
ممنون برای این پرسش، jotori. یادآور اصطلاح کم و بیش عجیبی است که در انگلیسی برای “شلیک سلاح گرم از نزدیک” به کار می رود، یعنی اصطلاح AT POINT-BLANK RANGE. شخصاً هرگز نفهمیده ام چرا می گویند pointblank!
مثال:
The murdered man had been shot several times at pointblank range.
http://chimigan.com/5185/%D8%AA%D8%A7-%D8%AD%D8%A7%D9%84%D8%A7-%DB%8C%D9%87-%D8%AE%D8%B1%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D8%9F
At close quarters/range
از نزدیک دیدن به انگلیسی
In person, closely
Have you seen the president closely?
I’d like to discuss the issue in my office with you in person (not over the phone).
با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید
@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام
با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید
@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام
در سایت چی میگن صد ها نفر به شما
در ترجمه جملات یا
اصطلاحات فارسی به انگلیسی و
ترجمه فارسی اصطلاحات
تکنیکی انگلیسی کمک میکنند .
app chiMigan اپ چی میگن
app chiMigan اپ چی میگن
38.4k پرسش
59.5k پاسخ
57.2k نظر
12.9k کاربر
هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در
تبدیل جملات فارسی
به انگلیسی، تبدیل اصطلاح
های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی
چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی،
آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن
معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی
انگلیسی است.
ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “از نزدیک” عبارت است از closely , near.
عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “از نزدیک” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:
closely , near
nearsighted
myopia
از نزدیک دیدن به انگلیسی
about , adjacent , adjacently , at , by , close , contiguous , convenient , hard , inside , nearby , next , nigh , handy , peri- , immediate , imminent , impending , round , neighboring , right-hand , stone’s throw , to , upon
near, neighbouring, at hand, close, approximate, related
film
ophthalmology
almost , near , toward
nearsightedness
approach
نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “از نزدیک” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “از نزدیک” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “از نزدیک” نقش تعیین کننده ای دارد.
نکته 2– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “از نزدیک” به انگلیسی منعکس شود.
زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا
1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “از نزدیک” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “از نزدیک” می گویند.
2- و ترجمه محتوایی عبارت “از نزدیک” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.
نکته 3– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “از نزدیک” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.)
پس در انتخاب معادل انگلیسی “از نزدیک” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.
نکته 4– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد:
مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.
جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “از نزدیک” هم آیا این موضوع صدق می کند؟
پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.
بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.
– معنی متناسب با متن را پیدا کنید:
همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد.
در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده میشود.
این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل میشود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمههای بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی closely , near برای عبارت فارسی “از نزدیک” صدق می کند؟
– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.
گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.
– انگلیسی جنسیت ندارد:
در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.
بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.
پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “از نزدیک” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.
– در زبان انگلیسی افعال صرف نمی شوند:
در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.
صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “از نزدیک” سبب می شود کار شما ساده گردد.
– تلفظ انگلیسی:
تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.
به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.
در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.
– زمان ها:
از نزدیک دیدن به انگلیسی
بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.
این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.
– افعال عبارتی:
افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.
– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی
معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.
– انواع ضمایر:
در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.
– برخی کلمات معادل فارسی ندارند:
معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آنها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه میکنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.
در واقع بیان معادل فارسی “پنجرهها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را میتوانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.
– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟
آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.
– حروف تعریف:
در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.
استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.
– حروف اضافه:
ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.
گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).
– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.
طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.
مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.
– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “از نزدیک” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.
همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “از نزدیک” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “از نزدیک” بوجود آمده اند.
شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و …
در صورتیکه این مطلب برای شما مفید بود، به ما امتیاز بدهید.
کسب درآمد دلاری از گوگل با حسام عالمیان
© کپی رایت 2017 – 2021, کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان
تو زبون انگلیسی برای بیان فعل « دیدن » 3 تا فعل وجود داره : see , look at و watch . متاسفانه خییییلی از زبان آموز ها تفاوت و کاربرد این 3 تا فعل رو نمیدونن و بارها دیدم که این افعال رو در موقعیت های نادرست استفاده میکنن ؛ مخصوصا افعال see و look at . تو این درس میخوام تفاوت این 3 تا فعل رو با مثال خدمت تون عرض کنم حتما اول ویدیو رو ببینید و بعدش متن پست رو بخونید.
قبل از اینکه بخوام درباره تفاوت این 3 تا فعل توضیحی بدم به عکس زیر با دقت نگاه کنید چون بهتون کمک میکنه حرفای منو راحت تر متوجه بشید. به جهت فلش ها دقت کنید!
تفاوت watch و look at و see
از نزدیک دیدن به انگلیسی
خب حالا بریم سراغ معنی ، تفاوت و کاربرد افعال see , look at و watch .
معنی فارسی واژه see میشه « دیدن » . فعل دیدن یه حس غیر ارادی رو بیان میکنه به عبارت دیگه دیدن یعنی
متوجه شدن کسی یا چیزی از طریق چشم ها
ما آدما در طول روز چیزای زیادی رو میبینیم . یعنی تا چشمامونو باز میکنیم یه سری چیزا یا افراد رو میبینیم. یعنی اگر چشمامونو باز کنیم هر چیزی که در مسیر دید مون باشه رو از طریق چشم ها درک میکنیم. مثلا وقتی میریم تو خیابون آدما و چیزای زیادی رو میبینیم ؛ ماشینا ، راننده ها ، فروشنده ها ، پرنده ها ، گربه ها و… . بنابراین فعل see زمانی استفاده میشه که میخوایم دیدن غیر ارادی کسی یا چیزی رو بیان کنیم. به این مثال ها توجه کنید :
■ Did you see that bird ?
?? اون پرنده رو دیدی ؟
این جمله در موقعیتی گفته میشه که یه نفر یه پرنده رو یه لحظه اتفاقی دیده (به طور غیر ارادی) حالا داره از یکی دیگه میپرسه که فلانی « اون پرنده رو دیدی ؟ » .
یه مثال دیگه میگم خوب دقت کنید :
■ It’s too dark in here. I can’t see anything.
?? اینجا خیلی تاریکه. من نمیتونم چیزی رو ببینم.
فعل look at یعنی « نگاه کردن » ؛ ببینید فعل look at یک فعل کاملا ارادیه ! یعنی وقتی ما خودمون میخوایم چیزی رو ببینیم اون شخص یا شی رو look at میکنیم. در واقع نگاه کردن یعنی چشم ها رو در مسیر دید اون سوژه (شخص یا شی) قرار بدیم و با دقت ببینیمش. فعل look at تو انگلیسی خیلی استفاده میشه. به این مثال توجه کنید :
■ look at this picture, please.
?? به این عکس نگاه کنید لطفا.
این مثال یه جمله امریه ( تو دوره Level 2 در مورد جملات امری مفصصصل توضیح دادم ) . این جمله امری داره از طرف مقابل درخواست میکنه تا به یک عکس نگاه کنن . وقتی میگیم به چیزی نگاه کن در واقع میخوایم بگیم چشم هاتو در مسیر اون شخص یا چیز قرار بده و بهش دقت کن. پس در مواردی که میخوایم به چیزی نگاه کنیم از فعل look at استفاده میکنیم.
فعل watch یعنی « کسی یا چیزی رو با دقت نگاه کردن » این واژه چنتا معادل فارسی داره : تماشا کردن ، نظارت کردن ، مراقب بودن . فعل watch زمانی استفاده میشه که با اراده خودتون و با دقت به کسی یا چیزی نگاه میکنید. این فعل بیشتر برای چیزی که در حال حرکت باشه استفاده میشه مثلا یه مسابقه ورزشی و… . البته برای تماشای تلویزون هم از فعل watch استفاده میکنیم ؛ درسته که دستگاه تلویزیون جاش ثابته و تکون نمیخوره اما تصاویری که در تلویزیون نمایش داده میشن متحرک هستن! به این دو تا مثال دقت کنید :
■ I’m watching TV.
?? دارم تلویزیون تماشا میکنم.
یا مثلا
■ Hey brah ! Watch my car.
?? داداش حواست به ماشین من باشه ( ماشین منو بپا ).
دو تا فعل see و look at از یه وجه اشتراک و یک تفاوت با هم دارن :
■ وجه اشتراک شون اینه که بازه زمانی هر دوشون کوتاهه . در واقع یعنی دیدن ( فعل غیر ارادی ) و نگاه کردن ( فعل ارادی ) برای مدت زمان کوتاه.
■ تفاوت شون هم اینه که فعل see به طور غیر ارادی انجام میشه اما فعل look at به صورت کاملا ارادی انجام میشه.
فعل های look at و watch یک وجه اشتراک و دو تا تفاوت با همدیگه دارن :
■ وجه اشتراک شون اینه که هر دو فعل به صورت کاملا ارادی انجام میشن.
■ تفاوت 1 : فعل watch نسبت به look at با دقت بیشتری انجام میشه !
■ تفاوت 2 : فعل watch نسبت به look at مدت زمان بیشتری طول میکشه.
خب دوستان امیدوارم که این درس براتون مفید بوده باشه. اگر سوالی درباره این درس ( فقط این درس ) تو ذهن تون ایجاد شده حتما در همین صفحه مطرح بفرمایید.
