقرر بوده رسیدگی و در صورت وجود عذر موجه نسبت به پذیرش دادخواست تجدید نظر اتخاذ تصمیم می نماید.
وکیل تجدید نظر خواهی از ارکان تشکیل دهنده یک دادخواست به خوبی اطلاع دارد و از نکات حقوقی که باید در شرح دادخواست ذکر کند آشنایی دارد. بر اساس ماده 341 قانون آیین دادرسی مدنی، در دادخواست باید نکات زیر قید شود :
نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدید نظر خواه و وکیل او در صورتی که دادخواست را وکیل داده باشد.
نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدید نظر خوانده
حکم یا قراری که از آن درخواست تجدید نظر شده است.
دادگاه صادرکننده رای.
تاریخ ابلاغ رای.
دلایل تجدید نظرخواهی.
توجه:
دیگر نکات قانونی که باید در مورد تجدید نظرخواهی بدانید:
هرگاه دادخواست دهنده عنوان قیمومت یا ولایت یا وصایت یا وکالت یا مدیریت شرکت و امثال آن را داشته باشد، باید رونوشت یا تصویر سندی را که مثبت سمت او می باشد، پیوست دادخواست نماید.
هر دادخواستی که نکات یادشده در قانون آیین دادرسی مدنی در آن رعایت نشده باشد به جریان نمیافتد و مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست نقایص را به طور تفصیل به دادخواست دهنده به طور کتبی اطلاع داده و از روز ابلاغ ده روز به او مهلت میدهد که نقایص را رفع کند و اگر محتاج به تجدید دادخواست است آن را تجدید نماید.
مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست و ضمائم آن و یا پس از رفع نقص، یک نسخه از دادخواست و پیوستهای آن را برای طرف دعوا می فرستد که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ پاسخ دهد، پس از انقضای مهلت یادشده اعم از اینکه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده را به مرجع تجدید نظر می فرستد.
تجدید نظرخواهی از آرای قابل تجدید نظر که در قانون احصاء گردیده مانع اجرای حکم خواهد بود، هرچند دادگاه صادرکننده رای آن را قطعی اعلام نموده باشد مگر در مواردی که طبق قانون استثناء شده باشد.
چنانچه دادگاه تجدید نظر در رای بدوی غیر از اشتباهاتی از قبیل اعداد، ارقام، سهو قلم، مشخصات طرفین و یا از قلم افتادگی در آن قسمت از خواسته که به اثبات رسیده اشکال دیگری ملاحظه نکند ضمن اصلاح رأی آن را تایید خواهد کرد.
هرگاه دادگاه تجدید نظر، دادگاه بدوی را فاقد صلاحیت محلی یا ذاتی تشخیص دهد رای را نقض و پرونده را به مرجع صالح ارسال می دارد.
دادگاه تجدید نظر در صورتی که قرار مورد شکایت را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد، آن را تایید می کند. در غیر این صورت پس از نقض، پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار عودت می دهد.
عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست و یا عدم رفع نقص آن در موعد مقرر قانونی در مرحله بدوی، موجب نقض رای در مرحله تجدید نظر نخواهد بود. در این موارد دادگاه تجدید نظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار می کند که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ نسبت به رفع نقص اقدام نماید. در صورت عدم اقدام و همچنین در صورتی که سمت دادخواست دهنده محرز نباشد دادگاه رای صادره را نقض و قرار رد دعوای بدوی را صادر می نماید.
جهات تجدید نظرخواهی پرونده های حقوقی
جهات درخواست شما توسط وکیل تجدید نظر خواهی به طور کامل ذکر می شود، از طرفی دیگر ادله و مدارکک مناسب با ان نیز ضمیمه دادخواست میشود. جهات درخواست تجدید نظر به قرار زیر است:
الف – ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه.
ب – ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود.
ج – ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی.
د – ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای.
ه- – ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی.