ابراهیم درویش هستم متولد مرداد سال 65. برنامه نویس وب ، علاقمند به برنامه نویسی اندروید و نرم افزار های رایگان و Open Source . در وقت آزادم درباره متد های بازاریابی و تبلیغات وب مطالعه می کنم . مسلط به انگلیسی و آشنا به زبان Español .
نوشتن مطالب آموزشی به زبان ساده و قابل فهم برای همه ، کار بسیار سختیه . از طرفی ، نگهداری یک وب سایت آموزشی خرج داره ! اگر براتون امکان داره لطفا با پرداخت مبلغ کمی در هزینه های سایت سهیم باشید تا ما هم بتونیم با خیال راحت براتون بنویسیم و به سوال ها تون پاسخ بدیم .
حمایت مالی از علم فردا
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
از نزدیک دیدن به انگلیسی
ایمیل *
سوال امنیتی *
چهار
×
دو
=
.hide-if-no-js {
display: none !important;
}
Δdocument.getElementById( “ak_js” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );
Very good.tanks
دمتون گرم
سلام، کارتان بسیار عالیست استاد، لطفا ادامه اش بدین.
موفق باشین
سلام یعنی نمیشه با فعل see جمله ی امری ساخت؟
شما بهترینین استاد خیلی عالی و مفصل همه چیزو توضیح دادین
سلام
اینقد قشنگ توضیح دادید که فک نکنم تا واپسین لحظات عمرم فراموش کنم. واقعا برازنده ی استادی هستید.
حیف که مختلس و رانت خوار و آقازاده نیستید وگرنه الان رییس آکادمی زبان کشور یا رییس دانشکده ی زبان بودید.
دست مریزاد
درود بر مشا، لطف دارید. توصیه میکنم حتما دوره های آموزش زبان انگلیسی علم فردا رو تهیه کنید تا سریع تر راه بیوفتین.
عرض سلام و خسته نباشید
استاد درویش نکات زبان انگلیسی(see,watch,look at) بسیار عالی و مفید بود .متاسفانه درد سیستم آموزشی ما همین است که از ابتدا نکات کلیدی گفته نمی شود برای همین دروسی مثل زبان و ریاضیات رو همیشه بچه ها باهاش مشکل دارن .
سلام
برای دیدن رزومه از look at استفاده میشه یا watch؟
مرسی از پاسختون
سلام
خیلی ممنون واقعا مطالب و ویدئو هایتون عالی بودن و حرف نداشتن.
استاد چند تا لایک بدم ??????????????????????????
با سلام
استاد اگر فعلا see غیر ارادیه پس چرا میگیم see you later یعنی خود به خود دیدن و غیر آزادی بودن این دیدار؟ و look at در واقع امریه؟
این یه اصطلاحه!
دم شما گرم! بسیار آموزنده!
سلام. مثل همیشه عالی. خدا قوت
عرض سلام و خدا قوت به استاد درویش عزیز و دیگر همکاران علم فردا
ویدیو هاتون فوق العاده اس ، ایول .
اگه میشه در مورد این کلمات هم معنی زیاد کلیپ بذارید ، ماشالا تو انگلیسی کی دو تا نیستن یه عالمه واژه های هم معنی پیدا میشه !
بازم ممنونم ^_^ سلامت باشید
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد گرامی و ارجمند جناب آقای ابراهیم درویش
واقعا هم یک بار برای من سوال بود که این سه تا واژه معنی دقیقش چیه که امروز این ویدیو رو دانلود کردم و نگاه کردم.
واقعا ممنونم جناب آقای ابراهیم درویش
من شخصا از شما حمایت میکنم تا شما با ذوق و شوق بیشتری کار کنید و انگیزه بالاتری داشته باشید برای ساخت ویدیو ها ( اگه انگیزه بالا باشه کیفیت ویدیو هم افزایش پیدا میکنه )
با سپاس فراوان از سایت عالی تون ( هم علم فردا و هم علم فردا_زبان )
سلام. ممنون از مطالب خوبتون. وقتی تو فروشگاه خارجی میان جلو و میپرسن کمک میخوای یا نه و ما میخوایم بگیم مرسی فقط دارم نگاه میکنم کدومشه؟
I’m just watching or looking
برای این موقعیت از چیز دیگه ای استفاده میشه که بعدا خدمت تون عرض میکنم . اما اگر بخوایم بین look و watch یکی رو برای این موقعیت انتخاب کنیم قطعا look بهتره! چون عرض کردم که watch یعنی تماشا کردن و برای مدت زمان طولانی تر استفاده میشه. شما تو مرکز خرید چیزی رو تماشا نمیکنید! فقط یه نگاه میندازید و بعد از چند ثانیه ازش رد میشید.
خرید پیج اینستاگرام
دانلود فیلم 2021
خرید فالوور واقعی
خرید فالوور اینستاگرام
سوختگی طرف چپ شقیقه اش نشون میده که از نزدیک بهش شلیک شده
The burns on his left temple suggest he was shot at close range.
دهقان سر را به حالت غصه جنبانده از نزدیک وی کنار رفت.
The peasant walked away from her, sullenly nodding his head.
Tools
از نزدیک دیدن به انگلیسی
درباره
در تماس باشید
تصور کنید در یک کافی شاپ آمریکایی هستید.
صدای موزیک بلندی میآید، اما می توانید تشخیص دهید که مردم چه می گویند.
می شنوید که یک نفر در مورد ضربه زدن به کتاب صحبت می کند …
دیگری در مورد چرخاندن بازوی کسی صحبت می کند …
و به نظر می رسد کسی را با چاقو از پشت زده اند…
از نزدیک دیدن به انگلیسی
چه اتفاقاتی دارد میافتد؟
سر خود را خراشیده و تعجب می کنید که چرا حتی اگر بتوانید کلمات را ترجمه کنید باز هم احساس سردرگمی دارید و متوجه مکالمات مردم نمیشوید.
خب، جملاتی که شنیدید اصطلاحات زبان انگلیسی هستند.
اصطلاحات انگلیسی(English Idioms) جملاتی هستند که اگر کلمه به کلمه ترجمه کنید، جملاتی بی معنی هستند. اصطلاحات انگلیسی اغلب بر تمثیل و استعاره تکیه می کنند.
از آنجا که آنها اغلب هر روز در مکالمات انگلیسی استفاده می شوند، اگر با آنها آشنا نباشید، تقریبا غیر ممکن است که بتوانید مفهوم آن را درک کنید.
این شرایط برای شما آشناست؟
در کلاسهای زبان انگلیسی شرکت کردهاید.
دستور زبان، قوانین و صدها استثناء زبان انگلیسی را به خوبی یاد گرفتید.
واژگان انگلیسی زیادی بلد هستید طوریکه میتوانید با یک دانشآموز آمریکایی رقابت کنید.
شما حتی دارای دو مدرک علمی هستید که با افتخار بر روی دیوار خود قرار داده اید که حاکی از این است که شما واقعا انگلیسی بلد هستید.
پس چرا گاهی اوقات متوجه منظور یک فرد انگلیسی زبان نمیشوید؟
خب، در مورد زبان انگلیسی آنچه که در کتاب های درسی یاد می گیرید و آنچه که در دنیای واقعی وجود دارد، دو چیز کاملا متفاوت است. آنچه شما واقعا نیاز دارید، تسلط بیشتر بر اصطلاحات انگلیسی است. یادگیری اصطلاحات روزمره انگلیسی به شما کمک خواهد کرد که در موقعیتهای مختلف از سینما و بازی بسکتبال گرفته تا درس خواندن در دانشگاه بتوانید مفهوم اصلی جملات را متوجه شوید.
کلید اصلی برای درک اصطلاحات انگلیسی این است که هرگز به آنها لغت به لغت نگاه نکنید. ما در اینجا، 20 مورد از رایج ترین عبارات و اصطلاحات انگلیسی آمریکایی را جمع آوری کرده ایم تا بیشتر با این اصطلاحات آشنا شوید.
اگر کلمه به کلمه ترجمه کنید این جمله بدین معناست که به طور فیزیکی به کتابها ضربه بزنید. با این وجود، این عبارت یک اصطلاح رایج انگلیسی در میان دانش آموزان است، به ویژه دانش آموزان کالج آمریکایی که باید خیلی درس بخوانند که به معنی “درس خواندن” است و راهی برای اینکه بگویید قصد دارید درس بخوانید.
“! Sorry but I can’t watch the game with you tonight, I have to hit the books. I have a huge exam next week”
“با عرض پوزش، امشب، من نمی توانم بازی را با شما تماشا کنم، باید خیلی درس بخوانم. هفته ی آینده امتحان بزرگی دارم! “
درست همانند اولین اصطلاح، معنای واقعی جمله می تواند ضرب و شتم فیزیکی یک کیسه باشد (یک کیسه بزرگ که معمولا برای حمل کالاهای عمده مانند آرد، برنج و حتی خاک استفاده می شود). اما در واقع hit the sackبه معنای رفتن به رختخواب است. شما می توانید از این جمله استفاده کنید تا به دوستان یا خانواده خود بگویید که واقعا خسته هستید و میخواهید بخوابید. از hit the hay میتوان به جای hit the sack استفاده کرد.