برای بسیاری از افراد این چالش ذهنی بوجود می آید که معمولا دادگاه و مراجع قضایی پس از دریافت دادخواست چه میکند و روند رسیدگی به این درخواست توسط دادگاه چگونه می باشد؟ در مفاد 354 الی 360 قانون آیین دادرسی مدنی صراحتا به این موارد اشاره شده است، به طور خلاصه چند مورد از آنها را بیان می کنیم:
قرار تحقیق و معاینه محل در دادگاه تجدید نظر توسط رئیس دادگاه یا به دستور او توسط یکی از مستشاران شعبه اجرا می شود و چنانچه محل اجرای قرار در شهر دیگر همان استان باشد دادگاه تجدید نظر می تواند اجرای قرار را از دادگاه محل درخواست نماید و در صورتی که محل اجرای قرار در حوزه قضایی استان دیگر باشد با اعطای نیابت قضایی به دادگاه محل، درخواست اجرای قرار را خواهد نمود.
چنانچه دادگاه تجدید نظر در رای بدوی غیر از اشتباهاتی از قبیل اعداد، ارقام، سهو قلم، مشخصات طرفین و یا از قلم افتادگی در آن قسمت از خواسته که به اثبات رسیده اشکال دیگری ملاحظه نکند ضمن اصلاح رأی آن را تایید خواهد کرد.
هرگاه دادگاه تجدید نظر، دادگاه بدوی را فاقد صلاحیت محلی یا ذاتی تشخیص دهد رای را نقض و پرونده را به مرجع صالح ارسال می دارد.
دادگاه تجدید نظر در صورتی که قرار مورد شکایت را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد، آن را تایید می کند. در غیر این صورت پس از نقض، پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار عودت می دهد.
در صورتی که دادگاه تجدید نظر قرار دادگاه بدوی را در مورد رد یا عدم استماع دعوا به جهت یادشده در قرار، موجه نداند ولی به جهات قانونی دیگر دعوا را مردود یا غیر قابل استماع تشخیص دهد، در نهایت قرار صادره را تایید خواهد کرد.
چنانچه دادگاه تجدید نظر ادعای تجدید نظرخواه را موجه تشخیص دهد، رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای، پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.
رای دادگاه تجدید نظر نمی تواند مورد استفاده غیر طرفین تجدید نظر خواهی قرار گیرد، مگر در مواردی که رای صادره قابل تجزیه و تفکیک نباشد که در این صورت نسبت به اشخاص دیگر هم که مشمول رای بدوی بوده و تجدید نظرخواهی نکرده اند تسری خواهد داشت.
بسیاری از افراد با خود فکر می کنند که در مرحله تجدید نظر خواهی به هیچ عنوان نمی توانند ادعای جدیدی را بیان کنند، اما جالب است بدانید که دادگاه در شرایطی خاص ممکن است ادعای جدید در مرحله تجدید نظر خواهی را بپذیرد. برای آنکه بتوانید در این مرحله موفق شوید، شما باید حتما از وکیل تجدید نظر خواهی کمک بگیرید. بر اساس قانون کشور ما، ادعای جدید در مرحله تجدید نظر مسموع نخواهد بود ولی موارد زیر ادعای جدید محسوب نمیشود:
مطالبه قیمت محکوم به که عین آن، موضوع رای بدوی بوده و یا مطالبه عین مالی که قیمت آن در مرحله بدوی مورد حکم قرار گرفته است.
ادعای اجاره بهاء و مطالبه بقیه اقساط آن و اجرتالمثل و دینی که موعد پرداخت آن در جریان رسیدگی بدوی، رسیده و سایر متفرعات از قبیل ضرر و زیان که در زمان جریان دعوا یا بعد از صدور رای بدوی به خواسته اصلی تعلق گرفته و مورد حکم واقع نشده یا موعد پرداخت آن بعد از صدور رای رسیده باشد.
تغییر عنوان خواسته از اجرت المسمی به اجرت المثل یا بالعکس.
چنانچه هریک از طرفین دعوا دادخواست تجدید نظر خود را مسترد نمایند، مرجع تجدید نظر، قرار ابطال دادخواست تجدید نظر را صادر می نماید. در مواردی که رای دادگاه تجدید نظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد و خوانده یا وکیل او در هیچ یک از مراحل دادرسی حاضر نبوده و لایحه دفاعیه و یا اعتراضیه ای هم نداده باشند رای دادگاه تجدید نظر ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ واقعی به محکوم علیه یا وکیل او قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدید نظر می باشد، رای صادره قطعی است.