“.It’s time for me to hit the sack, I’m so tired”
“زمان رفتن به رختخواب است، من خیلی خسته ام”.
Twist someone’s arm در ترجمه لغوی به معنای چرخاندن بازو کسی است. اگر گفته شود your arm has been twisted، به این معنی است که کسی تلاش زیادی کرده است تا شما را متقاعد کند کاری را انجام دهید که نمیخواستید.
!Tom: Jake you should really come to the party tonight
.(Jake: You know I can’t, I have to hit the books (study
?Tom: C’mon, you have to come! It’s going to be so much fun and there are going to be lots of girls there. Please come
!Jake: Pretty girls? Oh all right, you’ve twisted my arm, I’ll come
وقتی در مورد چیزی در هوا فکر می کنیم، چیزی شناور در آسمان مانند هواپیما یا بالون را تصور میکنیم. اما اگر کسی به شما می گوید که things are up in the air ، بدان معناست که این مسائل نامطلوب یا نامطمئن هستند؛ برنامه های قطعی هنوز ساخته نشده اند.
“?Jen have you set a date for the wedding yet”
“Not exactly, things are still up in the air and we’re not sure if our families can make it on the day we wanted. Hopefully we’ll know soon and we’ll let you know as soon as possible.”
اگر ما این اصطلاح را به معنای واقعی کلمه تعریف کنیم، خود را در معرض مشکلات بسیاری با پلیس قرار میدهیم چرا که این جمله به معنی چاقو زدن به پشت کسی است. با این حال، به عنوان یک اصطلاح to stab someone in the back به معنی خیانت کردن به کسی است که بسیار به ما نزدیک بوده و به ما اعتماد داشته است. به کسی که این کار را انجام میدهد back stabber میگویند.
“?Did you hear that Sarah stabbed Kate in the back last week”
“?No! I thought they were best friends, what did she do”
“.She told their boss that Kate wasn’t interested in a promotion at work and Sarah got it instead”
“.Wow, that’s the ultimate betrayal! No wonder they’re not friends anymore”
به معنای واقعی کلمه این بدان معنی است که دیگر نمیتوان انگشتان یا دستها را احساس کرد. اما to lose your touch در واقع بدان معنی است که شما در هنگام برخورد با افراد یا موقعیت های خاص توانایی یا استعداد خود را از دست می دهید. این عبارت زمانی استفاده میشود که شما مهارت خاصی یا استعداد خوبتان را در موقعیت خاص از دست میدهید.
“.I don’t understand why none of the girls here want to speak to me”
از نزدیک دیدن به انگلیسی
“.It looks like you’ve lost your touch with the ladies”
“?Oh no, they used to love me, what happened”
To sit tight یک اصطلاح انگلیسی عجیب و غریب است و به معنای واقعی کلمه به معنای آن است که شما در حال فشار دادن بدن خود در حالت نشسته هستید. اما اگر فردی به شما بگوید to sit tight ، از شما میخواهد صبور باشید و عملی انجام ندهید تا زمانیکه به شما اطلاع دهند.
“?Mrs. Carter, do you have any idea when the exam results are going to come out”
“.Who knows Johnny, sometimes they come out quickly but it could take some time. You’re just going to have to sit tight and wait”
این اصطلاح انگلیسی اگر کلمه به کلمه معنی شود هیچ مفهومی ندارد. با این حال، به صورت تفسیری، به معنی کمک (دادن) به چیزی یا کسی یا پیوستن به آن است. بنابراین اگر پدر شما بگوید he wants everyone to pitch in this weekend and help clear the backyard ، به این معنی است که او می خواهد همه در تلاش برای پاکسازی حیاط بمانند و کارها را سریعتر انجام دهند.
“?What are you going to buy Sally for her birthday”
“.I don’t know I don’t have much money”
“.Maybe we can all pitch in and buy her something great”
گفتگو فوق نشان می دهد که هر یک از دوستان Sally باید کمی پول کمک کنند تا بتوانند با او همکاری بیشتری انجام دهند.
عجیب است؟ خب، درست است، چطور یک نفر به بوقلمونی تبدیل شود که همه ما دوست داریم برای جشن هایی مانند کریسمس و شکرگزاری بخوریم. ریشه این اصطلاح انگلیسی عجیب و غریب است و to go cold turkey به معنی به طور ناگهانی ترک یا متوقف کردن رفتار اعتیاد آور یا خطرناک مانند سیگار کشیدن و یا نوشیدن الکل است.گفته می شود که این اصطلاح انگلیسی به اواخر قرن بیستم برمیگردد زمانی که فردی به طور ناگهانی چیزی اعتیادآور مانند مواد مخدر یا الکل را ترک کرد. عوارض جانبی این کار باعث شد تا فرد رنگ پریده شود و مانند یک بوقلمون سرد و پخته نشده بنماید.
“?Shall I get your mom a glass of wine”
“?No, she’s stopped drinking”
“?Really, why”
“.I don’t know. A few months ago, she just announced one day she’s quitting drinking”
“?She just quit cold turkey”
“!Yes, just like that”
معنی لغوی facing the music این است که بدن شما را روبه روی جهت موسیقی و در مقابل آن قرار گیرید. اما اگر دوست یا پدر و مادرتان به شما بگوید که face the music ، بدان معنی است که “با واقعیت روبرو شو و عواقب کارت را، چه خوب چه بد(غالبتا نتایج بد)، بپذیر. شاید شما به معلم خود دروغ بگویید و زمانیکه او حقیقت را بفهمد، شما باید عواقب کارتان را بپذیرید.
“.I can’t understand why I failed math”
“.You know you didn’t study hard, so you’re going to have to face the music and take the class again next semester if you really want to graduate when you do”
اگر به معنای لغوی این اصطلاح انگلیسی نگاه کنید، بدان معنی است که شما در حال ایستادن یا نشستن روی یک توپ هستید اما چه کسی این کار را می کند؟ اگر you’re on the ball ، به این معنی است که شما خیلی سریع مسائلی را درک میکنید یا در واکنش به یک وضعیت بسیار سریع و دقیق هستید.به عنوان مثال، اگر شما در حال برنامه ریزی عروسی خود هستید که یک سال دیگر برگزار میشود و شما تقریبا تمام برنامه ریزی ها را تمام کرده اید، مطمئنا You are on the ball زیرا بسیاری از مردم آماده نیستند!
“.Wow, you’ve already finished your assignments? They are not due until next week, you’re really on the ball. I wish I could be more organized”
معنی لغوی عبارت، زنگ زدن است. شما می توانید زنگ مدرسه را بزنید تا به دانش آموزان بگوییدکه به کلاس درس بروند. اما این اصطلاح به معنای آن است که حرفی را که کسی ذکر کرده است برای شما آشناست و شاید قبلا آن را شنیدید. به عبارت دیگر، هنگامی که کسی چیزی را که قبلا در گذشته شنیده اید می گوید، زنگ ها شروع به زنگ زدن می کنند و سعی می کنید به یاد بیاورید که چرا و یا به چه دلیل نام یا مکان به نظر آشنا میرسد.
“?You’ve met my friend Amy Adams, right”
“?Hmmm, I’m not sure, but that name rings a bell. Was she the one who went to Paris last year”
اگر کسی بگوید as a rule of thumb ، به این معنی است که چیزی که در موردش صحبت می کند یک قاعده کلی است که معمولا رعایت میشود. قاعده کلی که بر اساس علم یا تحقیق نیست و فقط یک اصل کلی است. به عنوان مثال، هیچ قانون علمی نوشته نشده است که شما در هنگام پختن پاستا باید روغن به آب جوش اضافه کنید، اما این یک قاعده کلی است و اکثر مردم آن را انجام می دهند که پاستا به ظرف نچسبد.
“.As a rule of thumb you should always pay for your date’s dinner”
“!Why? There’s no rule stating that”
“.Yes, but it’s what all gentlemen do”
آیا می توانید زیر شرایط آب و هوایی به معنای واقعی کلمه باشید؟ احتمالا بله، اگر به ایستادن زیر ابرها، باران و خورشید فکر کنید، اما این منطقی نیست. اگر شما under the weather احساس می کنید، شما کمی احساس بدی دارید. مثلا احساس بیماری میکنید یا شاید بدلیل مطالعه بیش از حد احساس خستگی شدید میکنید و یا به دلیل شروع شدن آنفولانزا احساس سردرد دارید.
“?What’s wrong with Katy, mom”
“.She’s feeling a little under the weather so be quiet and let her rest”
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که شما احساس خشم و اضطراب می کنید یا احساسات شدیدی دارید و می خواهید با انجام کارهایی مانند ورزش آن را از بین ببرید تا دوباره احساس راحتی کنید.
“?Why is Nick so angry and where did he go”
“.He had a fight with his brother, so he went for a run to blow off his steam”
اگر یک میلیون دلار داشتید عالی نبود؟ پولدار بودید اما این معنی این اصطلاح نیست. اگر کسی به شما می گوید you look like a million bucks ، باید آن را به عنوان یک تعریف و تمجید بدانید، به این معنی است که شما کاملا شگفت آور و جذاب هستید. این اصطلاح بیشتر برای تعریف از خانمها استفاده میشود.