قرار بازداشت موقت توسط قاضی دادگاه صادر و به تأیید رئیس حوزه قضائی محل یا معاون وی میرسد و قابل تجدید نظر خواهی دردادگاه تجدید نظر استان ظرف مدت ده روز میباشد. رسیدگی دادگاه تجدید نظر خارج از نوبت خواهد بود. در هر صورت ظرف مدت یک ماه بایدوضعیت متهم روشن شود و چنانچه قاضی مربوطه ادامه بازداشت موقت متهم را لازم بداند به ترتیب یاد شده اقدام خواهد نمود.
در صورتی که قرار بازداشت توسط رئیس حوزه قضائی صادر شود و یا محل فاقد رئیس حوزه قضائی و معاون باشد با اعتراض متهمپرونده به دادگاه تجدید نظر ارسال خواهد شد.
درصورتیکه دادگاه تجدید نظر اعتراض متهم را وارد تشخیص دهد قرار بازداشت موقت را فسخ و پرونده به منظور اخذ تأمین مناسب دیگر به دادگاهصادر کننده قرار اعاده میگردد.
در امور کیفری، احاله پرونده از حوزهای به حوزه دیگر یک استان به درخواست رئیس حوزه مبداء و موافقت شعبه اول دادگاه تجدید نظرهمان استان و از حوزه یک استان به استان دیگر به درخواست رئیس حوزه قضایی و موافقت دیوان عالی کشور صورت میگیرد.
در صورت فسخ قرار توسط مرجع صادر کننده، یا نقض آن توسط مرجع تجدید نظر و یا صدور قرار منع پیگرد یا موقوفی تعقیب یا برائتمتهم ، دادگاه بدوی مکلف است مراتب را بلافاصله به مراجع ذیربط اطلاع دهد.
هرگاه پس از صدور حکم ، معلوم گردد محکومعلیه دارای محکومیتهای قطعی دیگری بوده که مشمول مقررات تعدد جرم میباشند ودر میزان مجازات قابل اجراء مؤثر است به شرح زیر اقدام میگردد:
الف – هرگاه احکام صادره از دادگاههای بدوی به لحاظ عدم تجدید نظر خواهی قطعی شده باشد پرونده به آخرین شعبه دادگاه بدوی صادر کنندهحکم ارسال تا پس از نقض کلیه احکام با رعایت مقررات مربوط به تعدد جرم حکم واحد صادر نماید.
ب – در صورتی که حداقل یکی از احکام در دادگاه تجدید نظر استان صادر شده باشد پروندهها به دادگاه تجدید نظر استان ارسال تا پس از نقضکلیه احکام با رعایت مقررات مربوط به تعدد جرم حکم واحد صادر نماید.
ج – در صورتی که حداقل یکی از احکام در دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته باشد، پروندهها اعم از اینکه در دادگاه بدوی یا تجدید نظرباشد به دیوان عالی کشور ارسال میگردد تا احکام را نقض و جهت صدور حکم واحد به دادگاه بدوی صادر کننده
آخرین حکم ارجاع کند.
براساس آمار و اطلاعات بدست آمده در سال های اخیر می توان گفت که یکی از مهم ترین کاربرد های تجدید نظر خواهی در مواردی می باشد که حکم دادگاه به صورت غیابی صادر شده است. در چنین مواردی افراد می توانند با مراجعه به وکیل تجدید نظر خواهی برای احقاق حقوق خود اقدام نمایند. به نکات قانونی زیر در رابطه با تجدید نظر خواهی ارای غیابی دقت کنید:
در کلیه جرائم مربوط به حقوقالناس و نظم عمومی که جنبه حقاللهی ندارند هرگاه متهم یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادگاهحاضر نشده و یا لایحه نفرستاده باشند دادگاه رای غیابی صادر مینماید، این رای پس از ابلاغ واقعی ظرف ده
روز قابل واخواهی در دادگاه صادر کنندهرأی میباشد و پس از انقضای مهلت واخواهی برابر قانون تجدید نظر احکام دادگاهها قابل تجدید نظر است.