“!Wow, Mary, you look like a million dollars/bucks this evening. I love your dress”
هنگامی که کسی به شما می گوید cut to the chase، بدان معنی است که شما بیش از حد صحبت کرده اید ولی به نکته اصلی نرسیده اید. هنگامی که فردی از این اصطلاح استفاده می کند، میخواهد به شما بگوید که عجله کنید و قسمت مهم را بدون تمام جزئیات بگویید. مراقب باشید که چگونه از این اصطلاح استفاده کنید، زیرا اگر هنگام صحبت با کسی مانند استاد یا رئیس خود ازین اصطلاح استفاده کنید بی ادب و بی احترامی تلقی می شود. اگر با گروهی از افراد مانند کارکنان خود صحبت می کنید و می گویید cut to the chase ، به این معنی است که چند چیز وجود دارد که باید گفت، اما زمان کمی وجود دارد، بنابراین شما فقط بخش های مهم تر را ذکر می کنید.
“.Hi guys, as we don’t have much time here, so I’m going to cut to the chase. We’ve been having some major problems in the office lately”
آیا ممکن است پای خود را از دست بدهیم؟ به هیچ وجه، آنها به بدن شما متصل هستند! پس چه معنی میدهد وقتی کسی میگوید آنها سعی دارند پاهای خود را پیدا کنند؟ اگر شما خود را در موقعیت جدیدی قرار دهید، برای مثال زمانیکه در یک کشور جدید زندگی میکنید و به کالج جدیدی میروید، می توانید بگوئید که I’m still finding my feet. این بدان معنی است که شما همچنان در حال آپدیت شدن و تنظیم با محیط جدید هستید.
“?Lee, how’s your son doing in America”
“.He’s doing okay. He’s learned where the college is but is still finding his feet with everything else. I guess it’ll take time for him to get used to it all”
تصور کنید که زمان بسیار سختی دارید، مثلا از همسرتان جدا شدید و دیگر به شریک سابقتان فکر نمی کنید، به این معنی است که you’ve gotten over him/her ،دیگر در مورد او نگران نیستید و شما را تحت تاثیر قرار نمی دهد. همچنین get over an illness ، به این معنی است که بیماری ازبین رفته است و به طور کامل بهبود یافته اید.
“?How’s Paula? Has she gotten over the death of her dog yet”
“.I think so. She’s already talking about getting a new one”
با دوست خود دعوا کردهاید؟ امتحان انگلیسی خود را خراب کردهاید؟ آیا تیم مورد علاقتون بازی نهایی را باخته است؟ آیا کار خود را از دست دادید؟ اگر به هر یک از سوالات پاسخ «بله» بدهید، احتمالا احساس غم و اندوه و می کنید، درست است؟ در این وضعیت، دوستی حمایت کننده ممکن است به شما بگوید keep your chin up. هنگامی که آنها این اصطلاح را به کار میبرند، آنها حمایت خود را از شما نشان می دهند، و این راهی است که می گویند “با مشکلات مبارزه کن و اجازه نده این اتفاقات شما را تحت تاثیر قرار دهد”.
“?Hey, Keiren, have you had any luck finding work yet”
“!No, nothing, it’s really depressing, there’s nothing out there”
“.Don’t worry, you’ll find something soon, keep your chin up buddy and don’t stress”
عالیییییییییییی من ک کلی استفاده کردم. مرسی واقعا
جالب بودن. ممنون
معنی he is all right چیست
اون خوبه .
یه نخ سیگار بده خیلی خودمونی به انگلیسی چی میشه؟؟ مرسی
او حالش خوبه
Cut me a loose
pass me a stick of cigarette
I’m desperate for a cigarette
Couch potato .چی میشه
خیلی تنبل معنی میده
یعنی کسی که مداوم تلویزیون نگاه میکنه و جلوش لم داده و فقط میخوره و میخوابه
شخص تنبل
Lazy تنبل
کسی که فقط می خورد و در خانه لم می دهد اما هیچ کاری انجام نمی دهد
کسی که همش روی مبلی جلوی تلویزیون نشسته و ولو شده یا چیزی میخوره
Coatch potato
معتاد تلوزیون
تنبل مبل نشین
میشه تنبل!
تنبل
آدم تنبلي كه فقط جلوي تلويزيون مي شينه و مي خوره و مي خوابه
خوبه
Fine
اون (پسر) خیلی عالیه
he is cute
یعنی همه ی اون درسه
انگلیسی جمله اگرمهارتی داشته باشیدپولدارخواهیدشدچیست ممنون میشم سریع حواب بدید
ممنون
یعنی اون اوکیه
منظور از What a journey چیه
پسر همش درست میگه یا همش حق با اونه
کارش درسته
Baby girl یعنی چی؟ معنوی کلمه رو میدونم، معنی اصطلاحشو نمیدونم
یعنی خداحافظ دختر
دختر بچه؛ دختری که دوست داره باهاش مثل دختربچهها رفتار بشه؛ دختری که خودش مثل دختربچههای کوچیک رفتار میکنه و اونطور لباس میپوشه و…
یعنی دختر عزیز
یعنی که اون (اقاهه)حالش خوبه
یعنی اقا درست میگن
بله همینطور است
بچه ها جواب کلمه تو چه کسی هستی چیه با اینگیلیسی؟؟؟؟؟
یکی میپرسه ?who are you بستگی داره تو چه موقعییتی پرسیده باشه مثلا تو یه مدرسه دانش آموزی از یه معلمه بپرسه ?who are you اون میتونه اسمشو بگه یا بگه من معلم انگلیسی شما هستم یا با دوست یکی از دختر عمه هات روبه رو شی بپرسه ?who are you تو جواب میتونی اسمتو بگی و نسبتتو با دوست اون که میشه دختر عمت بگی فرض کنیم اسم دختر عمه ام میناست تو جواب میتونم بگم i am mina’s cousin و نمونه های دیگه….
سلام چطور میتونیم بگیم. کم کم راه میفتی و روی غلطک می افتی
((او خوب است )) میشه معنیش
اون خیلی خوبه(مذکر)
heصدای…صفت…مردروداره isبهصدایایزمعنیشمیشهوجودداره
ینی اینکه حق با اونه
خیلی کاربردی بودند ممنونم
دوستان گرامی سوالی داشتم که خوشحال میشم پاسخ داده بشه، They never will leave you میشه همیشه never رو قبل از will قرار داد؟ معنی جمله تغییر نمیکنه؟ از نام و متن این ترانه: Marianne Faithfull – They Never Will Leave You
فک میکنم اینجا چون موسیقی هست اینطوری اومده و از لحاظ گرامری شاید درست نباشه. همون طور که خواننده های خودمون هم برای اینکه قافیه جور دربیاد بعضی وقتا مجبورا ساختار رو بشکنن، همیشه صددرصد موزیک های انگلیسی با گرامر مطابقت ندارن
بله، وقتی بخواییم از advebs of frequency استفاده کنیم و فعلمون will leave هست، اون adverb رو در وسط دو قسمتِ این فعل میذاریم؛ will never leave.
ممنونم خیلی خوب بود من 12 سالمه از تبریز و دوست دارم در اینده به پاریس برم و از الان دارم فرانسوی تمرین میکنم لطفا اگه میشه لغات و اصطلاحات فرانسوی رو هم بزارید و همینطور اینکه یه برنامه درست کنید ممنون میشم و البته نام برنامه رو هم بگید
:-////////
سلام میخواستم بدونم معنی what do youdo on weekends
یعنی تعطیلات آخر هفته چی کار می کنی
افرین☺☺
سلام معنی راست راست برای خودش میگرده به انگلیسی چی میشه واقعا میخوام بدونم
اصطلاح راحتی برای ترجمه نیست میشود برایش از freely به معنای آزادنه استفاده کرد.
میگم اصطلاح still waters run deep به چه معنیه ؟ لطفا یکی کمکم کنه
معنی این اصلاح انگلیسی: آدمها ساکت ممکن است احساسات یا دانشی عمیق داشته باشند.
منظور همون افرادی که ساکت تر اند خطرناک تر هستند.
از ان نترس که های و هو دارد از ان بترس که سر به تو دارد
خیلی عالیست و از سازنده تشکر میکنم .
من انگلیسیم صد درصد عالی شده واقعاااا مرسی اینم ستاره⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐
معنی این عبارت مثبته. درخت هر چه پربار تر سر به زیر تر.
ترجمه جمله دل بکن تا جون نکنی
خانه اي كه تازه ساخته شده باشه معنيش جي ميشه
Newly Built Apartment
بروبر
عوض کردن حال و هوا چه اصطلاحی داره؟
میشه بگیم lifting the mood
سلام ، کلمه “ماورایی” به انگلیسی چی میشه؟؟؟
خیلی عالی وکاربردی بود
من که خیلی استفاده کردم
شما واقعا زیبا هستید به انگلیسی چی میشه؟!
You are very ten.
اگه مونث باشه میتونیم بگیم you are beautiful or you are pretty اگر هم مذکر باشه میتونیم بگیم you are handsome are you are attractive همچنین میتونیم بگیم you are a good-looking
معنی him up on در جمله (Nobody took him up on the offer.) چیه ؟
معنی the dirt looked wrong چی میشه دوستان؟ ینی خاک بهم ریخته بنظر میرسید؟
سلام می خواستم بدونم به کسی که خیلی آویزون و هوله چی میگن به انگلیسی.
سلام این درهمه مواردصدق نمیکنه به انگلیسی چی میشه
سلام من در مورد استفاده few یا less در این جمله شک دارم میشه بگید کدوم درسته و چراI bet few things can be like this
سلام … ممنون از سایت خوبتون میشه اصطلاح “دم به تله ندادن ” رو هم توی سایتتون بزارین
سلام
از شما خیلی تعریف میکرد چ میشه؟
من تمام تلاشم رو میکنم تا بهترین فوتبالیست بشم
به اینگلیسی چی میشه؟
I do my best to be a player
من تمام تلاشم رو میکنم که هر روز یک فوتبالیست خیلی عالی باشم
به اینگلیسی چی میشه؟
I will have hard working to be a good soccer player
I do everything in my power to be an great soccer player every day
i do my best to be the best soccer player
های رو به فارسی لطفا بگید
هر کس که پیامی ردیافت کرد به من اطلاع دهد. چجوری ترجمه میشه
That is good
سلام. میخوام بگم ” اگه درس بخونی من این ساختمون رو به نامت میکنم.” چی باید بگم؟ هرچی میگردم اصطلاح مناسب رو پیدا نمیکنم.
سلام doing the books??
اگه درس بخونی من این ساختمون رو به نامت میکنم If you study, I will name this building
If you study I will sign this building over to you
If you study, I will transfer the title of this building to you. title در این جمله یعنی مالکیت. در حقوق، title مالکیت است.
از من زیادی کار می کشیدند چی میشه؟
اصطلاح « ولو شدن» در انگلیسی چی میشه
نبینم غمتو
I do not see your sorrow
این ماژیک ها چندتاست
?How many this markers این میشه
من کارها رو به روش خودم انجام میدم به انگلیسی چی میشه؟
I do my works in my way
عالی بود خیلی کاربرد دارن توضیحاتتونم خوب بود
مثلا بخوای بگی، این فلان کاری تو خونت بوده، برای این اصطلاح خواصی دارن یا نه
با سلام من پریسان هستم سوال داشتم سوال من این هست↓↓↓↓ آن دختر نمیداند کدام لباس را بردارد به انگلیسی ممنون میشم جواب بدهید
She doesn’t know to take wich dress!
پدرت چه موقع از سرکار می آید چی میشه؟
when does your dad get back from work?
He has hard work who has nothing to do. ~ Traditional Proverb مفهومش چیه؟؟ معنی نه مفهومش، کجا بکار میره؟
Lazy فک کنم میشه تنبل
با اسم ما بازی نکن به انگلیسی چی میشه؟
Do not play with our name
میشه یکی بگه که خواهش میکنم میشه به انگلیسی ؟؟؟؟
Don’t mention it.
You’re welcome
۱: چه یک روز های خوبی بود. ۲: چه روز های خوبی بود. ۳: بهم زنگ بزن (پیغام) وقتی که بیکار ( آزاد ) شدی!
ممنون می شوم، اگر جواب بدهید! تشکر..!
جمله منو آلاف کرد به انگلیسی بومی لطفا و جمله بلیط رفت و برگشت هم لطفا
ببخشید معلم من این کلمه را متوجه نشدم میشه بگید چه می شود
سلام معلم خوب هستید ؟ میشه درمورد سوالات امتحان توضیح بدید؟
اصطلاحی برای “هر کی خوصویات (مدل) خودشو داره” به انگلیسی وجود داره؟
من از شما ممنونم
کاربرد اصطلاح مه نزدیک میشود در زبان انگلیسی
یه سوال معنی “آیا اونجا همه چیز رو به راهه؟” به انگلیسی چی میشه؟
Is everything alright?
سلام انگلیسی ،پرنده ی ک پرواز نمیداند قفس را سرنوشت میداند چی میشه؟
سلام اگر بخوام بگم منم یه دوست اینطوری دارم(از لحاظ رفتاری) چی باید بگم؟
It just needs time i mean twenty of time اون(طبیعت)فقط زمان میخواد منظورم ……….. است. اینو بگین ممنون میشم اگه فوق العاده مطمئنید.تشکر
سلام ، خدا قوت . معنی ما از شما حمایت می کنیم و پشت شما هستیم . چه می شود ؟
یاد ایامی که هر دم یاد ما بودی، بخیر … به انگلیسی میشه چی؟
کارمون به جایی رسید که … (مثلا: باید به او جواب پس بدیم) چی میشه؟
Things are getting to the point where we need to
سلام یک پا مرد بودن به انگلیسی چی میشه؟
اخرش قشنگ باشه به انگلیسی چی میشه///: لطفا بگین/:
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
دیدگاه
نام
ایمیل
وب سایت
خانه زبان انگلیسی › انجمن ها › زبان تخصصی پزشکی و زیست شناسی › نزدیک بینی و دوربینی چشم به انگلیسی
برچسب ها: far-sightedness, farsightedness, hortsightedness, long-sightedness, nearsightedness, تلفظ, چشم, دور بینی, دوربینی, دید, نزدیک بینی
برای اصطلاح پزشکی « نزدیک بینی » و « دوربینی چشم » به انگلیسی چه عبارتی گفته می شود؟
از نزدیک دیدن به انگلیسی
اصطلاح پزشکی « نزدیک بینی چشم » و « دوربینی چشم » به انگلیسی با تلفظ:
nearsightedness / UK: shortsightedness
/ˌnɪrˈsaɪt̬ɪdnəs/ (نیر سایتیدنِس)
نزدیک بینی، نزدیک بینی چشم، نزدیک بودن چشم (دید)
far-sightedness (farsightedness) / UK: long-sightedness
/ˌfɑːrˈsaɪt̬ɪdnəs/ (فار سایتیدنِس)
دوربینی، دوربینی چشم، دوربین بودن چشم (دید)
مثال:
I wear glasses for nearsightedness, but now can’t read small print.
من برای نزدیک بینی عینک می زنم اما حالا نمی توانم حروف کوچک را بخوانم.
I wear glasses for reading only because of my far-sightedness.
به خاطر دوربینی من (دوربین بودن چشم من)، فقط برای مطالعه عینک می زنم.
در اصطلاح پزشکی(medical term) به nearsightedness ، Myopia و به farsightedness، Hyperopia گفته میشود.
نام (ضروری):
رایانامه (منتشر نخواهد شد) (ضروری):
وب سایت:
| گرامر و دستور زبان انگلیسی
| مکالمه و محاوره زبان انگلیسی
| تلفظ کلمات و عبارات زبان انگلیسی
| معنی کلمه، اصطلاحات و جملات انگلیسی
| ضرب المثل های زبان انگلیسی
| سایر سوالات و مشکلات زبان انگلیسی
| معرفی و دانلود داستان و فیلم انگلیسی زبان
| معرفی منابع، محصولات و ابزارهای آموزشی
| زبان تخصصی پزشکی و زیست شناسی
انگلیش تیم (English team) با هدف آموزش و یادگیری رایگان زبان انگلیسی قدم به دنیای آموزش آنلاین گذاشت. انگلیش تیم (English team) در صدد است تا با رفع مشکلات و پاسخ دادن به سوالات و ابهامات زبان انگلیسی مخاطبان و کاربران خود، راه را برای یادگیری بهتر و آسانتر زبان انگلیسی هموار کند.
آموزش طرح پرسش و پاسخ
قوانین و مقررات
تماس با ما
توییتر با ما همراه باشید!
فیسبوک با ما همراه باشید!
اینستاگرام عکس های ما!
یوتیوب ویدیوهای من
آر اس اس آخرین اخبار ما مستقیم دریافت کنید
تمام حقوق مادی و معنوی متعلق به اینگلیش تیم (English Team) میباشد. کپیبرداری فقط با ذکر نام منبع و لینک فالو به Englishteam.ir مجاز است.
آموزش زبان انگلیسی (رایگان) > جملات و لغات مهم انگلیسی > ۴۵۰ تا از اصطلاحات جالب انگلیسی با معنی که بسیار کاربردی هستند
اصطلاحات و ضرب المثل ها بخش مهمی از انگلیسی روزمره هستند. آن ها پیوسته در هر دو صورت انگلیسی گفتاری و نوشتاری به کار میروند. از آنجایی که ضرب المثل ها همواره به معنای لغوی شان نزدیک نیستند، بایستی با معنا و کاربرد هر یک از آن ها آشنا شوید. شاید به نظر کار فراوانی بیاید؛ اما، یادگیری اصطلاحات سرگرم کننده است، به ویژه هنگامی که اصطلاحات انگلیسی را با اصطلاحات زبان خود مقایسه میکنید.