آرای غیابی که ظرف مهلت مقرر از آن واخواهی نشده باشد، پس از انقضاء مدت واخواهی و تجدید نظر به اجراء گذارده خواهد شد.هرگاه رأی صادره ابلاغ قانونی شده باشد در هر حال محکوم علیه میتواند ظرف ده روز از تاریخ اطلاع از دادگاه صادرکننده رای تقاضای وا خواهینماید. در این صورت دادگاه اجرای رای را به صورت موقت
متوقف و در صورت اقتضاء نسبت به اخذ تأمین یا تجدید نظر در تأمین قبلی اقدام مینماید.
دادگاه پس از رسیدن تقاضای واخواهی بلافاصله وارد رسیدگی میشود و دلايل و مدافعات محکومعلیه را بررسی، چنانچه موثر دررأی نباشد رای غیابی را تایید مینماید و در صورتی که مؤثر در رأی تشخیص دهد و یا بررسی مدارک و مدافعات مستلزم تحقیق بیشتر باشد با تعیینوقت رسیدگی طرفین را دعوت مینماید. در این صورت عدم حضور شاکی یا مدعی خصوصی مانع ادامه رسیدگی نخواهد بود.
براساس قانون آیین دادرسی کیفری، آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری قطعی است مگر در موارد ذیل که قابل درخواست تجدید نظر میباشد:
الف – جرائمی که مجازات قانونی آنها اعدام یا رجم است.
ب – جرائمی که به موجب قانون مشمول حد یا قصاص نفس و اطراف میباشد.
ج – ضبط اموال بیش از یک میلیون ریال و مصادره اموال.
د – جرائمی که طبق قانون مستلزم پرداخت دیه بیش از خمس دیه کامل است.
ه- جرائمی که حداکثر مجازات قانونی آن بیش از سه ماه حبس یا شلاق یا جزای نقدی بیش
از پانصد هزار ریال باشد.
و – محکومیتهای انفصال از خدمت.
منظور از آرای قابل درخواست تجدید نظر در موارد فوق اعم از محکومیت، برائت، منع تعقیب یا موقوفی تعقیب است. مرجع تجدید نظر آرای دادگاههای عمومی و انقلاب هر حوزه قضایی، دادگاه تجدید نظر همان استان است، مگر در موارد ذیل که مرجعتجدید نظر آنها دیوان عالی کشور خواهد بود:
جرائمی که مجازات قانونی آنها اعدام یا رجم باشد.
جرائمی که مجازات قانونی آنها قطع عضو، قصاص نفس یا اطراف باشد.
جرائمی که مجازات قانونی آنها حبس بیش از ده سال باشد.
مصادره اموال.
در مواردی که رای دادگاه راجع به جنبه کیفری و دعوای ضرر و زیان تواماً صادر شده چنانچه یکی از جنبههای مذکور قابل درخواستتجدید نظر باشد جنبه دیگر رأی نیز به تبع آن قابل درخواست تجدید نظر بوده و صلاحیت مرجع تجدید نظر نیز بر همین
مبنا خواهد بود.
یکی از مسائلی که بسیاری از افراد را دچار درگیری کرده است و برای حل آن به وکیل تجدید نظر مراجعه می کنند آن است که در چه مواردی می توانند در صورت عدم ارائه درخواست تجدید نظرخواهی در مهلت معین، مجددا برای ارائه این دادخواست به مراجع قانونی مراجعه کنند؟
در صورتی که در مهلت مقرر دادخواست یا درخواست تجدید نظر به دادگاه صادر کننده حکم تقدیم نشده باشد، درخواست کننده با ذکردلیل و بیان عذر خود تقاضای تجدید نظر را به دادگاه صادرکننده رای تقدیم مینماید. دادگاه مکلف است ابتداء به
عذر عنوان شده که موجب عدمدرخواست تجدید نظر در مهلت مقرر بوده رسیدگی و در صورت موجه شناختن عذر نسبت به پذیرش درخواست یا دادخواست تجدید نظر اقدام نماید. در حالت کلی می توان گفت که موارد زیر عذر موجه محسوب میشود:
الف – ابتلاء به مرضی که مانع از حرکت است.
ب – در توقیف یا در سفر بودن.
ج – عدم امکان تردد و ارتباط به علت حوادث و بلایای غیرمترقبه.