یادگیری چگونگی استفاده از اصطلاحات و ضرب المثل های پرکابرد، موجب میشود انگلیسی شما اصیل تر به نظر برسد؛ بنابراین، فکر خوبیست که در برخی از این ضرب المثل ها ماهر شوید. جداول زیر بر اساس پرکاربرد بودن ضرب المثل ها در زبان انگلیسی با لهجه ی آمریکایی مرتب شده اند. می توانید با یادگیری اصطلاحات بسیار پرکاربرد انگلیسی شروع کنید، چرا که این اصطلاحات، همان هایی هستند که هنگام تماشای فیلم های یا برنامه های تلویزیونی آمریکایی و سیاحت ایالات متحده با آن ها روبرو خواهید شد. هنگامی که به آن ها تسلط پیدا کردید، به ادامه بروید. هیچ یک از اصطلاحات این صفحه، غیر معمول و یا از مد افتاده نیستند؛ بنابراین، شما میتوانید با اطمینان از آن ها برابر انگلیسی زبانان بومی ساکن تمامی کشور های انگلیسی زبان، استفاده کنید.
دانلود این مطلب به صورت PDF
این اصطلاحات انگلیسی، در مکالمات روزانه ی در ایالات متحده بسیار پرکاربرد هستند. آن ها را در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی خواهید دید و میتوانید جهت تشابه بیشتر حرف های تان با انگلیسی زبان بومی استفاده کنید.
از نزدیک دیدن به انگلیسی
A blessing in disguise
نعمتی نهانی
A dime a dozen
صدتا یه غاز
Beat around the bush
طفره رفتن
Better late than never
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است
Bite the bullet
دندان روی جگر گذاشتن
Break a leg
Call it a day
Cut somebody some slack
امان دادن و سهل گرفتن
Cutting corners
Easy does it
Get out of hand
از دستمون در رفته!
Get something out of your system
Get your act together
خودت رو جمع و جور کن
Give someone the benefit of the doubt
Go back to the drawing board
برگرد سر خونه ی اول
Hang in there
تحمل کن
Hit the sack
It’s not rocket science
آپولو نمیخوای هوا کنی
Let someone off the hook
Make a long story short
Miss the boat
No pain, no gain
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
On the ball
از نزدیک دیدن به انگلیسی
Pull someone’s leg
سر به سر کسی گذاشتن
Pull yourself together
خودت رو جمع و جور کن!
So far so good
Speak of the devil
چه حلال زاده!
That’s the last straw
دیگه طاقتم تاخت شده
The best of both worlds
Time flies when you’re having fun
To get bent out of shape
لب و لوچش آویزون شده!
To make matters worse
قوز بالا قوز
Under the weather
We’ll cross that bridge when we come to it
Wrap your head around something
You can say that again
دهنتو طلا بگیرن
Your guess is as good as mine
این اصطلاحات انگلیسی به طرز معمولی در ایالات متحده استفاده میشوند. شاید هر روزه آن ها را نشنوید؛ اما، برای هر انگلیسی زبان بومی بسیار آشنا خواهند بود. در صورتی که شرایط مناسب بود، میتوانید با اطمینان خاطر از هریک از آن ها استفاده کنید.
A bird in the hand is worth two in the bush
سیلی نقد امروز به از حلوای نسیه فردا
A penny for your thoughts
A penny saved is a penny earned
A perfect storm
A picture is worth 1000 words
شنیدن کی بود مانند دیدن (یک تصویر گویای هزاران واژه است)
Actions speak louder than words
دوصد گفته چون نیم کردار نیست
Add insult to injury
عذر بدتر از گناه
Barking up the wrong tree
Birds of a feather flock together
کبوتر با کبوتر باز با باز
Bite off more than you can chew
لقمه بزرگتر از دهن خود برداشتن
Break the ice
یخ کسی آب شدن
By the skin of your teeth
با چنگ و دندون
Comparing apples to oranges
قیاس مع الفارغ
Costs an arm and a leg
قیمت سرگردنه
Do something at the drop of a hat
Do unto others as you would have them do unto you
آن چه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند
Don’t count your chickens before they hatch
حساب پیشکی شیشکی
جوجه رو آخر پاییز میشمرن
Don’t cry over spilt milk
آب رفته باز نمیاید به جوی
Don’t give up your day job
Don’t put all your eggs in one basket
همه پولاتو توی جیب نذار
Every cloud has a silver lining
در نامیدی بسی امید است
Get a taste of your own medicine
Give someone the cold shoulder
بی محلی کردن
Go on a wild goose chase
Good things come to those who wait
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی
He has bigger fish to fry
He’s a chip off the old block
Hit the nail on the head
زدی تو خال
Ignorance is bliss
بی خبری خوش خبری
It ain’t over till the fat lady sings
It takes one to know one
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
It’s a piece of cake
مثل آب خوردن!
It’s raining cats and dogs
Kill two birds with one stone
با یک تیر دو نشان زدن!
Let the cat out of the bag
Live and learn
انسان جایز الخطاست
Look before you leap
بیگذار به آب نزن
On thin ice
لبه ی تیغ
Once in a blue moon
وقت گل نی
Play devil’s advocate
Put something on ice
زیر سر گذاشتن چیزی
Rain on someone’s parade
Saving for a rainy day
ذخیره برای روز مبادا
Slow and steady wins the race
آهسته و پیوسته پیش رفتن
Spill the beans
Take a rain check
باشه برای یه وقت دیگه
Take it with a grain of salt
The ball is in your court
توپ در زمین توست
The best thing since sliced bread
The devil is in the details
آوار دهل شنیدن از دور خوش است
The early bird gets the worm
سحرخیز باش تا کامروا باشی
The elephant in the room
The whole nine yards
There are other fish in the sea
There’s a method to his madness
There’s no such thing as a free lunch
Throw caution to the wind
You can’t have your cake and eat it too
هم خر را میخواهد، هم خرما را!
You can’t judge a book by its cover
نمیتوانی کتابی را از روی جلدش قضاوت کنی
این ضرب المثل ها و اصطلاحات انگلیسی برای یک انگلیسی زبان بومی آشنا بوده و به سادگی قابل فهم است؛ اما، معمولا در مکالمات روزمره به کار نمیروند. اگر هنوز بر اصطلاحات روان تر مسلط نشده اید، آن ها نقطه ی بهتری برای شروع هستند؛ اما، اگر با آنها آشنایی دارید، اصطلاحات زیر باعث گسترش زبان انگلیسی شما خواهند شد.
A little learning is a dangerous thing
یادگیری سطحی خطرناک است.
A snowball effect
اثر گلوله برفی
A snowball’s chance in hell
شانس یک گلوله ی برفی در جهنم
A stitch in time saves nine
A storm in a teacup
An apple a day keeps the doctor away
روزی یک سیب، پزشک را دور نگه میدارد.
An ounce of prevention is worth a pound of cure
As right as rain
Bolt from the blue
Burn bridges
پلهای پشت ر رو خراب کردن
Calm before the storm
آرامش قبل از طوفان
Come rain or shine
Curiosity killed the cat
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
Cut the mustard
Don’t beat a dead horse
Every dog has his day
Familiarity breeds contempt
دوری و دوستی
Fit as a fiddle
Fortune favors the bold
Get a second wind
Get wind of something
کلاغه خبر آورده
Go down in flames
خاموشی گرفتن، افول کردن
Haste makes waste
عجله کار شیطونه
Have your head in the clouds
تو آسمونا سیر میکنی
He who laughs last laughs loudest
Hear something straight from the horse’s mouth
از منبع موثق شنیدم
He’s not playing with a full deck
He’s off his rocker
He’s sitting on the fence
It is a poor workman who blames his tools
عروس بلد نیست برقصه میگه زمین کجه
It is always darkest before the dawn
پایان شب سیه سفید است
It takes two to tango
برای رقص تانگو به دو نفر نیاز هست
Jump on the bandwagon
سوار بر جریان بودن
Know which way the wind is blowing
حزب باد بودن
Leave no stone unturned
همه جارو زیر و کردن
Let sleeping dogs lie
نذار من دهنمو باز کنم
Like riding a bicycle
مثل نفس کشیدن
Like two peas in a pod
Make hay while the sun shines
قدر لحظه رو بدون
On cloud nine
روی ابر هاست!
Once bitten, twice shy
مار گزیده از ریسمان سیاه سفید میترسه
Out of the frying pan and into the fire
از چاله به چاه افتادن
Run like the wind
Shape up or ship out
گر تو بهتر میزنی بستان بزن
Snowed under
That ship has sailed
The pot calling the kettle black
دیگ به دیگچه میگه روت سیاه
There are clouds on the horizon
Those who live in glass houses shouldn’t throw stones
Through thick and thin
در فراز و نشیب
Time is money
وقت طلاست
Waste not, want not
We see eye to eye
Weather the storm
Well begun is half done
When it rains it pours
You can catch more flies with honey than you can with vinegar
You can lead a horse to water, but you can’t make him drink
کسی که خودش رو به خواب زده نمیتوان بیدارش کرد
You can’t make an omelet without breaking some eggs
دانلود این مطلب به صورت PDF
عالی و معرکه بود❤😍دمتون گرم
It was very great
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
فرستادن دیدگاه
کاشت مو روانپزشک متخصصان تغذیه دندانپزشک کاشت ابرو لیفت صورت لیپوساکشن جراح پلاستیک کلینیک جراحی بینی ارتودنسی
با بیش از ۱۵ سال سابقه درخشان در امر آموزش و فروش محصولات آموزشی، تنها به کیفیت و رضایت مشتری می اندیشیم !
© استفاده از مطالب چرب زبان با دادن لینک مستقیم به سایت به عنوان منبع بلامانع است.