هرگاه محکوم علیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رأی شود که نتوانسته در مهلت مقرر درخواست تجدید نظر خود را تقدیم دارد ظرف یکهفته از تاریخ اطلاع، درخواست خود را به دادگاه صادرکننده رای تقدیم میکند، در صورت اثبات ادعا عذرم وجه محسوب
میگردد.
اشخاص زیر حق درخواست تجدید نظر دارند:
الف – محکوم علیه یا وکیل و نماینده قانونی او.
ب – شاکی خصوصی یا وکیل یا نماینده قانونی او.
ج – رئیس حوزه قضائی در خصوص جرایمی که به موجب قانون تعقیب آنها به عهده او گذارده شده است.
اگر درخواست تجدید نظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد در صورت وجود جهات دیگر مرجع تجدید نظرمیتواند به آن جهت هم رسیدگی نماید.
چنانچه تجدید نظر خواه مدعی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدید نظر شود، دادگاه صادرکننده رای به این ادعا طبقمقررات رسیدگی خواهد نمود.
تجدید نظر خواه باید حسب مورد درخواست یا دادخواست خود را به دفتر دادگاه صادر کننده رای یا بازداشتگاهی که در آنجا توقیفاست تسلیم نماید. دفتر دادگاه یا بازداشتگاه باید بلافاصله آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام تجدید نظر خواه
و طرف دعوای او و تاریخ تسلیم و شمارهثبت به تقدیم کننده بدهد و همان شماره و تاریخ را در دادخواست یا درخواست تجدید نظر درج نماید. دفتر بازداشتگاه مکلف است پس از ثبت تقاضایتجدید نظر بلافاصله آن را به دادگاه صادرکننده رای ارسال دارد.
چنانچه درخواست یا دادخواست تجدید نظر مستقیماً به دادگاه تجدید نظر یا دیوان عالی کشور تقدیم گردد دفتر مرجع مذکور با قید تاریخوصول آن را جهت اقدام لازم به دفتر دادگاه صادر کننده رای ارسال میکند.
هرگاه درخواست یا دادخواست تجدید نظر فاقد یکی از شرایط مقرر قانونی باشد مدیر دفتر ظرف 2 روز نقایص آن را به درخواستکنندهیا تقدیمکننده دادخواست اخطار مینماید تا در مدت 10 روز از تاریخ ابلاغ نقایص مذکور را رفع نماید. در
صورتی که در مهلت مقرر رفع نقص به عملنیاورد و یا درخواست و دادخواست تجدید نظر خود را خارج از مهلت مقرر قانونی به دفتر دادگاه یا به دفتر بازداشتگاه تسلیم نماید. دفتر موظف استآن را به نظر دادگاه برساند. دادگاه حسب مورد تصمیم مقتضی اتخاذ مینماید.
آرائی که در مرحله تجدید نظر صادر میشود به جز در خصوص رأی اصراری قابل درخواست تجدید نظر مجدد نمیباشد.
چنانچه رای توسط دادگاهی که صلاحیت ذاتی نداشته صادر شده باشد مرجع تجدید نظر آن را نقض و به مرجع صالح ارجاع مینماید ودر صورتی که از دادگاهی که صلاحیت محلی نداشته صادر شود و هریک از طرفین دعوا در تجدید نظر خواهی خود به این موضوع ایراد نمایند، مرجعتجدید نظر آن را نقض و به دادگاه صالح ارجاع مینماید.
با توجه به قانون آیین دادرسی کیفری، پس از وصول پرونده به دادگاه تجدید نظر استان، در صورت تعدد شعب ابتداء توسط رئیس شعبه اول به یکی از شعب دادگاهتجدید نظر ارجاع میشود. شعبه مرجوعالیه به نوبت رسیدگی مینماید مگر در مواردی که به موجب قانون و یا به تشخیص رئیس شعبه اول دادگاهتجدید نظر رسیدگی خارج از نوبت ضروری باشد.
هرگاه دادگاه تجدید نظر تحقیقات انجام شده در مرحله بدوی را ناقص تشخیص دهد یا بررسی اظهارات و مدافعات طرفین و سایردلایل ابرازی را مستلزم احضار اشخاص ذی ربط بداند با تعیین وقت آنان را احضار مینماید طرفین شکایت میتوانند شخصاً حاضر شده و یا وکیلمعرفی نمایند، درهرحال عدم حضور یا عدم معرفی وکیل مانع از رسیدگی نخواهد بود.
قرار تحقیق و معاینه محل در دادگاه تجدید نظر توسط رئیس دادگاه یا به دستور او توسط یکی از مستشاران شعبه اجراء میشود وچنانچه محل اجرای قرار در شهر دیگر همان استان باشد دادگاه تجدید نظر میتواند اجرای قرار را از دادگاه آن محل درخواست نماید و در صورتی کهمحل اجرای قرار در حوزه قضائی استان دیگری باشد با اعطای نیابت قضایی به دادگاه محل درخواست اجرای قرار را خواهد نمود.
هرگاه دادگاه تجدید نظر استان حضور متهمی را که در حبس است لازم بداند دستور اعزام او را به مسؤول زندان یا بازداشتگاه صادرمینماید. چنانچه زندان یا بازداشتگاه در محل دیگری باشد متهم به دستور دادگاه موقتاً به نزدیکترین زندان تحویل داده خواهد شد.
در مواقعی که حکم صادره درخواست تجدید نظر شود و از متهم تأمین اخذ نشده باشد و یا متناسب با جرم و ضرر و زیان شاکی خصوصینباشد دادگاه تجدید نظر با توجه به دلایل موجود میتواند تأمین متناسب اخذ نماید.
مقالات حقوقی:
لایحه واخواهی
نوشتن قرارداد توسط وکیل
تنظیم اظهارنامه
وکیل قتل
وکیل دیه
وکیل تنظیم قرارداد
تنظیم دادخواست
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
آدرس
خیابان ولیعصر بالاتر از فرشته، خیابان خیام، تقاطع قرنی پلاک 10 واحد 4/4
تلفن
٢٦٢١٦٠٧٤ – 09124857572
گروه وکلای پارسا مجموعه ای متشکل از وکلای پایه یک دادگستری مجرب و مسئول و تحصیل کرده در برترین دانشگاهای کشور است، که بیش از ده سال در زمینه های مختلف حقوقی فعالیت موفق داشته اند.
هدف ما استفاده از دانش و تجربه وکلای مجموعه در جهت ارائه بهترین و موثرترین راهکار موفقیت در مواجهه اشخاص با مشکلات قضایی و اداری از طریق ارزیابی و بررسی پرونده ، تنظیم اوراق قضایی ، دادن مشاوره حقوقی و همچنین پیگیری پرونده از بهترین و سریعترین راههای ممکن می باشد.
تجدیدنظر یا پژوهش یکی از طرق عادی شکایت از آراء است، که اصطلاحاً به دوباره قضاوت کردن امری اطلاق میگردد که بدواً مورد قضاوت قرار گرفته است. به عبارتی دیگر در این مرحله عملکرد قاضی مرحله نخستین مورد بازبینی قرار خواهد گرفت. این طریق، طریقی اصلاحی تلقی میگردد و از حیث سلسله مراتب قضایی، مرجع تجدیدنظر، مرجعی «عالی» محسوب میگردد.
مطابق ماده 330 قانون آیین دادرسی مدنی آرای دادگاههای عمومیو انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد. آرای قابل تجدیدنظر در مواد 331 و 332 ذکر گردیده است:
بند الف ماده 331 ق.آ.د.م در بیان احکام قابل تجدیدنظر مقرر میدارد: احکام صادره در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال متجاوز باشد، قابل تجدیدنظر است. بنابراین در مواردی که خواسته پول رایج ایران باشد، چنانچه مبلغ مزبور بیش از سه میلیون ریال باشد، حکمیکه در این دعوا صادر میگردد، قابل تجدید نظر خواهد بود، حتی اگر محکوم به حکم، سه میلیون ریال یا کمتر باشد و یا حکم بر بی حقی خواهان صادر شود. اما نکنه قابل ذکر این میباشد مطابق قوانین موخر التصویبب اصل در قابل تجدیدنظر خواهی از آرا قرار گرفته است، چه اینکه دایره اصل قطعیت آرا در امور مدنی بسیار محدود تر از استثنائات خود است. از طرفی دیگر در صورت افزایش یا کاهش خواسته دعوای بدوی، ملاک برای تعیین میزان خواسته جهتت تجدیدنظرخواهی مبلغ کاهش یا افزایش یافته خواهد بود.