تبلیغــات تماس با ما
دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان
آموزان زبان های
انگلیسی، آلمانی و فرانسه طراحی شده. در طراحی این دیکشنری گذشته از استاندارد بودن محتوا، توجه
ویژه ای
به المان های آموزشی شده است.
دیکشنری
انگلیسی
دیکشنری
آلمانی
دیکشنری
فرانسه
دیکشنری
ترکی استانبولی
از نزدیک دیدن به انگلیسی
دیکشنری
اسپانیایی
دیکشنری
عربی
خانه
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
آموزش
زبان ترکی
آموزش
زبان انگلیسی
آموزش
زبان فرانسه
آموزش
زبان آلمانی
دیکشنری
انگلیسی
دیکشنری
آلمانی
دیکشنری
فرانسه
دیکشنری
ترکی استانبولی
دیکشنری
اسپانیایی
دیکشنری
عربی
خانه
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
آموزش
زبان ترکی
آموزش
زبان انگلیسی
آموزش
زبان فرانسه
آموزش
زبان آلمانی
صفحهها برای ویرایشگران خارجشده از سامانه بیشتر بدانید
فعل
اصطلاحها در زبان انگلیسی گروههایی از واژهها هستند که مجموعاً و متفقاً دارای درک و معنایی استثنائی و ویژه میباشند. مفهوم اصطلاحها را نمیتوان از معنا کردن تکتک لغات تشکیلدهندهٔ آنها حدس زد. اصطلاحهای انگلیسی همانند اصطلاحهای دیگر زبانها کلمهها، عبارتها و بیانهایی هستند که به شکلی رایج در گفتگوهای روزمره انگلیسیزبانها استفاده میشوند. آنها اغلب استعاری بوده و به زبان، تنوع و روح میدهند. اصطلاحها مربوط به بخش استعاری زبان بوده و با فرهنگ آن زبان عجین هستند. فعلهای عبارتی نیز از دید معنایی و فهم به نحوی یک اصطلاح محسوب میشوند. اصطلاحهای انگلیسی از لحاظ ساختاری واژه به اقسام گوناگون ردهبندی میشوند که عبارتاند از: ترکیب فعل و مفعول، فعل و مسند، فعل و عبارت قیدی، عبارت همراه حرف اضافه، عبارت ترکیبی، تشبیه، دو واژهای، سه واژهای، جملهواره کامل.
اصطلاحها در برخی واژهنامهها به صورت برجسته و پر رنگ و در زیر واژه مورد نظر (کلید واژه) قرار میگیرند. واژهنامههای سری لانگمن از این دسته هستند. اصلاحهای مترادف به اصطلاحهایی میگویند که تقریباً هممعنای یکدیگر بوده و استفاده از آنها در یک حوزه کاربرد دارد.
از نزدیک دیدن به انگلیسی
به عبارتی دیگر؛ اصطلاحها عبارتهای ویژهای هستند که تقریباً به وسیله بیشتر افراد یک ملت یا فرهنگ مشخص، شناخته شده، پذیرفته شده و مرسوم هستند.[۱]
مثلاً در فارسی اصطلاح دست شما درد نکند برای همه شناخته شده و مورد پذیرش است.[۲]
هر اصطلاحی در زبان انگلیسی دارای تاریخچه و داستانی است. مثلاً ریشه اصطلاح «The pen is mightier than the sword» به معنای «قلم از شمشیر قدرتمندتر است» به سده ۱۷ میلادی باز میگردد. در آن مقطع زمانی روزنامهای به وسیله حکومت بریتانیا بسته میشود و مردم برای بیان سخنان خود به نوشتن شبنامه گرایش پیدا میکنند، بنابراین این اصطلاح از آن هنگام رایج شد. اصطلاح «An apple a day keeps the doctor away» نیز به زمان روم باستان بر میگردد. مردم روم در آن زمان بر این باور بودند که سیب دارای قدرت جادویی است و خاصیت ویژهای در درمان بیماریها دارد.[۳]
اصطلاحها؛ عبارتها، مجموعه واژهها و توصیفهایی هستند که معانی و ترجمهشان از کلمههای تشکیل دهنده آنها حاصل نمیگردد.[۴][۵][۶] به عبارت دیگر اصطلاحها گروههایی از واژهها هستند که مجموعاً و متفقاً دارای درک و معنایی استثنائی و ویژه میباشند که مفهوم آنها را نمیتوان از معنا کردن تک تک لغات تشکیل دهنده آنها حدس زد.[۷][۸]
اصطلاحها دارای مفهوم اختصاصی بوده که پیام آن متفاوت از پیام استنباط شده از کنار هم قرار گرفتن معنای تک تک کلمات سازنده آن جمله است به عبارتی معنی اصطلاحها مختص به خود بوده و با معنی مستقیم و عادی کلمات تشکیل دهنده آنها بسیار متفاوت است.[۹][۱۰]
زبانآموزان و کسانی که زبان مادریشان انگلیسی نیست، ممکن است مفهوم و مقصود هر اصطلاحی را درک نکنند زیرا آنها با فرهنگ آن کشور و کاربرد اجتماعی آن اصطلاح بیگانه هستند.[۱۱] در تعریفی دیگر، اصطلاحهای انگلیسی؛ کلمهها، عبارتها و بیانهای هستند که به شکلی رایج در گفتگوهای روزمره انگلیسی زبانها استفاده میشوند. آنها اغلب استعاری هستند و به زبان تنوع و روح میدهند.[۱۲]
اصطلاحها همانند استعارهها، تشبیهها و متلها مفهومی تمثیلی، درکی استعاری، اثری خاص و توصیفی خیالمند دارند. معنای آنها همیشه شفاف و هویدا نیست و گاهی مقصودی مبهم و پیچیده دارند. اصطلاحها مربوط به بخش استعاری زبان هستند و با فرهنگ آن زبان عجین هستند. فعلهای عبارتی نیز از دید معنایی و فهم به نحوی یک اصطلاح محسوب میشوند.[۱۳]
بهرهگیری و استفاده از اصطلاحها به طریقی صحیح و در جایی مناسب به میزان تسلط و چیرگی زبانآموزان سطح پیشرفته و انگلیسی زبانان مرتبط است. به عنوان مثال اسم در اصطلاح chequered career∗ (اینجا: career) و فعل در اصطلاح catch someone’s interest∗ (اینجا: catch) میتواند قابل تعویض با اسمها یا فعلهای دیگر باشد، مثلاً میتوان گفت: chequered history یا seize someone’s imagination نوعی توانایی در انعطاف لغوی و بهرهگیری واژگانی است که در سطوح دانشجویان دورههای لیسانس یا بالاتر در بریتانیا دیده میشود. اصطلاحها برای بسیاری از زبان آموزان دشواریهای ساختاری و معنایی دارند بهطوریکه از به کار بردن آنها خودداری میکنند. مثلاً اصطلاحهای fill the bill∗ و spill the beans∗ همانطور که در مورد خصوصیت اصطلاحها اشاره شد معنایی مصطلح دارند و باید برای درک آنها از فهم و ترجمه ابتدایی تک تک واژگان تشکیل دهنده بر حذر بود.[۱۴] بهترین رویه برای درک و فهم یک اصطلاح انگلیسی این است که آن اصطلاح را در متن بررسی کنیم. به عنوان مثال وقتی شخصی میگوید:
« اصطلاحها مفهومی دارند که آن را نمیتوان از تک تک کلمههای آنها استنتاج کرد. »[۱۵]
درک کلی و ترجمه مفهومی متن، بر این نکته دلالت دارد که driving round the bend اصطلاحی است که بر خلاف معنای مستقیم آن، ربطی به پیچیدن و دور زدن با خودرو در پیچ یک جاده ندارد. متن در خصوص ناکارایی یک بازکننده قوطی کنسرو صحبت میکند که پیامد ناخوشایندی بر کاربر این ابزار گذاشته است.[۱۶]
در جدول زیر به تفاوت معنایی برگردان اصطلاحها (ستون ۳) و برگردان حقیقی و اصلی واژههای تشکیل دهنده (ستون ۴) آنها توجه کنید:
اصطلاحها معمولاً در مکالمههای روزمره و گفتگوهای غیررسمی به کار میروند.[۱۷][۱۸] به عنوان مثال اصطلاح to have got a screw loose (به فارسی: بالا خانه را اجاره دادن) را نمیتوان در شرایط رسمی به کار برد. همچنین اصطلاح dark horse به افراد تودار و مرموز اطلاق میشود که کاربردی غیررسمی دارد.