کلیه احکام غیرمالی صادره در دعاوی اعم از غیرمالی ذاتی و یا اعتباری قابل تجدیدنظرخواهی است. دعوای غیر مالی دعوایی است که اجرای موضوع آن برای خواهان حقی را که مستقیماً قابل مبادله با پول باشد، نمیدهد. مانند نکاح، نسب، طلاق و … دعوای غیرمالی ذاتی یعنی حق اصلی مورد ادعا از حقوق غیرمالی باشد، مثلاً نسب، زوجیت و … اما دعاوی غیرمالی اعتباری دعاوی هستند که اگرچه ذاتاً مالی محسوب میشوند اما قانونگذار از پاره ای جهات آن را در حکم دعاوی غیرمالی دانسته است و در آن تعیینن بهای خواسته لازم نمیباشد. مانند خلع ید در صورتی که مالکیت مورد نزاع نباشد، درخواست افراز، تقسیم و فروش اموال مشاع در صورتی که مالکیت مورد نزاع نباشد، دعاوی روابط موجر و مستاجر بجز اجور معوقه، مزاحمت و ممانعت از حق و تصرف عدوانی.
تجديد نظر خواه كيست
به موجب بند ج ماده 331 حکم راجع به متفرعات دعوا نیز در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد، قابل تجدیدنظر است. در این خصوص مالی یا غیرمالی بودن دعوا و میزان خواسته هم تاثیری ندارد.
مطابق ماده 332 قرارهای زیر در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدید نظر باشد، قابل تجدید نظر است:
از عبارت «حکمیصادر نشده باشد، مگر به موجب قانون» در ماده 7 چنین استفاده میشود که در قرارها، اصل بر قطعیت است، مگر این که در قانون، استثنایی در نظر گرفته شده باشد. بنابراین همه قرارها قابل تجدید نظر نیستند و تنها قرارهای قطعی فوق الذکر قابل تجدیدنظر میباشند. ثانیاً، قرارهای مزبور در صورتی قابل تجدیدنظر است که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد. بنابراین در دعاوی مالی اگر خواسته یا بهای آن تا مبلغ سه میلیون ریال باشد قرارهایی که در این قبیل دعاوی صادر شود قابل تجدید نظر نیست.
به موجب ماده 336 مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است. در مورد مبدأ این مهلت نیز قابل ذکر است که تاریخ ابلاغ رأی تجدیدنظر خواسته با توجه به دادنامه ابلاغ شده احراز میگردد و در صورتی که پرونده مفقود شده باشد، تجدیدنظرخواهی در مهلت فرض میشود. به موجب نظریه 2621/7-27/4/1390 ا.ح.ق: در فرضی که یکی از اصحاب دعوا دو وکیل معرفی نموده و درر وکالتنامه به هرکدام حق اقدام انفرادی داده است، مبدإ احتساب مهلت تجدیدنظر یا فرجام خواهی از رأی هرکدام از وکلاء به صورت انفرادی تاریخ ابلاغ رأی به خود آن وکیل خواهد بود ولی درمورد تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی وکلاء مجتمعاً ملاک تاریخخ آخرین ابلاغ خواهد بود.
جهات تجدیدنظرخواهی در ماده 348 ق.آ.د.م ذکر گردیده است:
طرفین دعوای تجدیدنظر اصولاً همان اصحاب دعوای نخستین هستند و البته در مواردی نیز اشخاص ثالث ممکن است در مرحله تجدیدنظر نقش پیدا کنند. مطابق ماده 335 : اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر دارند : الف – طرفین دعوا یا وکلا و یا نمایندگان قانونی آنها. البته با توجه به این که نفع داشتن یکی از شروط اقامه دعوا میباشد، در مرحله تجدیدنظر نیز شخصی میتواند تجدیدنظرخواه قرار بگیرد که حداقل، بخشی از رأی مبنی بر محکومیت او باشد. منظور از نماینده قانونی نیز ولی، قیم وو وصی محکوم علیه و یا مدیر شرکت محکوم علیه میباشد. قابل ذکر است که مدیر شرکت در صورتی مجاز به تجدیدنظرخواهی است که صاحب امضای مجاز شمرده شود.
تجدیدنظرخوانده نیز یکی از اصحاب دعوای نخستین است که رأی کلاً یا جزئاً به نفع وی صادر شده باشد و تفاوتی نمیکند که از اصحاب دعوای اصلی باشد یا به عنوان ثالث وارد دعوا شده باشد. شروع رسیدگی در مرحله تجدید نظر نیز مانند مرحله نخستین مستلزم درخواست محکوم علیه دعاوی نخستین میباشد و مطابق ماده 339 ؛ متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاهصادرکننده رأی یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یا به دفتر بازداشتگاهی که در آنجا توقیف است، تسلیم نماید. هریک از مراجع یادشده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا، تاریخ تسلیم، شماره ثبت و دادنامه به تقدیمکننده تسلیم و در روی کلیه برگههای دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید کند. این تاریخ، تاریخ تجدیدنظر خواهی محسوب میگردد.
تبصره 1 این ماده نیز مقرر میدارد: درصورتی که دادخواست بهدفتر مرجع تجدید نظر یا بازداشتگاه داده شود به شرح بالا اقدام و دادخواست را بهدادگاه صادرکننده رأیارسال میدارد. چنانچه دادخواست تجدیدنظر در مهلت قانونی تقدیم شده باشد، مدیر دفتر دادگاه بدوی پس از تکمیل آن، پرونده را ظرف دو روز بهمرجع تجدیدنظر ارسال میدارد. شرایط صحت دادخواست تجدیدنظر نیز همان شرایط دادخواست بدوی است.
دادخواست تجدیدنظر نیز باید روی برگهای مخصوص و به زبان فارسی نوشته شود و دادخواست دهنده نیز آن را امضاء نماید. چنانچه دادخواست تجدیدنظر روی برگ مخصوص و به زبان فارسی نباشد و یا ممضی به امضای تجدیدنظرخواه نباشد، دادخواست تلقی نمیگردد. مطابق ماده 3411 در دادخواست تجدیدنظر باید نکات زیر قید شود:
در دادخواست تجدیدنظرخواهی باید نام و اقامتگاه تجدیدنظرخواه ذکر گردد و در صورت عدم ذکر آن قرار رد دعوای تجدیدنظر صادر میگردد. چنانچه دعوای تجدیدنظر از طرف شخصی غیر از تجدیدنظر خواه صورت بگیرد، باید مدرک مثبت سمت او نیز ضمیمه دادخواست تجدیدنظرخواهی قرار بگیرد. در دادخواست تجدیدنظر باید نام و اقامتگاه تجدیدنظر خوانده نیز ذکر گردد و در صورت عدم ذکر آن دادخواست تجدیدنظر توقیف میگردد و مدیر دفتر دادگاه نخستین باید ظرف دو روز نقص یا نقایص را به تفصیلل به دادخواست دهنده به موجب اخطار رفع نقص ابلاغ نماید. مطابق ماده 3433 دادخواست و برگههای پیوست آن باید در دونسخه و درصورت متعدد بودن طرف بهتعداد آنها بعلاوه یک نسخه باشد.
تکلیف پرداخت هزینه دادرسی در مواد مذکور مشخص نشده است. در بند 1 ماده 53 و در ماده 383 قانون مزبور پرداخت هزینه دادرسی به ترتیب در مرحله نخستین و فرجامیو همچنین ضمانت اجرای آن که توقیف دادخواست و صدور اخطار رفع نقص است پیش بینی شده است. تکلیف پرداخت هزینه دادرسی در مرحله تجدیدنظر در تبصره 3 ماده 28 ق.ت.د.ع.ا تصریح گردیده و ضمانت اجرای آن نیز با توجه به ماده 356 قانون آیین دادرسی مدنی و با لحاظ مواد 53 و 54 همان قانون توقیف دادخواست وو صدور اخطار رفع نقص است. هزینه دادرسی دعاوی مالی در مرحله اعاده دادرسی و اعتراض ثالث مطابق هزینه آن در مرحله فرجام خواهی (5 درصد محکومٌ به) و همچنین، هزینه دادرسی در مرحله واخواهی برابر هزینه آن در مرحله تجدیدنظر (4 درصد محکومٌٌ به) است.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
نی نی سایت
دیدگاهتان را بنویسید