در تمام زبانها، جملات و عباراتی هستند که به صورت تحت لفظی و کلمه به کلمه مفهوم نمیباشند، حتی اگر تمام لغات جمله و دستور زبان ساختاری آنها را بتوان شناخت، معنا و مفهوم عبارت مورد نظر ممکن است هنوز گیجکننده باشد. بسیاری از مثلها، عبارتهای غیررسمی و نقل قولهای متداول در زمره این توصیف میباشند. به این جملات یا عبارات، اصطلاح میگویند.[۱۹]
تکه کلامها و کنایههای خیابانی و کوچه بازاری هم دارای معنایی ثانوی هستند و نوعی اصطلاح بهشمار میآیند. یه عنوان نمونه اصطلاح happy dust که از دو واژه happy (شاد و خوشحال) و dust (گرد و غبار) تشکیل شدهاست در معنای متداول به کوکائین اطلاق میشود. همچنین واژه tomato (گوجه فرنگی) برای دختران زیبا و جذاب کاربرد دارد.[۲۰]
استفاده از اصطلاحها در نوشته زبان آموزان، متن آنان را گیراتر، طبیعیتر و بومیتر میکند. به کار بردن اصطلاحها در نامهها و متون به سادگی نیست و باید اصولی انجام گیرد. باید این نکته را مد نظر قرار داد که هر اصطلاحی را نباید در هر متنی به کار برد، در واقع اکثر اصطلاحها برای گفتگوها و محیطهای غیررسمی کاربرد دارند.[۲۱]
راهنمای استفاده از اصطلاحها در کتاب لغتنامه لانگمن:[۲۲]۱- با کاوش اصطلاحها در واژهنامهها و فرهنگهای لغت، از معنی و کاربرد حقیقی آنها مطمئن شوید.۲- این موضوع را در مورد یک اصلاح جویا شوید که آیا اصطلاح مد نظر معمولی، غیررسمی یا کوچه بازاری است.۳- همیشه اینطور نیست که بتوان ترجمه دقیقی از یک اصطلاح ارائه کرد.۴- استفاده از اصطلاحها سرگرمکننده و دلپذیر است ولی بهکارگیری آنها در حد زیاد و افراط، متن و نوشته را عجیب و غیرطبیعی میکند.
گاهی معنای اصطلاحها به آسانی قابل حدس هستند و گاهی هم معنای آنها را نمیتوان به سادگی حدس زد و تشخیص مفهوم و ترجمه آنها با استفاده از کلمات تشکیل دهنده آنها ممکن نیست.[۲۳] در جملات ۱ و ۲ معنا قابل حدس زدن است اما معنای نمونههای ۳ و ۴ را نمیتوان به سادگی حدس زد.
وایت بولینگر زبانشناس آمریکایی در تعریف اصطلاحها میگوید:« اصطلاحها گروههایی از واژگان هستند که معنی و مفهومی ثابت دارند که نمیتوان درک و ترجمه آنها را با برآورد کردن مفهوم کلمهها به شیوهای جداگانه و با در کنار هم قرار دادن آنها به دست آورد. »[۲۴]
اصطلاحها نوعی عبارات ثابت و بدون تغییر هستند.[۲۵][۲۶][۲۷] آنها عمدتاً در توضیحات و بیانهای شخصی و در یک موقعیت خاص ایراد میگردند.[۲۸][۲۹] اصطلاحها برخی اوقات کالبدی فکاهی و طنز و در بعضی موارد کاربردی کنایهدار و طعنهآمیز دارند.[۳۰] اصطلاحها غیررسمی و محاورهای هستند، آنها را در ادبیات عامیانه به کار میبرند، از این رو زبان آموزان باید از استفاده آنها در گفتگوها و مکاتبات رسمی بپرهیزند. با وجود این که اصطلاحات اغلب توسط کسانی استفاده میشود که زبان مادریشان انگلیسی بوده و این زبان را روان و رسا صحبت میکنند اما برای فصیح و راحت بودن در گفتگوها به زبان انگلیسی به ویژه در محیطهای رسمی و تشریفاتی، باید از بهکارگیری اصطلاحها اجتناب کرد.[۳۱][۳۲]
Dear Romance Magazine
My boyfriend is drop-dead gorgeous,
kind, and sensitive, and we have a great
relationship. He is also very tall.
(I have a thing about tall men, so that’s been
important to me too!) The problem is that
I want to get married and have children,but he doesn’t. I love him, but I know
he’s never going to pop the question.
What should I do?
Julie (London) 23 May 2012[۳۳]
ترجمه نامه∗
اصطلاحها در مکاتبات غیررسمی و خودمانی نیز کاربرد دارند و برای یادگیری زبان انگلیسی مهم و همچنین دلپذیر هستند.[۳۴] نامه مقابل یک نامه غیررسمی است که چند اصطلاح در آن استفاده شدهاست. drop-dead gorgeous به معنای خیلی خوشتیپ،to have a thing about something به معنای چیزی را خیلی دوست داشتن و to pop the question به معنای خواستگاری کردن است.[۳۵]
با وجود این که استفاده از اصطلاحها در شرایط رسمی و تجاری توصیه نمیگردد ولی برخی از آنها در محیطهای کاری و بازرگانی هم استفاده میشوند.[۳۶]
روزنامهنگاران به منظور جالبتر و پرنشاطتر کردن تیترهای خبری و مقالهها از اصطلاحها زیاد بهره میبرند.[۳۹]
“The ball is in the government of Iran’s court, and it’s well past time for Tehran to adopt a serious, good-faith approach to negotiations…” —Vice President Joe Biden, in a speech to the Munich Security Conference (۲/۲/۲۰۱۳)[۴۰][۴۱]
اصطلاحهای انگلیسی از لحاظ ساختاری واژه به اقسام گوناگون رده بندی میشوند. که عبارتند از: ترکیب فعل و مفعول، فعل و مسند، فعل و عبارت قیدی، عبارت همراه حرف اضافه، عبارت ترکیبی، تشبیه، دو واژهای، سه واژهای، جملهواره کامل.[۴۲]
در واژه نامهٔ اصطلاحهای انگلیسی انتشارات دانشگاه آکسفورد (Oxford Dictionary of English Idioms)، تقسیمبندی مفصلتری آمدهاست. این کتاب اصطلاحها را به دو رده بزرگ اصطلاحهای عبارتگونه (Phrase idioms) و اصطلاحهای جملهواره (Clause idioms) تقسیمبندی میکند. در گروهبندی جزئیتر اصطلاحهای عبارتگونه به ردهبندی زیر تقسیم میشوند:[۴۳]
همچنین اصطلاحهای جملهواره نیز به رده بندی زیر تقسیم میشوند:
مفهوم اصطلاحها چیزی جدا از معنای تک تک آنها است. پرسشی که در اینجا مطرح است این است که چگونه میتوان معنی یک اصطلاح را در یک واژهنامه پیدا کرد؟ در واژهنامههای کامپیوتری یا برخط، به دلیل وجود موتور جستجو، با تایپ یک واژه از اصطلاح یا همه اصطلاح میتوان به تعریف آن رسید اما در واژهنامههای سنتی یا چاپی چه باید کرد؟ اصطلاحها معمولاً از چند واژه تشکیل شدهاند، پس برای یافتن معنی اصطلاح در واژهنامهها چه باید کرد و کدام کلمه از اصطلاح را مد نظر قرار داد؟ پاسخ این سؤال این است که در انتهای فرهنگهای لغت فهرستی از کلمهها وجود دارد که به صورت الفبایی چیده شدهاند، این کلمات را کلمات کلیدی میگویند. هر اصطلاح با یک یا چند واژه تشکیل دهنده آن (کلمات کلیدی) ربط داده شدهاست و با مشاهده فهرست به راحتی میتوان اصطلاح را یافت.[۴۴]
اصطلاحها در برخی لغتنامهها به صورت برجسته و پر رنگ و در زیر واژه مورد نظر (کلید واژه) قرار میگیرند. واژهنامههای سری لانگمن از این دسته هستند.[۴۵][۴۶] در لغتنامههای آکسفورد، اصطلاحها با اندازه قلم ریزتر از کلید واژه و گاهی با رنگی دیگر و در زیر آنها جای میگیرند.[۴۷][۴۸]
در دیکشنری برخط آکسفورد اصطلاحها در بخشی مجزا و در زیر کلید واژه آورده شدهاند.[۴۹]
IDIOMS:
a cold fish:
a person who seems unfriendly and without strong emotions
get/have cold feet: (informal) to suddenly become nervous about doing something that you had planned to do
از نزدیک دیدن به انگلیسی
He was going to ask her but he got cold feet and said nothing.
give somebody the cold shoulder: (informal) to treat somebody in an unfriendly way
در واژهنامه پیشرفته آکسفورد از علامت IDM (مخفف:Idiom) نیز در کنار ریز کردن اصطلاحها، استفاده میشود.[۵۱]
در فرهنگ معاصر انگلیسی به فارسی نیز اصطلاحها به صورت ریزتر در زیر کلید واژه قرار گرفتهاند.[۵۲]
اصلاحهای مترادف به اصطلاحهایی میگویند که تقریباً هممعنای یکدیگر هستند و استفاده از آنها در یک حوزه کاربرد دارد. به عنوان نمونه در زبان فارسی سر کسی را کلاه گذاشتن، سر کسی را شیره مالیدن و کلاه از سر کسی برداشتن همه به معنای کسی را فریب دادن است. جدول زیر مثالی را در زبان انگلیسی ارائه میدهد. مفهوم اصطلاحهای این جدول به معنای شرایط سخت و بروز مشکلات است.[۵۳]
یا برای مثال بیشتر اصطلاحهای جدول زیر همگی بیانگر و توصیفکننده یک آدم دیوانه، گیج، روانی، عجیب، احمق و نادان است.[۵۴]
“Idioms – Grammaticality and Figurativeness”
“Idioms – Grammaticality and Figurativeness”
the original
نی نی سایت
دیدگاهتان را بنویسید